هیچ چیزی اتفاقی نیست. همیشه وقتی از حادثه یا موضوعی عقب میافتیم، سعی میکنیم به دنبال مقصری بگردیم که باعث این عقبافتادگی بوده است.
این حکایت رسما ارتباط دارد با اختلاف شدید شخصیتی میان تمام نسلهای بعد از سال ۵۷ با نسل امروز یا همان نسل Z.
سرعت تغییر و تحولهای مختلف در جهان و کوتاه شدن فاصله نسلها با یکدیگر از همان دسته اتفاقاتی است که اگر هر چه زودتر با آن روبهرو نشویم، قطعا دلیلی خواهد بود برای طرد شدن خودمان از نبض اصلی جامعهای که در آن زندگی میکنیم. اتفاقی که هر روز بیشتر از گذشته در حال رقم خوردن است.
کمخواب و ناراحت
این تغییر و تحولات و به خصوص ظهور نسل Z در تمام کشورهای جهان اتفاق مشابهی را رقم زد. در حقیقت خیلی ارتباطی به شرایط و موقعیت اجتماعی کشورها ندارد که نسل Z را درک میکنند یا نه. نسلی که همین الان که شما این متن را میخوانید، قطعا خیلی حتی نظر و ایده خاصی درباره رسانه و روزنامهها هم ندارند.
در پژوهش تازهای که در موسسه گالوپ و از حدود ۲ هزار نفر از نسل Z انجام شده به یک نتیجه مشترک درباره اکثر آنها رسیدهاند. نسل Z به نسبت نسل گذشته خود که اختلاف سنی خیلی زیادی هم میان آنها نیست، کمتر شاد هستند. اما دلیل این موضوع اصلا به افسردگی یا مسائل جهان ربطي ندارد. نسل Z به دلیل هدفمحور بودن ذهن خود، صرفا تلاش میکند تا به اهدافش برسد و برای این مسیر از هیچ تلاشی دریغ نمیکند. نسل Z معمولا دچار کمخوابیهای فراوان هستند. حتی در بخشی از این پژوهش آمده است: «نسل Z بیشتر از نسل گذشته به مراقبتهای پوستی و بهداشتی خودشان اهمیت میدهند، اما درباره خوابیدن به اندازه کافی یا کمتر کار کردن با اینترنت و تلفنهای همراه خودشان اصلا به سلامتیشان اهمیتی نمیدهند و این امر باعث شده تا وقتی روزها آنها را میبینید، اکثرا چهرههای خستهای دارند که این خستگی کاملا از بیخوابی است.»
خوشپوش با اهداف متفاوت
اگر به صورت شخصی و از زاویه دید یک نسل سومی یا حتی چهارمی بخواهم درباره نسل Z صحبت کنم، ماجرا اینجاست که حتی در نسل Z نحوه لباس پوشیدن با نسل سوم و چهارم خیلی متفاوت است. میزان اهمیتی که این نسل به نحوه پوشش خودش میدهد و تلاش میکند تا متفاوت و بدون مرز به نظر برسد کاملا قابل تشخیص است. در حقیقت به هیچ عنوان تلاش نمیکنند که کلیشههای پوششی نسلهای گذشته را رعایت کنند. هیچ تفاوتی هم میان نسل Z و پوشششان در کشورهای مختلف وجود ندارد. از امریکا تا روسیه، کرهجنوبی، ایران و تقریبا همه دنیا این نسل سعی میکند تا با ترندهای روز دنیا خودش را وفق دهد و لباس بپوشد. برای مثال مدت زمانی است که به سبک دهه نود لباس میپوشند و این را شما در خیابانهای تهران یا هر شهر دیگری در دنیا در نسل Z میتوانید ببینید.
نکته دیگری که تقریبا میتوان گفت با تغییر هر نسل، نسلهای گذشته هم متوجه آن میشدند، تغییر در ادبیات و نحوه صحبت کردن است، اما تغییراتی که درباره آن کلا میتوان درباره نسل Z صحبت کرد به این نکات خلاصه نمیشوند و قطعا موضوعات مختلفی را در بر میگیرد. سعی خواهم کرد که حتما درباره آنها بنویسم. در میان این نسل اکثرا از همان سن پایین سعی میکنند تا به صورت آنلاین برای خودشان بیزینس داشته باشند و اکثرا برای به دست آوردن شخصیت مستقل از همان ابتدا تلاش میکنند. این یکی از دلایلی است که اکثرشان در شبکههای مختلف اجتماعی ساعتهای زیادی را فعالیت میکنند.
تعداد خیلی زیادی از بلاگرها در زمینههای مختلف به خصوص زیبایی، لباس و غذا در میان همین نسل هستند.
موضوعی که به شدت آزاردهنده و مهم است، به نظرم درباره فاصله گرفتن نسلهای گذشته از همدیگر و به خصوص فاصله گرفتن از نسل Z است.
خودمان را بهروز کنیم
آنها یک جورایی همیشه مجبور هستند در میان خودشان و آدمهای مثل خودشان معاشرت کنند و تبدیل به یک جامعه کوچک شدهاند که نه ورودی متفاوتی به جمعشان وارد میشود نه از خارجیهای بیرون خودشان مایل هستند به دوستان این نسل تبدیل شوند، اما چه کسی خوشش بیايد چه خوشش نیاید، تقریبا تمام ۱۶ تا ۲۶ سالههای امروزی نسل Z هستند که دیر یا زود وارد بدنه اصلی جامعه و پستهای حساس خواهند شد و بیشتر از آن چیزی که فکرش را میکردیم با آنها درگیر هستیم و باید بتوانیم تا جایی که امکانپذیر است با این نسل همزبانی پیدا کنیم.
نسلی که قطعا میتوان گفت متفاوتترین و خاصترین نسل در دنیاست و بدون درنظر گرفتن هر چیزی فقط به هدف خودش فکر كرده و برای رسیدن به آن تلاش میکند.
ارزشهای این نسل با ارزشهای نسلهای دیگر تفاوتهای عمده دارند، اما به نظر نمیرسد که هیچ کس بتواند بگوید که کدام یک از این ارزشها به یکدیگر اولویت دارند.
ما در روزگار نسل Z زندگی میکنیم و فعلا دوره، دوره آنهاست.