استراتژي تركيه در سوريه، مخالفت با اقليمسازي كردي!
سيامك كاكايي
فرش قرمزي كه در تركيه زير پاي احمد الشرع رييس دولت انتقالي سوريه پهن شد از آن جهت چشم رسانهها را به خود جلب كرد كه اين ديدار هم براي نو دولتمردان در دمشق و هم بيشتر از آن براي ميراثداران عثماني در آنكارا مهم و با اهميت جلوه كرد. زيرا، برداشتها در آنكارا از ماهيت اولين سفر احمد الشرع به تركيه تنها دو ماه پس از دستيابي به حكومت در سوريه، به منزله نواختن شيپور پيروزي در يك جنگ آنهم براي رجب طيب اردوغان رييسجمهوري تركيه بود. تحليل چنين نگرشي نيازمند به بازگشت و بررسي رفتار واقدامات 10 ساله تركيه در سوريه است. تركيه از آغاز ناآراميهاي سوريه، در 2012 حامي بخشي از جريانهاي شورشي در اين كشور بود كه از سرنگوني دولت بشار اسد حمايت ميكردند. همچنين از همان زمان مساله كردها در سوريه به مهمترين چالش آنكارا در اين كشور تبديل شد و اساس استراتژي تركيه بر مخالفت با هرگونه اقليمسازي كردي در سوريه متمركز گرديد. پرسش اصلي آن است كه نگراني تركيه از تحركات كردها در سوريه ناشي از چه ملاحظاتي بوده و چشمانداز چنين چالشي چگونه ترسيم ميشود؟
اول، جريانهاي كردي در سوريه مانند حزب اتحاد دموكراتيك موسوم به «پ.ي.د» همزمان با ناآراميها در اين كشور فعاليت گستردهاي را آغاز كردند و مناطق كردنشين سوريه به سه بخش كانتون يا منطقه خودمختار تقسيم شد. روند تحولات در سوريه و با حضور گسترده داعش در بخشهاي عمدهاي از اين كشور، باعث شد كه امريكا نيز به مسائل سوريه ورود كند. درسالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، امريكا از جريان كردي گروه شبه نظامي به نام يگانهاي مدافع خلق «يپگ» حمايت كرد و در بخشهايي از مناطق كردنشين سوريه حضورنظامي محدود پيدا كرد. حمايت ضمني امريكا از كردهاي سوريه، براي تركيه نگرانكننده بود و با سياستهاي امريكا در اين باره مخالفت كرد.
دوم، تركيه جريانها و احزاب كرد سوريه را ادامهدهنده حزب كارگران كردستان موسوم به (پكك) ميداند و اين گروهها را تروريستي اعلام و به اقدام نظامي عليه مناطق كردنشين سوريه متوسل شد.
حتي نيروهاي سوريه دموكراتيك (قسد) كه متشكل از نيروهاي كرد و عرب در سوريه است و با امريكا نيز همكاري داشتهاند، از نگاه تركيه مورد پذيرش نيست. درگذاري به اقدامات نظامي تركيه در سوريه به بهانه مقابله با تروريسم و تهديدات امنيتي، در فاصله سالهاي ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، ميتوان به عمليات سپر فرات، عمليات شاخه زيتون 2018 در عفرين و عمليات چشمه صلح 2019 در شمال شرقي سوريه كه بخشهايي از خاك سوريه به اشغال نظاميان و گروهاي همسو با تركيه در آمد، اشاره كرد. تركيه درنتيجه اين عمليات و به بهانه مقابله با تروريسم و همچنين مسائل امنيتي منطقه حائلي به عمق 30 كيلومتر و در امتداد 100 كيلومتر ايجاد كرد.
سوم، تركيه در همه اين سالها به دنبال ايجاد يك منطقه امن در امتداد مرز حدود ۹۰۰ كيلومتري خود با سوريه بوده است. ايجاد چنين منطقه حائلي اگر چه كامل ميسر نشد، اما تركيه در عفرين، ادلب و نواحي تل ابيض حضور نظامي دارد.
چهارم، استراتژي حمايت آنكارا از شورشيان در سوريه، پس از سالهاي 2016 و بيشتر بر تجهيز ارتش آزاد متمركز شد و اين ارتش بعدها به نام ارتش ملي سوريه تغيير نام داد. اين روند تا اواخر سال 2024 كه نيروهاي تحريرالشام از منطقه ادلب حركت كردند و به سرعت مناطق عمده و دمشق را به كنترل خود درآوردند، ادامه يافت. در چنين وضعيتي سياست تركيه به حمايت همهجانبه از دولت جديد سوريه به رهبري محمد الجولاني استوار شد و محافل نظامي و سياسي از آگاهي تركيه از عمليات تحرير الشام خبر دادند تا آنجا كه با فاصله كوتاهي پس از سرنگوني بشار اسد، هاكان فيدان، وزير خارجه تركيه به ديدن احمد الشرع رفت و در كوههاي اطراف اين شهر قهوه نوشيد. پيش از وي ابراهيم كالين، رييس سازمان اطلاعات تركيه (ميت) هم به سوريه رفت و ازمسجد اموي در دمشق ديدن كرد. همان مسجد تاريخي كه رجب طيب اردوغان در 2012 آرزو كرده بود كه به زودي به دمشق برود و در آنجا نماز بر پا دارد.
پس از يك دهه جنگ و مداخله تركيه در سوريه، فروپاشي نظام سياسي بشار اسد براي آنكارا يك پيروزي استراتژيك قلمداد شد و حمايت همهجانبه از جماعت تحرير الشام در به دست گرفتن برقآساي قدرت و حكومت در سوريه چرخه سياسي دراين كشور را به نفع تركيه تغييرداد. نگاه تركيه به تحولات آينده سوريه مبتني بر استراتژي امنيت ملي و ملاحظات ژئوپليتيك است و در عرصه سياست و اقتصاد هم پلان و برنامه بلندمدتي مورد توجه آنكارا است.
اولويت اول سياست خارجي تركيه در دوره گذار سياسي سوريه پس از اسد عمدتا بر رفع نگرانيهايي است كه آنكارا از آن به تهديدهاي تجزيه سوريه نام ميبرد. در اين راستا، استراتژي امنيتي تركيه درسوريه شامل مبارزه با تروريسم، تضمين امنيت مرزي، ايجاد منطقه حائل وحفاظت از منافع استراتژيك عنوان شده است.
اردوغان در كنفرانس خبري مشترك با احمد الشرع رييس حكومت جديد سوريه در آنكارا از فراهم شدن بستري مناسب براي ايجاد «صلح و اعتماد در جغرافياي مشترك عاري از تروريسم» سخن گفت.
به گفته وي همكاري استراتژيك ميان تركيه و سوريه در راستاي ايجاد يك ساختار امنيتي منطقهاي با هدف مقابله با تهديدات امنيتي ناشي از گروههاي افراطي همچون داعش و پكك و حفاظت از تماميت ارضي و وحدت سوريه در چارچوب ملاحظات نظم منطقهاي است.
اين اظهارات ناشي از ديدگاه ژئوپليتيك تركيه به روندها در سوريه است، زيرا چشمانداز سياست تركيه در سوريه با دغدغههاي امنيتي و سياسي آميخته است. اين روندها قابل دستهبندي هستند:
1- پس ازسرنگوني رژيم بشار اسد اولين موضوع براي آنكارا حمايت از حكومت جديد و تجهيز بيشتر ارتش ملي سوريه (ارتش آزاد) بوده است، با اين هدف كه تركيه بتواند كنترل بيشتري بر مناطق شمالي سوريه به دست آورد. كنترل اين نيروها بر منطقه منبج با حمايت تركيه انجام گرفت و البته همان زمان ادعاهايي مطرح شد كه توافقاتي ميان تركيه و امريكا مبني بر خروج آرام كردها از منبج به دست آمده بود. هدف تركيه كنترل ارتش ملي سوريه بر منطقه ميان تل ابيض و شهر كوباني در فاصله شرق و غرب و امتداد مرز تركيه بود كه ظاهرا امريكا و اروپا مخالف اين وضع بودند.
2- استراتژي بنيادين تركيه در سوريه از گذشته تاكنون بر چگونگي مقابله و كنترل چالشهاي كردي در اين كشور بوده است. تركيه مخالف هر نوع آزادي عمل كردهاي سوريه حتي در چارچوب يك خودمختاري محدود است. اگرچه اردوغان با روي كار آمدن دونالد ترامپ رييسجمهوري امريكا انتظار زيادي از رفاقت با رييسجمهوري امريكا در چارهجويي مساله كردي در سوريه همسو با سياست تركيه دارد، اما ترديدهاي آنكارا در مورد سياستهاي واشنگتن در قبال كردهاي سوريه از بين نرفته است. اردوغان معتقد است كه اقليمسازي به هيچ عنوان نبايد در سوريه ايجاد شود، اما به شكلي نسبي از اين نگاه حمايت ميكند كه كردها و البته نه جريانهاي همفكر با پكك، در روند سياسي سوريه مشاركت داشته باشند.
در اين وضعيت و همزمان نيز تحولات ديگري در سوريه در جريان بوده است و آن اينكه گروهي از كردهاي سوريه به رهبري مظلوم عبدي ملقب به مظلوم كوباني به دمشق رفته و مذاكراتي با دولت جديد به رهبري احمد الشرع انجام دادند. با اين حال، هنوز اجماعي كه منجر به توافقي پايدار شود، وجود ندارد. اگر چه حاكمان جديد سوريه تمايل خود را براي خلع سلاح گروههاي كرد اعلام كردهاند تا حاكميت ملي در دست جريان حاكم باشد. اما روند تحولات نشان ميدهد نوع نگاه دولت دمشق در دستيابي به توافق با كردها از رويكرد آنكارا و از طرفي سياستهاي امريكا و اروپا نسبت به مساله كردي تاثيرپذير خواهد بود. گفته شده يكي از موضوعهاي اصلي در گفتوگوي احمد الشرع با اردوغان و هاكان فيدان، آينده مساله كردي و چگونگي مواجهه با آن بوده است.
از طرفي هم ترسيم چگونگي مشاركت سياسي و اداري براي كردهاي سوريه مهمترين چالش ساختاري دولت جديد سوريه محسوب ميشود به اين دليل كه گذار از وضعيت كنوني براي كردهاي سوريه كه در ده سال گذشته به نوعي اداره محلي داشته و از نيروي شبه نظامي برخوردار بودهاند، دشوار است. نحوه خلع سلاح و ادغام شبه نظاميان كرد سوري در ساختار ارتش جديد به سادگي امكانپذير نخواهد بود، ضمن آنكه جريانهاي كردي در سوريه نيم نگاهي به حمايتهاي امريكا و اروپا دارند. اما اينكه تا چه اندازه اين حمايتها به تحقق اهداف كردهاي سوريه بينجامد، ترديدهاي جدي وجود دارد، چراكه چشمانداز رويكرد احتمالي ايالاتمتحده در دولت ترامپ در قبال سوريه و نوع روابطي كه با تركيه خواهد داشت بر فرآيند كلي مساله كردي تاثيرگذار است. در اين ميان دولت جديد سوريه از قصد خود براي تشكيل دولتي فراگير سخن گفته است و احمد الشرع وعده ايجاد كميتهاي براي برپايي كنفرانس گفتوگوي ملي داده است كه در آن اولويت اول صلح مدني و حفظ يكپارچگي سرزميني تحت يك حكومت واحد در كشوري است كه جنگ آن را چند پاره كرده است. با وجود اين، اما قابل پيشبيني است كه تركيه همچنان سياست تهاجمي خود را نسبت به كردها در سوريه ادامه خواهد داد و تا زماني كه نسبت به آينده مساله كردي در سوريه اطمينان نيابد يا امتيازات مرزي از دولت جديد دمشق كسب نكند، حاضر به عقبنشيني نيروهاي خود از خاك سوريه نخواهد بود.
همزمان مذاكرات دولت آنكارا با عبدالله اوجالان، رهبر در بند پكك، از نگاه بسياري از تحليلگران بخشي از فرآيند مواجهه تركيه با مساله كردي در سوريه تلقي ميشود. زيرا، مقامهاي آنكارا و حتي جريان حركت ملي به رهبري دولت باغچلي ميكوشند كه از نفوذ باقي مانده اوجالان در ميان هواداران و لايههاي تصميمگيري پكك در راستاي فرو نشاندن تقابل اين گروه با دولت تركيه بهره گيرند. همچنين، بيانيه صلحي كه قرار است اوجالان صادر كند به پيشبرد سياست تركيه در ارتباط با مساله كردي در سوريه كمك كند. مهم است كه بدانيم در حال حاضر تركيه به عنوان بازيگر فعال و تاثيرگذار در صحنه سياسي سوريه شناخته ميشود و اين نقش چنانچه به تبيين اهداف ژئوپليتيك و استراتژيك آنكارا در سوريه جديد بينجامد، اهميت راهبردي خواهد داشت. تعيين وزن تركيه در فرآيندهاي تصميمگيري مشاركت و بازسازي اقتصاد سوريه، پيش از ورود بازيگران ثروتمند عرب مانند عربستان، قطر و امارات مورد توجه آنكارا است. اما آينده وضعيت كردها در سوريه تحت تاثير گزارههاي مهمي چون برنامه دولت جديد سوريه، چشمانداز سياست تركيه، نوع نگاه ايالاتمتحده و نگرش ديگر بازيگران منطقهاي و اروپايي قرار دارد. در اين بين نوع بازيگري و سياست امريكا در سوريه همچنان براي آنكارا مبهم باقي مانده است.
سخن پاياني دلالت بر سياست جغرافيامحور تركيه در سوريه دارد. به آن معنا كه باقي مانده بخشي از نيروهاي تركيه در امتداد مرزهاي با سوريه و ايجاد پايگاههاي نظامي در چارچوب توافقنامهاي مانند «توافق آدنا» به بهانه مقابله با تهديدهاي احتمالي از جانب گروههاي كرد سوري، براي آنكارا راهبردي است.
پژوهشگر حوزه تركيه