• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5951 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ دي

حجاب از منظري ديگر

محمد كوكب

نگارنده پيش از اين در يادداشتي موضوع حجاب را از جنبه درون ديني مورد بحث و بررسي قرار داد و در يادداشت حاضر قصد دارد به اين موضوع از منظر برون ديني بپردازد. طبعا مخاطب خاص اين يادداشت كساني هستند كه پوشش را يك امر شخصي مي‌دانند و بر اين باورند كه هيچ فرد و نهادي حق ندارد در اين امر دخالت كند و آزادي افراد را در انتخاب نوع پوشش خود محدود کند. از ديدگاه اين گروه، انتخاب نوع پوشش مانند انتخاب رشته تحصيلي يا شغل و همسر و امثال آن، يك حق مسلم طبيعي است و تحديد و تضييع اين حق تحت هيچ شرايطي پذيرفته نيست. نگارنده براي روشن شدن موضوع و نيل به مقصود، از به كار‌گيري مفاهيم و اصطلاحات ديني پرهيز مي‌كند؛ چون اساسا با مخاطبي روبه‌رو است كه با استفاده از مفاهيمي چون حقوق شهروندي، آزادي و... كه قبول عام دارند از حجاب اختياري دفاع مي‌كند. در ابتدا و قبل از هر سخني بايد به اين پرسش پاسخ داد كه آيا پوشش يا اصطلاحا حجاب در مورد بانوان يك مقوله شخصي است يا اجتماعي؟ كليد بحث و گفت‌وگو درباره حجاب، پاسخ به اين پرسش اساسي است. از نظر نگارنده پاسخ، هم آري است و هم خير. آري است چون انتخاب لباس (از طرح و رنگ و...) به خود شخص و سليقه و ذوق او مربوط مي‌شود. پس هر انساني - چه مرد و چه زن - بايد آزاد باشد تا همان‌گونه كه مثلا نوع غذاي خود را انتخاب مي‌كند، نوع لباسش را نيز انتخاب كند و هيچ شخص حقيقي و حقوقي حق ندارد نوع خاصي از پوشش را به او تحميل کند.  اما از يك جنبه ديگر پاسخ به پرسش فوق خير است؛ زيرا لباس - خصوصا لباس بانوان - يك پديده دو وجهي است يعني علاوه بر حريم خصوصي، در حريم عمومي نيز تعريف مي‌شود. پس محل نزاع و چالش ميان موافقان و مخالفان حجاب، حريم خصوصي نيست تا گفته شود فردي كه با حجاب مشكل دارد بايد براي با حجاب شدن قانع شود وگرنه اگر در حريم عمومي مجبور به رعايت حجاب شود، در حريم شخصي و در برابر نامحرم محدوديتي براي خود قائل نخواهد شد. بله، براي اينكه اين فرد در حريم خصوصي نيز حجاب را رعايت كند، بايد از طريق ابزار‌هاي فرهنگي با فلسفه حجاب آشنا شود و از روي آگاهي و اختيار طرز فكر خود را نسبت به نوع پوشش خويش تغيير بدهد. 

اما همه سخن در اين است كه در بحث حجاب كه اين روز‌ها مطرح است، ادعاي موافقان حجاب اين نيست كه در وضع قانون و نظارت نهاد‌هاي ذي‌ربط، بانوان بي‌حجاب يا بدحجاب، باحجاب خواهند شد و طرز فكرشان درباره حجاب تغيير خواهد كرد؛ بلكه ادعا اين است كه بي‌حجابي بانوان در فضاي عمومي جامعه خواسته يا ناخواسته عوارض و پيامدهاي سویي دارد و حاكميت نمي‌تواند در برابر اين ناهنجاري بي‌تفاوت باشد، چرا كه در تعارض ميان حق فردي و حق عمومي بايد حق عمومي مقدم داشته شود. 
اما اينكه چرا بي‌حجابي آسيب‌هاي اجتماعي متعددي از جمله سست شدن پيوند‌هاي عاطفي ميان زوجين، تخريب نهاد خانواده، افزايش آمار طلاق و... را در پي خواهد داشت، به غريزه حرص و آز و فزون‌طلبي انسان برمي‌گردد كه نمي‌خواهد در برابر خود سد و مانعي ببيند و لذا طغيان و سركشي او حد و مرزي ندارد. اين حقيقت را استاد شهيد مرتضي مطهري اين گونه بيان مي‌كند: «انسان چه در زمينه پول و اقتصاديات، چه در زمينه سياست و حكومت و تسلط بر ديگران و چه در زمينه امور جنسي اگر زمينه مساعدي براي پيشروي ببيند، در هيچ حدي توقف نمي‌كند. اگر انسان در اين زمينه‌ها مانند حيوانات ظرفيت محدود و پايان‌پذيري داشت، احتياجي نبود نه به مقررات سياسي و نه به مقررات اقتصادي و نه به مقررات جنسي و همان ظرفيت محدود طبيعي همه مشكلات را حل مي‌كرد.» (اخلاق جنسي، ص 75 و 76). 
مقصود چيست؟ مقصود اين است همان طور كه در حوزه سياست و اقتصاد، قوانين و مقررات محدود‌كننده‌اي وجود دارد كه به روابط و مناسبات اين دو حوزه اجتماعي انضباط مي‌بخشد و از سركشي غريزه قدرت‌طلبي در حوزه سياست و حس زياده‌خواهي در حوزه اقتصاد جلوگيري مي‌كند، در عرصه اخلاق جنسي نيز وجود مقررات محدود‌كننده كه مانع هرج و مرج و بي‌بند و باري و فساد اخلاقي شود، امري منطقي و معقول به نظر مي‌رسد. به عبارت ديگر همچنان كه در سياست و اقتصاد، مصلحت عمومي آزادي فردي را محدود مي‌كند، در حوزه اخلاق جنسي نيز اين حق اجتماع است كه آزادي پوشش را به منزله يك حق فردي محدود سازد.
تمركز نگارنده در اين نوشتار بر تقدم حق اجتماع بر حق فرد بود. اما اينكه پوشش مناسب و درخور، حافظ كرامت و شخصيت زن است و ارزش و اعتبار او را نزد خود وي و ديگران بالا مي‌برد، واقعيتي است كه به فلسفه حجاب مربوط مي‌شود و شرح و بسط آن مجال ديگري مي‌طلبد. 
در پايان جاي اين پرسش باقي است كه چرا دشمنان اين ملت در آن سوي مرز‌ها سنگ به اصطلاح آزادي زنان ايراني را به سينه مي‌زنند و در حالي كه با تحريم‌هاي ظالمانه درصدد‌ند تا به خيال خام خود مردم ايران را به زانو درآورند، براي قشر بانوان دايه دلسوز‌تر از مادر شده‌اند؟ آيا اين همه جار و جنجال و هياهو از سر خيرخواهي و دلسوزي است يا اهداف ديگري در ميان است؟!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون