• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4704 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۷ مرداد

«اعتماد» سناريوهاي جديد اسراييل عليه ايران را بررسي مي‌كند

تدبير تهران در برابر تله‌هاي تل ‌آويو

سارا معصومي

ايران و رژيم اسراييل همچنان پس از گذشت 4 دهه و اندي از انقلاب اسلامي در كشورمان، زمين‌هاي منازعه جديدي را تجربه مي‌كنند. رابطه دوستانه تهران و تل‌آويو كه تا پيش از انقلاب اسلامي ادامه داشت تا سال‌هاي ابتدايي دهه 70 سرد اما نه چندان پرتنش بود البته كه به گواه بسياري از كارشناسان مسائل منطقه پس از پايان جنگ اول خليج فارس اين صلح سرد جاي خود را به خصومت‌ورزي داد كه در دوره‌هايي هم به تنش ميان دو طرف منتهي شد.

تهران و تل‌آويو از دوست تا دشمن قسم‌ خورده
در سال‌هاي ابتدايي دهه 70 رژيم وقت اسراييل به رياست اسحاق رابين، مواضع تند و تيزي عليه ايران اتخاذ كرد و در نهايت هم دو طرف به 8 سال رياست‌جمهوري محمود احمدي‌نژاد در ايران رسيدند كه اظهارنظرهاي متفاوت او به خصوص طرح انكار هولوكاست سر و صداي زيادي در سطح بين‌المللي به راه انداخت.
حرف براي گفتن درباره اين رابطه در سال‌هاي گذشته از انقلاب اسلامي بسيار است. از تبديل شدن اسراييل به رژيمي غاصب كه هر گونه مراوده سياسي، اقتصادي، نظامي، امنيتي و حتي ورزشي و فرهنگي با آن ممنوع است تا تلاش‌هاي بي‌وقفه چهره‌هاي متفاوت سياسي و امنيتي در تل‌آويو براي تغيير ساختار سياسي در ايران. اسراييلي‌ها ايران را مسبب شكل‌گيري محور مقاومت از تهران تا دمشق و از نوار غزه تا بيروت مي‌دانند و اعتقاد دارند كه ايران به چيزي كمتر از محو رژيم اسراييل از نقشه قانع نخواهد شد. البته كه اين ادعا به دستاويز خوبي هم براي اسراييلي‌ها در قريب به نيم قرن گذشته تبديل شده تا ايران‌ستيزي را به اولويتي در سياست خارجي اين رژيم تبديل كنند و در بسياري از حوزه‌ها با مظلوم‌نمايي و ايفاي نقش قرباني از جامعه جهاني باج‌گيري كنند. در اين سناريو هر حركت ايران در منطقه يا هر پيشرفت نظامي در كشورمان تنها يك هدف را دنبال مي‌كند: نابودي رژيم صهيونيستي. بر همين اساس جامعه جهاني بايد مخالف تمام فعاليت‌هاي منطقه‌اي و آزمايش‌هاي نظامي ايران در حوزه‌هاي متفاوت باشد. هر گونه رابطه تجاري، اقتصادي، سياسي، نظامي يا امنيتي عادي ديگر كشورها با ايران از لنز رژيم صهيونيستي، خيانت به تل‌آويو است و عاملان آن مستوجب تحريم و تنبيه.
در اين سال‌ها اسراييل علاوه بر مانور دادن بر ادعاي حمايت نظامي، سياسي و مالي ايران از گروه‌هايي مانند حزب‌الله، جهاد اسلامي و حماس، اتهام دست ‌داشتن ايران در حملات تروريستي ازجمله حمله به سفارت اسراييل در بوئنوس‌آيرس در سال ۱۳۷۱ و بمب‌گذاري آميا را هم مطرح كرده است. رژيم اسراييل ذيل اين نگاه كلي در هر بازه زماني زمين بازي‌هاي متفاوتي را براي تحت فشار قرار دادن تهران، انتخاب و امتحان كرده است.

تمركز اسراييل بر برنامه هسته‌اي ايران
در ميان اين زمين بازي‌ها، برنامه هسته‌اي ايران در حداقل دو دهه گذشته پاي ثابت مانورهاي رژيم‌هاي متفاوت در اسراييل بوده است. در حالي كه ايران همواره اعلام كرده به دنبال فعاليت‌هاي هسته‌اي صلح‌آميز است، اسراييل در دو دهه گذشته تمركز خود را بر امنيتي كردن پرونده ايران با ابزار برنامه هسته‌اي اين كشور قرار داده و پروژه‌هاي ترور دانشمندان هسته‌اي كشورمان و خرابكاري در تاسيسات هسته‌اي را هم طراحي و اجرا كرده است.
در حالي كه ايران مدارك غيرقابل انكاري درباره دست داشتن رژيم اسراييل در ترور چند دانشمند هسته‌اي كشورمان از جمله مسعود علي‌محمدي، مجيد شهرياري، داريوش رضايي‌نژاد و مصطفي احمدي‌روشن دارد، تل‌آويو به سنت هميشه سياست عدم تاييد يا تكذيب را در اين باره در پيش گرفته است. با اين همه منابع و رسانه‌هاي اروپايي بسياري در چند سال اخير با انتشار اسناد و مدارك محكم اثبات كرده‌اند كه امضاي موساد به عنوان سرويس مخفي رژيم اسراييل، پاي بسياري از اين ترورها قرار دارد. برخي رسانه‌هاي امريكايي از جمله «ان‌بي‌سي» پس از ترور دانشمندان هسته‌اي ايران تاييد كردند كه حملات عليه دست‌اندركاران برنامه اتمي ايران توسط اعضاي سازمان مجاهدين خلق و با حمايت مالي، آموزشي و تسليحاتي سرويس اطلاعاتي اسراييل انجام شده‌ بود.
تمركز رژيم اسراييل بر برنامه هسته‌اي ايران تنها به ترور دانشمندان هسته‌اي كشورمان محدود نشد بلكه تل‌آويو به شكل موازي زمين بازي ديگري را هم براي به تعويق انداختن پيشرفت‌هاي هسته‌اي كشورمان تعريف كرد: انتشار ويروس‌هاي رايانه‌اي براي خرابكاري در تاسيسات هسته‌اي ايران. تاسيسات غني‌سازي نطنز يكي از اهداف اين برنامه اسراييل براي خرابكاري بود. برخي از رسانه‌هاي امريكايي در گزارش‌هاي اختصاصي تاييد كردند كه سرويس‌هاي مخفي ايالات متحده نيز در تعريف و انتشار اين ويروس‌هاي يارانه‌اي به رژيم اسراييل كمك كرده بودند.
نگاهي به مسيري كه جامعه جهاني تا پيش از سال 2013 در مقابله با برنامه هسته‌اي ايران رفت و پرونده‌اي كه از شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به شوراي امنيت منتقل و دستمايه تصويب قطعنامه‌هايي عليه ايران شد، نشان مي‌دهد كه رژيم اسراييل در دوره قبل از برجام تقريبا مين‌گذاري صحيحي را انجام داده بود به گونه‌اي كه اجماع جهاني البته به ناحق درباره ايران شكل گرفت.

برجام، كابوس ناتمام اسراييل
توافق هسته‌اي ميان ايران و 1+5 وقت تمام آنچه بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير ژريم اسراييل بافته بود بر باد داد. در جريان دو سال مذاكره فشرده ميان ايران و 6 كشور مقابل آن، نتانياهو هر آنچه در چنته داشت براي به تعويق انداختن توافق نهايي به كار گرفت و حتي در اقدامي بي‌سابقه راهي كنگره ايالات متحده شد و در جريان يك سخنراني كه با اعتراض شديد رييس‌جمهور وقت ايالات متحده روبه‌رو شد از مضرات توافق با ايران سخن گفت.
حصول و اجراي برجام همان كابوسي بود كه نخست‌وزير رژيم اسراييل سال‌ها جامعه جهاني را از آن برحذر داشته بود. با برجام نه تنها فصل جديدي از رابطه ميان ايران و جامعه جهاني تعريف شد بلكه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي با تعريف يك سازوكار همكاري با تهران، پرونده ساخته و پرداخته ايالات متحده و متحدان منطقه‌اي‌اش به شمول اسراييل درباره ابعاد احتمالا نظامي برنامه اتمي ايران را هم مختومه اعلام كرد. ايران و آژانس بين‌المللي انرژي اتمي فصل جديدي از همكاري را آغاز كردند كه در سايه آن آژانس هر آنچه پيش از جولاي سال 2015 گذشته بود را به آرشيو سپرد و ايران نيز به منظور اثبات صلح‌آميز بودن برنامه هسته‌اي خود هم اجراي برخي محدوديت‌هاي فني را پذيرفت و هم به منظور شفاف‌سازي به اجراي داوطلبانه پروتكل الحاقي علاوه بر قرارداد پادمان رو آورد. در سايه اين توافق كشورهاي عضو برجام به كمك ايران در حوزه تحقيق و توسعه آمدند و تمام هشدارهاي اسراييل مبني بر اينكه شما هم غني‌سازي ايران را به رسميت شناختيد و هم در حال تبديل كردن ايران به يك كشور داراي مدرن‌ترين تاسيسات هسته‌اي هستيد را ناديده گرفتند.
حركت گام به گام ايران و جامعه جهاني روي يك نقشه راه مشخص، آخرين چيزي بود كه نتانياهو چشم ديدن آن را داشت. پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات رياست‌جمهوري 2016 ايالات متحده براي نتانياهو حكم مستجاب شدن دعاهايش را داشت. دونالد ترامپ حتي پيش از پيروزي از پاره كردن توافق هسته‌اي باراك اوباما با ايران سخن گفته بود و در نهايت هم يك سال‌و‌نيم پس از راهيابي به كاخ سفيد اين شعار انتخاباتي را عملي كرد. پايان حضور ايالات متحده در برجام و بازگرداندن تحريم‌هاي هسته‌اي ايران از منظر نتانياهو به معناي بازگشت پرونده ايران به ريل صحيحي بود كه اسراييل پيش از اين هم آن را مين‌گذاري كرده و تا حدودي نتيجه هم گرفته بود.

ايران دست نتانياهو را خواند
به گمان نتانياهو و مدافع سرسختش در كاخ سفيد، پايان حضور امريكا در برجام در شرايطي كه 5 كشور ديگر همچنان در توافق هسته‌اي مانده و مراوده‌هاي تجاري، اقتصادي و رفت و آمدهاي سياسي با ايران را ادامه بدهند، نمي‌توانست تغيير‌دهنده زمين بازي باشد اما بازگرداندن تحريم‌هاي يكجانيه هسته‌اي و توسعه دامنه تحريم‌هاي غيرهسته‌اي عليه ايران با توجه به قابليت تنبيه فرامرزي تحريم‌هاي امريكا مي‌توانست، عرصه را چنان بر ايران تنگ كند كه از خير برجام بگذرد. اما در ايران اين‌ بار دست نتانياهو، ترامپ و دوستان عربي آنها در منطقه خليج‌فارس به خوبي خوانده شد. تهران ابتدا براي اثبات حسن‌نيت خود به افكار عمومي بين‌المللي يك سال پس از خروج امريكا از برجام در توافق باقي ماند، سال دوم را با تعريف گام‌هاي كاهش تعهدات برجامي آغاز كرد و 5 گام را در فواصل زماني 60 روز يك ‌بار پيش برد. در پايان گام پنجم، ايران به اجراي تمام تعهدات هسته‌اي پايان داد اما نظارت‌هاي آژانس همچنان به قوت خود و دست نخورده باقي ماند.
تمام اين اتفاق‌ها در حالي رخ داد كه ايران و 5 كشور باقيمانده در توافق به شمول روسيه، چين، بريتانيا، آلمان و فرانسه همگي حفظ چارچوب برجام را بر ترك آن ترجيح داده بودند. اين وضعيت آن مسير مين‌گذاري شده‌اي نبود كه نتانياهو به دنبال آن بود و حالا مطمئن شده بود كه سياستش در قبال ايران به شوك جديدي نياز دارد.
بر اساس همين نياز، سناريوهايي كه براي امنيتي كردن پرونده ايران از دو كانال آژانس ‌بين‌المللي انرژي اتمي و شوراي امنيت سازمان ملل متحد قابل پيگيري بود و اتفاقا در سال‌هاي پيش از 2013 جواب هم داده بود مجددا در مرحله اجرا از سوي رژيم اسراييل، امريكا و عربستان سعودي قرار گرفتند. دو مسير انتخاب شد: 1-  طرح ادعاي ربودن اطلاعات برنامه هسته‌اي ايران و تحويل دادن جيره‌اي اين مدارك ادعايي به آژانس بين‌المللي انرژي اتمي با هدف بازگشايي دوباره پرونده بسته شده ابعاد احتمالا نظامي برنامه اتمي ايران 2- متهم كردن ايران به فعاليت‌هاي مخرب منطقه‌اي عليه همسايگانش نظير طرح اتهام حمله ايران به نفتكش‌ها در خليج فارس و تنگه هرمز يا تاسيسات نفتي عربستان سعودي به علاوه تلاش براي مدرك‌سازي درباره انتقال تجهيزات نظامي از ايران به كشورهاي ديگر به خصوص يمن كه از سال 2015 در حصر كامل ائتلافي به رهبري عربستان سعودي قرار دارد.
بازي در زمين آژانس انرژي اتمي
نتانياهو براي پيشبرد سناريو اول در حالي كه مقابل قفسه‌اي از مدارك ايستاده بود، ادعا كرد كه تهران درباره برنامه اتمي خود در گذشته دروغ گفته و مكان‌هاي اعلام نشده‌اي در ايران وجود دارد كه در آنها تست انفجاري يا مواد هسته‌اي اعلام نشده نگهداري شده است. واكنش نخست آژانس بين‌المللي انرژي اتمي به اين اسناد اين بود كه مبناي كار اين نهاد، استناد به مداركي كه ادعا مي‌شود از طريق جاسوسي يا سرقت به دست آمده، نيست ثانيا حتي در همين اسناد هم نكته جديدي درباره فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران در گذشته پيش از برجام وجود ندارد كه بتواند بر كميت و كيفيت همكاري‌هاي امروز ايران با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي تاثير بگذارد. با اين همه با مرگ يوكيا آمانو، مديركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و واگذاري كرسي او به رافائل گروسي، چهره‌اي كه به ايالات متحده و اسراييل نزديك است، آژانس از اين رويكرد حرفه‌اي هم دور شد و پرونده ايران با متني كه 3 كشور اروپايي حاضر در برجام آن را تنظيم كرده و پيش بردند به شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي منتقل و منجر به تصويب قطعنامه‌اي عليه ايران شد. اين پرونده كه شامل درخواست غيرمنطقي آژانس براي بازديد از دو محل در ايران است همچنان ميان تهران و آژانس بين‌المللي باز است و كشورهايي چون روسيه و چين تلاش مي‌كنند با پا درمياني مانع از تبديل شدن آن به بحراني جدي در رابطه ايران و آژانس بشوند.
در حوزه فعاليت‌هاي منطقه‌اي نيز تيم امريكا با همراهي اسراييل و عربستان سعودي توانست بيانيه‌اي از سوي دبيركل شوراي امنيت مبني بر دست داشتن ايران در حمله به تاسيسات نفتي عربستان(آرامكو) دريافت كند.

جنگ نتانياهو با زمان
اما براي نخست‌وزير ايران‌ستيز رژيم اسراييل كه در سه‌ سال‌و‌نيم گذشته توانسته با متمركز كردن توجه دونالد ترامپ به پرونده ايران، زياده‌خواهي‌هاي خود در رابطه با پرونده فلسطين را پبش ببرد، تلاش براي اعمال فشار بيشتر بر ايران در يك جدول باز زماني قرار ندارد بلكه در اينجا هم برجامي كه اتفاقا امريكا از آن خارج شده، دست و پاي تل‌آويو و واشنگتن را بسته است. براساس مكانيسم زماني كه در برجام تعريف شده در سال پنجم اجراي اين توافق، تحريم‌هاي تسليحاتي ايران در پاييز 2020 برداشته خواهند شد. در نتيجه رسيدن ايران به پايان مهرماه به كابوسي براي تيم ترامپ و از آنها بيشتر براي نتانياهو در تل‌آويو تبديل شده است.
نخست‌وزير رژيم اسراييل براي خودداري از رسيدن ايران به خط پايان دست به اقدام‌هاي جديدي زده تا شايد بتواند ساعت واكنش ايران را جلو بكشد و در نتيجه آن اجماع بين‌المللي مورد نياز عليه ايران را جلب كند.

سوريه، تله فرضي اسراييل براي ايران
جبهه نخست كه البته از چند سال قبل وجود داشته اما اسراييلي‌ها اخيرا بازي در زمين آن را بيشتر از قبل كرده‌اند، سوريه است. از قريب به دو سال پيش كه تحولات ميداني در سوريه آرام آرام به نفع دولت مركزي چرخيد و مساله بازسازي اقتصادي و اصلاحات سياسي در اين كشور جاي نزاع‌هاي نظامي و ميداني را گرفت، زنگ‌هاي خطر در اسراييل به صدا درآمدند.
نتانياهو براي دفع آنچه خطر حضور نظامي ايران بيخ گوش خود مي‌داند، بارها و بارها به روسيه سفر كرده و رايزني‌هاي پشت پرده‌اي را با ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور اين كشور پيش برده است. رايزني‌هايي كه نهايت خروجي مشخص آن اين اظهارنظر كلي از سوي روس‌ها بوده كه با پايان عمليات نظامي در سوريه، كشورها بايد به حضور نظامي خود در اين كشور پايان بدهند. پاسخ ايران به اين كلي‌گويي روس‌ها نيز همواره به شكل غيرمستقيم اين بوده كه ايران به درخواست دولت مركزي سوريه و براي مبارزه با تروريست‌ها در اين كشور حضور دارد و هر زمان دولت مركزي سوريه بخواهد، مستشاران ايراني خاك اين كشور را ترك خواهند كرد. طبيعي است كه اين وضعيت مطلوب اسراييل نيست لذا اسراييلي‌ها هراز گاهي ادعاي حمله به پايگاه‌هاي در اختيار نيروهاي حامي ايران در سوريه را مطرح مي‌كنند. ادعاهايي كه مقام‌هاي ايراني مي‌گويند الزاما همگي آنها درست نيستند.
اسراييل با پيشبرد اين بازي رواني تلاش مي‌كند، تهران را به اقدامي علني در تلافي‌جويي وادار كند تا تل‌آويو بتواند با دستاويز قرار دادن آن، ايران را در سطح بين‌المللي تهديدي براي صلح و امنيت بين‌المللي معرفي كند. با اين همه ايران نه تنها فاصله خود با تله‌هاي اسراييل در سوريه را حفظ كرده بلكه هنوز دو هفته از توافق امنيتي جديد ايران با دولت بشار اسد در دمشق كه در كمال آرامش و به دور از هياهوي رسانه‌اي صورت گرفت هم نگذشته است.
در يك هفته اخير ايالات متحده نيز به بخشي از نقشه اسراييل براي ايران در آسمان سوريه تبديل شده و شامگاه پنجشنبه بود كه جنگنده اف- 15 امريكايي در آسمان سوريه اقدام به تعقيب و رهگيري خارج از عرف هواپيماي مسافربري ايران كرد به گونه‌اي كه خلبان اين هواپيما به منظور پرهيز از رويارويي مستقيم با جنگنده امريكايي ناچار به كاستن از ارتفاع هواپيما شد. در نتيجه اين حركت نامتعارف و خلاف حقوق بين‌الملل جنگنده امريكايي چند تن از مسافران هواپيماي ماهان دچار آسيب ‌ديدگي شدند.

تكرار سناريوي خرابكاري
جبهه دومي كه اسراييلي‌ها براي خود تعريف كرده‌اند و البته بي‌شك در آن تنها عمل نكرده و از حمايت‌هاي ايالات متحده هم برخوردار هستند، خرابكاري در تاسيسات هسته‌اي ايران است كه البته همان‌طوركه در ابتداي مطلب اشاره شد، اسراييلي‌ها در اين پرونده سابقه‌دار هم به حساب مي‌آيند. قريب به يك ماه پيش بود كه تخريب يكي از سالن‌هاي تحقيق و توسعه در تاسيسات هسته‌اي نطنز به خبر يك رسانه‌هاي بين‌المللي تبديل شد. اسراييل رسما مسووليت اين خرابكاري را برعهده نمي‌گيرد كه البته از ترس هزينه‌هاي آن است اما بسياري از رسانه‌هاي غربي دست داشتن اسراييل در اين خرابكاري را تاييد كرده‌اند و البته از فحواي كلام و موضع‌گيري مقام‌هاي ايران نيز اينگونه برمي‌آيد كه آنچه در نظنز رخ داد يك حادثه معمولي نبوده است.
در دو ماه اخير مجموعه‌اي از تحليل‌ها در رسانه‌هاي متفاوت با محوريت تشديد فشار بر ايران تا پيش از موعد برداشته شدن تحريم تسليحاتي اين كشور همچنين انتخابات رياست‌جمهوري امريكا در اوايل آبان ‌ماه منتشر شده است. تنها در يك نمونه يك مقام پيشين اسراييل و يك مقام اطلاعاتي فعلي اتحاديه اروپا به سايت خبري و تحليلي «اينسايدر» گفتند كه تل آويو در يك كارزار گسترده براي تحت فشار قرار گذاشتن يا آسيب رساندن به ايران تا پيش از انتخابات رياست‌ جمهوري ماه نوامبر ايالات متحده كه مي‌تواند با پايان قدرت دونالد ترامپ همراه باشد، دست داشته است.
براساس ترجمه سايت ديپلماسي ايراني از اين مطلب يك مقام سابق دفاع اسراييل به «اينسايدر» گفت كه در محافل اطلاعاتي اسراييل بر همه مبرهن است كه دست‌كم برخي وقايع يك ماه گذشته در ايران، عمليات اطلاعاتي اسراييل بوده‌ است. آنها دقيقا نمي‌دانند كه كدام اتفاقات توسط اسراييل برنامه‌ريزي شده و اگر هم بدانند به ‌طور علني چيزي نمي‌گويند چراكه منظور از همه اين خرابكاري‌ها اين بوده كه ايران در تلاش براي پيدا كردن عامل خرابكاري و نقش اسراييل با فشار مواجه شود. اين مقام كه به دليل حساسيت مساله خواسته نامش فاش نشود، افزود: «سياست هميشگي اسراييل در قبال ايران كاملا روشن است.» مقامات اطلاعاتي اسراييل با اشاره به سياست تحريمي- اقتصادي ايالات متحده در قبال ايران مي‌گويند، تصميم بر آن است كه در قبال ايران همان مسير دولت دونالد ترامپ در اعمال فشار حداكثري دنبال شود.
به گزارش «اعتماد» دونالد ترامپ اميدوار بود كه در سايه فشار حداكثري بر ايران، حضور ايران پشت ميز مذاكره با امريكاي ترامپ به عكس خبري تبديل شود كه در كارزار انتخاباتي دونالد ترامپ به كار ‌آيد اما تاكنون ايران در برابر اين سياست فشار حداكثري مقاومت و ابتكار حداكثري را پيش گرفته كه اتفاقا به خشم بيشتر واشنگتن و تل‌آويو‌نشين‌ها منتهي شده است. نتانياهو كه بسياري او را مدافع ايده حمله پيشگيرانه به تاسيسات هسته‌اي يا مراكز حساس نظامي در ايران مي‌دانند امروز بيش از هر زمان ديگري به دنبال تحريك ايران براي باز كردن جبهه نزاع نظامي ميان ايران و ايالات متحده است.
«اينسايدر» در بخشي از تحليل اخيرش در اين باره به نقل از يك مقام اروپايي مي‌نويسد:«با توجه به اينكه بسياري از متحدان امريكا معتقدند، ترامپ مجددا در انتخابات پيروز نخواهد شد اين تغيير آشكار تاكتيك اسراييل به سمت عمليات «جنبشي» با فشار بالا ظاهرا بازتاب اين باور است كه دولت بايدن براي نجات توافق هسته‌اي سال 2015 كه به دليل رويكرد ترامپ به نابودي نزديك شده، اقدام خواهد كرد. بي‌شك تمايل به ماموريت‌هاي ماجراجويانه و پنهاني از قبيل انفجار در تاسيسات هسته‌اي در دولت بايدن كمتر مي‌شود.»
در همين راستا تريتا پارسي از كارشناسان روابط ايران و ايالات متحده و از مخالفان تحريم‌هاي همه ‌جانبه ايالات متحده عليه ايران در سخناني كه سايت هيل وابسته به كنگره ايالات متحده آن را منتشر كرده، مي‌گويد:«هر گونه حمله يا خرابكاري اسراييل در تاسيسات اتمي ايران مي‌تواند امريكا را تنها چند ماه مانده به انتخابات رياست‌جمهوري در اين كشور تا مرز درگيري نظامي ديگري در غرب آسيا پيش ببرد».

تدبير ايران در برابر توطئه مشترك
سايت العربيه در تحليلي در اين باره نوشته است:«منازعه ميان ايران و اسراييل در سوريه، تحول جديدي نيست اما بسياري نگران اين هستند كه هدف قرار دادن پايگاه‌هاي متعلق به ايران يا نيروهاي نزديك به ايران در سوريه(در صورت صحت ادعاي اسراييل) به حدي برسد كه ايران از محاسبه‌هاي استراتژيك پيشين فاصله گرفته و عكس‌العمل تندي نشان بدهد. همزمان كم نيستند تعداد تحليلگراني كه اعتقاد دارند تا رسيدن به موعد انتخابات رياست‌جمهوري امريكا در آبان ماه، واشنگتن بر حجم فشار بر ايران در دو حوزه اقتصادي با ابزار تحريم و نظامي و با ابزار تحريك ايران در سوريه خواهد افزود. با اين همه هر چند كه بسياري روي اشتباه محاسباتي ايران در چند ماه آتي سرمايه‌گذاري كرده‌اند اما تجربه نشان داده كه ايران گام‌هاي خود را شمرده شمرده برمي‌دارد و دست به اقدامي كه هزينه‌هاي آن براي تهران بيش از منافعش باشد، نمي‌زند.»
نويسنده اين يادداشت براي العربيه در ادامه مي‌نويسد:«حتي اگر به ايران حمله‌اي هم صورت بگيرد، ايران به خوبي از عهده دفاع از خود برخواهد آمد همان طور كه حزب‌الله لبنان نشان داد، مي‌تواند در صورت نياز روزانه صدها راكت به سمت اسراييل پرتاب كند. به نظر مي‌رسد كه ايران همچنان با ذكاوت اين روزها را پشت سر خواهد گذاشت و مانند بسياري از كشورهاي ديگر يا منتظر تغيير استرات‍ژي در كاخ سفيد مي‌ماند يا انتظار تغيير سكاندار را در انتخابات آتي خواهد كشيد.»


دونالد ترامپ اميدوار بود كه در سايه فشار حداكثري بر ايران، حضور ايران پشت ميز مذاكره با امريكاي ترامپ به عكس خبري تبديل شود كه در كارزار انتخاباتي دونالد ترامپ به كار ‌آيد اما تاكنون ايران در برابر اين سياست فشار حداكثري مقاومت و ابتكار حداكثري را پيش گرفته كه اتفاقا به خشم بيشتر واشنگتن و تل‌آويو‌نشين‌ها منتهي شده است. نتانياهو كه بسياري او را مدافع ايده حمله پيشگيرانه به تاسيسات هسته‌اي يا مراكز حساس نظامي در ايران مي‌دانند امروز بيش از هر زمان ديگري به دنبال تحريك ايران براي باز كردن جبهه نزاع نظامي ميان ايران و ايالات متحده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون