ردپاي گردشگري و گردشگران بر محيطزيست
مرجان يشايايي
گردشگري اصولا امر پسنديدهاي تلقي ميشود كه هم به آشنا شدن با مردم و فرهنگها و تاريخ مناطق مختلف يا طبيعت كمك ميكند و هم امروز گردش مالي عظيمي را براي دستاندركارانش به همراه ميآورد. اين روزها مردمي كه نه نفت دارند و نه منابع زيرزميني، چشم دوختهاند كه با آمدن گردشگر زندگيشان رونقي پيدا كند و به اصطلاح چرخش بچرخد. بگذريم از اينكه عربستان كه دومين توليدكننده و صادركننده نفت در دنياست هم اعلام كرده قصد دارد به جد بر صنعت توريسم متمركز شود و گاهي هم با استفاده از نفوذش در رسانههاي جهاني درباره ميراث كهني كه دارد، بزرگنمايي ميكند.
تا اينجاي كار اشكالي به چشم نميآيد. يك عده ميروند و خوش ميگذرانند و عدهاي ديگر هم درآمدي پيدا ميكنند. گردشگري اما رويه ديگري هم دارد كه اگر به آن توجه نشود، به زودي به عاملي منفي براي زيست پايدار انسانها بدل خواهد شد. بعد از تمام شدن تعطيلات نوروز عكسهاي زيادي از كوه پسماندهاي بهجامانده از گردشگران بيتوجه در جنگلها و سواحل و هر گوشه و كنار كشورمان در فضاي مجازي منتشر ميشود و البته به دنبال اين عكسها اغلب جملات كوتاهي مبني بر سرزنش بيتوجهان. هر سال قبل از فرا رسيدن نوروز و به خصوص سيزدهبدر توصيههايي به گردشگران شهرها و طبيعت ميشود كه چكيده آن اين است كه تا حد ممكن پسماند توليد نكنيد و اگر پسماندي داشتيد، در طبيعت رها نسازيد و همانطور كه طبيعت آغوش خود را دراختيار شما گذاشته، آن را پاك و پاكيزه ترك كنيد. توليد پسماند و رها كردن آن در طبيعت تنها يكي از لايههاي خسارتبار گردشگري است. مركز جهاني تحقيقات توسعه تاثير گردشگري بر محيطزيست را به پنج دسته تقسيم كرده: فرسايش خاك، افزايش آلودگي در هوا و آب و خاك، تخليه مواد آلودهكننده به دريا، از بين رفتن زيستگاه طبيعي، افزايش فشار بر گونههاي در معرض خطر و افزايش آسيبپذيري در برابر آتشسوزي جنگلها. كمي تامل بر اين پنج مورد نشان ميدهد براي گردشگري پايدار يعني گردشگري كه به منابع طبيعي آسيبي نرساند و باعث تخريب و از دست رفتن آن نشود، بايد بيشتر دقت كنيم. در رابطه با تغييرات اقليمي، گردشگري هم به گرمايش جهاني كمك ميكند و هم از آن تاثير ميپذيرد. اين صنعت و افزايش حمل و نقل به خصوص در سطح هوايي باعث انتشار بيشتر گازهاي گلخانهاي در جهان ميشود و مقاصد گردشگري، به ويژه مناطق ساحلي يا مناطق كوهستاني، بهطور مستقيم با افزايش سطح آب درياها يا تغيير الگوهاي آب و هوايي مواجه هستند.
سياستگذاري كلان با محوريت توسعه پايدار در كاستن از تبعات منفي گردشگري قطعا موثر است، اما طرف مسوول ديگر مردمي هستند كه بايد آموزش ببينند كه طبيعت براي مصرف كردن نيست. بايد روش صحيح دفع پسماندهاي تجزيهشونده در طبيعت را آموخت و درباره كاهش حداكثري پسماندهاي تجزيهناپذير آموزش ديد. آنها كه ذوق زدن به دل جنگل و طبيعت را دارند، بايد به اين درك مهم برسند كه چند ساعتي را كه قرار است در طبيعت باشند، به صاحبخانه يعني حيات وحش آسيب نرسانند و نزديك زيستگاههاي آنها نشوند و آتش روشن نكنند. همه اينها و توصيههاي متعدد ديگر بارها گفته شده، اما توده پسماندهاي رهاشده در طبيعت و آسيبي كه به زيستگاهها و خاك و آب رسيده، نشان ميدهد باز هم بايد گفت.