محمد مهاجري: ترامپ به جاي جنگ به ظرفيتهاي سرمايهگذاري ايران بينديشد
مهدي بيك اوغلي| سرعت رخدادها درخصوص مناسبات ارتباطي ايران و ايالاتمتحده به اندازهاي سريع شده كه هر روز بايد انتظار تحول و حادثه تازه را داشت. در آخرين تحولات از اين دست، ايران پاسخ نامه ترامپ را ارسال و بخشهايي از محتواي آن را نيز فاش كرد. در پاسخی که به نامه ترامپ هر چند ايران ايده مذاكره را پذيرفته اما تلويحا از مقامات امريكايي خواسته كه برنامهاي عملياتي براي انجام اين مذاكرات را ترسيم كنند. از سوي ديگر مقامات ايراني با استفاده از ديپلماسي عمومي تلاش كردند تا رويكرد تقويت مذاكرات را ترويج كنند. با سنگينتر شدن وزن مذاكره، اما نتانياهو به عنوان نماد تنش و مناقشه در منطقه راهي واشنگتن شد تا بهزعم خود فرصتي براي جنگطلباني چون هِگسِت و والتز وزير دفاع و مشاور امنيت ملي امريكا فراهم سازد. ترامپ اما به عنوان چهرهاي كه در كتاب «هنر معاملهگري» خود، فشار را تنها تا جايي معقول ميداند كه منجر به مذاكره و نهايتا توافق شود در گفتوگويي اعلام كرده كه تلاش ميكند اعتمادسازي كند. بسياري از تحليلگران معتقدند، موعد اعتمادسازي ترامپ از راه رسيده و او اگر قصد دارد تركي در ديوار بلند بياعتمادي ميان دو كشور ايجاد كند بايد دست به كار شود. برخي تحليلهاي خوشبينانه حاكي است كه ترامپ براي اعتمادسازي ممكن است بخشي از تحريمهاي اوليه را يكطرفه لغو کند، برخي ديگر از تحليلگران اما بدبينانه به اين ايده مينگرند و گسيل داشتن ادوات نظامي امريكايي به منطقه را نوعي تنشزايي ارزيابي ميكنند. در كشاكش اين اخبار ضد و نقيض اما آن دسته از كارشناساني كه واقعگرايانه به مسائل نگاه ميكنند، معتقدند با پاسخ ايران، امروز توپ در زمين ترامپ و امريكاست تا اقدام به اعتمادسازي كرده و دستورالعملي براي انجام مذاكرات ارائه كنند. عراقچي به عنوان وزير امور خارجه و مسوول مذاكرات ديروز اعلام كرد: اكنون توپ در زمين امريكاست تا به پيشنهاد ايران پاسخ بدهد. «اعتماد» سراغ محمد مهاجري و حشمتالله فلاحتپيشه رفته تا درباره دوگانه جنگ يا مذاكره با آنها گفتوگو كند.
حشمتالله فلاحتپيشه:
بايد به ماجراجوييهاي تندروهاي داخلي پايان داد
حشمتالله فلاحتپيشه، فعال سياسي در گفتوگو با «اعتماد» درخصوص آخرين تحولات در بحث مذاكره با امريكا ميگويد: «تجربه ثابت كرده هر زمان ايران به ديپلماسي نه گفت و از آن فاصله گرفت، شكافي ايجاد شد كه آشوبگراني مانند نتانياهو آن را پر كردند. امروز هم درست در زماني كه نتانياهو عازم واشنگتن شده در داخل كشور اين خبر منتشر شد كه ايران پاسخ نامه ترامپ را با ديد مثبت و با پذيرش امكان مذاكره داده است. اتفاقات ديگر هم اخيرا در ايران رخ دادهاند و آن اينكه جريانات دلسوز و وطنپرستي در ايران فعال شدهاند كه ديگر نميخواهند سرنوشت كشور را به دست افراطيون بسپارند. افراد و گروههاي مردمي كه شايد در برخي برههها نسبت به سرنوشت كشور بيتفاوت بودهاند، ورود كرده و تلاش ميكنند تا اجازه ندهند افراطيون و كاسبان تحريم ابتكار عمل تصميمات كشور را به دست بگيرند.»
فلاحتپيشه ادامه ميدهد: «امروز جهان ميداند پيامي كه از ايران ميآيد، پيام جنگ و نبرد و خونريزي نيست و در قبال تهديد ايران بزرگنمايي شده است، به ويژه چهرههايي چون نتانياهو در زمينه ايرانهراسي تلاش كردهاند. البته پاسخ ايران به نامه ترامپ يك پاسخ كلي است كه در آن ذكر شده ايران براي مذاكره آمادگي دارد. با اين پاسخ ايران منتظر پيام دوم امريكا خواهد ماند. پيامي كه در آن وجوه تهديدآميز حذف شده و امريكاييها ضمن اعتمادسازي، طرحي عملياتي براي انجام مذاكرات را بدهند. البته معتقدم ايران ميتوانست پاسخي را ارسال كند كه در آن طرحي عملياتي براي پرهيز از جنگ و ايجاد يك فضاي مذاكراتي قرار داده شده باشد. امروز هم ميتوان ساز و كاري را مشخص كرد براي اينكه دغدغههاي دو طرف رفع شوند.»
اين تحليلگر يادآور ميشود: «ايران بايد زمينههاي لازم براي ايفاي نقش نهادهاي بينالمللي ازجمله آژانس بينالمللي انرژي هستهاي را فراهم سازد. نبايد فراموش كرد امريكاييها يكبار به بهانه تسليحات غيرمتعارف، جنگي را در خاورميانه به راه انداختند. سپس مقامات امريكايي اعتراف كردند اگر امريكاييها صبر استراتژيك پيش ميگرفته و به حاشيهسازيهاي جنگطلبان كاخ سفيد نه ميگفتند، شرايط منطقه امروز بسيار بهتر و باثباتتر بود. امريكا امروز حاضر نيست وارد جنگ تازهاي با ايران شود، چراكه از هزينههاي آن باخبر است. در شرايطي كه ايران در قالب موافقتنامه اسفند 1401 گروسي را به تهران دعوت كرده تا اين پالس را ارسال كند كه به دنبال تسليحات هستهاي نيست.»
او با اشاره به اينكه سياستگذاران امريكايي امروز بر سر يك دو راهي درخصوص ايران قرار گرفتهاند، ادامه ميدهد: «هر كدام از اين طرفها غلبه پيدا كنند، فضا به سمت جنگ يا مذاكره پيش ميرود. در يك بخش افرادي مانند استيون ويتكاف، فرستاده ويژه ترامپ به منطقه و مسوول پرونده ايران هستند كه علاوه بر ايده كاهش تنش با ايران روي ظرفيتهاي همكاريهاي اقتصادي با ايران كار كرده و تلاش ميكنند با نشان دادن جنبههاي بكر همكاري با ايران، ترامپ را از چهرههاي جنگطلب دور كنند. در نقطه مقابل اما چهرههايي چون مايكل والتز و هِگسِت مشاور امنيت ملي و وزير دفاع امريكا قرار دارند كه به دنبال اقدام نظامي عليه ايران هستند.»
فلاحتپيشه با اشاره به سفر اخير نتانياهو به واشنگتن يادآور ميشود: «سفر نتانياهو به واشنگتن هر چند به اسم مذاكرات تعرفهاي انجام شده اما در واقع در راستاي تقويت جريان جنگطلب در امريكا صورت گرفته است. هر چند از دل نامه ايران، يك طرح مذاكراتي بيرون نيامده اما همين كه ايران براي مذاكره اعلام آمادگي كرده، موضع جنگطلبان را ضعيف ساخته و نتانياهو در تلاش براي تقويت اين جريان است. از سوي ديگر معتقدم دولت پزشكيان در قالب ديپلماسي عمومي بايد فعالتر عمل كند. پزشكيان و دولت او حاصل خواست تنشزدايانه مردم ايران هستند. يعني مردم از آثار تنشهاي قبلي بر زندگي خود خسته شده بودند و به پزشكيان راي دادند تا اقدام به تنشزدايي كند.»
اين فعال سياسي ميگويد: «واكنشي كه جامعه ايراني در روزهاي اخير به حاشيهسازي يك روزنامه تندرو نشان داده گوياي آن است كه راهبرد دولت پزشكيان ميتواند با پشتوانه قابل توجه مردمي همراه شود. در شرايط كنوني متاسفانه به دليل ندانمكاريهاي سياست خارجي و داخلي قبلي، شكافي ميان مردم و سيستم ايحاد شده است. اين شكاف تنها در صورتي پوشش داده ميشود كه دولت يك طرح جامع تنشزدايي را ارايه كند. تنها تنشزدايي است كه ميتواند مردم را به عنوان پشتوانه دولت به مشاركت وادار كند. اگر دولت به دنبال راهي براي آشتي مردم و افزايش مشاركت آنهاست، اين مهم از طريق تنشزدايي و پايان دادن به ماجراجويي پرهزينه طيفهاي تندرو امكانپذير ميشود.»
فلاحتپيشه در پايان يادآور ميشود: «ترامپ اعلام كرده به دنبال اعتمادسازي در رابطه با ايران است. در نامه دوم، ترامپ احتمالا زمينههاي اين اعتمادسازي را فراهم ميكند. اينكه چگونه اين زمينهها را فراهم ميكند مشخص نيست اما اگر قرار باشد مذاكرهاي صورت بگيرد، زمينههاي آن بايد در نامه دوم ترامپ گنجانده شود. البته اين امر بستگي دارد كه كدام جريان جنگطلب يا مذاكرهكننده پيروز ميشود. سفر نتانياهو به امريكا براي تقويت جريان جنگطلب است و دولت ايران بايد از ديپلماسي عمومي براي شكست طرحهاي نتانياهو استفاده كند. ايران در پاسخ به نامه ترامپ ضمن پذيرش ايده مذاكره، درخواست يك طرح عملياتي ديپلماسي را مطرح كرده است. بنابراين امروز توپ در زمين ترامپ و امريكا است.»
محمد مهاجري:
امريكا از طريق مذاكره با ايران ميتواند بخشي از مشكلاتش در منطقه را حل كند
محمد مهاجري، فعال سياسي اما از جنبه ديگري به اين بحث ورود كرده و دوگانه جنگ يا مذاكره را اينطور شرح ميدهد: «در دوگانهاي كه اين روزها درخصوص جنگ يا مذاكره پيرامون ايران شكل گرفته، شخصا اگر جاي مسوولان امريكايي بودم، در مورد ايران به موضوعات و مسائل ديگري فكر ميكردم. به اين گزاره ميانديشيدم كه اگر با ايران جنگ كنم چه دستاوردي نصيب امريكا ميشود و در نقطه مقابل اين تصميم چه خساراتي در پي خواهد داشت؟ در واقع هزينه و زيان اين ايده را ارزيابي ميكردم. تضعيف ايران هيچ سودي را متوجه امريكاييها و منطقه نميكند، چراكه ايران يك ظرفيت بالقوه و بالفعل بزرگ هم از نظر نيروي انساني، دانش، فرهنگ، تمدن، ظرفيتهاي سرمايهگذاري و... است. تضعيف ايران جز اينكه به اقتصاد امريكا و به حيثيت امريكا ضربه بزند، نتيجه ديگري نخواهد داشت.»
مهاجري با اشاره به اينكه تضعيف و حتي ناآرام كردن ايران منجر به تقويت همپيمانان امريكا در منطقه نميشود، ميگويد: «تضعيف ايران حتي براي اسراييل هم نفعي نخواهد داشت، چراكه اسراييل ظرفيتهاي محدودي از منظر اقتصادي، ديپلماتيك، فرهنگي و استراتژيك دارد. نبايد فراموش كرد مردم ايران و كشور ايران در منطقه از محبوبيتهاي بسياري برخوردارند، اما اسراييل هرگز داراي محبوبيت قابل توجه در منطقه و حتي جهان نيست. در بسياري از كشورهايي اروپايي و حتي امريكا عليه اين رژيم شعارهاي اعتراضي سر داده ميشود. اما در مورد ايران با همه تلاشها و سرمايهگذاريهايي كه در راستاي ايرانهراسي صورت گرفته، هنوز هم فرهنگ ايراني و مردم ايران در نگاه شهروندان جهاني، مردمي مترقي به شمار ميروند. هر تلاشي براي ازبين بردن يا تضعيف ايران و فشار آوردن به مردم ايران به جز اينكه ضربات حيثيتي قابل توجهي به امريكا وارد ميسازد، فايدهاي نخواهد داشت. هيچ هدفي را نيز محقق نميكند.»
مهاجري در پايان يادآور ميشود: «اگر به جاي ترامپ و ساير مقامات ارشد امريكا بودم به جاي اينكه ترفند لابيهاي صهيونيستي مرا اغوا كند، حتما براي سرمايهگذاريهاي اقتصادي و اجتماعي بيشتر در كشور بزرگي مانند ايران دورخيز ميكردم. امريكاييها فرصت خوبي به دست آوردهاند كه مشكلات خود را با مردم منطقه و مردم ايران حل كنند و نفرتي كه به دليل سالها سياستهاي اشتباه تجميع شده را كاهش بدهند.»
حشمت فلاحتپيشه
هر زمان ايران به ديپلماسي نه گفت و از آن فاصله گرفت، شكافي ايجاد شد كه آشوبگراني مانند نتانياهو آن را پر كردند. امروز هم درست در زماني كه نتانياهو عازم واشنگتن شده در داخل كشور اين خبر منتشر شد كه ايران پاسخ نامه ترامپ را با ديد مثبت و با پذيرش امكان مذاكره داده است.
در نامه دوم، ترامپ احتمالا زمينههاي اين اعتمادسازي را فراهم ميكند. اينكه چگونه اين زمينهها را فراهم ميكند مشخص نيست اما اگر قرار باشد مذاكرهاي صورت بگيرد، زمينههاي آن بايد در نامه دوم ترامپ گنجانده شود.
سفر نتانياهو به واشنگتن هرچند به اسم مذاكرات تعرفهاي انجام شده اما در واقع در راستاي تقويت جريان جنگطلب در امريكا صورت گرفته است.
محمد مهاجري
تضعيف ايران هيچ سودي را متوجه امريكاييها و منطقه نميكند، چرا كه ايران يك ظرفيت بالقوه و بالفعل بزرگ هم از نظر نيروي انساني، دانش، فرهنگ، تمدن، ظرفيتهاي سرمايهگذاري و...است.
نبايد فراموش كرد، مردم ايران و كشور ايران در منطقه از محبوبيتهاي بسياري برخوردارند. اما اسراييل هرگز داراي محبوبيت قابل توجه در منطقه و حتي جهان نيست. در بسياري از كشورهاي اروپايي عليه اين رژيم شعارهاي اعتراضي سر داده ميشود.
اگر به جاي ترامپ و ساير مقامات ارشد امريكا بودم به جاي اينكه ترفند لابيهاي صهيونيستي مرا اغوا كند، حتما براي سرمايهگذاريهاي اقتصادي و اجتماعي بيشتر در كشور بزرگي مانند ايران دورخيز ميكردم.