• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5659 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲ دي

مشترك مورد نظر در دسترس نيست !

آريو راقب كياني

فيلم‌هاي بيوگرافي روايتگر رخدادهاي مهم تاريخي‌اند و در اين‌گونه فيلم‌ها برشي از قسمت زندگي اشخاص مهم به تصوير كشانده مي‌شود. سينماي بيوگرافي را مي‌توان سينمايي شخصيت‌پردازانه توصيف كرد كه تلاش مي‌كند بحران‌ها و دغدغه‌هاي شخصيت مورد تمركز و سوژه‌اش را چه از منظر دروني و چه از جنبه‌هاي بيروني عيان سازد و مسير رشد و تحول و به‌طور كل گسل شخصيت‌هايش را مورد كنكاش و پردازش قرار بدهد. فيلم «بلك بري» به نويسندگي و كارگرداني «مت جانسون» محصول سال جاري (2023) كشور كانادا فيلمي بيوگرافي است كه تا حدودي مولفه‌هاي سينماي كمدي را دارد و البته اين موضوع لطمه‌اي به روايت اصلي داستان و واقعيت‌هاي آن نزده است.
اين فيلم كه حول دو شخصيت اصلي آن يعني مايك لازاريديس (با بازي جِي بارچوئل) و جيمي بالسيلي (با بازي گلن هاوِرتُن) مي‌گذرد، قصه اوج و فرود و صعود و سقوط شركت ريسرچ اين موشن را تعريف مي‎كند كه در آن نشان مي‌دهد غفلت و بي‌توجهي مديران تصميم‌گيرنده نسبت به اقدامات و چشم‌اندازهاي پيش رو شركت‌ رقيب (اپل) و دست‌كم گرفتن آن، باعث حذف شدن گوشي‌هاي هوشمند بلك بري ساخت اين شركت مي‌شود. به‌طور قطع اين فيلم مي‌تواند نمونه‌اي بي‌بديل براي آموزش مديران اجرايي كسب و كارهاي مختلف باشد كه چگونه جاه‌طلبي و ناديده گرفتن خاستگاه مشتري از سوي بنيانگذاران شركت بزرگي چون RIM (مخفف ريسرچ اين موشن) سبب ورشكستگي مطلق و از دست دادن كل بازار گوشي‌هاي تلفن همراه مي‌شود. در اين فيلم بيوگرافي كاراكتر «لازاريديس» به عنوان يك شخصيت فني و مهندس تكنيكال و در كنار او كاراكتر «بالسيلي» به عنوان يك شخصيت بازارياب و چرب‌زبان در ارايه برند شركت معرفي ‌مي‌شوند كه مي‌بايست مكمل يكديگر در بزنگاه‌هاي مختلف باشند. از اين ديدگاه فيلم شخصيت «لازاريديس» را به صورت ايستا و مخالف با هرگونه تغيير و شخصيت «باليسلي» را يك شخصيت ديناميك (پويا) و تحول خواه معرفي مي‌كند كه هر از گاهي در دو قطب مخالف با يكديگر حركت مي‌كنند و ظاهر مي‌شوند. بنابراين در قصه‌پردازي فيلم نقش ارتباطي اين عناصر با يكديگر در پيشبرد روايت بسيار تعيين‌كننده و در هم تنيده شده است و فيلمساز از پارادوكسيكال روي‌داده در شخصيت‌پردازي اين دو عنصر به نحو احسن سود جسته است. البته در كنار اين دو شخصيت مي‌توان به كاراكتر «داگ فرگين» (با بازي مت جيسون نويسنده و كارگردان فيلم) اشاره داشت كه با حضور او مثلث جمع اضداد گونه‌اي تشكيل مي‌شود، به‌طوري‌كه در طي فيلم اين كاراكتر تلاش دارد با ساختن محيط كاري به صورت سرگرم‌كننده و نشاط آور، ديسيپلين و يك‌جانبه‌نگري و نگاه خشك‌گونه به فضاي كاري از طرف «باليسلي»  را  بشكند. 
اين فيلم بيوگرافي به شكلي درست توانسته است متناسب با هر شخصيت ديالوگ و لحن بياني آن را كدگذاري و شخصي‌سازي کند كه از اين طريق در خصيصه‌سازي براي هر يك از آنها موفق عمل كرده است. حتي قاب‌هاي ابتدايي فيلم نيز كه شخصيت‌هاي فيلم را از پشت پنجره سازمان‌ها به صورت كدر و محو نشان مي‌دهد، همسو در راستاي شخصيت‌پردازي ارائه مي‌شوند. اما پيرنگ داستاني فيلم كه از سال 1996 نقطه آغازينش را در معرفي دستگاه تلفن همراه «Pocket Link» از طرف شخصيت‌هاي لازاريديس و فرگين مي‌بيند و به امتداد آن تا سال 2007 يعني زماني كه استيو جابز گوشي آيفون را به بازار معرفي مي‌نمايد، روي ريل درونمايه فيلم يعني رقابت در بازار گوشي‌هاي همراه با سرعت و ريتم مناسب حركت مي‌كند. كشمكش‌هاي به وجود آمده از طرف شخصيت مدور و چند بُعدي فيلم يعني «باليسلي» كه با گزينه‌هاي سهام غيرقانوني در بازار سعي در استخدام مهندسان شركت‌هاي رقيب داشته است و از طرفي در خريد باشگاه‌هاي هاكي عملكردي ناموفق داشته است، از عوامل كنش‌زاي شخصيت مسطح فيلم يعني «لازاريديس» يعني خلق‌الساعه گوشي تلفن همراه با صفحه نمايشي لمسي بيشتر برجسته مي‌شود. فيلم نشان مي‌دهد شخصيتي چون «باليسلي» كه حاضر است براي هر رسيدن به هر موفقيت و معركه شدن، هر كس و چيزي را قرباني نمايد، دست آخر خود قرباني بي‌برنامگي‌هايش در بازار موبايل مي‌گردد و از جهت ديگر، شخصيت متين و وارسته‌اي چون «لازاريديس» كه مي‌خواهد مشتريانش با صداي كليك گوشي‌هاي همراه بلك بري زنان دنياي ديجيتالش نمايد، به مرور به دليل عدم نوآوري، خود درون كامپيوتر ذهني‌اش حبس مي‌گردد. فيلم نشان مي‌دهد هر چقدر كه دو مدير در دو فاز مختلف يك سازمان خوب و متعالي عمل كنند، اگر يك مدير استراتژيست در كنار آنها نباشند، منجر به محو شدن يك سازمان بزرگ در عرصه رقابت و مبارزه با محصولات مشابه مي‌شود؛ همين است كه ديگر تنها صداي وزوز گوشي‌هاي بلك بري به گوش مالكان آن مي‌رسد و پيام گوشي‌هاي آنها در شبكه مخابرات يك چيز است؛ مشترك مورد نظر در دسترس نمي‌باشد! 


   اين فيلم بيوگرافي به شكلي درست توانسته متناسب با هر شخصيت ديالوگ و لحن بياني آن را كدگذاري و شخصي‌سازي نمايد كه از اين طريق در خصيصه‌سازي براي هر يك از آنها موفق عمل كرده است. حتي قاب‌هاي ابتدايي فيلم نيز كه شخصيت‌هاي فيلم را از پشت پنجره سازمان‌ها به صورت كدر و محو نشان مي‌دهد، همسو در راستاي شخصيت‌پردازي ارايه مي‌‌شوند. اما پيرنگ داستاني فيلم كه از سال 1996 نقطه آغازينش را در معرفي دستگاه تلفن همراه «Pocket Link» از طرف شخصيت‌هاي لازاريديس و فرگين مي‌بيند و به امتداد آن تا سال 2007 يعني زماني كه استيو جابز گوشي آيفون را به بازار معرفي مي‌نمايد، روي ريل درونمايه فيلم يعني رقابت در بازار گوشي‌هاي همراه با سرعت و ريتم مناسب حركت مي‌كند.
   در قصه‌پردازي فيلم نقش ارتباطي اين عناصر با يكديگر در پيش‌برد روايت بسيار تعيين‌كننده و در هم تنيده شده است و فيلمساز از پارادوكسيكال روي داده در شخصيت‌پردازي اين دو عنصر به نحو احسنت سود جسته است. البته در كنار اين دو شخصيت مي‌توان به كاراكتر «داگ فرگين» (با بازي مت جيسون نويسنده و كارگردان فيلم) اشاره داشت كه با حضور او مثلث جمع اضداد گونه‌اي تشكيل مي‌شود، به‌طوري كه طي فيلم اين كاراكتر تلاش دارد با ساختن محيط كاري به صورت سرگرم‌كننده و نشاط آور، ديسيپلين و يك‌جانبه‌نگري و نگاه خشك‌گونه به فضاي كاري از طرف «باليسلي» را بشكند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون