مريم آموسا
نمايشگاه «پيكاسو در تهران» يكي از مهمترين نمايشگاههايي است كه به اعتبار پيكاسو در ايران برپا شده است. به ميانجي برگزاري اين نمايشگاه نگاه علاقهمندان به هنرهاي تجسمي، بار ديگر متوجه موزه هنرهاي معاصر تهران شده است. با اينكه اين مجموعه بيش از ۴۵ سال پيش براي گنجينه موزه هنرهاي معاصر تهران خريداري شده، اما همه آثار اين مجموعه تا به امروز فرصت نمايش در كنار يكديگر پيدا نكردهاند. از اين رو با توجه به اهميت پيكاسو در تاريخ هنر و عرصه وسيع تاثيرگذاري او از جنبههاي مختلف بر هنرمندان سرزمين مختلف برپايي اين نمايشگاه فرصت مغتنمي است تا هنرمندان و علاقهمندان به آثار تجسمي به تماشاي آثار اين نمايشگاه بروند. در اين نمايشگاه ۶۶ اثر از پابلو پيكاسو، از دورههاي مختلف كاري اين هنرمند اسپانيايي به نمايش گذاشته شده است. اين مجموعه شامل ۱۲ اثر آكواتينت از سري «تروماكيا» يا «هنر گاوبازي» است كه در كنار تعدادي ديگر از آثار اين هنرمند برجسته و برخي از مهمترين آثار او ارايه شده است. از نكات قابل تامل اين نمايشگاه عناوين آثار است كه گاه به شعر پهلو ميزند.
در اين نمايشگاه منتخب آثاري از هنرمندان ايراني همچون بهرام دبيري، بهمن محصص، جليل ضياپور، محسن وزيريمقدم، محمدعلي شيوا (كاكو)، گارنيك درهاكوپيان، هانيبال الخاص، پروانه اعتمادي و همچنين آثار هنرمندان خارجي مانند ژرژ براك، رابرت دلونه، فرنان لژه، فرانتيشك كوپكا و خوان ميرو به نمايش گذاشته شده است كه با پيكاسو در سبكها و نگرشها همراه بودهاند.
نمايشگاه «پيكاسو در تهران» ۲۲ اسفند 1404-1403 در موزه هنرهاي معاصر تهران آغاز شده و تا ۳۱ ارديبهشت برقرار است.
برگزاركنندگان نمايشگاه تنها به نمايش آثار پيكاسو روي ديوار بسنده نكردهاند و قرار است با برپايي سه نشست تخصصي و هفته فيلم پيكاسو فرصت جديدي را براي پرداختن به يك هنرمند مطرح تاريخ هنر در تهران فراهم كنند. با توجه به اينكه اين نمايشگاه با يك وقفه قريب به سه ماهه پس از آخرين نمايشگاه موزه هنرهاي معاصر تهران برگزار شد و درهاي موزه هنرهاي معاصر تهران در روزهاي عيد نوروز هم به روي علاقهمندان گشوده بود و همزماني اين نمايشگاه با روز موزه موجب شد تا رويداد شب در موزه نيز در موزه هنرهاي معاصر تهران رقم بخورد و علاقهمندان بيشماري را براي بازديد از اين نمايشگاه به موزه هنرهاي معاصر تهران فرا خواند. با توجه به اينكه پس از ماهها، بلاتكليفي موزه هنرهاي معاصر تهران در ايام برگزاري اين نمايشگاه رضا دبيرينژاد كه پيشتر به عنوان مشاور موزههاي معاونت هنري انتخاب شده بود به عنوان سرپرست موزه هنرهاي معاصر تهران انتخاب شد بايد اميدوار بود كه پس از اتمام نمايشگاه پيكاسو در تهران با يك وقفه معمول دو هفتهاي موزه هنرهاي معاصر تهران ميزبان يك رويداد نمايشگاهي مهم باشد. به بهانه برپايي اين نمايشگاه با سرپرست موزه هنرهاي معاصر تهران گفتوگو كردهايم.
در ابتدا بهتر است به اين موضوع بپردازيم كه از ميان گزينههايي كه براي برپايي نمايشگاه در موزه هنرهاي معاصر وجود داشت، چه ضرورتي داشت كه تصميم گرفتيد نمايشگاه «پيكاسو در تهران» را برگزار كنيد؟
ما در دوره اخير به دنبال سوژهاي بوديم كه هم بتوانيم آغازگر فصل جديدي در موزه هنرهاي معاصر تهران باشيم و هم كانسپت جديدي در موزه هنرهاي معاصر تهران اجرا كنيم. بر همين اساس به گنجينه موزه هنرهاي معاصر تهران رجوع كرديم. معمولا موزهها براي برپايي نمايشگاه دو موضوع را مدنظر دارند؛ يكي داشتههايشان، يكي هم شرايط اجتماعي. در وهله اول پس از بررسي گنجينه موزه هنرهاي معاصر تهران به اين نتيجه رسيديم كه مجموعه خوبي از آثار پيكاسو را در اختيار داريم و متوجه شديم كه هيچ وقت آثار پيكاسو، كنار هم به نمايش گذاشته نشدهاند. در تمام اين سالها، تعدادي از آثار پيكاسو به صورت پراكنده به نمايش گذاشته شدهاند. يعني شما هيچ وقت مجموع پيكاسو را با هم نديدهايد و برخي از آثار را نيز هرگز.
روي اين حساب بود كه با همفكري دوستان و مشاورانمان به نتيجه رسيديم كه نمايشگاه پيكاسو را در موزه برگزار كنيم. يك دليل محتوايي هم وجود داشت،يك نكته مهمش اين بود كه پيكاسو در زماني كه تحولات اجتماعي مختلفي در كشورش و جهان در حال شكلگيري و در جريان بوده، زندگي كرده؛ بنابراين بازتاب مسائل اجتماعي و سياسي در آثارش نمود پيدا كرده و مشهود است. گاهي اوقات وقتي آثار پيكاسو را مرور ميكنيم؛ گويي آثارش از جنبههاي مختلف با زمانه ما هم شباهت دارد و موضوعات پيكاسو، موضوعات انساني هستند كه ضرورت پرداختن دوباره به اين موضوعات وجود دارد. به عنوان مثال موضوع نقاشي گرانيكا و موضوعاتي مثل (درگير شدن نظامهاي جهاني با هم) گويي هيچ وقت كهنه نميشود؛ پيكاسو نگاه تيزبيني داشته همواره انگار با آثارش به ما تذكر ميدهد اين موضوع بسيار قابل تامل است كه چگونه از نگاه پيكاسو به عنوان يك هنرمند اين مسائل دور نماندهاند. نمايش اين آثار فرصت مغتنمي است كه چگونه يك هنرمند نسبت به مسائل جهان پيرامونش بياعتنا نبود و چگونه هنر ميتواند براي بهتر شدن و تسهيل زندگي فردي و جمعي به ما كمك كند.
نكته سوم هم اين بود كه چگونه با هنر ميتوانيم ديپلماسي موزهاي و ديپلماسي فرهنگي را شكل بدهيم و جايگاه جهاني موزه هنرهاي معاصر تهران را نه صرفا به اعتبار گنجينهاش، بلكه به اعتبار اينكه بتواند گفتوگوي بين موزهاي، بين فرهنگها و بين هنرها را شكل بدهد، بهبود ببخشيم. ببينيد آثار پيكاسو قابليت اين را دارند كه براي دستيابي به اين موضوعات از آنها بهرهبرداري كنيم و فرصت مغتنمي براي تعامل ميان ملتها و فرهنگها را به وجود بياوريم. همانطور كه در روز افتتاحيه شاهد اين موضوع بوديد و نمايشگاه در شب افتتاحيه با اقبال بسيار خوبي از سوي هنردوستان چه ايراني و خارجي روبهرو شد و رايزنهاي فرهنگي چندين كشور در اين شب حضور داشتند.
با توجه به اينكه پيش از افتتاحيه نمايشگاه پيكاسو ديداري به همراه معاون هنري وزير ارشاد با سفير اسپانيا داشتيد؛ اين ديدار براي برپايي اين نمايشگاه چه دستاوردي به همراه داشت؟
زماني كه خبر برپايي نمايشگاه پيكاسو در رسانهها منتشر شد، از دفتر سفارت اسپانيا با ما تماس كردند و درخواست ديداري دوستانهاي را مطرح كردند و در فرصت ديداري كه فراهم شد؛ سفير اسپانيا عنوان كرد كه كشور اسپانيا حاضر به حمايت ويژه از اين نمايشگاه است و پيكاسو را يكي از بزرگترين نوابغ هنر در قرن بيستم معرفي كرد كه آثار او همواره نوآورانه بوده. به گفته سفير اسپانيا پيكاسو در طول هفت دهه فعاليت هنري در مكاتب هنري چون كوبيسم، كلاژ و هنرهاي دكوراتيو پيشگام بوده و مجسمههاي منحصربهفردي با الهام از هنر آفريقايي خلق كرده و همواره از زمان خود جلوتر بوده، او پيكاسو را هنرمندي دغدغهمند، خستگيناپذير و در جستوجوي شيوههاي نوين بيان بود و از «گرنيكا» به عنوان يكي از شاخصترين آثار او ياد كرد كه به شكلي دراماتيك وحشتهاي جنگ را به نمايش ميگذارد. به گفته سفير اسپانيا، پيكاسو با آثارش به ما پيام جهانشمولِ صلح، احترام و همزيستي را ميرساند و ابراز خرسندي كرد كه در ايران نمايشگاهي متشكل از آثار پابلو به نمايش گذاشته ميشود و فرصت مغتنمي را براي تحكيم پيوندهاي فرهنگي و دوستي ميان ما دو كشور ايجاد ميكند. او همچنين در خلال صحبتهايش قول مساعدت و همكاري براي انتشار كتاب آثار پيكاسو را داد كه اين موضوع بسيار قابل تامل است.
آيا آنگونه كه شما مدنظر داشتيد با برپايي اين نمايشگاه موزه هنرهاي معاصر تهران توانست محلي براي گفتوگوي فرهنگها شود؟
بله، شما نگاه كنيد نمايشگاه مهمي در كشور ما برپا ميشود و گويي موزه هنرهاي معاصر مكاني براي تعامل ميان كشورها و ملتها ميشود و همين موضوع خود بيانگر اين مهم است كه پيكاسو نقطه عطفي در هنر معاصر و مدرن دنياست و بر آثار هنري هنرمندان ملتهاي مختلف تاثير گذاشته و اتفاقا بر آثار هنرمندان سرزمين ما هم تاثير گذاشته است. با اين پيش فرض كه اتفاقا در روز افتتاحيه شاهد اين بوديم كه به آن چيزي كه مدنظر داشتيم، رسيديم اين نمايشگاه را برپا كرديم. بايد در نظر داشته باشيم كه نسل جديد موزهها، موزههاي روايتمحور هستند و صرفا اعتبارشان بسنده به شيءمحوري نيستند، بلكه ميتوانند مفاهيم فرهنگي و اجتماعي را روايت كنند. ما در نمايشگاه پيكاسو در تهران سعي كرديم كه يك روايت اجتماعي و فرهنگي داشته داشتيم، يعني شما در اين نمايشگاه يك فضاي بيناروايي ميبينيد كه روايت هنرمند و روايت آثار و روايت اجتماعي و تاثيراتي كه پيكاسو بر هنرمندان همدوره و حتي هنرمندان ايراني را به نمايش ميگذارد. شما اگر به آثار هنرمندان همدوره پيكاسو نگاه كنيد؛ شاهد تاثير پيكاسو بر آثار آنها خواهيد بود. يعني يك فضايي بين پيكاسو و هنرمندهاي زمانه خودش و مثلا موضوعي مثل گرنيكا و زنان گريان از سوي ديگر شاهد تاثير پيكاسو و هنرمندان ايراني هستيم. بايد پذيرفت كه پيكاسو هنرمند تجربهگرايي بوده و در اين نمايشگاه ما بخشي از تجربيات پيكاسو را براي استفاده از تكنيكهاي مختلف به نمايش گذاشتهايم. در اين نمايشگاه تاكيد ويژهاي روي كارهاي چاپي پيكاسو شاهد هستيم؛ آثار چاپي پيكاسو بسيار متنوع هستند و تاكنون در نمايشگاههايي كه در موزه هنرهاي معاصر تهران برگزار شده كمتر به آثار چاپي پيكاسو توجه و تاكيد شده است. بايد به اين نكته هم توجه كنيم؛ درست است كه گنجينه موزه هنرهاي معاصر تهران گنجينه مهمي است، اما پيوسته با تغيير نسلها روبهرو هستيم. خيلي از افراد در يكي، دو دهه اخير كه شاهد تغيير نسلها بوديم و رشد بيسابقه هنرجويان و دانشجويان رشتههاي هنرهاي تجسمي، فرصت ديدار و گفتوگو درباره آثار گنجينه موزه هنرهاي معاصر تهران را پيدا نكردهاند و بايد فرصت ديدار و خوانش جديد آثار گنجينه را توسط نسلهاي جديد فراهم كنيم.
بله، حرف شما كاملا درست است. در چند دهه اخير متاسفانه در بيشتر موارد به جايگاه و اهميت موزه هنرهاي معاصر تهران بيتوجهي شده است و اتفاقا موزه به جاي اينكه كاركرد موزهاي خود را حفظ كند، كاركردي چون گالري پيدا كرده و محلي براي نمايش آثاري شده كه بايد در يك گالري نمايش داده شوند. به محل برگزاري رويدادهايي مثل جشنواره تجسمي فجر تبديل شده يا نمايشگاه آثار هنرمنداني كه آثارشان از وجوه مختلف هنري، اعتباري متناسب با حد و اندازه نمايش در موزه ندارد. در اين ميان تعداد نمايشگاههاي مهمي كه در اين سالها در موزه برپا شده، انگشتشمار است.
بله، موزه نبايد كاركردي مثل گالري پيدا كند. من به عنوان يك موزهدار، تاكيدم اين است كه تفاوت فاحشي ميان دنياي موزهها و گالريها وجود دارد و در وهله نخست فرق آن به اعتبار مجموعهاي كه دارد و نكته دوم در شكل ارايه آثار، است. موزهها وظيفه علمي، هنري و اجتماعيتري به نسبت گالريها دارند و اگر نگاه كنيد به همين نمايشگاه پيكاسو در تهران به خوبي در مييابيد كه حجم كارهاي پژوهشي و آموزشي اين نمايشگاه بالاست و در دهههاي اخير خيلي كم به اين وجه از اهميت موزه هنرهاي معاصر تهران توجه شده است. بيشتر در گالريها شاهد نمايش آثار روي ديوار هستيم و تنها كنار آثار به نام اثر و هنرمند اكتفا ميشود. در موزه چنين اتفاقي نبايد بيفتد بايد در موزه اتفاق هنري را رقم بزنيم كه به ارزشهاي درون متني و پيرامتني يك اثر توجه ويژهاي بشود.
در گنجينه موزه هنرهاي معاصر تهران چند اثر از پيكاسو داريم؟
ما در موزه ۶۹ اثر از پيكاسو داريم و در اين نمايشگاه ۶۶ اثر از پيكاسو را به نمايش گذاشتيم و سه اثر را به دليل شرايط اجتماعي نتوانستيم به نمايش بگذاريم.
آثاري كه از پيكاسو در اختيار داريد در چه دستههايي جاي ميگيرند؟
در موزه كلا يك مجسمه از پيكاسو داريم. فكر كنم دو نقاشي روي بوم پيكاسو داريم، چندين اثر چاپ ليتو داريم و تعدادي هم آرتيست بوك از پيكاسو در اختيار داريم كه شامل كتاب آفت و مجموعه آرتيست بوكهايي ميشوند كه در اين نمايشگاه به نمايش گذاشتهايم.
اين آرتيست بوكهايي كه به صورت برگ برگ روي ديوار به نمايش گذاشتيد را مدنظرتان است؟
بله، كلا پيكاسو اين آرتيست بوكها را به صورت برگ برگ ارايه كرده و ما اين برگهها را از آرتيست بوكهاي او جدا نكردهايم. سه آرتيست بوك پيكاسو براي نخستينبار است كه به نمايش گذاشته ميشود. آرتيست بوك «گاوبازها»، آرتيست بوك «بالزاك» و آرتيست بوك «آفت». اين آرتيست بوكها تا به حال به نمايش در نيامدهاند.
در موزههاي خارج از كشور چطور؟
موزه هنرهاي معاصر اين آرتيست بوكها را تاكنون براي برپايي نمايشگاه به موزهاي امانت نداده، اما چون اين آرتيست بوكها چند نسخه هستند برخي مجموعهها ديگر نيز نسخه ديگري از اين آرتيست بوكها را در اختيار دارند مثلا آرتيست بوك گاوبازها ۱۰ نسخه بيشتر ندارد و يكي از نسخههاي آن در موزه موما در نيويورك موجود است و احتمال نمايش نسخه موجود در گنجينه موزه ساير كشورها وجود دارد كه من اطلاعات دقيقي در اين خصوص ندارم.
در اين نمايشگاه چند ويديو به نمايش درآمده؟
در اين نمايشگاه ما چهار ويديو توسط گروه پژوهشي توليد و دو فيلم خارجي را نيز دوبله كرديم و زيرنويس فارسي برايش گذاشتيم كه البته قرار است به زودي سه نشست علمي و يك هفته فيلم پيكاسو در موزه هنرهاي معاصر برگزار كنيم.
چند فيلم و چه فيلمهايي قرار است در هفته فيلم پيكاسو در موزه هنرهاي معاصر تهران اكران شود؟
در اين هفته فيلم قرار است مجموعه فيلمهايي كه درباره پيكاسو ساخته شده، اكران شود و من هنوز آمار دقيق آن را ندارم، چون در حال گردآوري و بررسي اين فيلمها هستيم. نشستهاي تخصصي نيز در جريان برگزاري هفته فيلم در موزه برگزار خواهد شد.
كتابي كه قرار است براي اين نمايشگاه منتشر شود دربرگيرنده چه موارد و مطالبي است؟
در حال حاضر در تدارك توليد اين كتاب هستيم و اين كتاب قرار است دوزبانه باشد و سفير اسپانيا نيز از انتشار دوزبانه اين كتاب به شدت استقبال كرده است و در اين كتاب قصد داريم در كنار تمام مطالبي كه منتشر ميشود، تصوير آثار پيكاسو را نيز منتشر كنيم و سفارت اسپانيا نيز براي برگزاري نشستها و انتشار سه زبانه كتاب اعلام همكاري كرده است. البته صحبتهايمان با سفير اسپانيا در حد گفتوگو بوده و هنوز بهطور قطعي نميتوانيم درباره جزييات آن و عملي شدنش صحبت كنيم، اما انتشار كتاب نمايشگاه پيكاسو در تهران به دو زبان فارسي و انگليسي قطعي است كه در صورت همكاري سفارت اسپانيا سه زبانه منتشر خواهد شد.
با توجه به اينكه در برخي كاخها و موزههاي ايران، آثار ديگري از پيكاسو موجود است، چرا براي نمايش اين آثار در نمايشگاه پيكاسو در تهران اقدامي صورت نگرفته است؟
چرا ما همه تلاشمان را كرديم و حتي قول همكاري به ما دادند، اما در آخرين لحظه بهتراست بگويم به خاطر كاغذبازيهاي اداري اين كار ميسر نشد. از پيكاسو ۱۰ اثر ديگر در ايران موجود است كه اين آثار در اختيار كاخ نياوران و موزه دفينه هستند كه اين آثار هم از مجموعه چاپهاي ليتو پيكاسو هستند، اما متاسفم كه اين همكاري شكل نگرفت و فرصت نمايش اين آثار در موزه هنرهاي معاصر تهران فراهم نشد.
با توجه به اينكه هنرمندان متعدد ايراني هستند كه از پيكاسو تاثير پذيرفتهاند چرا بخش نمايشگاهي ايران با اين تعداد كم آثار برگزار شده است؟
اين موضوع دو نكته داشت و اگر بخواهم خيلي شفاف بگويم در تاثيرپذيري اختلافنظرهايي وجود داشت و روايتهاي متعددي وجود دارد، برخي هنرمندان اصلا خودشان اين تاثيرپذيري را قبول ندارند، برخي هم كه قبول دارند به صورت قطعي نميتوان به آن پرداخت براي همين از دو تن از مشاوران نمايشگاه مهدي حسيني و فوأد نجمالدين خواستيم كه اين مشاوره را به ما بدهند و متني هم براي چرايي اين آثار در اختيار ما بگذارند.
يعني ما سليقهاي اين تعداد اثر را انتخاب نكرديم و اين بخش كار را به مشاوران علمي نمايشگاه سپرديم. همچنين در بخش كوبيسم هم از شراره صالحي خواستيم كه انتخاب آثار هنرمندان خارجي هم دوره پيكاسو را بر عهده بگيرند. همچنين از ساير مشاوران علمي نمايشگاه نيز متوني گرفتيم و در نهايت اينگونه آثار دو بخش جانبي نمايشگاه انتخاب شدند، چون در نهايت در برگزاري نمايشگاه بايد به نظرات مراجع بسنده كنيم. بيشك موضوع هنرمندان ايراني كه از پيكاسو تاثير پذيرفتهاند، ميتواند موضوع يك نمايشگاه پژوهشي مستقلي باشد. مثلا از بهرام دبيري كه تنها يك اثر در اين نمايشگاه به نمايش درآمده آثار ديگري هم در اختيار داشتيم، اما چون مبناي كارمان يك اثر بود تنها به نمايش يك اثر بسنده كرديم.
چرا عنوان نمايشگاه را «پيكاسو در تهران» انتخاب كرديد؟
ما براي اين نمايشگاه ميتوانستيم نامهاي ديگري هم انتخاب كنيم، اما هدف ما اين بود كه با انتخاب اين عنوان، فرصتي براي گفتوگو ميان دو فرهنگ ايجاد كنيم. نميخواستيم عنوان ديگري بر موضوع نمايشگاه غلبه كند. اگر هر جوري به اين نمايشگاه نگاه كنيد، برپايي آن يك اتفاق فرهنگي مهم است و قطعا اگر قرار بود موزه ديگري چون موما همين مجموعه را به نمايش بگذارد، روايتهاي ديگري از آن ارايه ميكرد.