ضرورت آييننامه استخدامي خاص معلمان
علياصغر فاني
بعضا شنيده ميشود بعضي افراد و حتي مسوولان شرايط كاري معلمين را با كارمندان دولت مقايسه ميكنند و به زعم خود نتيجه ميگيرند كه معلمين با كار كمتر از كارمندان حقوق و دستمزدي بيشتر از كاري كه در مدارس انجام ميدهند، دريافت ميكنند. مثلا ميگويند معلمين هفتهاي 24 ساعت تدريس ميكنند و اين در حالي است كه كارمندان هفتهاي 44 ساعت كار ميكنند و يا معلمين 15 روز فروردين و 3 ماه تابستان تعطيلند ولي كارمندان در فروردين 5 روز و در طول سال يك ماه مرخصي دارند. در پاسخ به سوال اول بايد گفت هر يك ساعت تدريس حداقل به ازاي 2 ساعت كار اداري انرژيبر است به همين دليل ساعت موظفي تدريس معلمين 22 ساعت (نصف 44 ساعت) بود كه در دوره وزارت مرحوم آقاي پرورش ايشان از معلمين خواستند كه به دليل شرايط جنگي در هفته به جاي 22 ساعت 24 ساعت تدريس كنند كه معلمين نيز پذيرفتند. معلم از لحظهاي كه وارد كلاس ميشود كار را آغاز ميكند و بدون انقطاع تا زنگ تفريح، فعالانه مشغول به كار است. در حالي كه كارمند در فاصله زماني 8 صبح تا 16 به كارهاي زيادي خارج از وظايفش ميپردازد. در مورد روزهاي كار و مرخصي سالانه بايد گفت معلمين هم يك ماه مرخصي سالانه دارند و ادارات آموزش و پرورش ميتوانند براي بازآموزي و بهروزرساني دانش معلمان در طول تابستان براي معلمين كلاسهاي ضمن خدمت برگزار كنند و معلمين نيز موظف به شركت در كلاس هستند . از سوي ديگر معلم براي تصحيح اوراق، رسيدگي به تكاليف دانشآموزان، نوشتن طرح درس، تهيه جزوه و آمادهسازي تمرينات اضافي و... ساعتها در منزل وقت ميگذارد. در دوساله كرونا شاهد تلاشهاي مضاعف معلمين عزيز براي توليد محتوا و آموزش On line و بعضا Off line بوديم. معلمين فراواني داريم كه براي حضور در محل كار روزانه ناچارند دهها كيلومتر را طي كنند كه متاسفانه بعضا در اين جابجاييها حوادثي نيز رخ داده است. معلم در خانه و حتي به هنگام خواب به فكر دانشآموزش است. مشكلات مالي، بيماري، ناهنجاريهاي داخل خانه، روح لطيف معلم را آزار ميدهد.
به عبارت ديگر معلم در شبانهروز با دانشآموزش زندگي ميكند. كارمندان نوعا از اضافهكاري بدون كار اضافي، حق ماموريت بدون انجام آن، دريافت هزينه اياب و ذهاب، بسته هديه شب عيد، لوازمالتحرير فرزندان، بسته ويژه ماه مبارك رمضان و ساير تسهيلات نقدي و غيرنقدي برخوردار هستند كه معلمين از هيچيك از آنها بهرهمند نيستند. اصولا معلم از جنس كارمند كه كار روتين و تكراري را در طول خدمت سيساله خود انجام ميدهد نيست. معلم با روحيهاي لطيف و مهربانانه خود را موظف به مهرورزي به دانشآموزان، بهبود روحیه و روان محصلينش و در يك جمله تربيت فرزندان ايران اسلامي ميداند. معلم نه مهندس است و نه كاسب و نه پزشك و نه كارمند و... نيست، معلم، معلم است. حكمراني خوب بايد به معلم به عنوان ركن اصلي تعليم و تربيت بنگرد و براي اين قشر سرنوشتساز آييننامه استخدامي خاص تدوين و تصويب و اجرا نمايد. همانطور كه براي اعضا و هيات علمي دانشگاهها آييننامه استخدامي خاص داريم. در اين آييننامه تناسب جبران خدمات (حقوق و دستمزد) به ساير اقشار، شرايط ارتقا و رتبههاي بالاتر، ارزيابي عملكرد معلمين ديده شود. در مديريت منابع انساني نظريهاي داريم تحت عنوان نظريه برابري. به موجب اين نظريه، هر يك از كاركنان دائما خود را با سايرين در ابعاد ميزان كاري كه براي سازمان انجام ميدهد و دريافتيها مقايسه ميكند. اگر تناسب داشته باشد با انگيزه كار را دنبال ميكند در غير اين صورت يا از كار ميزند يا اعتراض و اعتصاب و يا خروج از سازمان اتفاق ميافتد. آييننامه استخدامي خاص معلمين ميتواند روح جديدي به كالبد خسته معلمين دميده و انگيزه آنها را افزايش داده و عدالت را بين كاركنان دولت تقويت كند .