يك كافه يك رمان
اسدالله امرايي
كافهاي كه رمان ميشود، عنوان آن ميشود زيباترين جاي جهان اينجاست اثر فرانسسك ميرالس، نويسنده، موسيقيدان و مترجم اسپانيايي كه خانم منصوره رحيمزاده ترجمه كرده و ناشر آن انتشارات مرواريد است. زيباترين جاي جهان اينجاست، نام كافهاي است كه در آن اتفاقات جادويي ميافتد و پيامهاي عميقي منتقل ميكند. در ادبيات معاصر جهان كافه اساسا رويكرد خاصي دارد كه در رمانها و داستانهاي زيادي ذكري از آنها به ميان آمده يا محل ثبت وقايع است. كافه زيباترين جاي جهان اينجاست، كافهاي است كه هم وجود دارد و هم ندارد. هر ميزي در اين كافه ويژگي شگفتانگيزي دارد. ايريس شخصيت اصلي داستان، در تلاش براي يافتن معنا در زندگي خود است. او ميترسد كه بهخاطر ترسهاي واهياش، فرصتهاي خوب زندگي را از دست بدهد. ايريس نميتواند خودش را از خاطرات دردناكي كه در عمق وجودش حفظ كرده رها كند. زندگي ايريس، سرد و بيروح و بدون عشق است. او پس از مرگ همزمان پدر و مادرش، تصميم ميگيرد به زندگياش خاتمه دهد. تا اينكه همهچيز شروع به تغيير ميكند. او با كافه زيباترين جاي جهان اينجاست. آشنا ميشود و آنجاست كه طعم واقعي زندگي را ميچشد. تو مدام از كارهايي كه در گذشته انجام ندادي يا آنها را بد انجام دادهاي گلايه ميكني. طوري كه انگار اين كار فايدهاي دارد. چرا خودت را نميبخشي و به خودت يادآوري نميكني كه هميشه بيشترين تلاشت را كردهاي؟ انسانها اين حق را دارند كه به تدريج كامل شوند. لازم است گذر عمر، چيزي جز موي سفيد براي ما به ارمغان بياورد. برخي از منتقدان اروپايي از آن به عنوان زيباترين رمان دنيا ياد كردهاند، با سادگي و بخشندگي نويسنده خود، به بينش خوانندگانش به بهترين شكل عمق و جهت ميدهد و با توصيفي روانشناسانه، فلسفي و عميق از خوشبختي سخن ميگويد. ميرالس كه در زمينه خودسازي و خودشناسي نيز آثاري خلق كرده، در آثار ادبي خود با نگاهي روانشناسانه و عميق به زندگي و روابط انسانها ميپردازد. فرانسسك ميرالس نويسنده، مترجم و موسيقيدان اسپانيايي صاحب آثار متعددي است كه تاكنون به بسياري از زبانهاي دنيا ترجمه شده و چندين جايزه ادبي براي وي به ارمغان آوردهاند.