بهاره شبانکارئیان
توضيح «اعتماد»: «اين گزارش بدون هيچگونه قضاوت و صرفا بر اساس صحبتهاي خانواده مقتول و فيلمنامهنويس فيلم «بيبدن» تنظيم شده است. «اعتماد» همچنين با يك حقوقدان در مورد فيلمهايي كه قرار است با اشاره به پروندههاي جنايي مهم ايران ساخته شود به گفتوگو پرداخته است. لازم به ذكر است كه گفته شود اين گزارش قبل از اكران فيلم «بيبدن» تنظيم شده است.»
غزاله شكور: دختر ۱۹ سالهاي كه ۱۲ اسفند ۱۳۹۲ از محل كار مادرش خارج و براي ديدن آرمان، پسري كه قبلا با او در ارتباط بوده ميرود، اما ديگر از غزاله خبري نميشود. پليس در تحقيقاتي كه انجام ميدهد پي ميبرد غزاله توسط آرمان عبدالعالي به قتل رسيده است.
آرمان عبدالعالي: پسر ۱۷ سالهاي كه به اتهام قتل غزاله شكور بازداشت و پس از هشت سال با توجه به اينكه جسد غزاله هرگز كشف نميشود، ۳ آذر ماه ۱۴۰۰ در زندان رجايي شهر اعدام ميشود.
حالا حدود دو سال است كه پرونده جنايي آرمان و غزاله بسته شده است. با اين حال چند روز پيش پدر و مادر غزاله وقتي متوجه ميشوند؛ فيلم «بيبدن» در جشنواره فيلم فجر اكران ميشود طي تماس تلفني به خبرنگار اعتماد عنوان ميكنند كه به اين فيلم و عنوان آن معترض هستند. پدر و مادر غزاله به «اعتماد» ميگويند: «عنوان اين فيلم از پرونده آرمان و غزاله گرفته شده و عوامل فيلم بدون اجازه از حريم خصوصي ما فيلم ساختند.» اين در حالي است كه فيلمنامهنويس فيلم «بيبدن» در واكنش به «اعتماد» ادعاي مطرح شده مبني بر اينكه فيلم «بيبدن» با استناد به پرونده جنايي آرمان و غزاله ساخته شده را رد ميكند.
با اين حال یکی از سایت ها، ۲۲ دي ماه سال جاري در مورد فيلم «بيبدن» نوشت: «فيلم «بيبدن»، فيلمي جنايي است كه از يك پرونده قضايي مهم الهام گرفته شده است. آن طور كه از خبرهاي رسمي مشخص است فضاي فيلم به يك پرونده معروف جنايي دهه ۹۰ اشاره دارد. پرونده قتل غزاله شكور به دست آرمان عبدالعالي كه چندين بار تا مرحله اجراي حكم رفت و برگشت…»
به ما گفتند ۸۰، ۹۰ درصد محتواي فيلم
«بيبدن» از پرونده غزاله و آرمان گرفته شده
«داوود شكور»، پدر غزاله در پاسخ به اين سوال كه ماجرا چيست و چرا به فيلم «بيبدن» معترض هستيد به «اعتماد» ميگويد: «هفته گذشته در فضاي مجازي مطلبي منتشر شد مبني بر اينكه فيلمي با عنوان «بيبدن» ساخته شده كه از پرونده جنايي آرمان و غزاله برگرفته شده است. قبل از ساخته شدن فيلم «بيبدن» بسياري از كارگردانان با ما تماس ميگرفتند و اعلام ميكردند كه ميخواهند طبق پرونده غزاله و آرمان، مستند بسازند. يعني به نوعي از ما اجازه ميگرفتند، اما چون تكرار اين ماجرا به هر نحوي ما را اذيت ميكند راضي نميشديم. حالا وقتي متوجه شديم فيلم «بيبدن» بدون اينكه با ما مشورت شود، ساخته شده با آقاي كاظم دانشي، فيلمنامهنويس اين فيلم تماس گرفتيم، اما او به ما گفت فيلم «بيبدن» طبق پرونده جنايي آرمان و غزاله ساخته نشده و شايد فقط شباهتهايي وجود داشته باشد، اما ما وقتي موضوع را بيشتر بررسي كرديم متوجه شديم فيلم دقيقا به پرونده آرمان و غزاله اشاره دارد. حتي برخي اخبار در فضاي مجازي به اين موضوع كه فيلم «بيبدن» با استناد به پرونده جنايي آرمان و غزاله ساخته شده، تاكيد دارند. ما ايران نيستيم، اما شخصي كه با عوامل اين فيلم در ارتباط بوده به ما گفت ۸۰، ۹۰ درصد محتواي فيلم با استناد به پرونده غزاله و آرمان ساخته شده است. منتظريم وكيلمان اين فيلم را ببيند اگر او تاييد كند كه فيلم «بيبدن» طبق پرونده غزاله و آرمان ساخته شده، ما حتما شكايت خواهيم كرد.»
مادر غزاله نيز در ادامه ميگويد: «اين ماجرا حريم خصوصي ما بوده است. عوامل فيلم بدون اينكه با ما مشورت كنند از حريم خصوصي ما فيلم ساختند. در صورتي كه بايد اول از ما اجازه ميگرفتند. ما با وكيلمان هم صحبت كرديم و به لحاظ حقوقي اطلاع داريم كه اگر قرار باشد فيلمي از يك پرونده جنايي ساخته شود عوامل فيلم حتما بايد با طرفين پرونده تماس بگيرند و كسب اجازه كنند. چند سال پيش براساس يك پرونده اسيدپاشي فيلمي ساخته شد. دختري كه مورد اسيدپاشي قرار گرفته بود ايران نبود، اما وقتي متوجه شد آن فيلم طبق پرونده او ساخته شده به ايران آمد و از عوامل فيلم شكايت كرد. در آخر هم از نظر حقوقي حق را به آن دختر داده بودند. به هر حال پروندههاي جنايي يا هر پرونده قضايي ديگر جزو حريم خصوصي افراد است. ما تلاش ميكنيم پرونده را ببنديم، اما با ساختن اينگونه فيلمها داغ ما تازه ميشود. عوامل فيلم «بيبدن» بايد قبل از ساخت اين فيلم رضايت ما را جلب ميكردند. مثل خيلي از كارگردانهاي ديگر كه قصد داشتند از پرونده غزاله و آرمان فيلم بسازند و از ما اجازه ميگرفتند و اتفاقا ما هم اجازه نميداديم. حتي يكي از كارگردانها قصد داشت از پرونده غزاله و آرمان فيلم مستند بسازد، اما از يك جايي به بعد نياز بود صحبتهاي خانواده آرمان را هم داشته باشند تا بتوانند فيلم را در خارج از كشور به نمايش دربياورند، اما چون ما اجازه نداديم از ادامه ساخت فيلم منصرف شدند. به هر حال هر كاري مقرراتي دارد. ما در مورد عنوان فيلم «بيبدن» با آقاي دانشي صحبت كرديم و گفتيم در اين هشت سالي كه درگير پرونده بوديم هيچ پرونده مشابه ديگري نبود كه جسد مقتول پيدا نشود و شما اين عنوان را بر اساس پرونده غزاله و آرمان انتخاب كرديد، اما آقاي دانشي قبول نكرد. همين عنوان «بيبدن» ما را خيلي اذيت ميكند. حالا فرض كنيد تمامي اسامي را هم تغيير داده باشند در محتواي داستان كه تغييري ايجاد نميشود. عوامل فيلم به چه قيمتي اين فيلم را توليد كردند؟! به قيمت ناراحت كردن ما؟!»
در خيلي از پروندههاي جنايي
جسد مقتول پيدا نشده است
«كاظم دانشي» فيلمنامهنويس فيلم «بيبدن» در واكنش به اعتراض خانواده غزاله شكور به «اعتماد» ميگويد: «اينكه خانواده ميگويند اين فيلم بر اساس پرونده آرمان و غزاله ساخته شده، درست نيست. شايد فيلم شباهتهايي به پرونده داشته باشد، اما برداشتي از آن نشده است. قهرمان قصه «بيبدن»، مادر مقتول است و در آخر مخاطب با مادر مقتول همزادپنداري ميكند. يك سري حدس و گمانهايي بر اساس عنوان فيلم زده شد كه آن هم درست نيست. پدر غزاله با من تماس گرفت و گفت پرونده غزاله و آرمان تنها پروندهاي بود كه جسد مقتول پيدا نشد پس عنوان «بيبدن» از پرونده آرمان و غزاله گرفته شده است. من هم گفتم؛ در پرونده بابك خرمدين نيز جسد خواهر و داماد خانواده هرگز پيدا نشد. در واقع تنها شباهتي كه گمان ميكنند فيلم براساس پرونده آرمان و غزاله ساخته شده همين عنوان فيلم است، اما همانطور كه گفتم در خيلي از پروندههاي جنايي جسد مقتول پيدا نشده است.»
فيلمهايي كه از پروندههاي جنايي ساخته ميشود بايد بدون تحريف واقعيت و با اجازه طرفين دعوا باشد
«عبدالصمد خرمشاهي»، حقوقدان در مورد فيلمهايي كه طبق پروندههاي جنايي ساخته ميشوند به «اعتماد» ميگويد: «قوانين اصولا بدين جهت وضع شدند كه رابطه افراد با يكديگر يا با حكومت و برعكس را بر اساس حقوقي كه دارند مشخص كند. اصل ۴۰ قانون اساسي ميگويد هيچ كس حق ندارد اعمال حق خويش را وسيله اضرار ديگري يا منافع عمومي قرار دهد. از اين اصل ما نتيجه ميگيريم اگر كسي اقدامي انجام دهد كه در آن حق ديگران مورد تعدي قرار بگيرد، خلاف قانون عمل كرده است. به هر حال در پروندههاي جنايي نظير آرمان و غزاله يكي از طرفين هميشه ناراحت و ناراضي است و اگر يك فيلمساز، نويسنده يا كارگردان قرار باشد با اشاره به پرونده جنايي خاص فيلمي بسازد، طبيعتا در آن فيلم نميتواند بيطرف باشد. بنابراين اگر فيلمساز يا نويسنده به صورت مشخص ميخواهد به يك پرونده جنايي خاص بپردازد و آن را روايت كند نبايد اعتبار، آبرو و هر آنچه به طرفين مربوط ميشود را ناديده بگيرد و اگر مسائل خصوصي طرفين مورد اضرار قرار بگيرد، مرتكب خلاف شده است. اگر در خلق فيلم يا كتابي موارد مذكور رعايت نشود، طرفين دعوا ميتوانند از سازنده فيلم يا كتاب شكايت كنند، اما گاهي مستندي ساخته ميشود كه آن مستند صرفا روايتكننده حادثه است و نويسنده كتاب يا فيلمساز، حادثه رخداده را قضاوت نميكند و شبيهسازيها از بين رفته است، اين مستند مشكلي ندارد. با اين حال بايد توسط مقامات تاييد شود اما همانطور كه اشاره كردم اگر كتابي نوشته، فيلمي ساخته يا تئاتري نمايش داده ميشود كه در آن مستقيما به اسامي پرونده اشاره ميشود و شبيهسازي صورت ميگيرد و همچنين مواضعي براي طرفين پرونده وجود داشته كه نميخواستند بازگو شود، حق دارند شكايت كنند. چون هيچكس نميتواند وارد حريم خصوصي افراد شود.»
خرمشاهي همچنين ميگويد: «در اينگونه موارد اين سوال نيز به وجود ميآيد كه اگر قرار است فيلمي ساخته يا كتابي نوشته شود اجازه طرفين پرونده ملاك است يا خير؟ جواب اين است كه قطعا بايد اجازه طرفين دعوا در پروندههاي جنايي براي ساخت هر اثر هنري وجود داشته باشد. چون در پروندههاي جنايي يكي از طرفين حاكم است و ديگري محكوم؛ اگر حاكم بخواهد اجازه دهد خانواده محكوم شايد اجازه ندهد. بنابراين اين مسائل بايد رعايت شود. به هر حال اگر نويسنده يك كتاب يا فيلمساز با استناد به پروندههاي جنايي بخواهد اثري خلق كند كه در آن اثر، موضوعات مختلف به هر شكلي به طرفين دعوا در آن پرونده خاص نسبت داده شود، طبق ماده ۷۴۵ قانون مجازات اسلامي ميتواند مشمول جرايم رايانهاي قرار بگيرد. در هر صورت اگر موضوعي موجبات توهين، نشر اكاذيب يا تحريف واقعيت را در بر داشته باشد، خلاف قانون است. نويسندگان يا فيلمسازان اگر ميخواهند بر اساس پروندههاي جنايي آثاري توليد كنند بايد بدون اينكه واقعيتها را تحريف كنند يا به آبروي طرفين صدمهاي وارد شود، با اجازه طرفين دعوا شروع به نوشتن يا ساخت اثر خود كنند.»