• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۵ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5718 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۶ اسفند

صدا و سيما هم شكست خورد

مصطفي ايزدي

سال‌هاي سال است كه اهل سياست و فرهنگ به مديران عاليرتبه صدا و سيما هشدار مي‌دهند كه رسانه ملي به دليل ندانم‌كاري و تك‌صدايي، به مرور مخاطبان خود را از دست مي‌دهد و ديگر بهره‌اي براي مردم ندارد. مديران مربوطه هم يكسري عدد و رقم مثلا از تعداد بينندگان جام جهاني فوتبال يا يك فيلم سينمايي شناخته شده، جمع و جور مي‌كنند و ادعاي منتقدان خود را بي‌مورد مي‌دانند. انتخابات 11 اسفند سال جاري نشان داد كه اين رسانه نه تنها هيچ‌كاره است، بلكه برعكس ماموريتِ خويش عمل مي‌كند. در انتخابات دوره يازدهم مجلس شوراي اسلامي كه 4 سال پيش برگزار شد، مشاركت واجدين شرايط بيش از 5/42 درصد بود. براي انتخابات دوره دوازدهم مجلس، صدا و سيما با تمامي امكانات و ابزارها و نيروي انساني خود و ديگران، از يك ماه پيش تا فرداي روز انتخابات، به ميدان آمد تا بتواند 5/42 درصد را به 50 درصد يا عدد مطلوب وزير كشور به 60 درصد برساند. اما...  مديران صدا وسيما در يك لشكركشي دامنه‌دار تبليغاتي در سرزمين ذهن و دل مردم ايران، به خيال اينكه مي‌توانند پيروزي مهمي به دست آورند، از احساسات ديني مردم و احساسات ملي ايرانيان به وفور استفاده و بلكه سوءاستفاده كرده و با صرف بودجه‌اي هنگفت و غير قابل تصور، بيش از يك ماه تمام در اين سرزمين تاختند، اما بهره‌اي نگرفتند، يعني شكست خوردند. نگارنده با پيشينه‌اي در مديريت توليد برنامه براي انتخابات مجلس شوراي اسلامي در شبكه يك سيما و نيز پيشينه برگزاري انتخابات در دو استان بزرگ كشور، يكي استان خراسان پيش از آنكه به 3 استان تقسيم شود و ديگري استان تهران پيش از آنكه به 3 استان تقسيم شود با عنوان مسوول ستاد برگزاري انتخابات مجلس و رياست‌جمهوري، مدعي است كه چنين شكست محتوم را پيش‌بيني مي‌كرد. وقتي عناصر دست به قلم اين رسانه پرهزينه با نوشتن هزاران تكست و سپردن آنها به دست مجريان و گويندگان و بعضا كساني كه در كوچه و خيابان مورد پرسش قرار مي‌گيرند تا از راديو و تلويزيون بخوانند... 

 بدون اينكه تعريفي از برآيند عملكرد خود داشته باشند، معلوم است كه همه ‌چيز پس مي‌زند. استفاده بي‌جا و بي‌مورد از روحانيان و معممين رنگ و وارنگ، به‌كارگيري انواع و اقسام مداح، آوردن بعضي از چهره‌هاي هنري و ورزشي، مباح كردن تصاوير سازهاي گوناگون كه در زمان غير انتخاباتي ممنوع است، توليد سرودهاي رنگارنگ و شاد به ويژه با اجراي كودكان و نوجوانان و با زبان‌هاي فارسي و عربي و آذري در قاب‌ها و مناظر پر زرق و برق، توليد مسابقه‌هاي سياسي و انتخاباتي، انجام گفت‌وگوهاي يكنواخت با پاسخ‌هاي روشن و بي‌خاصيت در امر تبليغات، كشاندن خانواده‌هاي شهدا و واداشتن آنان براي التماس كردن به مردم كه راي بدهند، همه و همه باعث مي‌شود كه تمامي زمان در اختيار رسانه ملي، يعني 24 ساعتِ اكثر شبكه‌هاي راديويي و تلويزيوني را پر كنند. اين افراط در تبليغات كه بايد گفت هجمه بي‌رحمانه به افكار عمومي است، با هيچ منطق رسانه‌اي و تبليغاتي سازگاري ندارد. در واقع اين رفتار رسانه ملي نه تنها در تهييج مخاطبان اثر مثبتي ندارد كه در ميان مردمان، زدگي ايجاد مي‌كند، به خصوص وقتي مردم مي‌بينند كه عدالت بين نامزدها هم در گزارش دادن از روزهاي پيش از يازدهم اسفند رعايت نمي‌شود. 
خاطره: بيش از 20 سال قبل كه بين دو نامزد رياست‌جمهوري، رقابت سختي وجود داشت و صداوسيما در تبليغ براي يكي از نامزدها  -بدون اسم بردن از او- سنگ تمام گذاشته بود، اما اين نامزد شكست خورد، بنده از رييس وقت صدا و سيما پرسيدم: ستاد انتخاباتي نامزد شكست خورده معتقد است كه صدا و سيما در اين شكست نقش داشته است، نظر شما چيست؟ آقاي رييس پاسخي داد كه ادعاي ستاد مذكور را رد مي‌كرد. به ايشان عرض كردم من هم همين نظر را دارم. گفتم صدا و سيما در اين يك هفته، از صبح زود تا نيمه شب تمامي هم و غم خود را گذاشته بود بر اينكه فلان نامزد راي بياورد، مخاطبان هم كه پخمه نيستند، به اين نتيجه رسيده بودند كه حاكميت مي‌خواهد يك نفر را به آنها تحميل كند، لذا به رقيب نامزد موردنظر شما راي دادند و او رييس‌جمهور شد. به ايشان توضيح دادم وقتي فرض مي‌كنيد مردم تشنه تبليغات انتخابات هستند، بايد به اندازه‌اي كه رفع تشنگي كند، براي‌شان برنامه ساخت. اگر يك انسان تشنه با يك يا دو ليوان آب سير مي‌شود، نبايد شيلنگ آب را وارد دهانش كرد، چون خفه مي‌شود. واقعيت اين است كه مديريت كلان رسانه ملي، كارشناسان واقعي رسانه را وارد برنامه‌ريزي براي توليد برنامه‌هاي انتخاباتي نمي‌كند. نتيجه‌اش اين است كه مردم به صدا و سيما اعتنا نمي‌كنند. آنگاه پس از شمارش آرا معلوم مي‌شود كه جمع شركت‌كنندگان در راي‌گيري، نه تنها به 50درصد و 60درصد نرسيده، بلكه از همان 5/42درصد چهار سال پيش هم كمتر شده است. آيا شكستي بدتر از اين براي رسانه ملي متصور است؟ گرچه ما معتقديم نتايج اسفبار انتخابات اخير به عوامل ديگري هم مربوط است، اما چون رسانه ملي عزم خود را جزم كرده بود كه عوامل ديگر را از فضاي عمومي جامعه محو سازد و با بمباران تبليغاتي، اذهان را متوجه 11 اسفند كند، بخش مهمي از اين شكست به عملكرد كاملا غيركارشناسي راديو و تلويزيون برمي‌گردد. اين توضيح را هم عرض كنم: اين شكست توسط كساني كه به صدا و سيماي جمهوري اسلامي اعتنا مي‌كنند، يعني عناصر اردوگاه اصولگرايي بر اين رسانه تحميل شد. نه آنهايي كه اصولا به رسانه تك‌صدايي متعلق به جمهوري اسلامي اعتنا نمي‌كنند. 
بد نيست موضوع را از يك بعد يگر هم بنگريم، چون شنيده شد كه عاليرتبه‌هاي اصولگرا و دولتمردان بلندپايه، نتيجه انتخابات 11 اسفند را پيروزي و حماسه خواندند. شايد اعضاي اتاق فكر جناح راست، قبل از شروع روند انتخابات، به اين نتيجه رسيده است كه امسال بيش از 10 و حداكثر 15درصد مردم در انتخابات شركت نمي‌كنند، لذا شايسته است رسانه ملي همه توان و برنامه‌هاي خود را براي دعوت از مردم، حتي با ادبيات خواهش و تمنا و التماس به كار گيرد تا درصد شركت‌كنندگان از 15 بالاتر رود، حال چون مردم در حد 41درصد شركت كرده‌اند، بزرگان اين اتاق فكر، خود را پيروز ميدان مي‌دانند و جشن مي‌گيرند و به يكديگر تبريك عرض مي‌كنند و الا آخر. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون