عوارض تخصيص اشتباه بودجه فرهنگي كشور
كمالالدين پير موذن
جوانان هموطن همواره بايد در كانون توجهات حاكميت قرار گيرند، با اعطاي كامل حقوق شهروندي آنان و تخصيص اعتبارات مكفي و به بازي گرفتن اين قشر پرتوان و آگاه جامعه به اشتغال و رفاهيات و سرزندگي نايل شوند. از آنجا كه بخش فرهنگ در مجموعه نظام برنامه و بودجه كشور از زيرساخت لازم برخوردار نبوده و اعتبارات سالانه بخش فرهنگي بودجه كشور در جاي غيراولويتدار هزينه ميشود و بدان جهت در عقبماندگي مفرط به سر ميبرد موضوع جوانان نيز تابعي از اين وضعيت شده و بدان جهت بيتوجهي به نيازها و مطالبات جوانان، بحران در جوانان و خسران زيانبار در كشور را پديد آورده است. براي ارتقاي كيفيت زندگي ايرانيان به ويژه جوانان هموطن، بايد بساط اختلال در نظام بودجهاي، مالي و ارزي كشور - كه ناشي از سهمدهي به گروه خاص و تصميمگيريهاي نسنجيده است - جمع شود. نميتوان بيش از اين شاهد نااميدي و يأس مردم به طور عام و جوانان به طور خاص بود. راه نجات كشور را در عبور از اين وضعيت نگرانكننده و هزينهزا، با مشاركت مردم، ميدان دادن به جوانان، تخصيص اعتبارات مكفي عادلانه سالانه به اين قشر فراموش شده و در آگاهي و ريسك و شجاعت مسوولان و نمايندگان مجلس جستوجو كرد. پر واضح است كه همواره بايستي صداي جوانان، فرياد فقرا، بيكاران، اقوام و گروههاي حاشيهنشين به مركز تصميمگيري رسانده شود و در سه قواي كشور، صداي آنان نافذ باشد.
همه قدرت نظام جمهوري اسلامي ايران در حمايت مردم از آن نهفته است؛ فلذا صاحبمنصبان بايد اذهان خود را متحول و با اهتمام شبانهروزي مستمر در توجه به مطالبات بحق جوانان و اعطاي كامل حقوق شهروندي، اقتصادي و سياسي آنان، تغيير بنيادي در انديشهها و منشهاي حاكمان در رسيدگي به خواست مردم و جوانان به رخ هموطنان كنند.
عدالت اجتماعي ايجاب ميكند بخصوص اشخاص حقيقي يا حقوقي منحصر به جوانان، روستانشينان، دانشآموزان، دانشجويان، هنرمندان، بازنشستگان و حاشيهنشيني كه از توزيع نشدن خوب ثروت ملي حاصل شده، اعتبارات سالانه فرهنگي و غيرفرهنگي تخصيص و نگاهي نو به تمامي محروميتها، محدوديتها و ظرفيتها داشته باشيم.
كساني كه با فرهنگ قرآن، انس و الفتي دارند نيك ميدانند خداوند بقاء، شكوفايي و عظمت هيچ قومي و امتي را تضمين نكرده مگر در عملكرد صحيح و تقواهاي اجتماعي، اقتصادي و انساني آنها، كه رقمزن بقا و عظمت آنها است.
امروز اولويت با جوانان و بازسازي اقتصاد ايران و اعطاي كامل حقوق شهروندي آنهاست كه اگر توجه كافي و وافي به عمل آيد بحران نسل جديدي كه هماكنون با آن مواجه هستيم و دليل عمدهاش عدم مشاركت دادن و توجه و به بازي نگرفتن اين نسل است برطرف ميشود.
ضمن تعامل با دنيا و افزايش ثروت ملي، براي درونزا شدن اقتصاد كشور، محركهاي جاذب و متكثر خاص لازم را نيز جهت كارآمدي اقتصاد مولد كشور، حاكميت با همكاري و مشاركت موثر و تعيين كننده جوانان نخبه راستين ايرانزمين را با بها دادن به مزيت سرزميني، توانمندي ذاتي منابع جوان كشور و رفع موانع فرهنگي، فراهم آورند.