نگاهی به سختی های اخذ وام از بانک و گرفتار شدن
در چاه پول نزول
برمودايي
به نام نزول
زهره فراهاني
فردا در گروي رفع مشكل اقتصادي امروز، اما با اشتباه پا به مردابي گذاشته ميشود كه بيرون آمدن از آن، زندگي دوباره ميخواهد.
حتما شما هم با شنيدن «سالي كه نكوست از بهارش پيداست» ناخودآگاه به سال ۱۳۹۸ برميگرديد، بهاري را پشت سر گذاشتيم كه بسياري از هموطنانمان خانه و كاشانه خود را در سيل و ديگر بلاياي طبيعي از دست دادند، در برخي استانها دچار خسارات جاني و مالي شديدي شدند. ماهها را با وعدههاي امروز و فرداي مسوولان و كمك خيرين در رفع مشكلاتشان كوشيدند.
نيمه دوم سال را با «گراني بنزين» «حوادث تلخ آبانماه» و «كسادي چند باره بازار» يكي پس از ديگري به تلخي پشت سر گذاشتيم. سفره مردم هر روز كوچك و كوچكتر شد، نگاهها به ۱۳۹۹ دوخته شده بود، اما در كمال ناباوري آخرين ماه سال را به استقبال ويروس ناشناخته چيني رفتيم، ويروس منحوس كرونا با ورودش زندگي مردم در اقصا نقاط كشور را مختل كرد؛ از تعطيلي كسب و كار تا بلاتكليفي شديدي كه براي تكتكمان به ارمغان آورد.
برخلاف تصوري كه از اسفندماه داشتيم به قرنطينه فروردين سوق پيدا كرديم، نجات جانمان از يك سو و سوي ديگر همنشيني چون استرس كه روز و شبهايمان را با آن سپري كرديم. در اين ميان عدهاي با چكهاي برگشتي، شيريني سال نو را به تلخي سپري كردند و براي حفظ اعتبار حساب خود با كمك اطرافيان سعي در حل مساله داشتند؛ در مقابل عدهاي براي برونرفت از وضعيت فعلي اقدام به دريافت پول بهرهاي كردند، با اين اميد كه ماه ديگر بازار به حالت عادي برميگردد و ميتوانند بدهي خود را با سود مورد نظر پرداخت كنند.
و تا امروز بهار ۱۴۰۰ بيش از يكسال را با كرونا سپري كرديم، تلخيها به تندي در جريان است اما تا همين دقيقه اميد در وجودمان زنده است، اميدواريم «نوار تكرار» چند ساله معيشت بهتر از ديروز بچرخد. بازار سينوسي را سالهاست با مديريت ضعيف آقايان در پس ظاهر و ژست خاص شاهد هستيم. قبل از اينكه روي صندلي هميشگيشان تكيه بزنند، مشكلات ملت را با عناوين مختلف مطرح ميكنند، اما در روز عمل شعارها فراموش ميشود.
در باب گزارش سراغ كاسبان رفتم، عدهاي از چگونگي نجات چكهايشان با عناوين تجارت، مسكن و حتي تهيه دارو گفتند، در آن روز و ساعت حل مشكلشان نزول پول بود. از حرام، غيرقانوني و فرداي سياه آن اطلاع دارند، اما آنچه نبايد ناديده گرفت، «اجبار» است، اجبار به دريافت اصل پول با سود ماهيانه است.
مجيد ۴۰ ساله ميگويد: خانوادهام در شرايط اقتصادي مناسبي نبود. براي امرار معاش و راهاندازي كسب و كار اقدام به دريافت پول نزول كردم. شما نشنيده بگيريد اما خدا رفتگان آن فرد را بيامرزد كه توانستم چند سال از پس مخارج خانوادهام بربيايم، اما چه اسكناسهاي كاغذي تانخوردهاي را بابت سود پرداخت نكردم و خندهاي تلخ بر چهره خستهاش مينشيند.
در ادامه از شرايط حاكم بر جامعه ميگويد: عده بسياري مانند من مجبور به تهيه اين نوع پول هستند. يكي نزول ميدهد و ديگري ميگيرد، در حاليكه هر دو عمل از اساس اشتباه است. يكي از دوستانم به تازگي ازدواج كرده و به دليل تعديل نيرو بيكار است، با اندك سرمايهاش تصميم به ربا گرفت كه بتواند با دريافت حداقل سود، ماهيانه ۲ ميليون تومان اجارهبها پرداخت كند.
مردي مسن با چهرهاي شكسته و درهم آه ميكشد، ميگويد: خدا عمر زياد به من ندهد، از اشتباهي كه در ۶۰ سالگي انجام دادم، كمرم شكست، من در توليدي كفش مشغول بودم اما با شرايطي كه به وجود آوردند، ورشكست شدم. دختر جوانم تصميم به ازدواج گرفت، براي تهيه جهيزيه به بازار رفتيم با ديدن قيمتها، موجودي حسابم كفاف نداد. فرداي آن روز به بانك رفتم با شرايطي سخت و زمانبر روبهرو شدم چون بحث آبرويم بود با بسياري از آشنايان براي دريافت وام صحبت كردم. در آخر شركت خصوصي به من معرفي كردند كه بعد از دريافت سند ماشين يا مسكن با سود نامشخص و طي ثبت در دفترخانه مبلغ مورد نظر را ميدهند. اين همان نزول با شكل و شمايلي جديد است.
بلند ميشود و دستي به ريش خود ميكشد، ميگويد هر روز با ذكر العفو از خدا طلب بخشش دارم، خدا شاهد است چارهاي جز اين كار نداشتم. اين را بدانيد كسي كه نزول ميدهد، آخر و عاقبت خوشي در اين دنيا ندارد، با چشمانم ديدم آن شخص به راحتي كل پولش را از دست داده است.
پسر جوان با گوشي همراه خود سرگرم بود، سرش را بالا آورد و گفت: تا به حال شنيدهاي اميدي از بين برود؟
ماشيني را به صورت اقساط خريدم تا با آن كار كنم اما در جاده بين شهري تصادف كردم، غير از هزينه ماشين، ملزم به پرداخت جريمه نيز بودم، تنها راهي كه برايم باقي ماند، دريافت پول بهرهاي بود. براي ضمانت چك به مبلغ مورد نظر، سفته سفيد امضا و سند ماشين را در اختيار فرد گذاشتم و در آخر مبلغ مورد نظرم را با سود ۹ درصد دريافت كردم. از او در مورد ديركرد پول پرسيدم، گفت: اگر ۱۵ روز تاخير داشته باشد، نيم درصد سود را ميگيرند.
چرا براي دريافت وام به بانك مراجعه نكردي؟
بانك شرايطي سخت و بسيار زمانبر براي مردم عادي گذاشته است. متاسفانه به پول احتياج داشتم و در آن زمان بهترين راهحل بود. اما امروز بسيار پشيمانم و اميدوارم كسي در اين راه قدم نگذارد.
ديگري از برادرش گفت: ماهها در مسير دادگاه است، نه تنها او بلكه بسياري در دريايي از بدهي غرق شدند.
طبق شنيدهها، مشاوران املاك شرق تهران و نمايشگاههاي ماشين در مناطق جنوب شهر با استفاده از نابساماني اقتصادي، براي خود بانك خصوصي طبق قوانين محلي تاسيس كردهاند. جلوي مغازه ماشينهايي براي فروش گذاشته شده است. اغلب مشغول بازي تخته هستند. يك به يك تحليلگر فرداي اقتصاد، سياست كشور هستند و اينگونه در نمايشگاه به ظاهر ماشين براي خود تجارت سود به راه انداختهاند.
اين افراد قانون ثابتي ندارند، چك و سفته را به عنوان تضمين ميپذيرند. معمولا از ۳ تا ۱۰ درصد سود ميگيرند، البته همگي بستگي به مبلغ مورد نظر و شخص معرف دارد. با واريز نكردن اقساط، چك را به دست شرخر ميدهند و اين فرد ميماند و فردايي فراري كه موظف به پرداخت بدهي است.
در ادامه دوستي در اين باره گفت: در زندگي ما به دنبال چرايي دريافت و پرداخت پول بهرهاي نباش، چرا به بازار خريد اقساط گوشي سر نميزني!
در جستوجو، با سايتهاي بسياري با عنوان فروش اقساطي موبايل بدون پيشپرداخت روبهرو شدم. شرايط اينگونه است كه اولين قسط بعد از تحويل گوشي پرداخت و آخرين قسط با قيمت روز گوشي محاسبه ميشود.
سود پاياني به ظاهر معادل ۵ درصد است اگر بار ديگر حساب كنيد چندين برابر آن را پرداخت كردهايد. متاسفانه امروز اين نوع درآمد چهرهاي كاملا عادي به خود گرفته است.
وام و تسهيلات به كام ثروتمندان
مرتضي افقه، اقتصاددان در باب اقتصاد امروز اعم از نزول گفت: مردم درست ميگويند، شرايط بانكها سخت است.
نرخ سودي كه بانكها، وام و تسهيلات با توجه به نرخ تورم موجود ميدهند عملا يك رانت محسوب ميشود، چون نرخ سود بسيار پايينتر از تورم است، به همين دليل بانكها مشتري را در شرايط خاص انتخاب ميكنند. متاسفانه بناي انقلاب ما حاكميت ثروتمندان نبود، اما در حال حاضر برعكس آن را مشاهده ميكنيم. وي افزود: بانكها بهطورطبيعي بايد سپردههاي مردم را با دريافت وثيقه بدهند، اما وثيقهها در اختيار ثروتمندان و تامين اين شرايط براي شهروند عادي سخت است. مردم با توجه به فشاري كه متحمل ميشوند، مجبورند به سمت نزول بروند. افراد نزول را متناسب به نرخ سود تورمي ميدهند يعني نرخ سود بدون رانت، اين منطق صحيح نظام سرمايهداري است. گرچه وضعيت فعلي قابل پيشبيني بود و شايد نشان از شرايط عادي باشد، زيرا ما در تحريم همهجانبه هستيم و اين اوضاع را بدتر كرده است.
افقه در ادامه اشاره ميكند: سيستم سرمايهداري حاكم در كشورهاي اروپاي غربي شكافي نابرابر است. دولتهاي سوسيال دموكرات بسيار تلاش كردند فقر مطلق را از بين ببرند اما در مقابل، ما نظام سرمايهداري بسيار خشني را انتخاب كرديم كه فاصله طبقاتي را بيشتر ميكند، حال گريزي از اين نيست مگر اينكه فكر دولت نسبت به اقتصاد و مردم عوض شود.
از نقش دولت پرسيدم: وقتي دولت فكري ندارد اين مردم بيچاره هستند كه براي بقاي خودشان راه گريزي پيدا كنند، حتي باعث گرفتاري بيشتر هم شود. در كشورهاي پيشرفته مالياتها به عنوان مكانيسم كاهش نابرابري است، اما دولت به دليل سوءمديريت نميتواند با ارايه خدمات از تعداد فقرا كم كند، بنابراين اين وضعيت را مشاهده ميكنيد.
مرتضي افقه كار عوام را بسيار منطقي ميداند، زيرا گريزي از آن ندارند. در اين فضا اگر بانكها وثيقه نگيرند و حسابها برنگردد همان مشكلات چند سال قبل «موسسات بانكي» پيش ميآيد.
در كلام آخر بگويم، رانتي كه بانكها به عنوان تسهيلات ميدهند فقط به ثروتمندان ميرسد و فقرا، افراد كمدرآمد از آن محروم هستند.
بايد در كنار مردم قدم زد. در آشفته بازاري كه برايشان رقم خورد چطور به سوي پول بهرهاي براي خريد ماشين، طلا، ارز، تا ديروز خريد سهام و امروز بيتكوين ميروند. هدفشان رسيدن به سودي سرشار است كه بتوانند تصوير روياهاي خود را به واقعيت تبديل كنند اما بيشك سرابي بيش نيست.
مسوولان بايد به اين باور برسند كه حال مردم در اقصا نقاط كشور بد است. درست يا نادرست، شرعي يا غيرشرعي به آنچه اعتقاد دارند پا به آرمانهاي خود ميگذارند و روز را به شب و سپس فردا ميرسانند. در مسيري كه از سوي غرب در فشاري نابرابر هستيم اين انتظار از مسوولان ميرود، در كنار ملت با ايدهها و برنامههايي نو براي بهبود اوضاع تلاش كنند، زيرا ريشه فساد در كشور از اقتصاد مريض است.