«اعتماد» در گفتوگو با مهدي زارع ادعاي شهردار در مورد جلوگيري از ساخت هتل 30 طبقه را بررسي ميكند
شهرداران، پايتخت را روي گسلها ساخته و ميسازند
حميدرضا خالدي
«...درباره اين هتل- هتل 30 طبقه - سازمان زمينشناسي اعلام كرد كه روي گسل قرار دارد و نبايد ساخته شود، اما مراجع دانشگاهي كه مهمترين آنها از اساتيد دانشگاه امير كبير بودند در كميسيون ماده ۵ حضور يافته و از آن دفاع كردند. آنها گفتند كه نوع سازه هتل تابآوري در برابر زلزله را دارد. با اينكه دفاع كاملي از سوي اين اساتيد دانشگاهي صورت گرفت، باز هم ما تاكيد كرديم كه مجوز را در صورت تاييد مركز تحقيقات ساختمان صادر خواهيم كرد. در واقع ما نظر سختگيرانهاي را در مورد اين هتل اعمال كرديم.»
اينها بخشهايي از سخنان شهردار تهران در مورد دفاع از عملكرد خود در برابر صدور مجوزهاي بيرويه ساختوساز و تراكمفروشي بود كه واكنشهاي فراواني را از سوي شهروندان و كارشناسان به همراه داشت. همان منتقداني كه مدعياند خط مشي زاكاني نيز مانند ديگر شهرداران، اداره شهر براساس صدور مجوزهاي ساختوساز است و حتي اگر بصرفد، حتي از صدور مجوز براي ساخت برجها و مجتمعها روي گسلهاي تهران هم ابايي ندارد. مضافا اينكه شهردار تهران گويا فراموش كردهاند كه براساس قوانين، تنها شوراي عالي شهرسازي است كه ميتواند مجوز ساخت برجها را صادر كند. اما اينكه شهردار جديد تهران بهرغم ادعايش چه مسيري را براي صدور مجوز در پايتخت در پيش گرفته و چه مقدار از اين مجوزها مربوط به سازههايي است كه قرار است روي گسلها يا نزديك آنها ساخته شود، بهانهاي شده براي گفتوگو با دكتر مهدي زارع، استاد پژوهشكده زلزلهشناسي و رييس مركز پيشبيني زلزله پژوهشگاه زلزلهشناسي ايران در مورد ساختوسازهاي انجامشده در تهران و آسيبپذيرترين نقاط مسكوني پايتخت در برابر زلزله.
آقاي دكتر، در چند روز گذشته، مقالات و يادداشتهايي از شما در مورد سخنان اخير شهردار تهران را خواندم كه بهانهاي شد براي اين گفتوگو. همان سخناني كه زاكاني در آن گفته بود؛ تعدادي از اساتيد موافق ساخت برجهاي 30 طبقه روي گسلها بودند ولي ما به حرف آنها گوش نكرديم و مجوز نداديم. واقعا همينطور است؟ يعني شهرداري هيچ مجوزي براي ساخت و ساز روي گسلها صادر نكرده است؟
اين روزها يعني اواخر خرداد مصادف است با زلزله 31/3/1369 منجيل با بزرگاي ۷.۳ و بيش از ۱۵ هزار كشته. زمينلرزهاي كه عملا اولين رخداد زمينلرزه در پهنه مدرن شهري بود. زماني كه زلزله منجيل رخ داد شهر تهران حدود ۶.۵ ميليون نفر جمعيت داشت و تازه فرآيند نوين گسترش شهر تهران آغاز شده بود.
حالا بعد از سيوسومين سالروز شهردار تهران به زعم خود، در مصاحبهاي مطبوعاتي در ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ به ادعاهايي در مورد فروش گسترده تراكم در دوران اخير شهرداري به ويژه منطقه يك شهرداري پاسخ گفت. يعني همان جوابي كه شما هم به آن اشاره كرديد. با اين حال در عمل، آنچه البته مشاهده ميشود توسعه متداوم بلند مرتبهسازي حتي در مناطق خطرناك پاي دامنههاي شمال تهران است. بيش از هزار ساختمانِ بيش از 10 طبقه در تهران وجود دارد. حادثه ساختمان پلاسكو در ۳۰ ديماه ۱۳۹۵ و ساختمان متروپل آبادان در ۲ خرداد ۱۴۰۱ نشان داد كه فقط يك ساختمان وسط شهر اگر فرو بريزد بين 6 تا ۹ روز طول ميكشد تا آواربرداري انجام شود. به زبان ساده، تهران عملا از نظر خطر زلزله ريسكيترين منطقه ايران است. از نظر جمعيت نيز مهمترين محدوده تمركز مردم در معرض آسيبهاي احتمالي هر نوع رخدادي نظير حادثه پلاسكو 1395 يا متروپل 1401 است.
اما برجسازي كه مربوط به امروز نيست!
بله، شروع برجسازيهاي جديد در تهران به دهه 70 و دوره شهرداري كرباسچي برميگردد. همان دورهاي كه در يك بازه 10 ساله 230 برج بدون دريافت مجوز كميسيون ماده 5 احداث شدند. اين رويه بعدها نيز ادامه داشت بهطوريكه مجوز 543 بلندمرتبه هم پيش از سال 85 صادر شده است. برجهايي كه بر اساس گزارشهاي شهرداري تهران و شوراي عالي شهرسازي و معماري كشور، بيشتر آنها، ناايمن و بدون هويت به حساب ميآيند. در عين حال سازمان آتشنشاني و خدمات ايمني شهر تهران بيش از 90 درصد از برجهاي تهران را فاقد استاندارد ايمني ميداند.
ولي كميسيون ماده 5 كه چند سال قبل مصوبه ساخت برجها را صادر كرد!
بله، اين كميسيون هشت عضو دارد و اعضاي آن معاونان وزراي راه و شهرسازي، جهاد كشاورزي، نيرو، كشور، معاون سازمان ميراث فرهنگي، معاون سازمان حفاظت محيط زيست، رييس شوراي شهر (بدون حق راي) و شهردار تهران هستند. در جلسه 25 مرداد سال 95 شوراي عالي شهرسازي و معماري و با حضور وزير راه، مسكن و شهرسازي، نقشه گسلهاي تهران تصويب و به عنوان ملاك عمل همه دستگاهها در شهر تهران ابلاغ شد كه براساس آن شهرسازي در حريم گسلهاي فعال، از آنجاييكه اساسا با افزايش ريسك همراه است، ممنوع است.
با اين حال كرباسچي هميشه از عملكرد خود در تراكمفروشي و رشد عمودي شهر دفاع ميكند. قبول داريد؟
بله، البته او بارها به انحاي مختلف به اين مساله اذعان داشته است. مثلا كرباسچي، شهردار اسبق تهران در ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ گفت: «آن چيزي كه در دوره شهرداري قبل اتفاق افتاد، طرح اين موضوع بود كه استفاده از زمين در تهران بهينه نيست.... متوسط طبقات ساختمانها در آن زمان در تهران يكونيم طبقه بود... با اين مبنا اجازه داده شد تعداد طبقات در تهران افزايش يابد و عوارضي براي آن تصويب شد به نام عوارض تراكم؛ يعني اينكه گفته ميشود فروش تراكم، در اصل فروش تراكم مطرح نبوده است، بلكه كسب عوارض قانوني براي ساختوساز مطرح بود.... كسي كه در حد ۱۲۰ درصد حق خود ميخواست ساختمانسازي كند، اين كار را انجام ميداد؛ اما كسي كه بيشتر از آن ميخواست بسازد، بايد عوارضي پرداخت ميكرد. آن عوارض در حسابي قرار ميگرفت و به كارهاي زيربنايي تهران اختصاص داده ميشد. .. از سالي ۵۰۰ هزار متر تراكم اضافه شروع شد و نهايتا در آخرين سال به حدود چهار يا پنج ميليون متر رسيد. ... اما در دورههاي بعدي عوارض تراكم تبديل شد به يك راه كسب درآمد.» همانطور كه كرباسچي اذعان ميكند، تراكمفروشي به هر حال از همان موقع شروع شد و تداومش در دهههاي بعدي موجب شد تا تمامي پهنههاي خطرناك روي گسل شمال تهران نيز با ساختمان و برج پوشيده شود.
بعدها و به ويژه در زمان شهرداري قاليباف در تهران در سالهاي ۸۴ تا ۹۶ سرعت گسترش شهر تهران و فروش تراكم در بعضي بخشهاي شهر به چندين برابر زمان كرباسچي رسيد!
اما اين تراكمفروشيها زماني معنادار ميشود كه بدانيم بخش مهمي از پهنههاي شهري با بافت فرسوده در تهران از نيمه مياني شهر به سمت جنوب آن واقع شده است ولي در شمال تهران هم بافت فرسوده داريم. بيشترين خسارتها در نقاطي محتملتر است كه انبوهسازي شده و تراكم جمعيت بالايي دارد. كيفيت پايين اين انبوهسازيها هم مزيد بر علت ميشود تا براي اين نقاط اعلام خطر كنيم. اينها بافت فرسوده جديد تلقي ميشوند. در شمال محله سعادتآباد در دركه، قاسمآباد، گلابدره و كوي دانشجو ولنجك هم شاهد بافت آسيبپذير جديد در برابر زلزله در پهنه گسل شمال تهران هستيم. در واقع ريسك زلزله شديد در تهران به دليل وجود بافت فرسوده و جمعيت زياد و همچنين نزديكي به پهنه گسلهاي فعال در شهر تهران در اين نواحي به نسبت بالاتر است.
مثلا كدام مناطق؟
مثلا مناطق ۱۲ و ۱۶ شهرداري و منطقه راهآهن، محور خيابان انقلاب و آزادي، ارگ قديم تهران حد فاصل خيابان شوش، هفده شهريور، انقلاب و كارگر جنوبي و بازار تهران، خيابان مولوي، ميدان بهارستان، ميدان امام خميني، محله اميريه و خيابان جمهوري اسلامي. بر اساس آخرين سرشماري سال ۱۳۹۵، در شمال تهران 1/2 ميليون نفر و در محور مركز به سمت جنوب تهران (مناطق ۷ تا ۲۱ شهرداري تهران) حدود ۵ ميليون نفر در نزديكي پهنه گسلهاي فعال زندگي ميكنند (كه البته مسلما اين رقم الان و بعد از 7 سال حداقل 30-20 درصد افزايش پيدا كرده است) ولي به هر حال هر جنبش شديد و زلزلهاي در محدوده پهنه گسل و در بافتهاي فرسوده حدود 3/5 ميليون نفر 56 درصد جمعيت تهران را درگير ميكند. تازه اين پايان ماجرا نيست! طي روز حدود ۵۲ درصد اضافه بار جمعيت براي كار به تهران ميآيند. در حقيقت اين رويه باعث شده تا جمعيت گسترده تهران و پيرامون آن از سال ۱۳۴۵ از حدود 5/1 ميليون نفر به حدود ۱۵ ميليون نفر (بيش از ۱۰ برابر) در سال ۱۴۰۲ افزايش پيدا كرده به نحوي كه امروزه جمعيت تهران بزرگ طي روز در حدود ۱۴ ميليون نفر (۹.۵ ميليون طي شب و حدود 5/4 ميليون نفر طي روز براي كار به تهران ميآيند) برآورد ميشود.
اينكه گفته ميشود براساس سيكل تاريخي زلزله، الان وقت آن است كه يكبار ديگر پايتخت زلزله مهيبي را تجربه كند واقعا حقيقت دارد؟
ببينيد، آخرين فعاليت گسل شمال تهران كه منجر به زمينلرزهاي شديد شده مربوط به ۳ هزار و ۲۰۰ سال پيش است. مطالعات زمينشناسي ۸ زمين لرزه مهم و مهيب ديگر را قبل از اين تاريخ نشان ميدهد. به نظر ميرسد دوره بازگشت زمين لرزه شديد در اين گسل حدود ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ سال است. به همين دليل در دورهاي هستيم كه بايد انتظار وقوع يك زمينلرزه بزرگ در تهران را داشته باشيم. اكنون روزانه حدود ۳ زمين لرزه كوچك در پهنه پيرامون تهران ثبت ميشود كه نشان از فعال بودن گسلها دارد. اين يعني همان زنگ خطر جدي كه به صدا در آمده است. البته زلزله قابل پيشبيني نيست ولي به هر حال...!
ولي ساختمانهاي جديد هم به خاطر كيفيت بسيار پايين ساختوسازي، به نظر نميرسد مقاومت بيشتري از ساختمانهاي قديمي در برابر زلزله داشته باشند.
متاسفانه همينطور است. در واقع ساختمانهاي نوساز هم در معرض خطر هستند، چراكه همه جوانب ساختماني و شهرسازي براي اجراي آن در نظر گرفته نشده است و شهرداريها با نگاه سودآوري ساختمانهاي خطرناك را به شهر هديه دادهاند. مركز، جنوبشرق و جنوبغرب و محدوده بازار تهران و مناطق 16، 12، 9، 10 و 17 مساحت زيادي از بافتهاي فرسوده وجود دارد و بخشهايي از مناطق 1، 22 و 5 مناطقي هستند كه بافت تازهساز بوده و در دو دهه اخير توسعه پيدا كرده، ولي تمام بافتهاي جديد مناطق 1 و 22 چون نوساز هستند، الزاما ايمن نيستند.
مثلا ميتوانيد چند نمونه از ساختوسازهاي بزرگ يا برجهايي كه روي گسلها ساخته شدهاند را نام ببريد؟
بله، مثلا برجهاي دوقلوي ولنجك در انتهاي كوچه مسجد كه بين سالهاي ۹۰ تا ۹۶ تكميل شده، روي گسل شمال تهران است. تمام مجتمعهاي مناطق شمال شهر تهران بهويژه برجهايي كه در شيبها و دامنه احداث شدهاند و آنهايي كه روي پهنه گسل هستند، در حريم گسلهاي فعال و طي 10 ساله اخير توسعه پيدا كردهاند. اين بناها تماما ساخت وساز روي حريم مستقيم گسيختگي محتمل در يك زمينلرزه مهم بعدي بودهاند. از سوي ديگر برجهاي دو قلو ولنجك در مجاورت رودخانه ولنجك و روي دامنه لغزشي احداث شدهاند. از سوي ديگر در شمالغربي تهران شهرك نفت و ساختمانهايي كه در شمال پونك و شهرك مرادآباد و حصارك و توسعه دانشگاه آزاد واحد علوم تحقيقات ساخته شدهاند كه روي فراديواره گسل شمال تهران هستند يا بالاترين نقطه كوي دانشجوي ولنجك تماما روي فراديواره گسل شمال تهران ساخته شده اين همانجايي است كه شهردار تهران در مصاحبه خبري ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ به عنوان محل ساخت احتمالي يك هتل سي طبقه اشاره كرد. چه گزارش وحشتناكي.
پس بدينترتيب هيچ بخشي از تهران از گزند زلزله در امان نيست. اما اگر بخواهيم به صورت مختصر نگاهي داشته باشيم به مناطقي كه بيشترين آسيب را در يك زلزله خواهند ديد، كدام مناطق در بالاي اين ليست قرار ميگيرند؟
همانطور كه شما هم اشاره كرديد؛ اكثر مناطق تهران در معرض جدي خطر زلزله هستند. به عنوان نمونه در نقاط مختلف شهر كه از نيمه مركز به سمت جنوب يعني مناطق 7، 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 16، 17، 18، 19، 20 مناطقي هستند كه آسيب قابل ملاحظهاي خواهند داشت. همچنين جاهايي كه بيشترين آسيب را در ارزيابيها نشان داده است از نظر ساختمان مسكوني مناطق 14، 15، 16، 17 و 13 هستند و از نظر مناطق كسبوكار، مناطق 12 و 18 و 19 و 20 بيشتر در معرض آسيب هستند. در جنوبيترين نقاط تهران در شمال بزرگراه بهشت زهرا نيز به سرعت انبوهسازي در محدوده باقرشهر در حريم گسل كهريزك در جريان است. در برخي از اين خانهها يعني جنوبيترين نقطه پايتخت آپارتمانهاي 8 تا 12 طبقه احداث شده كه قسمت زيادي از آنها روي خاك نرم قرار دارند كه در جريان يك زمينلرزه دچار تشديد امواج لرزهاي هم خواهند شد. در دولتآباد شهرري و در حاشيه بزرگراه امام علي و بزرگراه شهيد آويني نيز آپارتمانسازي گسترده روي خاك نرم صورت گرفته و اكنون نيز در جريان است. در حقيقت شهرسازي ناپايدار موجب افزايش مساحت محيط ساختهشده آسيبپذير ميشود. چنانچه سامانههاي مدرن و پايگاه مديريت بحران نيز به چنين نواحي اضافه شود موجب كاهش ريسك نخواهد شد.
آخرين فعاليت گسل شمال تهران كه منجر به زمينلرزهاي شديد شده مربوط به ۳ هزار و ۲۰۰ سال پيش است. مطالعات زمينشناسي ۸ زمين لرزه مهم و مهيب ديگر را قبل از اين تاريخ نشان ميدهد. به نظر ميرسد دوره بازگشت زمين لرزه شديد در اين گسل حدود ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ سال است. به همين دليل در دورهاي هستيم كه بايد انتظار وقوع يك زمينلرزه بزرگ در تهران را داشته باشيم. اكنون روزانه حدود ۳ زمين لرزه كوچك در پهنه پيرامون تهران ثبت ميشود كه نشان از فعال بودن گسلها دارد.