• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5983 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۸ بهمن

رخدادهاي ارتباطي و خشونت‌هاي زير چشمي

محمد ملاكي

چرا  انبوه مشكلات امروزي را به جاي آنكه مشكل ناترازي، بهره‌كشي يا بي‌عدالتي بدانيم از عدم وفاق مي‌دانيم؟ چرا چاره‌اي كه براي اين مشكلات پيشنهاد مي‌شود بي‌شرافتي است و نه رهايي‌بخشي؟ پاسخي كه بلافاصله به ذهن مي‌آيد تاثير ايدئولوژيك اساسي چند فرهنگ باوري اسلامي است كه منجر به فرهنگي كردن سياست شده است. در جامعه امروز ايران علاوه بر اينكه تحزب جايگاهي ندارد طبقات اجتماعي هم جايگاهي ندارند و جامعه يعني رقابت گروه‌هاي داراي منافع متعارض كه رقابتي است بي‌پايان براي به دست آوردن مهم‌ترين مزيت اجتماعي يعني اقتدار. هر چند در نظام‌هاي دموكراتيك، اقتدار يك ساختار هميشگي ندارد. اما اين امر در نظام سياسي ايران نشانگر اين واقعيت است كه اقتدار نه در افراد، بلكه در سمت‌ها جاي دارد. سمت‌هايي كه تابع سه بست اساسي ارزش‌هاي انقلابي‌گري تعريف شده و عملا تهي از گردش نخبگان است و هر چه افراد منطبق و سازگارتر با اين ارزش‌ها و هنجارها باشند در سلسله مراتب اجتماعي مقام بالاتر و هر چه ناسازگارتر باشند در مقام پايين‌تر سلسله مراتبي قرار دارند.  تقابل اساسي كه شالوده كل نظام سياسي ايران را تشكيل مي‌دهد تقابل ميان كساني است كه تحت فرمان فرهنگ خالص‌سازي قرار دارند. تقابل اساسي اينجا ميان اكثريت و اقليت است. ريشه اين تقابل نه در ساختار اجتماعي است و نه در طبقات اجتماعي بلكه ريشه اساسي آن در نوع آموزش است. به راحتي مي‌توان تخاصم اجتماعي و بعضا خشونتي را كه مقوم آن است در سبك آموزش يافت و نهاد مظلوم آموزش و پرورش را مبرا از كم‌كاري كرد اگر مقوله ناميمون هدايت تحصيلي را استثنا قائل شويم كه محصول قريب يك قرن هست كه در پايه نهم جا خوش كرده و عملا قاتل نوجواناني است كه بالاجبار تن به آموزش‌هاي غلط مي‌دهند. اينجاست كه رخدادهاي ارتباطي نه تنها نظم‌هاي گفتماني را باز توليد مي‌كنند بلكه مي‌تواند با استفاده خلاقانه از زبان آموزش آنها را تغيير دهد. زبان آموزش مي‌تواند نظم گفتماني را با به‌كارگيري گفتمان‌ها در ميدان پيوند بزند.  همان‌طوري كه اشاره شد مادامي كه نظم گفتماني آموزش شكل نگيرد و سياست پساسياسي زيستگاني حاكم نشود... 

 سامان دادن به امنيت و بهروزي زندگي انسان‌ها محلي از اعراب نخواهد داشت. به نظر نگارنده اين نظم گفتماني آموزش، نيازمند سياستي است كه نهاد آموزش و پرورش را ملزم به نوع آموزش واحد تا پايان كارشناسي کند و آنگاه روانه بازار كار نمايد تا طبقات اجتماعي كه شكل مي‌گيرد حرف هم را بفهمند. به عنوان مثال شكل‌گيري طبقه نظاميان كه ركن اساسي امنيت كشور را تشكيل مي‌دهند بالاجبار از ديپلم نيروهاي خود را گلچين مي‌كند و عملا آموزش آكادميك را از وي سلب مي‌كند و هولناك‌تر از آن اينكه اكثرا جوانان روستايي را پذيرش مي‌كند كه وقتي وارد عرصه شهري مي‌شوند فكر و ذهنش در درجه اول رسيدن به فول امكانات شهري است و چون حقوق و مزايا پاسخگوي تامين زندگي شهري نيست سيستم نظامي را دچار آسيب مي‌كند يا طبقه روحانيون، پذيرش‌شان فقط و فقط از نوجواناني است كه داراي مدرك سوم راهنمايي دارند و به كلي نوع و سبك آموزش‌شان با نظام آموزشي رسمي متفاوت مي‌شود. لذا گفتمان‌هايي كه در نهاد دانش‌آموزان شكل مي‌گيرد پديده تخاصم  اجتماعي را  رقم  مي‌زند.
دكتراي تخصصي علوم سياسي- پژوهشگر و تحليلگر مسائل سياسي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون