• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5947 -
  • ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۲ دي

از رپرهاي دهه 80 تا دختران دهه هشتادي، گذشته و آينده موسيقي زيرزميني در ايران

پرستوهایی‌که در راهند؟

  هاني   رستگاران

شاخصه‌هاي رفتاري هر نسل به مولفه‌هاي متفاوتي بستگي دارد كه در طول زمان و با شرايط و متغيرهاي آن زمان تعيين مي‌شود. درواقع شاخصه‌هاي رفتاري نسل‌ها معمولا به تركيبي از عوامل تاريخي، اجتماعي، فرهنگي و فناوري برمي‌گردند كه در شكل‌گيري ويژگي‌هاي خاص هر نسل نقش ايفا مي‌كنند. رويدادهاي تاريخي و اجتماعي شامل جنگ‌ها، انقلاب‌ها، ركودهاي اقتصادي و تحولات سياسي مي‌توانند تاثيرات عميقي بر نگرش‌ها و رفتارهاي نسل‌ها بگذارند. تجربه مستقيم يا غيرمستقيم از چنين رويدادهايي مي‌تواند به شكل‌گيري ديدگاه‌هاي خاص نسبت به سياست، اقتصاد و جامعه كمك كند.

تغيير ذايقه نسل‌ها از ديرباز تاكنون

تكنولوژي، رسانه و پيشرفت‌هاي علمي به‌ ويژه پيشرفت‌هاي ديجيتال و اينترنت، نقش مهمي در شكل‌گيري رفتارها و نگرش‌هاي نسل‌هاي جديدتر ايفا كرده‌اند. تغييرات در ارزش‌هاي فرهنگي و هنجارهاي اجتماعي، ازجمله ديدگاه‌ها نسبت به خانواده، كار و تعهدات اجتماعي، مي‌توانند به تفاوت‌هاي نسلي منجر شوند. اين عوامل مي‌توانند در تعامل با يكديگر، تركيبي منحصربه‌فرد از ويژگي‌هاي روان‌شناختي و رفتاري را ايجاد كنند كه هر نسل را از نسل‌هاي قبل و بعد متمايز مي‌كند؛ اما شايد بتوان گفت يكي از شاخصه‌هاي بسيار كليدي در تعيين رويكردهاي اجتماعي هر نسل، موسيقي و سبك ‌تِرند آن دوران است كه تاثيرات مستقيمي را بر رشد و تعاملات انساني في‌مابين افراد مي‌گذارد.

صداي اعتراضي با زبان موسيقي

در امريكا نسل‌هاست از موسيقي دهه‌هاي 60 و 70 به عنوان نقطه تاريخ موسيقي در جهان ياد مي‌شود. دوراني كه موسيقي نه‌ فقط عنصري فرهنگي و براي تغيير روحيه، فضاي فكري يا آرامش رواني افراد شنيده مي‌شد، بلكه به ابزار كارآمد اعتراضي در فضاي سياسي و اجتماعي امريكا و بعدها اروپا مبدل شده بود كه روزبه‌روز درصد قابل‌توجهي از نسل جوان را به خود علاقه‌مند مي‌كرد. دوراني كه با جنگ‌هاي پياپي و دولت‌ها با رويكرد خشونت‌آميز نسبت به جهان عجين شده است. چند سالي از جنگ جهاني دوم و تبعات بي‌شمار اين واقعه بين‌المللي سهمگين نگذشته بود كه ايالات‌متحده امريكا براي كنترل كمونيسم كه در دكترين سياست خارجي خود، آن را دشمن شماره يك آزادي از جنس امريكايي مي‌دانست وارد جنگ با ويتنام شد. جنگي كه بعدها در اسناد افشاشده از وزارت دفاع ايالات‌متحده، نقش و جنايات جنگي امريكا را بسيار فراتر از آن چيزي كه در رسانه‌ها گفته مي‌شد نشان داد و منجر به تحولات سياسي شگرف در حاكميت اين كشور شد. شايد بتوان گفت يكي از ابزارهاي موثر در جنبش‌هاي مدني ضد جنگ، ابزار موسيقي بود كه به‌ شدت در تظاهرات، گردهمايي‌ها و فشار بر سياستمداران براي پايان جنگ كارآمد بود.

هنرمندان، سردمدار مبارزات مدني

آثار هنرمنداني مانند Buffy Sainte-Marie، Creedence Clearwater Revival وPink Floyd به بيان مخالفت‌ها و خواسته‌هاي ضدجنگ پرداختند. موسيقي اعتراضي در امريكا بخش مهمي از تاريخ فرهنگي و اجتماعي اين كشور است و به ابزاري قدرتمند براي بيان مخالفت‌ها و حمايت از تغييرات اجتماعي تبديل ‌شده است و طي دوران مختلف براي بيان نگراني‌هاي اجتماعي و سياسي به‌كار رفته و بخشي از جنبش‌هاي بزرگ اجتماعي بوده است. اين موسيقي با خلق همبستگي ميان افراد مختلف، مرزهاي فرهنگي و اجتماعي را درنورديده و به وسيله‌اي براي تحقق تغييرات اجتماعي تبديل ‌شده است، اما اين تاثيرات فقط در امريكا باقي نماند و به ‌طور گسترده‌اي به اقصا نقاط جهان سرايت كرد. از روسيه و اروپاي شرقي گرفته تا اروپاي غربي و اعتراض به سياست‌هاي دست راستي حاكم در آن زمان، موسيقي اعتراضي به‌ طور چشمگيري در رويكردهاي سياسي و تصميمات دولت‌ها دخيل بود.

صدايي از زير پوست جامعه ايران

با وجود اينكه در آن سال‌ها هنوز شبكه‌هاي اجتماعي و ارتباطي ميان انسان‌ها از طريق اينترنت و فضاي مجازي مانند امروز فراگير نشده بود، اما ايران هم موجي كه در جهان شكل ‌گرفته بود، عقب نماند و تغييرات ميان‌نسلي موسيقي از آن آهنگ‌هاي شاد و شيش و هشت كه بعدها به آهنگ‌هاي لس‌آنجلسي معروف شد، به موسيقي زيرزميني تغيير ماهيت داد. محتواي بسياري از موزيك‌هاي دهه 70 و 80، ابتدا بيشتر به فضاي اجتماعي و فعاليت‌هاي روزمره جوانان نظير مهماني رفتن، ارتباط با دوستان و دعواي خياباني يا لفظي (كل‌كل) معطوف بود اما بعدها با افزايشش تعداد خوانندگان و كساني كه ريسك برخوردهاي قانوني را به جان مي‌خريدند، موسيقي زيرزميني به موضوعاتي مانند آزادي، سياست و مسائل اجتماعي تغيير رويه داد. در ابتداي دهه 80 با بروز و ظهور اين سبك از موسيقي و ترويج آن ميان جوانان به‌ خصوص نسل تازه‌وارد دانشگاه شده كه تشنه شنيدن حرف‌هاي تازه و رساندن صداي اعتراض‌شان به گوش مسوولان بودند، تعداد بيشتري از خوانندگان با ابزارهاي بدوي و ساده موجود در ايران، به سمت موسيقي زيرزميني متمايل شدند و فضاي آن دوران پر شد از خوانندگاني كه با هر هدف و كنش اجتماعي، در حوزه‌اي خاص متني را مي‌نوشتند و آن را تبديل به يك ترك موسيقي مي‌كردند.

رسميت غيررسمي موسيقي زير زميني در ايران

با گسترش اين رويداد و افزايش روزافزون علاقه‌مندان به شنيدن موسيقي اعتراضي رپ يا پاپ در جامعه، موجي از برخوردها و دستگيري خوانندگان و استوديوهاي ساخت اين آهنگ‌ها آغاز شد، اما اين رويكرد سلبي نه‌تنها منجر به پايان يافتن موسيقي زيرزميني نشد، بلكه ‌مانند بسياري از پديده‌هاي اجتماعي ديگر، به گسترش و افزايش توليدات هنري انجاميد. برخي جامعه‌شناسان بر اين باورند كه موسيقي زيرزميني در ايران يك ضرورت مربوط به نسل خود بود كه پيدايش و شكل‌گيري آن با توجه به فضاي بسته صدور مجوز براي موسيقي رسمي، اجتناب‌ناپذير شده بود. علاوه بر اين بستر فرهنگي و اجتماعي ايران و نسل جوان آن كه در دهه‌هاي اخير مسير اتخاذ سياست‌هاي فرهنگي خود را در پيش‌گرفته‌اند، خاستگاه پديده‌هاي نوظهور و خارج از چارچوب‌هاي عرفي و قانوني جامعه است. دكتر ماني جعفرزاده، جامعه‌شناس بر اين باور است كه «موضوع اساسي در ارتباط با موسيقي زيرزميني، نحوه برخورد با تفكر موسيقايي يا شنيداري نهفته در آثار موسيقي است. اين نوع موسيقي زماني نمايان مي‌شود كه يك قطعه يا آهنگ به دليل سليقه‌هاي خاص يا موانع ديگر، نتواند به شكل رسمي و قانون‌مند ارايه شود و به‌صورت منظم و براساس قواعد عمومي ظهور نيابد. موسيقي زيرزميني به‌واسطه موانع موجود بر سر راهش، به‌نوعي در پي دهن‌كجي و ابراز وجود است. اين نوع موسيقي به دنبال هويت خود در شيوه خاصي از ارايه است. معيارهاي زيبايي‌شناسي اين موسيقي با معيارهاي رايج متفاوت است و اين تفاوت به ‌ويژه در زمينه‌هاي فرهنگي و هنري كشور ما، به دليل محدوديت‌هاي مميزي، شايان توجه است. در كشورهاي غربي، اين مسائل ممكن است در تضاد با سليقه‌ها و ديدگاه‌هاي توليدكنندگان بزرگ موسيقي بروز كند. يكي از بزرگ‌ترين مزاياي موسيقي زيرزميني، برقراري ارتباط مستقيم و بدون هيچ واسطه‌اي با شنونده است. اين سبك از موسيقي در لايه‌هاي عميق‌تر جامعه جاي مي‌گيرد. به بيان «استوارت هيوز»، همه آنچه در اين لايه‌ها مي‌بينيم، از سطوح بالاتر به پايين‌تر ترشح كرده است. مزيت بارز موسيقي زيرزميني اين است كه مي‌تواند آنچه در زير لايه‌هاي جامعه در حال وقوع است، نمايش دهد. اين موضوع نه‌تنها وضعيت هنري جامعه بلكه مسائل مربوط به حاكميت را نيز منعكس مي‌كند. اين نوع موسيقي به دليل عدم وابستگي به يك تفكر يا شيوه خاص، به‌سادگي پيام‌هاي خود را منتقل مي‌كند؛ اين ويژگي باعث مي‌شود كه از شنيدن آثار آن لذت ببرم. زماني كه به اين نوع موسيقي گوش مي‌دهم، احساسي از شعف و انرژي فوق‌العاده‌اي كه در آن نهفته است را تجربه مي‌كنم. به نظر من، اين موسيقي به ما ياد مي‌دهد كه چگونه از لحظه‌هاي زندگي لذت ببريم و به همين دليل، علاقه‌ام به آن عميق و محسوس است.»

رپرهاي زيرزميني چه مي‌خواهند؟

گفت‌وگويي با يكي از رپرهاي زيرزميني دهه 80 ايران با نام اختصاري «حسام» داشتم و از او درباره نسل جديد موسيقي زيرزميني و علل ميزان افزايش و استقبال از آنها در مقايسه با موسيقي‌هاي قانوني و رسمي سوال كردم. او اعتقاد دارد دليل انكارناپذير تمايل نسل جوان، علي‌الخصوص نسل زد امروز به موسيقي زيرزميني اين است كه به بيان واقعيت‌هاي جامعه مي‌پردازد و محدوديتي در انعكاس خواست جامعه و نسل پيش‌ روي آن ندارد. او مي‌گويد: «عمده اشعار و متون اين آهنگ‌ها برگرفته از خواسته‌هاي فروخفته و سركوب‌شده نسل جوان ايران است كه از بسياري تبعيض‌ها و بي‌عدالتي‌ها خسته و دلسرد شده‌اند و اميدشان به تغيير، اصلاح يا بهبود اوضاع، فقط به رساندن صداي خود از طرق غيررسمي و بعضا غيرقانوني خلاصه ‌شده است. حال ‌آنكه اين پديده بد باشد يا خوب، چيزي است كه ساختار فرهنگي كشور سال‌هاست بر آن پافشاري مي‌كند و حاضر نيست در‌هاي فضاي فرهنگي ايران را براي نسلي كه نمي‌خواهد در چارچوب و معيارهاي قديمي و سنتي تعيين‌شده فعاليت كند، بگشايد و حامي آن باشد. چرا اين ميزان از هنرمند عاشق ايران و وطن‌پرست امروز در خارج از مرزهاي ايران فعاليت مي‌كنند و كشور خودشان را فضاي مناسبي براي ادامه فعاليت‌هاي خود نيافتند، پاسخ اين است كه هر بار خواستند خود را به هر نحو ارايه دهند و فعاليتي عادي در جامعه داشته باشند با آنها برخورد سختي شد، درنهايت آنها خود را از اين كشور و جامعه ندانستند و بالاجبار در ديار ديگري و غربت، با دلي پر از اندوه و افسوس گهگاه شعري مي‌نويسند، آهنگي مي‌سازند و فعاليت هنري انجام مي‌دهند تا پيوند خود را از ايران و وطن خود جدا نكنند.»

زنان؛ رهبران آينده موسيقي زير زميني در ايران

زنان در اين جامعه موسيقيايي اما روايت ديگري دارند. نرم‌افزار Sound Cloud يا Spotify را كه باز مي‌كنيد با انبوهي از ترك‌هاي موسيقي رپرها يا خوانندگان پاپ خانمي مواجه مي‌شويد كه روزانه در حال افزايش هستند. با يك بررسي سطحي از شبكه‌هاي اجتماعي و جست‌وجوي نام آنها مي‌توان دريافت كه بخش قابل‌توجهي از آنها در ايران حضور دارند. شايد تنها يكي از اين اسامي پرستو احمدي باشد كه اخيرا با كنسرت فرضي نامش به صدر رسانه‌ها و فضاي اجتماعي آمد، اما تعداد اين زنان بسيار بيشتر از تصور عامه است. دختران و زنان هنرمندي كه اگر اندكي از زمان خود را براي جست‌وجوي آهنگ آنها صرف كنيد، متوجه مي‌شويد سير تحول و نبض موسيقي آينده ايران را در دست گرفته‌اند و به سرعت در حال پيشرفت هستند. باورش سخت بود وقتي نام يكي از آنها را جست‌وجو كردم و فهميدم متولد سال 1387 است؛ يعني تنها 16 سال دارد، ولي شعر و آهنگش روايت‌گر سختي و دشواري حيات بوده و با مفاهيم پيچيده فرهنگي و سياسي درهم ‌پيچيده.

پرستو احمدي‌ها در راهند؟!

به ‌سختي و از طريق شبكه اجتماعي اينستاگرام توانستم با يكي از اين دختران صحبت كرده و در مورد شرايط فعاليت موسيقيايي زيرزميني در ايران از او سوال كنم. هرچند اين نسل هيچ تمايلي به گفت‌وگو و مصاحبه با رسانه‌هاي رسمي، به‌ويژه داخل ايران ندارند اما نكات ارزنده‌اي را دراختيار من قرار داد. او ديدگاه خود را اين‌گونه آغاز كرد كه «پرستو احمدي سمبل و نمونه‌اي از دختران نسل امروزي است كه خود را در معرض نمايش قرار داد و با شجاعت حضورش در جامعه را فرياد كشيد، اما خبر اصلي اين است كه پرستو احمدي‌ها در راهند! حاكميت ديگر با برخوردهاي سلبي و سخت نخواهد توانست جلوي حضور زنان در عرصه‌هاي فرهنگي و هنر بگيرد. هيچ ضرورتي به برخورد نيست، تنها كافي است كه به اين باور برسند كه ما هم در جامعه هستيم و نيازمان شنيده شدن است. ما مي‌خواهيم صداي‌مان شنيده شود، امروزه با شبكه ارتباطي گسترده، ابزارهاي اجتماعي و فضاي مجازي مي‌توانيم به اين امكانات دست پيدا كنيم، اما چرا حاكميت نبايد فضاي امن و موردنياز ما را براي رشد اين استعدادها فراهم كند؟ تغيير رويكرد و سياست‌هاي فرهنگي ايران امري اجتناب‌ناپذير است كه بايد هر چه سريع‌تر در مسير اعمال قرار گيرد.» او در پاسخ به اين سوال كه چرا اقدام به مهاجرت براي فعاليت آزادانه نمي‌كنيد اين‌گونه مي‌گويد كه «دختران شجاع اين سرزمين ديگر هدف نهايي خود را خروج از ايران و فعاليت در كشورهاي ديگر قرار نمي‌دهند، بلكه تصميم دارند در ايران بمانند و تاثيرات اجتماعي و فرهنگي بيشتري در ايران و براي مردمان خود ايجاد كنند. برگزاري كنسرت فرضي پرستو احمدي موجي از اميد و آينده‌اي روشن پيش روي ما قرار داده و اينك با استقبالي كه جامعه نسبت به اين رويداد نشان داد، مي‌دانيم كه عرصه ‌‌مانند گذشته تنگ نيست و شرايط رواني جامعه آمادگي پذيرش صداي دختران سرزمينش با هر تفكر و تمايلي را دارد.»

سياست‌گذاري‌هاي نادرست

با بررسي جميع اين ديدگاه‌ها و تغييرات كالبدي بي‌نظيري كه زيرپوست جامعه در حال شكل‌گيري است، عقب ماندن قطار حاكميت و برخي تصميم‌گيران در حوزه‌هاي فرهنگي، موضوعي به‌مراتب خطرناك‌تر از ماهيت برگزاري يك كنسرت يا ساخت چند ترك آهنگ است. اگر چنين اعتقادي وجود داشته باشد كه رشد و تحولات ارگانيك فرهنگي در ايران، سرعت غيرقابل وصفي دارد و مسوولان سياست‌گذاري در اين حوزه نه اطلاعات كافي و نه سرعت عملكردي براي بررسي و واكنش مقتضي در قبال آن را دارند، مي‌بايست به اين فهم دست‌يابيم كه دوران سياست‌گذاري دستوري در امر فرهنگي مدت‌هاست كه گذشته و تنها راه گذر از مسائلي كه امروز جامعه را درگير خودكرده احترام به سلايق گوناگون و باز كردن عرصه‌ها براي فعاليت همه گروه‌ها با تفكرها و گرايش‌هاي متفاوت است كه مي‌توان به تعالي و توسعه كشور كمك كند.

روزنامه‌نگار و پژوهشگر مسائل اجتماعي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون