حاشيههاي مهمتر از متن
حسن لطفي
اينكه حاشيههاي افتتاحيه و روز اول چهل و دومين جشنواره فيلم فجر از فيلمهاي نمايش داده شده پررنگتر است در شرايط ما و روزگاري كه در آن زيست ميكنيم طبيعي است (حداقل براي من) البته اگر بخواهم صادقانه برخورد كنم منتظر عكسالعمل، پرويز شيخ طادي نبودم. آن هم اعتراض يا بهتر بگويم بيان عقيدهاي به شكلي نمايشي. اعتراض الناز شاكردوست و اصغر نعيمي طبيعيتر و احساسيتر بود. اينكه ميگويم احساسيتر قصدم پذيرش اين اعتراض و خشم و رد شدن از آن به خاطر طبيعي بودن نيست. خصوصا مورد اصغر نعيمي كه نشان از يك نقص بزرگ در گماشتن افرادي در موقعيتي حساس دارد. اشتباه نكردهايد! باورم اين است كه نگهبانان جلوي در، در حساسترين موقعيت قرار دارند. ورودي هر مكاني اولين جايي است كه يكي ميتواند سازمان، اداره، سينما و جايي مثل كاخ جشنواره را محك بزند. اگر افراد حاضر در اين مكانها رسم برخورد مناسب با مراجعهكنندگان را ندانند و تصور كنند آنچه از آشفتگي جلوگيري ميكند برخورد قاطع همراه با خشم است نتيجهاش آشفته كردن اوضاع و ايجاد شرايطي است كه براي اصغر نعيمي پيش آمد. با آنچه در تئوري هميشه حق با مشتري است به درستي مطرح ميشود (مشتري پادشاه است و هميشه حرف آخر را ميزند و ....) بايد هركس در هر شرايطي بداند چگونه با مراجعهكنندگان برخورد كند. وقتي جلوي در باشي اين برخورد نيازمند درك و صبوري بيشتر است. خصوصا هنگامي كه قرار است با آدمهايي برخورد كني كه حساسترند. به خاطر دارم سالها پيش و در جشنواره فيلم فجر چگونه آقايي كه جلوي در سينما فلسطين نشسته بود كاسه صبر مرد صبور سينماي ايران زندهياد جمشيد مشايخي را لبريز كرد و فرياد اعتراضش را بلند كرد و.... حالا با اين اتفاقاتي كه افتاده و به گمانم اجتناب ناپذير و طبيعي است نوبت به عكس العملي ميرسد كه بايد در پي داشته باشد. اگر كساني كه دستاندركار اين رويداد مهم سينمايي هستند در پي توجيه اتفاقات برآيند، نتيجهاي كه به دست ميآيد، ادامه اين رفتارها و... است. مهم رديابي دليل اين عمل و عكسالعملهاست. براي جامعهاي بهتر و احترام به مردم، مشتريان و هنرمندان بايد به دنبال رفع مشكلات باشيم نه توجيه آن. ميدانم شكاف ايجاد شده بين مردم با مسوولان و خدشهدارشدن باور اعتماد كار پاسخگويي هر مسوولي را دشوار كرده، اما بايد براي رسيدن به اعتماد به سمت صداقت و راستگويي و پذيرش اصل طلايي هميشه حق با مردم است، بود.