• ۱۴۰۳ شنبه ۱ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5732 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۱۸ فروردين

گزارش «اعتماد» از زندگي رپر ایرانی

متهم: اميرحسين مقصودلو ملقب به تتلو

بهاره شبانكارئيان

...«پسرم تو كه اينقدر صدات خوبه برو خواننده شو»...

اين را يكي از اقوام نزديك تتلو از قول مادر اين خواننده ايراني كه در تركيه با حواشي متعددي روبه‌رو شده بود، مي‌گويد.

چهار ماه است كه از بازگشت اميرحسين مقصودلو ملقب به تتلو به ايران مي‌گذرد. يكي از آشنايان نزديك تتلو كه نمي‌خواهد نامش در اين گزارش فاش شود به «اعتماد» مي‌گويد: «از هر طريقي كه شد از امير خيلي سوءاستفاده كردند. اميرحسين وقتي ايران بود هر كاري كرد نتوانست براي موزيك‌هايش مجوز بگيرد و اصلا نمي‌خواستند كمكش كنند. بنابراين امير مجبور شد به هر راهي برود تا شايد بتواند براي موزيك‌هايش مجوز بگيرد و اتفاقا همين كه حاضر شد به هر راهي برود و هر كاري انجام دهد از جامعه طرد شد. متاسفانه امير هر كاري كرد مردم يك داستان برايش درست كردند...»

آذر ماه سال گذشته تصاويري از داخل خانه تتلو در تركيه منتشر شد كه در آن نشان مي‌داد دختر نوجواني بدون دليل مشخصي جيغ و فرياد مي‌كند. پس از انتشار اين تصوير و صحبت‌هاي عجيبي كه برخي دختران در فضاي مجازي از رفتارهاي تتلو مطرح كرده بودند ناگهان تتلو تصاويري از خودش در فرودگاه تركيه منتشر كرد و گفت؛ قصد دارد به ايران بازگردد. هرچند يكي از فعالان رسانه در تركيه در مورد بازگشت تتلو نوشته بود: «تتلو پاي قرارداد ۵۰۰ هزار يورويي را امضا كرده بود، اما به دليل مشكلات به وجود آمده برنامه‌هاي او به تعليق درآمد. تتلو بايد پول و خسارت را برمي‌گرداند، اما پولي نداشت. او به جاي روبه‌رو شدن با سرمايه‌گذار، كنسرت‌گذار و قانون تركيه بازگشت به ايران را انتخاب كرد. تتلو بعد از تبرئه در دادگاه دعواي شخصي در سفارت با اصرار خودش به ايران بازمي‌گردد.»

۱۵ آذر ماه ۱۴۰۲ تتلو توسط پليس تركيه از طريق مرز بازرگان تحويل ماموران وزارت اطلاعات شد و تاكنون با گذشت چهار ماه هنوز هيچ اطلاعي از وضعيت نگهداري او در زندان در دست نيست و اولين جلسه دادگاه تتلو نيز بدون حضور اصحاب رسانه برگزار شده است. اواخر اسفند ماه ۱۴۰۲ وحيد ناصري، بازپرس پرونده تتلو اعلام كرد: «تتلو توبه‌نامه نوشته و گفته از اعمال و رفتارش پشيمان است. همچنين او در جلسات خود از بلاتكليفي در تركيه حرف زده و گفته كه دلتنگ خانواده‌اش بوده. همين هم باعث شده با پاي خودش به ايران برگردد. حتي تتلو گفته دوست دارد بعد از پايان مجازات مثل خيلي از جوان‌ها ازدواج كند و تشكيل خانواده بدهد و موسيقي را به شيوه درست ادامه دهد.» اين در حالي است كه تا به حال هيچ‌گونه مصاحبه‌اي با تتلو صورت نگرفته است.

حالا «اعتماد» پس از پيگيري‌هاي مكرر و چند ماهه توانسته با يكي از آشنايان تتلو در مورد جزييات زندگي اين خواننده گفت‌وگويي داشته باشد.

 

امير از سوي مادرش به خوانندگي تشويق شد

اين فرد كه از اقوام نزديك اميرحسين مقصودلو است به «اعتماد» مي‌گويد: «خانواده مادري اميرحسين يك خانواده پرجمعيت و متوسط بود كه همه آنها نيز ساكن خيابان مجيديه بودند. مادر اميرحسين در سن پانزده، شانزده سالگي با پدر امير ازدواج مي‌كند. پدر امير از هم‌محلي‌هاي آنها بود. پدر اميرحسين ابتدا به همراه برادرانش در شهرستان دزفول در يك شركت كار مي‌كرد كه بعد از چند سال به تهران آمد. مادر امير بعدا متوجه شد كه همسرش اعتياد دارد، اما خب پدربزرگ امير مخالف اين بود كه ازدواج آنها به جدايي ختم شود. حاصل اين ازدواج هم سه فرزند شد؛ دو دختر و يك پسر. امير فرزند آخر خانواده و متولد سال ۱۳۶۶ است. اميرحسين خردسال بود كه خانواده‌اش به رشت سفر كردند تا آنجا بتوانند صاحب خانه شوند و زندگي كنند. حدود ۹ سال رشت زندگي كردند تا اينكه مادر اميرحسين از رشت خسته و دلتنگ خانواده‌اش شد. براي همين به تهران برگشتند. اميرحسين دوران تحصيلش را مدرسه شهداي پاسداران در مجيديه گذراند. پدر اميرحسين خياط بود و براي مردان كت و شلوار مي‌دوخت، اما مادر امير به خاطر بهبود شرايط مالي مجبور بود كار كند تا خواسته‌هاي فرزندانش را تامين كند. به هر حال اين زندگي دوام چنداني نداشت و مادر امير به خاطر اعتياد همسرش از او جدا شد. اميرحسين نوجوان بود كه پدر و مادرش از هم جدا شدند. خواهر بزرگ اميرحسين آن زمان ازدواج كرده بود و خواهر دوم او هم در شرف ازدواج بود. اميرحسين بسيار به فوتبال علاقه داشت. از طرفي هم مي‌خواست در دسته‌هاي سينه‌زني مربوط به عاشورا تاسوعا نوحه بخواند. گاهي دوستان اميرحسين او را به اين مراسمات مي‌بردند تا نوحه‌خواني كند. صداي امير خيلي قشنگ بود و اكثرا صداي او را دوست داشتند. مادرش هم به خاطر صداي خوب امير به او گفت؛ پسرم تو كه اينقدر صدايت خوب است برو خواننده شو؛ يعني تشويقش كرد. در همان زمان هم يكي از دوستان مادر امير كه قصد داشت به خارج از كشور برود به او گفته بود كه پدرم نياز به پرستار دارد شما به خانه او برويد تا هم در طبقه پايين خانه زندگي كنيد و هم از پدرم پرستاري كنيد. مادر امير هم به خاطر حرف دوستش قبول كرد كه به آنجا بروند؛ خانه‌اي دو طبقه در خيابان جردن. اين اتفاق در ذهن امير تاثير بدي گذاشت و از اينكه مادرش درخواست دوستش را رد نكرد، ناراحت شد. امير بعد از اينكه از ايران رفت يكسري بي‌احترامي‌هايي به مادرش كرد كه به خاطر غرور جواني و شرايطي كه در خارج از كشور داشت، اين اقدام را انجام داد، چون اميرحسين به ‌شدت به مادرش علاقه داشت و به نوعي او را مي‌پرستيد. با وجود تمام حرف‌هايي كه امير در حالت غيرعادي به مادرش گفته بود باز مادرش مي‌گفت؛ من پسرم را مي‌شناسم و او را بزرگ كردم، مي‌دانم روحش پاك است اصلا ايرادي ندارد هر چه مي‌خواهد بگويد. مادر امير معتقد بود مردم ظاهربين هستند و در زندگي‌شان نبودند. بنابراين هر برداشتي مي‌خواهند مي‌توانند داشته باشند، چون به تك‌تك افراد جامعه نمي‌شود اين را تزريق كرد كه روحيات امير چه بوده و چگونه بزرگ شده! و ما هم به عنوان اقوام نزديك مي‌دانستيم كه امير هيچ منظوري ندارد.»

 

اينكه اميرحسين به ايران بازگشت يا اميدهايي به او دادند يا دلش براي خانواده‌اش تنگ شده است

او در ادامه مي‌گويد: «اطرافيان امير در خارج از كشور باعث شدند كه او هم به مشروبات الكلي روي بياورد و هم به برخي مواد مخدر. مصرف مشروبات الكي، مواد مخدر و فشاري كه دوستانش به او وارد مي‌كردند منجر شد تا امير برخي حرف‌ها را كه نبايد به زبان بياورد. به نظر من با اميرحسين بازي شد تا بتوانند يكسري دستورات به او بدهند. يعني از او سوءاستفاده شد و مغز او را شست‌و‌شو دادند. اميرحسين هر چه به سرش آمد به خاطر سادگي و بي‌شيله پيله بودن خودش بود. از هر طريقي كه شد از امير خيلي سوءاستفاده كردند. اميرحسين وقتي ايران بود هر كاري كرد نتوانست براي موزيك‌هايش مجوز بگيرد و اصلا نمي‌خواستند كمكش كنند. بنابراين امير مجبور شد به هر راهي برود تا شايد بتواند براي موزيك‌هايش مجوز بگيرد و اتفاقا همين كه حاضر شد به هر راهي برود و هر كاري انجام دهد از جامعه طرد شد. مثلا اميرحسين وقتي از چيزي دفاع مي‌كرد از مردم حرف مي‌شنيد و اگر دفاع نمي‌كرد باز هم حرف مي‌شنيد. متاسفانه امير هر كاري كرد مردم يك داستان برايش درست كردند. هر بلايي سر اميرحسين آمد به خاطر جامعه هنري خصوصا افرادي كه برنامه‌هاي كاري او را به عهده داشتند، بود. حتي اين افراد نمي‌گذاشتند امير خانواده‌اش را ملاقات كند. خود من دو بار تركيه رفتم، اما نگذاشتند امير را ببينم.» 

آشناي نزديك تتلو همچنين در مورد بازگشت او به ايران مي‌گويد: «اينكه اعلام كردند اميرحسين دستگير شده ما خيلي ناراحت شديم. امير خودخواسته به ايران آمد. حالا شايد اميدهايي به او دادند يا اصلا خودش دلش براي خانواده‌اش تنگ شده كه خواسته به ايران بيايد. اميرحسين حتي شايد پيش خودش گفته باشد فوقش مرا مي‌كشند، اما به هر حال حاضر شد قيد همه ‌چيز را بزند و به ايران بيايد. امير از اول روحيه‌اش با زندگي در خارج از كشور سازگار نبود، اگر هم رفت، مجبور شد. ما هنوز نمي‌دانيم امير دقيقا كدام زندان است، ولي هربار از مادرش مي‌پرسم فقط مي‌گويد حال امير خوب است. در مجموع نحوه اعلام خبر بازگشت اميرحسين به ايران اصلا درست نبود. حتي مجري صدا و سيما در مورد خبر بازگشت امير به ايران اصلا بيان مناسبي نداشت و ما خيلي ناراحت شديم. من در پيج اينستاگرام ايشان موضوعي را ارسال كردم، اما حالا نمي‌دانم متوجه شد يا نه! به هر حال درست نيست برخي افراد انرژي‌هاي منفي به خانواده امير منتقل كنند. امير هم مثل همه هنرمندان است با اين تفاوت كه كمي از بقيه ساده‌تر است.» 

 

توضيح «اعتماد»: اين گزارش صرفا بر اساس صحبت‌هاي يكي از اقوام نزديك اميرحسين مقصودلو (تتلو) تنظيم شده است و انتشار آن از سوي روزنامه به معناي حمايت يا عدم حمايت از اين خواننده محسوب نمي‌شود. 

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون