• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4634 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۰ ارديبهشت

اروپا و پيامدهاي سياسي بحران كرونا

عبادالله مولايي

كرونا به نحوي شتابان سراسر اروپا را نيز مانند بسياري از مناطق جغرافيايي جهان درنورديد و زيست اجتماعي و اقتصادي اين قاره را هم به تمامي تحت‌الشعاع قرار داد. كشورهاي اروپايي در هفته‌هاي نخست بحران و در غياب راه‌حل‌هاي اروپايي به رويارويي ملي با اين بحران فراملي پرداختند. دامنه بحران و حضور ديرهنگام و اقدامات پرنوسان نهادهاي اروپايي اما به تنش‌هاي جاري درون اروپايي دامن زده و انتقادها و ناخرسندي گسترده كشورهايي آسيب‌ديده از بحران به ويژه ايتاليا و اسپانيا را برانگيخت. سرانجام رهبران اروپا پس از رايزني‌ها و نشست‌هاي مجازي پرتعداد درباره پيشنهاد نهادهاي اروپايي از جمله بسته حمايتي اضطراري ۵۴۰ ميليارد يورويي و ايجاد صندوق يك تريليون يورويي براي بهبود و ثبات‌بخشي به اوضاع جاري، حمايت از كشورهاي آسيب‌ديده، ممانعت از ركود بلندمدت اقتصادي و احياي همبستگي اروپايي به توافق رسيدند. با اين همه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا براي نيل به اجماع در زمينه استفاده از سازوكار‌هاي موجود و نوع حمايت و نحوه تامين منابع مالي آن هنوز هم اختلاف‌نظر دارند. 

‍در اين يادداشت اشاراتي گذرا به پيامدهاي اين بحران بر سياست داخلي و خارجي اتحاديه اروپا صورت گرفته است.
الف- بحران و سياست اروپايي با بروز بحران كرونا اروپا بيش از پيش از دورنماي ركود اقتصادي و بي‌ثباتي مالي و آثار اجتماعي و سياسي درون اروپايي آن بيمناك شد. اروپا هنوز به تمامي از مدار بحران‌هاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و بين‌المللي دو دهه نخست سده بيست و يكم خارج نشده است. واكنش ناكارآمد اتحاديه به اين بحران‌ها به شكنندگي اقتصاد اروپايي مدد رسانده و در باز ملي شدن امر سياسي و امر اجتماعي، قدرت‌يابي جريان‌هاي ناسيوناليستي پوپوليست، برگزيت، اروپاگريزي و بحران هويت سياسي فراملي نيز اثرگذار بوده است. در يك چشم‌انداز تاريخي، شكل‌دهي به هويت سياسي مشترك به عنوان راهنماي اتحاديه اروپا و سياست‌هاي داخلي و خارجي آن دغدغه راهبردي فرآيند همگرايي منطقه‌اي اين حوزه بوده است. فرآيند بازملي شدن سياست اروپايي كه البته پيش از بروز بحران كرونا به روندي اثرگذار در معادلات اروپايي تبديل شده بود و با فلسفه پيدايش اتحاديه اروپايي و تحركات معطوف به هويت‌سازي فراملي آن در دوره پساجنگ سرد هم در تعارض قرار دارد با قدرت‌نمايي دولت‌هاي ملي در مديريت بحران جاري عينيت بيشتري يافت.
ب- بحران و سياست بين‌المللي اروپا 
بحران كرونا در ميانه دگرديسي هويت بين‌المللي و تلاش اروپايي‌ها براي تمهيد مقدمات بازانديشي سياست خارجي و بازتعريف جايگاه اتحاديه رخ داد. رهيافت بين‌المللي، روابط فراآتلانتيكي و مناسبات اروپا با جهان غيرغربي در كانون اين بازانديشي قرار دارد. اتخاذ سياست يك‌جانبه‌گرايانه از سوي امريكا و ممنوعيت ورود اروپايي‌ها به اين كشور در آغاز بحران كرونا موجي از انتقاد و ناخرسندي را در پي داشته و مولفه‌اي ديگر به تنش‌هاي انباشته در مناسبات دو سوي اقيانوس اطلس افزود. وانگهي برخلاف بحران مالي كه همسويي جهان غرب در مديريت آن پررنگ‌تر بود، اينك با تغيير زمانه، قدرت‌هاي غربي ديگر تمايل يا توان چنداني براي رهبري ابتكارهاي جهاني براي مديريت بحران‌هاي بين‌‌المللي ندارند. نكته حايز اهميت اين است كه قدرت‌هاي غيرغربي نيز همزمان به تحركات ديپلماتيك گسترده‌اي جهت ايفاي نقش در شرايط جاري سياست بين‌الملل پرداخته‌اند. چنانكه حضور چين در شرق و مركز قاره اروپا زمينه را براي بهره‌برداري از شكاف‌هاي درون اروپايي فراهم كرده و اتحاديه در حال حاضر از امكان چنداني براي ممانعت از قدرت‌نمايي پكن برخوردار نيست.
با وجود اينكه پيوندهاي اقتصادي و استراتژيك اروپا و امريكا به مراتب بيش از پيوندهاي آتي و احتمالي هر يك از دو قطب جهان غرب با ديگر قدرت‌هاي جهان غيرغربي است، اما روشن است كه چنانچه روند پيشين فاصله‌جويي امريكا از اروپا و فرسايش تدريجي پيوندهاي فراآتلانتيكي در پرتو واقعيت‌هاي نوظهور سياست جهاني تداوم يابد، مناسبات اروپايي‌ها با جهان غيرغربي به ناگزير پررنگ‌تر خواهد شد، اما اگر تنش‌ها و رقابت‌هاي جاري و روايت‌هاي متفاوت قدرت‌هاي جهان غرب و چين از بحران كرونا به همسويي مجدد و بازسازي مناسبات اروپا و امريكا بينجامد، چشم‌انداز ديگري در افق مناسبات اروپا و امريكا با چين ترسيم خواهد شد. بحران كرونا به آزمون ديگر فرآيند همگرايي منطقه‌اي و جايگاه اروپا در جهان تبديل شده و به موازات ديگر بحران‌هاي دوران‌ساز سال‌هاي اخير بر تصويرها و برداشت‌هاي ذهني رايج از هويت سياسي و بين‌المللي اتحاديه اروپا اثر نهاده است. در پي اين بحران‌ها از يك سو احياي فضاي وستفاليايي در سياست داخلي، تكاپوي شكل‌دهي به حكمراني فراملي اروپايي را با موانع جديدي مواجه كرده و از سوي ديگر اتحاديه اروپا كه از روايت بين‌المللي مبتني بر قدرت مدني و هنجاري پيروي مي‌كرد، اينك براي كنشگري در جهان پيش‌رو ناگزير به بازنگري در هويت بين‌المللي متمايز خود شده است‌.  با توجه به ملاحظات پيش‌گفته اينكه آيا اتحاديه اروپا از امكان نقش‌آفريني متمايز در نظام بين‌الملل و شكل‌دهي به روايت بين‌المللي بديل در برابر روايت‌هاي امريكايي و چيني و مانند آن برخوردار است؟ پرسش تاريخي و راهبردي اروپاي امروز به شمار مي‌آيد. در مجموع اروپايي‌ها كه تكاپوي گسترده‌اي را براي قدرت‌نمايي در سياست جهاني آغاز كرده و درصدد «بازآموزي زبان قدرت» و آشتي با ژئوپليتيك برآمده‌اند، در دوره پس از بحران كرونا براي بازسازي اعتبار فلسفه وجودي فرآيند همگرايي فراملي، بازتعريف هويت بين‌المللي و نيل به استقلال استراتژيك راه ناهمواري در پيش دارند.
پژوهشگر مطالعات اروپايي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون