الاغها و فيلها!
فياض زاهد
در حالي كه وارد ماه سپتامبر ميشويم، دورنماي روشنتري از انتخابات نوامبر به دست ميآيد. تنشها افزايش يافته و كمپينها به نقاط تعيينكننده سوق مييابند.
در اين مرحله تعداد سفرها و ميتينگها رشد چشمگيري مييابند و البته با آغاز مناظرهها به اوج خود ميرسند.
اينك ميتوان دورنماي بهتري از تحولات ارايه داد. امروزه روشن ميشود كه استراتژي دو رقيب قدرتمند دمكراتها و جمهوريخواهان حول چه استراتژيهايي متمركز شده است. تاثير اين انتخابات بر سياستهاي بينالمللي و بعضا ائتلافهاي منطقهاي چه خواهد بود. ايران در نتيجه اين انتخابات با چه وضعيتي ميتواند روبهرو شود و نگاه دولتهاي اروپايي، روسيه و چين در اين ميان چيست! اكنون روشن است كه دمكراتها استراتژي خود را بر مولفههايي مانند تعارض و شكاف نژادي، نابرابري جنسيتي، ناتواني دولت در امور بهداشتي و ناتواني در مهار كرونا و ناسازگاري منطقهاي و بينالمللي دولتهاي دوست با دولت آمريكا بنياد نهادهاند. موضوع مرگ جورج فلويد و جك بلك در كنار دهها نمونه از رفتار پليس در كنار رفتارهاي سوالبرانگيز و تفرقهافكنانه ترامپ، ماشين كمپين انتخاباتي دمكراتها را به سوي نشان دادن تعارض عميق اجتماعي و دوقطبي كردن جامعه پيش ميبرد. در اين بين نقش رنگينتبارها، مسلمانان، سياهپوستان و زنان بسيار زياد است. در مقابل جمهوريخواهان تمركز قدرت را بر دو شعار اصلي «نظم و قانون» (Law & Order) نهادهاند. آنها از ويژگيهاي ترامپ به عنوان كسي كه قدرت انجام هر كاري را دارد، بهره ميبرند. فرد قلدري كه نماد يك گاوچران بيكله است كه آمريكا را به قدرت بزرگي بدل ميكند. تعبير گاوچران در فرهنگ سنتي سفيدهاي آمريكايي تعبير بدي نيست. جمهوريخواهان قبلا اين استراتژي را در باره رونالد ريگان به كار بردهاند. ريگان شبيهترين كاراكتر به جان وين بود. بازيگر اسطورهاي سينماي آمريكا، نمادي از يك گاوچران آمريكايي كه در عين دارا بودن ذرهاي از بلاهت، بسيار مهربان، حامي و يكهبزن بود. او هنوز جزو 10 بازيگر مورد علاقه تاريخ مردم آمريكاست. يادمان باشد ريگان هم سابقه بازيگري در فيلمهاي وسترن را داشت. شعار او همين شعار ترامپ بود. «آمريكا را قدرت اول جهان ميكنيم.» در مقابل آنها تلاش كردند، چهره ضعيفي از جيمي كارتر نشان دهند. او را در حالي كه در بازي تنيس نفس نفس ميزد و شلوارك ويلسون بر تن داشت به تصوير ميكشيدند. اما در مقابل رونالد ريگان به عنوان جان وين جديد در حال قلع و قمع سرخپوستها بود. در ايران انقلاب شده بود، بيش از يك سال ديپلماتهاي آمريكايي در ايران گروگان بودند، غرور آمريكاييها شكسته شده بود. شوروي وارد افغانستان شده بود. دولت كارتر در باره شاه نظر واحدي نداشت. برژينسكي چيزي ميگفت و سايروس ونس و سوليوان چيز ديگر و ترنر در سيا نميدانست، ايران جزيره ثبات است يا منبع نور و انفجار! در داستان گروگانگيري دولتش را به بيعرضگي و ضعف اقدام متهم ميكردند. سياست خارجي او را در باره ايران و سقوط شاه غيرمنسجم، نامناسب و غيراستراتژيك ارزيابي ميكردند.- اين هم البته از طنزهاي تاريخ بود كه دولت انقلابي در ايران به جاي تفاهم با كارتري كه فضاي باز سياسي و مذاكرات گوادلوپش يكي از عوامل سقوط شاه و به قدرت رسيدن انقلابيون بود با رقيب جمهوريخواه او زدوبند كرده بود و زماني كه كارتر از كاخ سفيد ميرفت، گروگانها در راه آمريكا بودند!- شما اگر جاي آمريكاييها بوديد به چه كسي راي ميداديد؟ امروز نيز البته همان بازي در حال تكرار است. هر چند دولت مستقر در ايران علاقهمند به پيروزي بايدن است، نشانههايي در دست است كه هويدا ميكند بسياري از اصحاب قدرت در ايران از پيروزي ترامپ خرسندتر خواهند شد! بگذريم... هر چه به نوامبر نزديكتر ميشويم، اتفاقاتي رخ ميدهد كه شانس ترامپ را بالاتر نشان ميدهد. مثلا از خود ميپرسيم چرا هر روز ترامپ ميگويد از من و بايدن تست مواد مخدر بگيريد؟ آيا اين امكان وجود دارد كه بايدن معتاد به مواد باشد؟ پاسخ قطعا منفي است. اما چرا ترامپ اين كار را ميكند؟ ترامپ ميخواهد پازل آمريكاي قدرتمند را كامل كند. رييسجمهوري كه نرمهاي جامعه جهاني را قبول ندارد و يكهتاز ميدان است. رقباي بايدن فيلمي از گذشته را كه گويا در يك برنامه زنده چرت ميزده، نشان ميدهند. يا جمهوريخواهان ميگويند كه بايدن سن بالايي دارد و در طول سخنراني محورهايي را كه بايد بيان كند، فراموش ميكند. حالا با تكرار پير بودن و ضعيف بودن بايدن كه در داستان كارتر جواب داده بود.- يادتان باشد ساختار كمپين ترامپ مطابق الگوي ريگان طراحي شده است- در زمانهاي كه جمهوريخواهان بر طبل وجود ناامني و تهديد منافع طبقه متوسط در صورت پيروزي دمكراتها بنياد نهاده شده، شهروند معمولي و طبقه متوسط آمريكا كه در شرايط عادي بايد به دمكراتها راي دهد به سوي ترامپ تمايل پيدا خواهد كرد. از سوي ديگر اعلام اينكه واكسن كرونا در مرحله سوم راستيآزمايي است و تا دو ماه ديگر نتايج نهايي و مثبت آن اعلام خواهد شد، سلاح دمكراتها مبني بر خرابي كسب وكار در نتيجه كرونا را بياثر ميكند. بخش مهمي از كمپين دمكراتها بر موضوع كرونا استوار است، حال اگر اين بهانه گرفته شود يا حس اميدواري افزايش يابد، معنايش رونق كسب وكار است. اگر بازار رونق يابد كداميك از كانديداها بهترند، ترامپ يا بايدن؟ پاسخ سخت نيست. از سوي ديگر بايدن در تلاش است تا از فقدان محبوبيت ترامپ در ميان شهروندان راست و طرفدار جمهوريخواهان بهره ببرد. چراكه مواضع ترامپ براي بسياري از اليت محافظهكار چندشآور است. آنها جمهوريخواهي از جنس نيكسون يا كيسينجر را ترجيح ميدهند. اما ترامپ به الگوي پوپوليستها تعلق دارد. مانند تفاوتي كه اصولگرايان كلاسيك با شخصيتي چون احمدينژاد در ايران داشتند. تلاش بايدن براي جذب راي آنها اين خطر را دارد كه موجب رنجش طرفداران جناح چپ دمكراتها يعني هواداران برني سندرز شود. هميشه بايد در يك كمپين متوجه ميزان انحنا و كمان تمايل به اردوگاه رقيب را به درستي ارزيابي كرد چراكه ميتواند پيام نادرستي به مخاطب دهد. در يك مقياس بزرگتر اين خطر را دارد كه شما را به monkey,s game «بازي ميمون» جان ناش فرو بغلطاند. آنجا كه كانديدا تصور ميكند بايد در هر جلسهاي به رنگ جماعت درآيد. در پايان درمييابد مورد قبول هيچ گروهي قرار نگرفته است. مساله پاياني امنيت است. ترامپ خود را طرفدار امنيت و بايدن را به هرجومرجطلبي و ضعف در اداره كشور مبدل ميكند. اگر اين دوگانه جا بيفتد، مخاطب اگر احساس ناامني كرد به بايدن راي نخواهد داد. من در جلسه افطار رييسجمهور در سال گذشته پيشبيني كردم كه ترامپ مجددا به كاخ سفيد راه پيدا خواهد كرد. لذا براي برجام و توافق جديد با تكيه بر اين مولفه حركت كنيد. اينك اين توصيه را جديتر بيان ميكنم. منافع ايران چه بسا حكم كند چندان منتطر نتيجه منازعه الاغها و فيلها نمانيم. چون با شروع مناظرهها اين ترامپ فيل است كه بر بايدن با نماد الاغ دمكرات پيروز خواهد شد. من بر اين باورم كه ترامپ، بايدن را لقمه چپ خود خواهد كرد. به خصوص در زماني كه دعوا به مغازه چينيها نيز كشيده شود! در اين ميان از حمايتهاي پيدا و پنهان پوتين از ترامپ نيز نبايد غافل بود.