• 1404 شنبه 6 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5632 -
  • 1402 يکشنبه 28 آبان

فلسطين به لسان فلسطين

ابوالفضل فاتح

۴۴ روز از حادثه هفتم اكتبر مي‌گذرد و همچنان غزه و فلسطين مساله نخست جهان است. در سه يادداشت تفصيلي گذشته به اهداف و احتمالات جنگ غزه پرداخته شد. در اين يادداشت ابتدا آخرين آرايش دو سوي ميدان از نظر دستيابي به اهداف را مورد بررسي قرار مي‌دهيم و سپس نگاهي تحليلي به ماجراي غزه از دريچه نگاه فلسطينيان خواهيم داشت.

اسراييل در كلاف پيچيده اهداف خود

اسراييل كوچ مردم غزه به سينا يا نقاط ديگر كشورهاي عربي و اروپايي، نابودي حماس، پايان حاكميت حماس بر غزه، ترور رهبران حماس و آزادي اسيرانش را دليل حمله همه‌جانبه به غزه اعلام كرده بود. يورش به غزه از سهمگين‌ترين عمليات نظامي در قرن اخير است و حجم بمباران اين قطعه كوچك از جهان، با هيچ نمونه‌اي برابري نمي‌كند. سلاح‌هاي فراواني آزمايش شد و تمام قوانين جنگ در جهان زير پا گذاشته شد. تا لحظه نوشتن اين يادداشت مي‌توان گفت اسراييل به بخش اعظم اهداف اعلام شده خود جز كشتار مردم غزه و نابودي ساختمان‌ها و اماكن دست نيافته و در كلاف پيچيده آن گرفتار آمده است. يعني نه مردم غزه كوچ كرده‌اند، نه حماس نابود يا ساقط شده، نه فرماندهانش ترور شده‌اند و نه به اسراي اسراييلي دست يافته‌اند. حتي يك رزمنده فلسطيني اسير نشده يا حتي به پيكر يك شهيد فلسطيني دست نيافته‌اند و تروريستي اعلام شدن حماس نيز مورد قبول جهان واقع نشده است. اما وجهه اسراييل، در نزد افكار عمومي جهان با كشتار غيرنظاميان و حمله به مراكز غيرنظامي از جمله بيمارستان‌ها و مدارس به‌ شدت تخريب شده است تا جايي كه مكررا مسوولان سازمان ملل نسبت به نقض قوانين بين‌المللي و جنايات جنگي هشدار داده و آن را محكوم كرده‌اند و حتي برخي متحدان اروپايي اسراييل كه عمليات هفتم اكتبر را تروريستي مي‌دانند، اعلام كردند كه جنايت، جنايتي به مراتب بزرگ‌تر را توجيه نمي‌كند! و اسراييل نمي‌تواند حق نفس كشيدن را از مردم غزه سلب كند! علاوه، به‌رغم حمايت‌هاي هنگفت امريكا، بنا به گزارش فايننشال تايمز، خسارات اقتصادي ناشي از جنگ ۴۴ روزه، اسراييل را وادار ساخته تا اينجا حداقل شش ميليارد دلار استقراض كند. وضعيتي كه تحمل آن براي بلندمدت چندان آسان نيست. بسياري از حاميان اسراييل بر اين باورند كه اهداف كوچك‌تر دست يافتني، بر اهداف بزرگ پر هزينه براي طرفين، اولويت داشته است تا جايي كه حتي امريكا چندين بار حداقل به ظاهر، اشتباه بودن استراتژي‌ها و محاسبات اسراييل از جمله اشغال مجدد غزه را ابراز و تلاش كرده خود را از آن دور نشان دهد.

اهداف فلسطيني‌ها و چنبره خدمت و خيانت اعراب

به نظر مي‌رسد آوردن موضوع فلسطين در صدر مسائل جهان، پايان دادن به يورش به مسجد الاقصي و تاخير در مذاكرات سازش و صلح و آزادسازي اسراي فلسطيني در زندان‌هاي اسراييل، شكستن هيبت اسراييل و در نهايت مجبور كردن اسراييل به گفت‌وگو و توافقي بلندمدت كه ثبات و رفع محاصره غزه را نيز تامين كند از جمله اهداف اصلي فلسطيني‌ها بوده است. تا اين لحظه آنها مقاومت بسيار بزرگي از خود نشان داده‌اند. اين مقاومت با حجم حملات اسراييل و قطعه كوچك و محاصره شده غزه و نابرابري امكانات نظامي و توان اطلاعاتي و حاميان بين‌المللي سياسي و اقتصادي و رسانه‌اي مفهوم واقعي خود را پيدا مي‌كند. بر اين اساس به نظر مي‌رسد اگر اسراييل موفق به آزادي اسرايش نشود، دير يا زود مجبور خواهد شد هم مذاكره با حماس را بپذيرد و هم به توافقي بلندمدت براي ثبات غزه تن دهد و هم زندانيان فلسطيني را آزاد كند. اما اگر از طريق جنگ به اسرايش دست پيد ا كند، آنگاه معادله به كلي تغيير خواهد كرد و به همين دليل است كه به قيمت رسوايي جهاني در حال عبور از همه قوانين است. در غير اين صورت، تنها احتمال مي‌رود، بخش‌هايي از غزه را به آساني تخليه نكند و مدل جولان را اگر بتواند، دنبال كند يا به دنبال حاكميت امنيتي بر غزه به مدل كرانه باختري باشد. تاكنون اسراييل به هر سرزميني حمله كرده بخشي را غصب كرده است، اما اين بار مخالفت جهاني دشواري و موانع بيشتري براي اسراييل فراهم كرده و خواهد كرد. لذا احتمال ديگر، مستقر شدن نيروهاي بين المللي حائل بين غزه و نيروهاي اسراييلي است. تلاش‌هايي هم براي قانع كردن مصر با وعده‌هاي اقتصادي كمك ۱۰ ميليارد دلاري اتحاديه اروپا در جريان است كه درباره اهداف پيدا و پنهان آن بايد متعاقبا سخن گفت، اما يكي از اهداف اعلام شده آن جلب نظر دولت مصر براي كنترل مرزها با غزه و مهاجران احتمالي از غزه و از اهداف اعلام نشده آن احتمالا كنترل بيشتر بر تحركات حماس است. از سوي ديگر تركيه و قطر و عربستان و اردن هر كدام سوداي خود با غرب به ويژه امريكا را دارند كه بايد ديد در لحظات تعيين‌كننده به كجا مي‌انجامد. فراموش نكنيم كه بخشي از سرنوشت فلسطين همواره در چنبره خدمت و خيانت كشورهاي عربي به خود بوده است. فعلا افكار عمومي جهان عرب اجازه موضع‌گيري‌هاي مغاير را نمي‌دهد. اما در مورد ايران مي‌توان گفت، اين بار تا حدي ديپلماتيك‌تر حمايت‌هاي سنتي و نظامي خود را از طريق مقدورات «محور مقاومت» به غزه، ادامه داده و سياست حمايت كنترل شده همراه با بازدارندگي داشته است، به گونه‌اي كه مقاومت ادامه يافته، اما شعله‌هاي جنگ به ايران كشيده نشود.

فلسطين به زبان فلسطين؟

درباره غزه فراوان سخن و تحليل گفته شده است، اما كمتر به ديدگاه مردم فلسطين پرداخته شده است. حقيقت آن است كه روايت مردم فلسطين از ماجراي هفتم اكتبر متفاوت از روايتي است كه در بسياري از رسانه‌هاي جهان مي‌شنويم. مردم فلسطين قرائت تروريستي از هفتم اكتبر ندارند و ادعاي رسانه‌ها مبني بر كشتار هدفمند غيرنظاميان را نمي‌پذيرند و به روايت گروه‌هاي مقاومت باور بيشتري دارند و نگاه‌شان به آن عمليات، يك عمليات موفق است. از نظر آنها داستان فلسطين، از هفتم اكتبر شروع نشده و مقدم بر آن رخداد، فلسطيني را مي‌بينند كه طي هفتاد سال بيش از هشتاد درصد سرزمين‌هايش اشغال شده و در حقيقت آنها قربانيان سياست «محو فلسطين» بوده‌اند. آنها هزاران هزار شهيد فلسطيني و كودكان قطعه قطعه شده و جوانان در خون تپيده را از نظر مي‌گذرانند و زيست پرمشقتي را مي‌بينند كه هر روز در سيطره هجوم پي در پي اشغالگران است. آنها كرانه باختري را مي‌بينند كه پس از چندين توافق به هيچ دستاوردي نرسيده است.

اگر مي‌خواهيم بدانيم چگونه است كه پس از ۴۴ روز بمباران غزه و كشتار در كرانه باختري هنوز كمتر اعتراضي از مردم فلسطين عليه حماس حتي در كرانه باختري شنيده نمي‌شود؟ چرا كسي تسليم نمي‌شود؟ چرا مردم در كرانه باختري با دست خالي هر روز در برابر سربازان اسراييل صف مي‌كشند و شهيد مي‌دهند؟ چرا آنان مرگ را بهتر از اين زندگاني مي‌دانند؟ آيا حتي ديدگاه دو كشوري مورد قبول مردم فلسطين است؟ آيا آنان به تقسيم فلسطين راضي‌اند؟ بايد فلسطين را از ديدگاه مردم فلسطين ديد. فلسطيني كه نسل اندر نسل تحت ستم و اشغال و تحقير و بي‌فرجامي گذرانده است و مي‌خواهد به آقايي و كرامت و شرف ملت بودن و كشور بودن و آزاد زيستن نائل آيد.

گمان مي‌كنم براي درك بهتر ديدگاه مردم فلسطين، داده‌هاي آخرين نظرسنجي كه توسط موسسه توسعه و تحقيق براي جهان عرب در روز ۱۴ نوامبر (۲۳ آبان) به انجام رسيده و در شماره روز ۱۷ نوامبر روزنامه اسراييلي جروزالم پست نيز منتشر شده، تا حدي راهگشا باشد. چه بسا اين نظرسنجي شناخت بهتري از واقعيت را در اختيار بگذارد و فهم مقاومت مردم فلسطين را پس از هفتاد سال و در پي ده‌ها سال ناكامي و بي‌فرجامي وعده‌هاي بازيگران خارجي روشن‌تر سازد.

اين نظرسنجي كه تنها ۴ روز پيش به انجام رسيده و در حقيقت از تازه‌ترين نظرسنجي‌هاست، بيان مي‌دارد كه مجموعا ۷۵ درصد فلسطيني‌ها با عمليات هفتم اكتبر موافقت دارند و اين موافقت بين زنان و مردان برابري مي‌كند به گونه‌اي كه ۷۵ و دو دهم درصد مردان و ۷۴ و نه دهم درصد خانم‌ها با عمليات هفتم اكتبر موافقت داشته‌اند. تفكيك اين پرسش در كرانه باختري و غزه جالب است. ۸۳ و يك‌دهم درصد مردم كرانه باختري با عمليات هفتم اكتبر يا موافق يا بسيار موافقند. اين در حالي است كه تنها شش و نه دهم درصد از ايشان تا حدي مخالف تا بسيار مخالفند و هشت و چهار دهم درصد نظري ندارند. در غزه ۶۳ و شش دهم درصد كاملا با عمليات موافقند. ۱۴ و چهار دهم درصد نه موافق و نه مخالفند و بيست و نه دهم درصد مخالف عمليات ۷ اكتبر بوده‌اند. چنانكه مي‌بينيم حتي كرانه باختري تحت رياست محمود عباس از غزه، موضع سخت‌تري دارد.

در تبيين ارزيابي مردم فلسطين از دليل عمليات هفتم كتبر، ۳۱ و هفت دهم درصد از كرانه باختري و ۲۴ و نه دهم درصد در غزه دليل عمليات را آزادي فلسطين دانسته‌اند. ۲۳ و سه دهم درصد در كرانه و ۱۷ و هفت دهم درصد در غزه، دليل عمليات را شكستن محاصره غزه دانسته‌اند. ۳۵ درصد دليل عمليات را توقف يورش به بيت‌المقدس و مسجد الاقصي معرفي كرده و تنها ۵ و يك دهم درصد دليل عمليات را منافع ايران و كمتر از يك درصد متوقف كردن فرآيند صلح اعلام كرده‌اند.

جالب‌تر آنكه ۷۴.۷ دهم درصد باور دارند كه بايد سراسر فلسطين آزاد شود. ۷۷ و هفت دهم درصد در كرانه باختري و هفتاد و چهار دهم درصد در غزه باور دارند كه يك حاكميت يگانه فلسطيني در سراسر فلسطين بايد تشكيل شود. جالب آنكه تنها هفده و دو دهم شركت‌كنندگان در نظرسنجي به تاسيس دو كشوري باور دارند كه اين رقم براي كرانه باختري ۱۳ و سه دهم درصد و براي غزه ۲۲ و هفت دهم درصد است. تنها ۵ و چهار دهم درصد سيستم تك حاكميتي با دو نوع پاسپورت اسراييلي و فلسطيني را قبول دارند.

جنگ حماس با اسراييل يا جنگ فلسطين با اسراييل؟

اگر مردم فلسطين اين جنگ را جنگ حماس با اسراييل مي‌دانستند، آنگاه صرفا طرفداران حماس مدافعان اين جنگ باقي مي‌ماندند، اما حقيقت آن است كه از نگاه مردم فلسطين اين جنگ، جنگ فلسطين با اسراييل است نه صرفا جنگ حماس با اسراييل. طبق همين نظرسنجي كه در جروزالم پست منتشر شده، تنها ۱۸ و شش دهم درصد مردم باور دارند اين جنگ، جنگ حماس و اسراييل است و اكثريت بزرگ ۶۳ و شش دهم درصد، آن را جنگ فلسطين و اسراييل مي‌دانند و حتي حدود نه و چهار دهم درصد آن را جنگ غرب با اعراب.

تحولات تامل‌برانگيز افكار عمومي جهان

افكار عمومي جهان نيز اين جنگ را جنگ فلسطينيان مي‌داند و آن را صرفا جنگ حماس با اسراييل نمي‌نگرد. نوع شعارهاي راهپيمايي‌هاي كشورهاي مختلف نيز اين را به وضوح يادآور مي‌شود. در برخي كشورهاي اروپايي تلاش شد، حضور در راهپيمايي‌هاي اعتراضي را به ادعاي حمايت از حماس منع و ممنوع كنند، اما افكار عمومي زير بار اين موضوع نرفت، چراكه آن را حمايت از فلسطين مي‌دانست. روند افكار عمومي جهان در واكنش رو به گسترش ملت‌هاي جهان قابل تامل، ارزيابي و تحليل است. فشار افكار عمومي جهان به گونه‌اي بوده است كه بسياري از دولت‌هاي حامي اسراييل مجبور به اتخاذ مواضع دوپهلو و محافظه‌كارانه شده‌اند، در حالي كه در هفته نخست حمله به غزه به ‌شدت حامي اسراييل بوده‌اند. راهپيمايي بيش از پانصد هزار تن در لندن گواهي بر اين ادعاست. دامنه فجايع ارتش اسراييل به گونه‌اي بوده است كه پنج كشور جهان رسما به دادگاه لاهه براي جنايات جنگي اسراييل شكايت برده‌اند. اينك كمتر رسانه يا مقام سياسي را مي‌شناسيم كه حاضر باشد از عمليات اسراييل بي‌قيد و شرط دفاع كند. حتي نتانياهو هم مي‌گويد: «متاسفانه نتوانستيم بين غيرنظاميان و نظاميان تفكيك ايجاد كنيم.» همين يك جمله كافي است كه درك بهتري از افكار عمومي جهان پيدا كنيم. براي نمونه از تغيير در افكار عمومي مردم جهان، به آخرين نظرسنجي رويترز اشاره مي‌كنم كه روز سه‌شنبه گذشته ۱۴ (نوامبر) از مردم امريكا اخذ و روز چهارشنبه در گاردين انگليس منتشر شد. طبق اين نظرسنجي، اكثريت بسيار بالاي ۶۸ درصدي مردم امريكا معتقدند كه اسراييل بايد هم اكنون آتش‌بس اعلام كرده و وارد گفت‌وگو شود. در حالي كه در امريكا طبق نظرسنجي رويترز در ۱۲ و ۱۳ اكتبر (ماه گذشته) حدود ۴۱ درصد موافق حمايت امريكا از اسراييل بوده‌اند، هم اينك اين حمايت در روز ۱۴ نوامبر (پنجشنبه گذشته) به ۳۲ درصد تقليل يافته است و در حالي كه در ۱۲ اكتبر تنها ۲۷ درصد موافق بي‌طرفي امريكا بوده‌اند اينك اين تعداد به ۳۹ درصد افزايش يافته است.

در انگلستان طبق يك نظرسنجي كه ايپسوس در ۲۸ اكتبر، يعني ۲۱ روز پس از حادثه ۷ اكتبر منتشر كرده است، ۵۳ درصد مردم معتقدند دولت يا بايد بي‌طرف باشد يا اصلا دخالتي نكند و صرفا ۱۳ درصد معتقدند كه دولت مي‌تواند از اسراييل حمايت كند. اين درحالي است كه دولت انگليس از حاميان درجه اول اسراييل بوده است. در سطح حزبي نيز با وجود گرايش شديد به اسراييل در حزب حاكم انگلستان، آراي مجلس در موضوع آتش‌بس توزيع معني‌داري داشت. گرچه مجلس اين كشور نتوانست به نفع آتش‌بس راي دهد، اما از ۶۵۰ نماينده مجلس اين كشور تنها ۲۹۴ نماينده مخالفت خود را با حمايت از آتش‌بس در غزه اعلام كردند كه همگي جز دو تن نمايندگان حزب كنزرواتيو بودند و بيش از ۳۴۷ نماينده يا حامي آتش‌بس بودند يا حاضر به راي دادن نشدند و جالب آنكه حزب حاكم اسكاتلند تماما به نفع آتش‌بس راي دادند و هيچ يك از اعضاي حزب كارگر نيز مخالف آتش‌بس در غزه نبودند يا به نفع آتش‌بس بودند يا به دلايل مختلف اصلا در راي‌گيري شركت نكردند.

احتمال حمله به جنوب غزه، وقوع فاجعه جديد و جمع‌بندي

تا اينجاي داستان، ارتش تا بن دندان مسلح و بي‌قانوني كه طي ۴۴ روز در جنگ با تعدادي چريك فلسطيني محروم از حداقل امكانات، نتوانسته اندك دستاوردي داشته باشد، يك ارتش شكست خورده است تا هر چيز ديگر. رسوايي بيمارستان شفا را هم بايد علاوه كرد. با تانك به اتاق‌هاي بيمارستان يورش بردن و چيزي نيافتن، هم رسوايي اخلاقي است و هم رسوايي اطلاعاتي! فراموش نكنيم كه اسراييل در غزه به اندازه قدرت بمب‌هايي كه ريخته است، توان شنود و سيستم جاسوسي دارد. باور كنيم پس از ۴۴ روز جنگ، شكست اطلاعاتي بيمارستان شفا و نيافتن جاي اسيران اسراييلي تا اين لحظه از شكست هفتم اكتبر سنگين‌تر است. همچنان باور دارم، وسعت عمليات و جنايات صورت گرفته در غزه بيش از آنكه نمادي از قدرت نظامي اسراييل باشد نمادي روشن از ضعف جنگاوري و ترس نظاميان اسراييلي به همراه خوي ضد بشري است. علاوه، واقعيت اسفناك، جاري نمادي از ضعف نظام و قوانين بين‌المللي و ارزش‌هاي مورد ادعاي غرب در كنترل بحران‌ها و دفاع از حقوق بشر به ويژه «بشر غير سفيد». هم اينك با نتايج نامشخص عمليات بيمارستان شفا، احتمال مي‌رود بخش‌هاي پرجمعيت‌تر و همچنين جنوب غزه كه هم اينك بخشي از جمعيت شمال را هم در خود جاي داده، مورد تهاجم قرار بگيرد. فراموش نكنيم كه اسراييل در جنگ‌هاي گذشته، روي ايجاد فاجعه انساني و كشتار يك جاي تعداد زيادي كودك يا شهروند تمركز داشته است تا هم بار رواني فراواني ايجاد كند و هم هزينه مقاومت را با نابودگري و تخريب و تلخي‌هاي فراموش نشدني افزايش دهد. حتي در شرايط نزديك شدن به توافق در مذاكرات، نظير صدام كه مدعي بود بايد آخرين موشك را او بزند، مشاهده شده است كه اسراييل، كارش را با يك فاجعه يا آدم‌كشي بزرگ نظير قانا تمام كرده است. كما اينكه در آخرين لحظات اين نوشته متاسفانه از بمباران مدرسه «الفاخوره» در منطقه جباليا يا دستور تخليه سريع پناهندگان به بيمارستان شفا و شهر خان يونس با صد‌ها هزار انسان كه به آن پناه برده‌اند، باخبر شديم. در اين شرايط و صحنه دولت‌ها و افكار عمومي جهان همچنان مسوولند. هر نوع سكوت امروز، احتمال فجايع آينده را بيشتر مي‌كند و هر فرياد، احتمال آتش‌بس را فزوني مي‌دهد.

يادآوري: اين يادداشت‌ها بر اساس آخرين اطلاعات در دسترس نوشته مي‌شود، ولي با توجه به سرعت تحولات ممكن است هر آينه رخداد جديدي بر مسير تحليل‌ها اثر بگذارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون