• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۹ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5608 -
  • ۱۴۰۲ يکشنبه ۳۰ مهر

مظلو ميت فلسطيني ‌ها را قلب واقعيت نكنيم

محمدحسين شريف‌زادگان

در هنگامه درگيري بين فلسطيني‌ها و اسراييل در غزه، موضع‌گيري بعضي از ايرانيان به خصوص جوانان نوعي جانبداري از اسراييل و بي‌توجهي به مظلوميت فلسطيني‌ها بدون توجه به سابقه 70 ساله ستم‌پيشگي و نقش تجاوزگرانه اسراييل كه به گواه مصوبات سازمان ملل متحد، داوري قوانين بين‌المللي، مغايرت با اعلاميه حقوق بشر، ديدگاه آزادگان جهان و وجدان بشري است، مشاهده مي‌شود. اين اتفاق خاص در ايران ممكن است ما را ناخواسته و برخلاف فرهنگ حق‌طلبانه ايرانيان، در سمت تاريخي مقابل راستي و حقيقت قرار دهد. به نظر مي‌رسد بخش مهمي از اين موضع‌گيري به پديده‌اي در جامعه ايران برمي‌گردد به نام شرايط آپاراتوسي كه مفهومي يوناني است و عمدتا از رفتار حكومت‌ها ناشي و به جامعه تحميل مي‌گردد. «آپاراتوس حكومتي» سعي دارد مفاهيم را بر اساس آنچه خود مي‌پسندد دوباره‌سازي كند و آن را در جامعه چنان رواج دهد كه همگان آن را باور كنند به‌طوري كه وقايع برعكس آنچه هست جلوه كند و نهايتا آپاراتوس حكومتي به جامعه آپاراتوسي تسري مي‌يابد. قلب واقعيت مهم‌ترين دستاورد شرايط آپاراتوسي است كه بر اساس سوژه‌زدايي از واقعيت، مفهوم‌سازي جديد، روايت‌سازي و سوژه‌پردازي بر فراز جامعه فرو مي‌ريزد و جامعه نيز به نوعي از آن متاثر مي‌گردد. جامعه آپاراتوسي جامعه سالمي نيست و ناهنجارها به جاي هنجارها در آن رخنه كرده است. البته جامعه ايران آگاه و هوشمند است و به خوبي مي‌تواند اين شرايط را در كوتاه‌مدت تغيير دهد ولي به هر صورت از اين پديده بي‌تاثير نيست و بخشي از جامعه دچار اين پديده شده است. به نظر مي‌رسد بخشي از جامعه تحت‌تاثير شرايط آپاراتوسي و متاثر از شكاف بين دولت و ملت به‌طور ناخودآگاه همان كاري را مي‌كنند كه خود از حكومت انتقاد دارند. يعني موضع‌گيري عليه واقعيت غيرانساني و متجاوز اسراييل عليه فلسطينيان. 

بعد از جنگ جهاني اول و تقسيم كشورهاي دولت شكست‌خورده عثماني توسط بريتانيا و فرانسه، سوريه و لبنان و عراق در توافقنامه سايكس - پيكو بين اين دو كشور تقسيم و فلسطين تحت قيموميت بريتانيا در آمد و بلاتكليف ماند و به‌رغم مرزهاي مشخص و هويت ملي و انساني مشخص طي 70 سال به زور و تزوير سرزمين‌هاي‌شان را گرفتند و آنها را با كشتن و غارت از خانه‌هاي‌شان بيرون كردند و مهاجران يهودي در جايشان نشستند و بدون توجه به مصوبات سازمان ملل كه بعد از تاسيس فلسطين در سال ۱۹۴۶ خواهان تشكيل دولت فلسطين بود هرگز تن به آن ندادند و با سركوب و كشتار حاكميت خود را بر سرزمين فلسطين استوار نمودند. فلسطين قبل از جنگ جهاني اول ۱۹۱۴، سرزميني به نام فلسطين در دو سوي رود اردن بود و بعد از فروپاشي دولت عثماني و ظهور دولت‌هاي خاورميانه از سرزمين‌هاي عثماني، سرزمين فلسطيني‌ها در سال ۱۹۲۲ توسط جامعه ملل به دو بخش تقسيم شد؛ شرق رود اردن كه به فرااردن معروف بود به حكومت خودمختار زير نظر خاندان هاشمي حجاز درآمد كه بعدها به كشور اردن تبديل شد و غرب اردن تحت‌الحمايه انگليس قرار گرفت. از آن زمان نيز انديشه سرزمين يهود توسط يهوديان اروپا و انگلستان مطرح شد و پارلمان انگلستان بيانيه بالفور را كه وعده «خانه ملي براي مردم يهود» بود به تصويب رسانيد. اين بيانيه آغاز منازعات بين يهوديان و مسلمان در سرزمين فلسطين بود كه تاكنون حل نشده است. سرزمين فلسطين و نوار غزه با اعلام دولت اسراييل در سال ۱۹۴۶ و انجام فعاليت‌هاي تروريستي به رهبري افرادي مثل شارون و مناخيم بگين كه هر دو نيز بعدا نخست وزيران اسراييل شدند شهر به شهر و روستا به روستا و خانه به خانه با قتل عام و كشتن زن و فرزند فلسطيني‌ها از ايشان به زور و كشتار و خلاف همه قوانين بين‌المللي و مصوبات سازمان ملل و عدالت و انسانيت تصرف شد و بعد از جنگ بين اعراب و اسراييل در سال1967 و تصرف سرزمين‌هاي فلسطين و اعراب، اسراييل به‌رغم مصوبه242 سازمان ملل براي بازگشت به مرزهاي1967 و تشكيل دولت فلسطين، هيچگاه اقدامي ننمود و اين كار همواره با پشتيباني دولت‌هاي انگليس و سپس امريكا و ديگر كشورهاي قدرتمند جهان به انجام رسيد. مبارزان فلسطيني توانستند با جانفشاني و مبارزات پي در پي توسط سازمان چريكي فتح و گروه‌هاي ديگر و سپس در سازمان آزادي‌بخش فلسطين، حقوق فلسطيني‌ها در سرزمين مادري‌شان را به جهانيان گوشزد كنند و آرمان فلسطين را براي احقاق حقوقشان زنده نگه دارند. جهاد اسلامي در اوايل دهه هشتاد ميلادي و سپس حماس در ۱۹۸۲ پا به عرصه مبارزات نهادند. در سال ۱۹۹۳ بعد از صلح مصر و اسراييل بين سازمان آزادي‌بخش فلسطين و اسراييل مذاكرات طولاني در اسلو انجام شد كه هدف آن كاهش منازعات و تشكيل دولت مستقل فلسطين با پايتختي بخشي از شهر بيت‌المقدس و محدود كردن شهرك‌سازي‌هاي اجباري در سرزمين‌هاي فلسطين بود.
معاهده اسلو به‌رغم تاكيد و تاييد سازمان ملل و كشورهاي اسلامي هرگز تاكنون توسط اسراييل به انجام نرسيد. باريكه غزه با سيصد و شصت كيلومتر مربع و دوميليون وسيصد هزار نفر جمعيت با تراكم ۵۳۲۸ نفر در كيلومترمربع بعد از ماكائو و سنگاپور سومين منطقه پرتراكم جهان است (تراكم ايران چهل و پنج نفر و استان تهران ۹۶۹نفر در كيلومترمريع است.)  غزه زماني تحت حمايت مصر و حتي داراي دولت خودمختار بود ولي در جنگ ۱۹۶۷ توسط اسراييل از مصر گرفته شد و هم‌اكنون با ديوار و فشار زياد در محاصره زميني، دريايي و هوايي است. حال مي‌توانيم تصور كنيم كه اسراييل با پشتيباني قدرت‌هاي بزرگ طي تاريخي هفتاد ساله با زور و كشتار و خلاف همه موافقتنامه‌ها و قوانين بين‌المللي و مصوبات شوراي امنيت زورگويانه سرزمين فلسطيني‌ها را تصرف كرده و تنها چيزي كه فلسطيني‌ها مي‌خواهند «زندگي و حيات انساني در سرزمين مادريشان است» كه با زور و كشتار از آنها دريغ شده است. آيا اين ستمگري نبايد مورد انزجار انسانيت، وجدان و عدالت باشد. فارغ از آنچه امروز در ايران مي‌گذرد و با درك همه آنچه توسط مردم و روشنفكران و سياست‌ورزان در مورد مواجهه حكومت با فلسطين و لبنان مي‌گذرد و كه پرداختن به آن مجال ديگري مي‌طلبد، تسليم شدن بخشي از جامعه ايران به شرايط آپاراتوسي، عملا اين شرايط را به خود تحميل كرده و خود نيز با سوژه‌پردازي غيرواقعي واقعيت و مظلوميت فلسطيني‌ها و ستمگري اسراييل را ناديده مي‌گيرد و نهايتا خود را به يكي از مهم‌ترين نتايج جامعه آپاراتوسي كه قلب واقعيت است پيوند مي‌دهد و با چشم‌پوشي از هفتاد سال ستمگري اسراييل صداي مظلوميت و خورده شدن جان و استخوان مظلومان مردم فلسطين را نشنيده مي‌پندارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون