• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5609 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۱ آبان

نگاهي به سهم نمايش‌هاي موسيقايي و آييني در سياست‌هاي فرهنگي

رويدادهاي متعدد هنرمندانِ ثابت

پيمان بزرگ‌نيا

تكثر قومي و پيشينه تاريخي در سرزمين ايران باعث گستردگي فرهنگ و هنر شفاهي شده است، به گونه‌اي كه به جرات مي‌توان گفت در كمتر كشوري ما شاهد چنين تنوع و ‌رنگارنگي فرهنگي باشيم. يكي از جلوه‌هاي منحصربه‌فرد در ايران وجود خرده فرهنگ‌هاي موسيقي و آيين‌هاي نمايشي است. بر اساس پژوهش‌هاي ميداني مراحل زندگي ايرانيان با موسيقي و آيين‌هاي نمايشي-نيايشي توام بوده است. 
اگر بخواهيم به گونه‌هاي نمايش‌هاي آييني و سنتي در ايران بپردازيم، نقش موسيقي در اجراي گونه‌هاي نمايش آييني بسيار مهم است، چراكه اجراي آيين نمايشي بدون موسيقي تقريبا «غيرممكن» است.
در گذشته‌هاي نه چندان دور كه رسانه‌ها به شكل امروزه وجود نداشتند، خنياگران و آيين‌ورزان نقش رسانه را به درستي ايفا مي‌كردند. منظومه‌خوانان، داستان‌هاي موسيقايي را نقل و مردمان مشتاق ساعت‌ها و روزها اين روايت‌ها را دنبال مي‌كردند. برخي از اين روايت‌ها منظومه‌هاي ملي بودند. اين منظومه‌ها مربوط به رويداد محلي نبوده و براساس منظومه‌هاي مكتوب توسط شعرا و نويسندگان بزرگ كه اغلب بر اساس وقايع مهم تاريخي مكتوب شده بود كه اصلي‌ترين اين منظومه‌ها شاهنامه‌خواني و خمسه ‌نظامي است؛ برخي منظومه‌ها نيز درون‌ايلي يا درون‌قومي هستند كه توسط عاشيق‌ها، بخشي‌ها، شعرخوانان، بيت‌خوانان و... روايت مي‌شوند.
‌خود اجراي نقل‌هاي موسيقايي توسط خنياگر گونه‌اي نمايش آييني است؛ يعني خود راوي هم نوازنده و هم خواننده و هم بازيگر است، وقتي عاشيق (راوي منظومه‌ها را در آذربايجان عاشيق مي‌گويند) منظومه كوراغلو را روايت مي‌كند حين نقل اين داستان در نقش كوراغلو و تمام پرسوناژهاي اين داستان ظاهر مي‌شود و يك نمايش منولوگ را با كمترين امكانات اجرايي و با تنها سازش با خلاقيت تمام اجرا مي‌كند. 
همچنانكه در جامعه شهرنشيني نقال در قهوه‌خانه‌ها يا ميادين شهر نقالي يا پرده‌خواني مي‌كرد در بين اقوام و عشاير نيز شاهنامه‌خوانان و راويان منظومه‌ها در روستاها يا در سياه‌چادرها به گونه‌اي ديگر نقالي مي‌كردند. علاوه‌ بر منظومه‌خواني و نقالي نوع ديگر نمايش‌هاي آييني و سنتي در ايران نمايش‌هاي فردي و جمعي بود كه متاسفانه به دليل بي‌توجهي بخش عظيمي از اين آيين‌هاي نمايشي يا منسوخ شده‌اند يا در حال منسوخ شدن هستند و آيين‌ورزان و بازيگران بزرگ و اصيل در قيد حيات نيستند و اندك تعدادي كه هستند يا بي‌انگيزه شده‌اند يا به دليل كهولت سن قادر به اجرا نيستند و حتي رپرتوار موسيقي مربوط به آن نمايش‌ها نيز به دست فراموشي سپرده شده است. به لحاظ محتوا اين آيين‌ها شامل: حكمي و پندآميز، حماسي و پهلواني، بزمي و نشاط‌آور، سوگ‌آميز، مذهبي و نيايشي، كودكانه، زنانه و مخصوص مجالس زنان بودند كه هر كدام در مناسبت‌هاي خاصي اجرا مي‌شدند . همانند منظومه‌ها، آيين‌ها نيز اغلب يا مربوط به مناطق خاص هستند يا ملي بوده و در همه جاي ايران اجرا مي‌شوند. برجسته‌ترين نوع از نمايش‌هاي ايران كه موسيقي جايگاه خاصي در اجراي اين نمايش موسيقايي مذهبي دارد، مراسم تعزيه‌خواني يا شبيه‌خواني است كه اين آيين برگرفته از آيين‌هاي سوگواري ايران باستان (سوگ سياوش) است. اين نمايش در بين شيعيان به ويژه ايران جايگاه ويژه‌اي دارد، اما شكل بومي با تشكيلات و فرم بومي (نوعي تعزيه بومي كه نشان ارادت شيعيان ايران در مناطق ايران به خاندان عصمت و طهارت بوده به شكل گوشواره و مصرع‌خواني، زره‌پوشي، اشتلم يا بحر طويل) اجرا مي‌شد و نمونه كهن مجلس تعزيه امروزي و منسوخ شده است. نوع ديگر نمايش ايراني روحوضي و سياه‌بازي، آمو زينل و... است كه شكل اجراي اصيل اين بخش نيز امروزه در حال منسوخ شدن است.
در بخش نمايش‌هاي آييني موسيقايي مناطق ايران كه در منابع مكتوب تنها به بخشي از اين‌گونه نمايش‌ها اشاره شده بايد بگويم به دليل عدم پژوهش ميداني كمتر معرفي شدند و اغلب طي ساليان گذشته توسط گروه‌هاي نمايشي استان‌ها بخش‌هايي از اين نمايش‌ها بازسازي شده و به شكل ضعيفي اجرا شده‌اند و بخش عمده آن كاملا به دست فراموشي سپرده شده است. نمايش‌هاي موسيقايي كه روزگاري بسيار كاربردي بوده و در ايجاد صلح و آرامش در جامعه عشيره‌اي و روستايي نقش بسزايي داشتند. طبق پژوهش‌هاي ميداني، ۷۸ نمايش جمعي و ۴۵ نمايش فردي در ايران اجرا مي‌شده كه هر كدام از اين نمايش‌ها قابليت جهاني شدن دارند. در حالي كه ما برگزاري بيست و يكمين دوره برگزاري جشنواره بين‌المللي نمايش‌هاي آييني و سنتي را اخيرا در ايران داشتيم، ديديم كه متاسفانه نمايش‌هاي آييني موسيقايي كشور كه بخش اصلي ميراث ناملموس كشورمان هستند، همچنان غريب‌تر از گذشته در غبار بي‌مهري محو شدند و به جاي اين شكوه و عظمت يعني اصالت آيين گاهي توسط هنرمندان بخش‌هاي بازسازي شده در اين جشنواره به شكل بسيار ضعيفي اجرا مي‌شود يا بهتر است بگويم گونه‌هاي اصيل نمايش‌هاي موسيقايي نمايش‌هاي ايراني از اين جشنواره رخت بربسته و آيين‌ورزان بي‌ادعايي كه همچنان دلخوشان به اميد هستند، هر روز نااميدتر مي‌شوند.
اگر امروزه كشورهايي مثل هندوستان به نمايش كاتاكالي بها مي‌دهد و به نماد ملي براي‌شان تبديل مي‌شود يا كشور ژاپن نمايش موسيقايي كابوكي را چنين باشكوه در سطح بين‌المللي مطرح مي‌كند به اين دليل نيست كه مثلا نمايش‌هاي آييني همچون تعزيه، عروس گوله، تش برون، تلين جرين، حتن، رزيف يا عروسك مبارك و... قابليت جهاني شدن ندارند، بلكه به اين دليل است كه هيچ‌ وقت پرداختن و حمايت از اين‌گونه نمايش‌هاي موسيقايي و آييني براي متوليان اولويت نبوده؛ متاسفانه اين‌گونه بي‌مهري‌ها باعث شده تا طي ساليان اخير برخي فعالان و دلسوزان دلسرد شده و از فعاليت كناره‌گيري كنند.
اينجانب با مشورت دوستان و با اصرار برخي پيشكسوتان منظومه‌خوان و آيين‌ورزان كه اغلب جزو آخرين راويان هنرهاي آييني هستند، نزد دبير محترم جشنواره رفتم و طي جلساتي چنين درخواست كردم كه آخرين راويان هنرهاي آييني و منظومه‌خوانان نقل‌هاي موسيقايي جهت اجرا دعوت شوند تا علاقه‌مندان و نمايشگران به ويژه دانشجوهاي نمايش موسيقي با بخش‌هاي اصيل آيين‌ها آشنا بشوند و براي اولين‌بار اجتماع آييني از پيشكسوتان و آيين‌ورزان ديده شوند و ايشان موافقت كردند كه به دليل مشكلاتي كه هست تنها بخش‌هاي برخي از هنرمندي اين عزيزان اجرا شود و پس از آن مسافرت‌ها و هماهنگي‌ام با تعدادي از اين پيشكسوتان آغاز شد. طي يك‌ماه با اين عزيزان در ارتباط بودم و استقبال اين هنرمندان گمنام بي‌بديل كه هر كدام جداگانه لايق تجليل بودند، باعث اشتياق هر چه بيشترم شد. حتي با دبير محترم جهت بازديد از چند محل اجرا همراه شدم با اين همه متاسفانه مثل هميشه پس از يك ماه دوندگي و تلاش به ما اعلام كردند كه اين بخش را فرد ديگري انجام مي‌دهد، اينكه به چه شكل و چگونه انجام شد خود جاي بحث ديگري است و ما با اين ادبيات و رفتارها سال‌هاست آشناييم، اما آنچه مي‌گذرد عمر ماست و شايد امكان ديگري براي حضور و معرفي اين آيين‌ورزان بي‌ادعا نباشد و مثل همه آن بخش‌هاي فرهنگ شفاهي كه بر اثر بي‌توجهي بخش‌هاي متولي براي هميشه به خاك سپرده شوند، حتي پژوهشگران و محققان نيز حمايت نمي‌شوند در صورتي كه هويت ما در همين نغمه‌ها و آيين‌هاي نمايشي موسيقايي نهفته است. اغلب اين آيين‌ها و نغمه‌ها علاوه بر تقويت روحيه سلحشوري و نشاط‌آوري از درونمايه ميهن‌دوستي و گاه مذهبي برخوردارند. متاسفانه امروزه از موسيقي نواحي يا آيين‌هاي نمايشي و حركات آييني استفاده ابزاري مي‌شود و واژه جشنواره ديگر مثل سابق براي هنرمندان معنايي ندارد. روزگاري واژه جشنواره براي هنرمند تئاتر يا موسيقي بسيار مهم بود. جشنواره مفهومي فراتر از يك اجراي سفارشي و گرفتن دستمزد بود، جشنواره محلي براي ارتقاي سطح كيفي و فستيوالي از هنر هنرمندان بود. جمع مشتاقان هنر كه براي عشق ورزيدن روي صحنه مي‌رفتند. از ماه‌ها و روزها قبل پيگير بودند و مدام در حال ممارست و انديشيدن. امروز نهاد متولي برگزاري جشنواره مشخص نيست؛ در گذشته وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي جشنواره‌ها را با مديريت تيم تخصصي هدايت مي‌كرد، حتي اگر نهادي ديگر جشنواره هنري برگزار مي‌كرد از اين نهاد تخصصي مشورت مي‌گرفت. ما اهالي موسيقي نواحي و هنرهاي آييني چه بسا خوشحال مي‌شويم كه هر ماه و هر روز جشنواره‌هايي با اين موضوع (هنرهاي آييني و موسيقي نواحي ايران) برگزار شود ولي تعدد جشنواره‌هاي بدون هدف و صرفا جهت استفاده اهداف خاص نه تنها كمكي به حفظ و اشاعه اين هنر اصيل نمي‌كند، بلكه تيشه‌اي است به ريشه آن؛ برخي هنرمندان دعوت شده را به جاي تكاپو و پيشرفت، جشنواره‌زده مي‌كند و برخي ديگر كه ديده نمي‌شوند را سرخورده و بي‌انگيزه.  براي مثال در سنندج جشنواره برگزار مي‌شود با عنوان اولين جشنواره موسيقي اقوام، دوباره در شهري ديگر با همين عنوان جشنواره ديگر برگزار مي‌شود، از آن سو معاونت اجتماعي شهرداري در مترو تهران همين جشنواره را برگزار مي‌كند و ميراث همچنين، حتي سازمان آب! تا اينجا بد نيست وقتي تاسف مي‌خوريم كه به جدول گروه‌ها نگاهي مي‌اندازيم كه يكسري گروه مشخص با اندكي تغيير در هر جشنواره فقط تكرار مي‌شوند! ما در ايران بيش از ۴۰ هزار هنرمند موسيقي نواحي داريم، اگر قصدتان استفاده ابزاري از اين بخش مهم نيست چرا اين همه هنرمند اصيل موسيقي نواحي در عسرت هستند، عزيزان برگزاركننده لااقل براي برگزاري چنين برنامه‌هايي با يك تيم حرفه‌اي مشورت كنيد. پيشكسوتان موسيقي نواحي و راويان اصلي موسيقي نواحي اغلب در شرايط بد معيشتي به سر مي‌برند، چون براي برگزاركنندگان متفرقه اصالت مهم نيست و فقط كافي است گروهي لباس محلي بر تن داشته باشند و اندكي لهجه بومي؛ همين براي‌شان كفايت مي‌كند. شايد اگر موسيقي نواحي و هنرهاي آييني با اين همه وسعت و تعداد هنرمندان يك صنف مستقل داشته باشد برخي مشكلاتش حل شود. به اميد آن روز... .

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون