فیسبوک، دشمن ژورنالیسم
مرتضی میرحسینی
سال 2015 در چنین روزی مارک زاکربرگ اعلام کرد شمار کسانی که عضو فیسبوک هستند از یک میلیارد نفر بیشتر شده است. اکنون، بعد از گذشت هفت سال از آن روز، فیسبوک نزدیک به 3 میلیارد نفر را در قلمرو خود جای میدهد. میگویند شبکههای اجتماعی، از جمله همین فیسبوک (متا) هم فوایدی دارند و هم خطراتی، و اکنون بسیاری به این نتیجه رسیدهاند که این خطرات بزرگتر از آن هستند که کسی آنها را انکار کند یا نادیده بگیرند. لی اسمیت، از دبیران مجله ویکلی استاندارد در مقالهای زاکربرگ را یکی از چند دشمن بزرگ دموکراسی توصیف میکند و مینویسد «فیسبوک بود که ترامپ را به کاخ سفید فرستاد. فیسبوک ناشر اصلی نظریههای توطئه و دروغهای زمان انتخابات بوده است؛ دروغهایی مثل حمایت پاپ فرانسیس از ریاستجمهوری ترامپ، یا اینکه هیلاری کلینتون از پیتزافروشیای در واشنگتن یک شبکه آزار جنسی کودکان را هدایت میکرده - که رایدهندگان زودباور را به مخالفت با هیلاری کلینتون و رای به رقیب سوق دادند.» زاکربرگ این اتهام را رد کرد، اما بعد که کارکنان شرکت او در شورشی درونسازمانی دست به افشاگری زدند و نقش فیسبوک در شایعهپراکنی و انتشار اکاذیب را فاش کردند، او هم عقبنشینی کرد و گفت «مسألهای که در اینجا با آن طرف هستیم بسیار پیچیده است، هم به لحاظ فنی و هم فلسفی. ما نمیخواهیم خودمان داور حقیقت باشیم، بلکه در این کار به اجتماع و طرفهای ثالث معتمد تکیه میکنیم.» قراردادهایی با چند رسانه معتبر مثل خبرگزاری آسوشیتدپرس و واشنگتنپست امضا کردند، اما عملاً هیچ تغییری ایجاد نشد. رسانههای ریشهدار در گوشه و کنار دنیا، که زیر نظر بهترین ژورنالیستها اداره میشدند رقابت را به این غول فناوری واگذار کرده بودند. مثلاً طبق محاسبهای، ارزش شرکت تایمز (گرانترین برند رسانهای جهان) پنج سال پیش، یکصدم ارزش فیسبوک برآورد شد، و تازه این بدترین قسمت ماجرا نیست. فیسبوک (و نیز دیگر شبکههای اجتماعی) بزرگترین پخشکننده اخبار کذب و بیپایهاند، و بدتر اینکه «این غول شبکههای اجتماعی پایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ژورنالیسم درست و مشروع را از بین میبرد. و هرچه باشد این منبع سود فیسبوک است. فیسبوک منابع درآمدی - و خوانندگان - رسانهها را در اختیار خودش گرفته است و حتی مشهورترین نامها در دنیای رسانه هم استطاعت مالی آن را ندارند که ساختارهای نهادی لازم برای ژورنالیسم واقعی را بسازند و نگه دارند. اخبار کذب بدون هیچ هزینه و هیچ مسوولیتی تولید میشود، و رسانههای خبری استطاعتی بیش از این ندارند. دیری نمیگذرد که دیگر خبر کذبی وجود نخواهد داشت، چرا که همه خبرها کذب خواهند بود؛ چون دیگر خبر هیچ ارزشی نخواهد داشت و مقصرش مارک زاکربرگ خواهد بود.» اسمیت مینویسد «تایمز به مرور، ژورنالیستهای باتجربهتر و گرانتری را که کارشان کنترل کیفیت مطالب است کنار میگذارد و به سراغ ژورنالیستهای جوان و کمتجربهتری میرود که مسوول تهیه محتوایی خواهند بود که هیچکس حاضر نیست بابت خواندنش پولی بپردازد، چرا که در فیسبوک به رایگان آن را خواهد خواند. اساساتایمز بخشی از حافظه نهادی ژورنالیسم واقعی را قربانی وبلاگنویسهایی میکند که، چون هیچ تجربه عملیاتی ندارند و همیشه از پشت میزشان کار کردهاند، اخباری که تولید میکنند فرق چندانی با اخبار کذب نخواهد داشت. اما مگر تایمز یا هر روزنامه و رسانه خبری دیگر، چاره دیگری هم دارند؟ صنعت خبر در دور مهلکی گرفتار شده که دموکراسی را به انحطاط و نابودی میکشاند. و تنها کسانی که از این صنعت نفع میبرند مارک زاکربرگ و مدیران و سهامداران فیسبوک هستند.»