«اراده» جايگزينناپذير مردم
محمدجواد حقشناس
عضو شوراي شهر تهران
اصولا ساختار دموكراسي نوين در شكلبندي حاكميت سياسي، براساس چرخش قدرت و راي مردم بنا شده است. تجربه بشري در خلال 7 قرن گذشته، يعني از همان زماني كه ما شاهد شكل گرفتن نهادهاي دموكراسي مثل پارلمان بودهايم، رفتهرفته منجر به تحولات اساسي شده كه اين تحولات تا به امروز نيز ادامه دارد. ما در اين 7 قرن، شاهد شكل گرفتن نهاد احزاب، بحث تفكيك قوا و مهمتر از آن دخالت و مشاركت آحاد جامعه در تعيين سرنوشت سياسي خود بودهايم و امروزه به خوبي ميبينيم كه انتخابات به عنوان يك عنصر و شاخص هويت بخش و مسيرساز است كه طي اين فرآيند احزاب و شخصيتهاي سياسي، در رقابتهاي انتخاباتي شركت ميكنند و براي يك دوره معين و مشخصي كه معمولا 4 ساله است و در برخي كشورها و سازمانها اين زمان بين 5 سال تا 7 يا 8 سال هم در گردش است، روي كار ميآيند و قدرت را در اختيار ميگيرند. اما نبايد اين را فراموش كرد كه يكي از عوامل جدي حضور مردم در انتخابات و رايي كه به صندوق ميريزند براساس قول و وعدههايي است كه نامزدهاي انتخاباتي يا احزاب به مردم ميدهند. وعدههايي كه آنها عنوان ميكنند در طول دورهاي كه در قدرت قرار دارند تلاش خواهند كرد تا آنها را محقق كرده و برنامههايي را كه مورد توجه و اقبال مردم قرار گرفته را به پيش ببرند.
اين موضوع كه امروزه به عنوان يك شاخص مورد توجه سياستمداران بوده و از سوي آنان مورد شناسايي قرار ميگيرد، در جمهوري اسلامي ايران نيز كاربرد ويژهاي دارد، به گونهاي كه ما شاهد بهكارگيري اين روند از ابتداي پيروزي انقلاب تاكنون بودهايم. رقابتهاي انتخاباتي در ايران همواره با تبليغات و با ارايه برنامهها از سوي كانديداها همراه است و حتي در دورههاي اخير با شكلگيري مناظرههاي تلويزيوني و گفتوگوهايي كه از خلال اين برنامهها پيرامون قولها و وعدههاي آنان صورت ميگيرد، اين مسائل بيشتر از گذشته مورد توجه قرار ميگيرد. به خصوص برگزاري اينگونه برنامهها كه اكثرا با ارايه وعدههاي كانديداها روبهرو است، انتظارات بيشتري را در بين مردم به وجود آورده و حس مطالبهگري را در آنان ميپروراند.
در اين چارچوب و در دوران برگزاري دوازدهمين دوره انتخابات رياستجمهوري ايران، شاهد بوديم كه حسن روحاني و اسحاق جهانگيري در فضاي انتخاباتي حضور يافتند و با رقباي خود، آقايان رييسي و قاليباف و سايرين، به تقابل و گفتوگو پرداختند. حتي در بعضي مواقع در اين فضاي رقابتي ما شاهد طرح مباحثي توسط نامزدهاي انتخاباتي بوديم كه با بيان ديدگاههاي خود، بعضا به چالشهاي قابل توجهي در فضاي تبليغات رسيدند و توجه افكار عمومي را هم به خود معطوف كردند.
آنچه اسحاق جهانگيري از آن ياد ميكند و بر عدم سركوب مطالبات مردم از سوي دولت دوازدهم تاكيد دارد و از ادامه مسير تا تحقق آنها ميگويد، نشاندهنده عزم ايشان و شخص حسن روحاني به عنوان رييسجمهوري ايران براي برآورده كردن خواستههاي مردم است. همان مردمي كه به پاي صندوقها آمدند و با 24 ميليون راي خود، حسن روحاني را به رياستجمهوري ايران برگزيدند. بخش اعظم پيام راي مردم كه اتفاقا به ساير نامزدهاي انتخاباتي نيز منتقل شد، اين بود كه آنها برنامههايي را كه از جانب حسن روحاني ارايه شده پسنديدند و مطمئن هستند كه او متعهد شده كه بتواند در چهار سال آينده آنها را محقق كرده و زمينهسازي براي اجراي آنها را در دستور كار خود قرار دهد.
به اين ترتيب انتظاري كه جامعه از رييسجمهوري و همكاران او در كابينه دارد، اين است كه منتخبان ملت در جهت اعلام صريح و روشن موانع و مشكلات حركت كرده و در مسير تعهد به اين وعدهها و عمل به آنها گام بردارند. در اين بين اگر جايي هم با مشكل روبهرو شدند و موانعي را در پيش پاي تحقق اين مطالبات ديدند، بدانند كه جامعه انتظار دارد كه آن را از زبان منتخبان خود بشنود تا مردم بدانند كه چه مانعي وجود داشته كه رييس قوه اجرايي كشور نميتواند مطالبات آنها را محقق كند. نبايد فراموش كرد كه نظام جمهوري اسلامي مفتخر به تشكيل يك نظام مردمي است و مشروعيت خود را از مردم و انتخابات ميگيرد. با اين وجود به نظر نميرسد كه هيچ مصلحتي، هيچ رويكردي و هيچ نگاه و سليقهاي بتواند جايگزين خواست و اراده مردم شود.