• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5983 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۲۸ بهمن

واكنش زنانه به هدايتگري انقلابي

جواد كاشي

خانم ناهيد رضايي با ساخت مستند « خواب ابريشم» پنجره‌اي به عمق فضاي دو دهه پس از انقلاب گشوده و اثري ماندگار به يادگار گذاشته‌ است. « خواب ابريشم» گواه اين ادعاست كه گاهي يك اثر هنري كارآمدتر از ده‌ها پژوهش و تحليل علمي است. كار خانم رضايي مستندي تاريخي است، اما تركيب آن با مولفه‌هاي هنري، بر ماندگاري‌اش افزوده است. « خواب ابريشم» در سال ۱۳۸۲ ساخته شد، اما براي ما كه اكنون بيست سال پس از ساخت آن درباره‌اش سخن مي‌گوييم، نه‌تنها بازتابي از دو دهه پس از پيروزي انقلاب است، بلكه امكان‌هايي براي فهم و تحليل شرايط امروز ايران نيز مي‌گشايد. 
ناهيد رضايي، بيست سال پس از فارغ‌التحصيلي از يك مدرسه دخترانه، به آن بازمي‌گردد تا وضعيت مدرسه و دانش‌آموزان را بررسي و آن را با تجربه خود مقايسه كند. «از نسل انقلاب بوده‌اند. هنگامي كه در حياط مدرسه با دوستان خود مي‌چرخيدند، سري پر از آرمان‌هاي انقلابي داشتند.» آرزوهايي كه حاصل يك غليان انقلابي است. آرزوهاي انقلابي، جمعي‌اند و به دليل پيوندشان با نمادها و فرهنگ ديني، عمق تاريخي يافته‌اند. «آرزوهاي انقلابي ما در سال ۱۳۵۷ چندان مي‌نمود كه گويا همه گسيختگي‌ها و شكاف‌هاي عظيم تاريخي، جغرافيايي، فرهنگي و سياسي را پر كرده‌ايم.» ما خود را «تجسم عيني حقيقت استعلايي» مي‌دانستيم. آرزوهاي انقلابي، جمعي و سنگين‌بار بودند، حامل رسالتي مقدس براي از ميان برداشتن شرارت‌هاي بشري.  دوربين در لحظات مختلف، مخاطب را متوجه ديوارهاي بلند، درهاي بسته، راه‌پله‌هاي پيچ‌درپيچ، زيرزمين‌ها و حفره‌هاي تاريك مي‌كند؛ «اينها همه نمادهاي كنترل و ترسند.» از ابتداي تاسيس مدارس در دوران مشروطه، اين فضاها ابزاري براي ساماندهي ذهن و روان مردمان بوده‌اند و از شيوه‌هاي گوناگون، از جمله ايجاد ترس و اعمال قدرت بهره برده‌اند. در دوره پهلوي، از اين مدارس انتظار مي‌رفت كه نسل‌هايي در خدمت ابدي كردن قدرت حاكمان تربيت كنند. اما تقدير چنين نبود. اتفاقا همين فضاها، بستري براي خلق و بازتوليد انديشه انقلابي شدند.  براي نسل انقلابي ما و شخص خانم رضايي، آرزوهاي انقلابي، به همه نشانه‌هاي قديم رنگ و معناي تازه‌اي بخشيدند. «ديوار، در، حفره، ترس، آفتاب و نور دلالات تازه‌اي پيدا كرده بودند.» نور، مقدس بود؛ ديوار و در، مرزهاي جداكننده قلمروهاي قدسي و نامقدس شده بودند و ترس، نه از انسان‌ها، بلكه از خداوند، در ميان بود. اولياي مدرسه نيز تا حدي نمايندگي اين اراده مقدس را بر عهده داشتند. به اين همه، «ممنوعيت حمل آينه و دوست داشتن بازيكنان فوتبال» را اضافه كنيد. «همه اينها، براي نجات بشر تمهيد شده بود.» قرار بود كه همه بياموزند براي تحقق آن آرمان قدسي، بايد از خود، اميال و منافع شخصي‌شان عبور كنند.  ناهيد رضايي، پس از دو دهه، به مدرسه خود بازمي‌گردد تا «نتيجه اين نهاد پرورشي و هدايتگر» را ارزيابي كند. مستند، با زباني صريح، نتيجه اين تمهيدات را به نمايش مي‌گذارد و از ناسازواري ميان آرزوهاي جمعي، تاريخي و سياسي از يك‌ سو و آرزوهاي فردي و شخصي از سوي ديگر پرده برمي‌دارد. در لحظات غليان جمعي، براي مدتي كوتاه، اين امكان فراهم بود كه بخشي از جوانان، آرزوهاي فردي خود را رها كنند تا آرزوي جمعي تحقق يابد. اما «به محض عادي شدن شرايط، هيچ‌ كس حاضر نيست از خود عبور كند.» [...]. 
«خواب ابريشم» اين تناقض را نشان مي‌دهد: آرمان‌هاي جمعي كه روزي به مثابه حقيقتي مطلق پنداشته مي‌شدند، به تدريج تبديل به ابزاري براي كنترل و تحميل شدند. آنچه در اين اثر تازگي دارد، بررسي اين تجربه در فضايي كاملا دخترانه و زنانه است. 
فيلم در سال ۱۳۸۲، در فضايي ساخته شد كه جريان پرشور دوم خرداد رو به افول گذاشته بود. در آن دوران، صدايي قدرتمند در جامعه شنيده مي‌شد، اما در اين اثر، حضور ندارد. آنچه در فيلم نيست، بيش از آنچه هست، نشان‌دهنده واكنش زنانه به فضاي كنترل و هدايتگري انقلابي است. در حالي كه فضاي مردانه با مبارزه و سازماندهي در برابر قدرت همراه است، در اين مستند، سه نوع واكنش زنانه ديده مي‌شود: 
۱. واكنش شيزوفرنيك: دختري كه مي‌خواهد پسر باشد تا دختران را تيغ بزند، اما همزمان دلش مي‌خواهد فلوت بزند. اين تركيبي از خشونت، انتقام‌جويي و شاعرانگي است.  
۲. واكنش خودخواهانه: گرايش به مهاجرت، ميل به پول و تامين نيازهاي صرفا مالي، واكنشي است كه نه جنسيتي است و نه مختص اين نسل. 
۳. واكنش‌هاي زيباشناختي و اخلاقي: اين واكنش‌ها شامل روي‌آوري به شعر و موسيقي، سرخوشي‌هاي بي‌دليل، جست‌وجوي معنويت دروني، خيرخواهي بدون در نظر گرفتن ملاحظات ايدئولوژيك و عشق است.
شعر، موسيقي، سرخوشي، خيرخواهي و عشق، مولفه‌هاي واكنش دخترانه به هجوم و فشار هنجارهاي ايدئولوژيكند. اينها همه نشانه‌هاي زندگي هستند. «آنچه در فضاهاي مردانه بيشتر مشاهده مي‌شود، فقدان فرصت‌ها براي فرار يا مبارزه است. اما در فضاهاي زنانه، مولفه‌هاي زندگي، به مثابه فقدان، روح و روان دختران را مي‌آزارد.» 
٭يادداشت حاضر متن سخنراني دكتر كاشي (استاد علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي) در جلسه نقد و بررسي اين مستند است كه در عمارت روبرو و با همت انجمن جامعه‌شناسي و انجمن مستندسازان برگزار شده و متن از سوي انجمن جامعه‌شناسي در اختيار روزنامه قرار گرفته است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون