شفافيت، راه علاج
حميده زرآبادي
در حالي كه بحث از نحوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس يازدهم، به يكي از موضوعات موردبحث رسانهها و فضاي سياسي كشور تبديل شده است، به نظر ميرسد عدمحضور شهروندان در انتخابات گزينه مناسبي نيست چراكه به هر حال تنها راه طرح مطالبات شهروندان، همين حضور پاي صندوقها است، در عين حال، نكته حائز اهميت ديگري كه وجود دارد اين است كه مردم نتايج انتخاباتشان را در زندگي خود ببينند. حال آنكه در حال حاضر چنين نيست. يا آنقدري كه انتظار ميرود مشهود نيست. ضمن آنكه در سالهاي اخير، اخبار و مسائل نااميدكنندهاي بهمنظور ايجاد پشيماني شهروندان از انتخاباتشان، بهنحوي هدايتشده به جامعه، خصوصا به نسل جوان پمپاژ شده و درمجموع فكر ميكنم راهحل اين باشد كه مردم در انتخابات حاضر شوند اما نه با اين توجيه يا ايده كه به «بد»ها راي بدهند تا مانع حضور «بدتر»ها شوند بلكه در انتخابات حاضر شوند و با فراغ بال بهترينها را انتخاب كنند؛ مسيري كه ميتواند ازطريق انتخاب چهرههاي متخصص و علمي محقق شود. البته در اين بين عملكرد شوراي نگهبان نيز تاثيرگذار خواهد بود و ميتواند فضايي مناسب براي انتخاب مردم فراهم كند تا شهروندان بتوانند با انتخاب گزينههاي مدنظرشان، افرادي پاسخگو و متعهد را به مجلس بفرستند. بر اين اساس لازم است كه شوراي نگهبان شفافيت عملي را در اعلامنظرات خود، مدنظر قرار دهد. به هر حال معمولا نتايج بهصورت كلي مطرح ميشود كه نه قابل بررسي است نه قابل پيگيري حقوقي. جالب است گاهي نمايندگان فعلي درحالي براي ورود به مجلس بعد، ردصلاحيت ميشوند كه همان افراد، پس از مدتي وزير يا معاون وزير ميشوند. همچنين شاهديم كه فردي در يك استان براي تصدي يك مديريتكل تاييد نميشود اما در استاني ديگر ميتواند در همان جايگاه خدمت كند.
به نظرم، اين رويكردها در تاييد صلاحيت افراد چه در شوراي نگهبان چه ازجانب ديگر نهادهاي نظارتي ميتواند مشكلگشا باشد. به هر حال اگر فردي مرتكب تخلف شده، جابهجايي از استاني به استاني ديگر نميتواند راهگشا باشد و اگر هم كه تخلفي نكرده، نبايد از حضور او در انتخابات يا حضور در يك پست دولتي جلوگيري كرد. بنابراين به نظر من شفافيت راه علاج مشكل انتخابات خواهد بود. به هر تفسير امروز چنان كه شاهديم، بسياري از فعالان سياسي فارغ از انتقادها و گلايههايي كه به برخي مديريتها و روندها دارند، با نگاهي دلسوزانه معتقدند در شرايط خاص تحريمي امروز، حضور حداكثري در انتخابات حائز اهميت است و در اين راستا بايد توجه داشته باشيم كه براي آنكه شعار «مشاركت حداكثري» كه به هر حال، ازسوي هردوجناح موردتاكيد قرار گرفته، عملياتي شود، لازم است تا همه جوانب موردتوجه مسوولان باشد و همزمان با ترغيب مردم ازسوي جناحهاي سياسي براي حضور پاي صندوقها، لازم است كه شوراي نگهبان نيز با نگاهي مبتني بر منافع ملي و رعايت مر قانون، زمينهساز برگزاري انتخاباتي با حضور حداكثري شهروندان و فعالان سياسي شود.