بايد نگران باشيم
نيما نكيسا
بحثي كه در مورد وضعيت نتايج تيمهاي ايراني مطرح ميشود برميگردد به مساله سازندگي. سوال اين است كه ما براي چند سال آينده به صورت آكادميك در باشگاهها چه چيزي ساختهايم؟ آنچه ما بايد مد نظر بگيريم سازندگي است. ما در حال حاضر فقط محصول جرقههاي شخصي آدمها را استفاده ميكنيم. ما نيامديم بسازيم و محصول توليد كنيم. ما كارخانهاي فكر نكرديم. چه بخواهيم چه نخواهيم فوتبال ما الان فقط روي قرارداد و مسائل ريالي حرفهاي است وگرنه هيچ چيز ديگرش حرفهاي نيست. شايد بتوان گفت فوتبال ما از كشورهايي كه اسمي آماتور هستند، آماتورتر است. من بارها به عنوان مسوول توسعه فوتبال پايه در كشور طرحهايي را دادم كه به رشد فوتبال پايه كمك كند. مثلا گفتم باشگاهها موظف باشند از 10 بازيكني كه ميتوانند به عنوان بازيكن پايه جذب كنند،
5 نفر مال آكادمي خودشان باشد. يعني باشگاهي نرود بهترين بازيكنان ليگ را جمع كند و تيم تشكيل دهد. اما اين طرح به اجرا در نيامد و رفت توي كشو خاك خورد و الان معلوم نيست كجاست. بنده با كسي تعارف ندارم. بنده لنگ حقوق بخور و نمير نيستم. ميخواستم در فدراسيون رسالتي را دنبال كنم. فردا همين دوستان خبرنگار يا همبازيانم ميپرسند يك سال و نيم در راس سازندهترين نقطه فوتبال كشور بودي و چه كردي؟ در صورتي كه ما طرحهاي خوبي را به فدراسيون برديم. بنده طرح دپارتمان دروازهباني را به فدراسيون دادم كه بياييم در تيمهاي ملي بر اساس علم، اصول و طراحي تمرين به صورت يكپارچه كار كنيم. نه اينكه مربي دروازهبان تيم اميد يك جور تمرين بدهد و مربي دروازهبان تيم جوانان يك شكل ديگر. اينها بايد به صورت واحد تمرين كنند. منتها توجهي نشد ؛شايد هم طرح من ضعيف بوده است!
برخي دوستان ميپرسند براي آينده فوتبال و مخصوصا دروازهباني نگران باشيم؟ پاسخ اين است كه ما از آن روزي بايد نگران ميبوديم كه چمن مصنوعي وارد فوتبال ايران شد. سالها دروازهباني كردم و ميتوانم بگويم نميتوان در چمن مصنوعي بچه كسي را تمرين داد. رشته بنده آسيبشناسي ورزشي است و اين رشته را در دانشگاه تدريس ميكنم بنابراين به خوبي ميدانم هر بچهاي در چمن مصنوعي بخواهد پرش بلند داشته باشد قطعا روي سطح رشدش كه در منطقه لگن است تاثير ميگذارد و هورموني كه بايد ترشح شود دچار اختلال ميشود و دروازهبان كوتاه قامت ميشود.
اين نشان ميدهد ما در فوتبال پايهمان نميتوانيم دروازهبان تمرين دهيم چون چمن مصنوعي است و باعث ايجاد مصدوميت ميشود. ما وقتي نتوانيم تمرين دهيم چه چيزي را ميتوانيم توليد كنيم؟ در حال حاضر در كشور به غير از چهار دروازهبان تيم ملي نميتوان 4 يا 5 دروازهبان آماده نام ببريم. غير از نيازمند و بيرانوند و رشيد مظاهري و حسيني دروازهبان آمادهاي در ليگ نداريم كه اين روزها نسبت به عملكرد همين دروازهبانها نيز انتقاداتي مطرح ميشود؛ مخصوصا از عملكرد بيرانوند. در مورد بيرانوند بايد بگويم كه عملكرد او را بايد نسبت به دو مقطع زماني بررسي كرد. يكي قبل از بستن قرارداد با تيم بلژيكي و دوم بعد از بستن قرارداد. به نظر ميرسد خواهناخواه در ضمير ناخودآگاه بيرانوند بعد از بستن قرارداد مواظبتهايي به وجود آمده است براي اينكه خودش را سالم و بدون مصدوميت به انتهاي فصل برساند و از پرسپوليس جدا شود. از حركات دروازهبان پرسپوليس ميتوان متوجه شد كه او در حال مراقبت كردن از خود است. در بازي با الدوحيل روي ارسالي از سمت راست بيرانوند ميخواست توپ را قطع كند، در آن صحنه من ترس و مواظبت را در عليرضا ديدم. من خودم سالها در اين پست فعاليت كردم و ميدانم اين چيزي نيست كه بخواهيم به عنوان ضعف از آن نام ببريم. هركس نسبت به شرايطي كه دارد مجاز است از خودش مراقبت كند. اما اين مراقبت را قبلا از او نميديديم. او قبلا خيلي بيپروا از دروازه خارج ميشد و روي توپها عكسالعمل نشان ميداد.