تلخي حادثه طبس اميد به وعدههاي رييسجمهور
جعفر گلابي
حادثه تلخ معدن طبس و جانباختن جمعي از مظلومترين كارگران سختكوش كشور براي هزارمينبار زنگ هشدار را به صدا درآورد كه ما در هيچ حوزهاي از ايمني استاندارد برخوردار نيستيم. بايد اعتراف كنيم كه ايمني و پيشگيري از خطرات در اولويتهاي دست چندم ما نيستند. جادهها و خودروها كه به صورت ساعتي قرباني ميگيرند مشتي از خروارند و منتقدان را از صغرا و كبرا چيدن بينياز ميكند. اما اين وضع بايد خاتمه پيدا كند و دولت چهاردهم كه اميدها به آن بسته شده، ميتواند كارآمدي و تعهد خود را در اين زمينه مهم نشان دهد. آقاي دكتر پزشكيان در تبليغات انتخاباتي خود بارها با صراحت بيان كرد كه به هر كس پست و مقام ميدهد از او مسووليت ميخواهد و اگر از عهده كار برنيايد بدون ملاحظه با او خداحافظي خواهد كرد. وي همچنين تاكيد ميكرد كه معنا ندارد به كسي مسووليت بدهيم و حقوقهاي آنچناني بگيرد ولي از عهده وظايف خود بر نيايد! با اين اوصاف وي و دولتش لابد از هماكنون چهار چشمي مواظب حوزه مديريت خود هستند و عذر و بهانه غيرموجه از هيچ كس پذيرفته نميشود. دولتي كه رييسش گردن خود را در گروی عمل به وعدههاي خود گذاشته است به نهايت هوشياري و دقت و وسواس نياز دارد كه از مصيبتهاي قابل جلوگيري ممانعت كند و غافلگيري يك مسوول معنايي نداشته باشد. مديران دولتي بايد حساسيت خود را به بالاترين درجه ممكن بالا ببرند و كوچكترين تهديدهاي طبيعي و انساني را زير ذرهبين نگاه خود قرار دهند. وزيري كه از خانه بيرون ميآيد افزون بر مرور برنامههاي كوتاه و بلندمدت خود به اطراف خويش مينگرد و كوچكترين ناترازيها را پيگيري ميكند. چراغي كه در روز بيجهت روشن است، دستاندازي كه خودروها را به انحراف از مسير و ايجاد تصادف ميكشاند، گوشي موبايلي كه علائم عجيب از خود بروز ميدهد! دبستاني كه در خيابان اصلي واقع است ولي پليسي براي حفاظت از بچهها حاضر نيست، كاميوني كه در ساعات روز با سرعت در خيابانها جولان ميدهد و افزون بر ترافيك دود غليظ از خود بهدر ميكند، بيتوته مهاجريني كه گاهي با هم نزاع ميكنند، گودبرداري كه به صورت غيراصولي در حال انجام است، بيمارستاني كه زبالههاي آلودهاش را بيملاحظه در خيابان پشتي رها ميكند..
موزهاي كه از حفاظت لازم برخوردار نيست، صافكاري كه در محل مسكوني امان مردم را بريده است... و هزاران معضل به ظاهر كوچك ديگر قطعا از نظر يك مدير كارآمد مخفي نميماند. درست است كه وزير محترم جلسه بسيار مهمي با همتاي خارجي خود دارد ولي اين دليل نميشود كه به ازدحام عدهاي از مراجعان به وزارتخانهاش بيتوجه باشد و به معاون يا دستيار خود دستور يافتن علت اين شلوغي را ندهد و بعد از جلسه پيگير موضوع نباشد. دولت چهاردهم ميتواند و بايد چاره كار را پيش از حادثهها بيابد و بعد از حادثه كاسه چه كنم؟ به دست نگيرد. سرعت و دقت مسوولان بزرگ و كوچك در همه مسائل افزون بر ايجاد اميد در مردم جامعه را مسوول بار ميآورد و روح همگرايي را گسترش ميدهد. اولين حادثه دردناك و بزرگ زنگ هشدار را براي همه مديران دولتي به صدا در آورد و نشان داد كه كارگران، كارمندان، بچهها، دانشجويان، زنان و سالمندان و افراد داراي معلوليت تا چه حد نيازمند حفاظت هستند و مسووليت صاحبمنصبان تا چه حد خطير است؟ از هماكنون بايد به فكر گاز شهري در روزهاي سرد زمستان و برق در روزهاي داغ تابستان آينده بود. سكه و دلار خرامان، خرامان در حال پيشروياند و نبايد هنگام جهش و موجافكني در جامعه تازه مسوولان گردهم آيند و انواع وعدههاي كنترلي را به مردم بدهند. عليرغم انبوه مشكلات و عمق معضلات دولت ميتواند با تعهد و دانش و پركاري و پشتكاري بارهاي بسيار از دوش مردم بردارد و حداقل جلوي بسياري از حوادث را بگيرد و براي سيلها و زلزلهها و آتشسوزي جنگلها و گلوگاههاي فساد پيشاپيش تدبير كند. ارزش اميدي كه مردم به دولت بستهاند آنقدر بزرگ و مغتنم هست كه اگر همه مديران شب از روز نشناسند و به فداكاري و ايثار رو بياورند تازه به رزمندگاني رسيدهاند كه در ميدان نبرد از همه چيز خود براي مردم و ميهن گذشتند.