آزادي دو محيطبان محكوم به اعدام
بهمن ايزدي
سال 86 در پارك ملي دنا به محيطباناني كه از آن منطقه حفاظت ميكردند و اسعد تقيزاده هم با آنها بود گزارش دادند يك گروه شكارچي پازن شكار كردهاند. محيطبانان به سمت منطقه رهسپار شدند. در درگيري ميان شكارچيان و محيطبانان، مجتبي رضايي كه با چند نفر از دوستانش آمده بود به واسطه شليك از سمت اسعد درگذشت. دادگاه آن زمان راي به محكوميت اين محيطبان داد و در سال 90 هم ديوان عالي قصاص را تاييد كرد. با آمدن حكم استيضان با اعتراضهاي كنشگران طبيعت در ايران مواجه شديم و همين موضوع دايره قضايي را بر آن داشت تا در اجرا
تامل كند.
من از ابتداي صدور حكم به دنبال اين بودم تا بتوانم كاري براي اسعد انجام دهم، زيرا با اجراي اين حكم علاوه بر از دست دادن او، به مجموعه محيطباني هم خدشهاي وارد ميشد. در آن دوره و قبل از اينكه حكم در ديوان عالي تاييد شود به همراه دكتر صدوق كه معاون محيط طبيعي بود به ياسوج رفتيم تا مشكل را حل كنيم. با اين حال عدم جديت كافي و برخي رفتارهاي عجولانه و ناشيانه باعث شد نمك به زخم خانواده متوفي پاشيده شده و بين سازمان محيط زيست و خانواده رضايي فاصله ايجاد شود بهطوريكه آنها با هرگونه نشستي براي مصالحه مخالفت كنند. در نهايت چند سال سماجت و همراهي معتمدان محلي و مذهبي نظير زندهياد طاهري از بزرگان و نويسندگان خوشنام منطقه باعث شد پس از كشوقوسهاي فراوان مصالحهنامهاي تنظيم شود و خانواده رضايي در ازاي برخي شروط رضايت دهند و در 16 اسفند 1394 اسعد پس از تحمل هشت سال حبس آزاد شود و به نزد خانواده برگردد تا عيد را در كنار آنها باشد. البته همزمان با پرونده اسعد، ما پرونده محيطبان غلامحسين خالدي را هم داشتيم كه در درگيري مشابهي در شمال غرب دنا دچار مشكل و برايش حكم قصاص صادر شده بود.
راي اين پرونده را هم مشابه پرونده اسعد ديوان عالي تاييد كرده و استدلالشان هم اين بود كه به آنها از پشت به آنها شليك شده يعني در حال ترك محل درگيري بودهاند. به هر حال با تلاشهاي فراوان به لطف خداوند و حمايت مردم كه تبلور سرمايه اجتماعي است درباره اين پرونده هم مصالحه صورت گرفت و در همان سال 94 در روز 28 اسفند غلامحسين آزاد شد. در حال حاضر اين دو محيطبان به شكل فعالانه در حال خدمت هستند و جزو بهترين محيطبانان ما به شمار ميآيند.