تقليل خواسته سيلزدگان به توزيع كنسرو چرا؟!
محمد بلوچزهي
با گذشت بيش از يك هفته از رخداد سيل بلوچستان و سرعت پايين خدماترساني و رسيدگي به وضعيت بايسته سيلزدگان و مناطق سيلزده و نيز ورود گروههاي مردمي و فعالان اجتماعي و مدني براي امدادرساني و كمك به آسيبديدگان، در اين ميان بايد توجه داشت كه خواستهها و مطالبات اساسي مردم در هياهوي توزيع مواد غذايي و كنسرو لوبيا و تن ماهي و آب معدني گم شده است. موضوعي كه همواره طي سالهاي گذشته در اينچنين شرايط و مواقعي براي آسيبديدگان رخدادها و حوادث گوناگون اتفاق افتاده اكنون نيز در حال تكرار است و بيم آن ميرود كه باز دوباره با ورود احساسي و غيركارشناسي گروههاي مختلف مردمي به مناطق سيلزده و عدم نيازسنجي و اولويتگذاري درست اقدامات و خواستههاي سيلزدگان و نيز تمركز بيش از پيش بر توزيع اقلام غذايي كه اتفاقا بسياري از روستاهاي سيلزده از پذيرش آن اجتناب ميورزند سبب شده تا مديريت سيل و سيلزدگان به انحراف كشيده شود. البته كه در رخداد سيل اخير بلوچستان پس از ورود ديرهنگام دولت به مناطق سيلزده و ناتواني در مديريت بايد و شايد و به موقع سيل، اين مردم محلي بودند كه با پايبندي به مسووليت اجتماعي خويش طبق معمول اينچنين حوادثي منتظر دولت نمانده و با ورود به موقع از مسوولان محلي و ملي جلو افتاده و آستين همت را بالا زده و ضعفهاي دولت را در اين خصوص پوشش داده و نيازهاي اوليه حادثهديدگان را نيز مرتفع كردهاند. شايد ورود گروههاي مردمي و فعالان اجتماعي و مدني را در ابتداي حادثه امري معمول و ضروري و نيز در راستاي همان مسووليت اجتماعي و وظيفه انساني بتوان تلقي كرد، اما حال كه بيش از يك هفته از سيلاب ويرانگر در شهرها و روستاهاي مختلف بلوچستان ميگذرد، انتظار ميرود كه ديگر دولت به عنوان نهاد خدمترسان و خدمتگزار مردم بيش از اين از انفعال و كمتحركي خارج شده و براي مديريت بهتر سيل و مناطق سيلزده رشته اين كلاف سردرگم را به دست بگيرد و پوششدهي خدمات را منسجم و كاراتر و ملموستر سازد.
همچنين دولت به منظور نيازسنجي واقعي و پاسخ گفتن به مطالبات مطلوب حادثهديدگان و نيز ارايه خدمات اثربخش بايد پا پيش گذاشته و از هرگونه هرجومرج در اين آشفته بازار جلوگيري و گروههاي داوطلبانه و بيبرنامگيها را مديريت كرده و تمركز كمكهاي مردمي را از توزيع كنسرو لوبيا و تن ماهي به سمتوسوي كمكهاي نقدي براي تقويت زيرساختها سوق ميداد. و نيز از اينجا به بعد با گرفتن مديريت خدماترساني از دست گروههاي محلي كه تجربه چنداني در اين باره ندارند و براي انسجام و سامانبخشي بهتر و پرهيز از هرگونه بيبرنامگي فرمان مديريت را به دست ارگانهاي تخصصي خود ميسپرد تا در سايه اتكا به نگاه كارشناسانه و تجارب ارزشمند سازماني در اين خصوص اقدامات موثر و مطلوبي در راستاي كاهش آلام سيلزدگان و آسيبديدگان انجام ميشد. همينطور حضور پرشور گروههاي فعال مدني و اجتماعي و ارسال محمولههاي متعدد مواد غذايي از اقصي نقاط بلوچستان و نيز كشور طي چند روز گذشته سبب شده تا فشارهاي رواني از دوش دولت كم شود و نيز فعاليت اندك ارگانهاي مختلف دولتي در اين هياهو نيز اصلا به چشم نيايد. به راستي كه در رخداد سيل اخير بلوچستان با سرازير شدن سيل كمكهاي مردمي و گروههاي داوطلبانه در همان ساعات و روزها نخست حادثه نهاد مدنيت به طرز معناداري گوي سرعت عمل و اقدام به موقع و سبقت را از دولت ربود.
حال اگر به چرايي توالي سيل طي اين يكي، دو دهه اخير در بلوچستان پاسخ گفته شود درخواهيم يافت كه يكي از مهمترين دلايل تكرار سيل و كاهش بازه زماني وقوع آن از هر ده سال يكبار به دو سال در ميان گم شدن صداي مطالبات اساسي چون احداث و ترميم بندهاي خاكي و حفاظتي روستاها، احداث سيلبندها، ترميم راهها، احداث پل روي جادههايي كه از دل رودخانهها ميگذرد و غيره در دل هياهوي توزيع كنسرو لوبيا و تن ماهي است. بنابراين در چنين مواقعي رسانهها ميتوانند در دل اين همه هياهوي توزيع اقلام غذايي كه هيچ دردي را از مردم دوا نميكند و همانطور كه در گذشته نيز درمان نكرده به تحقق خواستههاي اساسي مردم كمك كرده و تمركز اينگونه فعاليتهاي مقطعي را به سمت جمعآوري مبالغ نقدي براي اقدامات پايدار و ماندگار سوق دهند.
متاسفانه همواره با وقوع سيل طي اين سالهاي اخير ارايه خدمات پساسيل از جمله مقاومسازي بافتهاي فرسوده، مرمت و حفر چاههاي آب شرب، استحكامبخشي فضاهاي آموزشي و مدارس، جابهجايي و مديريت اسكان روستاهاي در معرض خطر سيل و اقدامات زيرساختياي از اين قبيل به باد فراموشي سپرده شده كه نتيجه اين بيتوجهي براي تقويت زيرساختها وقوع سيل مداوم در بلوچستان بوده است. يكي ديگر از ضعفهايي كه همواره در مواجههها با رخداد سيل در بلوچستان كاملا مشهود ميشود، نبود ماشينآلات و تجهيزات لازم راهسازي و ترابري و خدماتي به منظور بازگشايي جادهها يا احداث بندهاي خاكي و حفاظتي براي جلوگيري از ورود سبلاب به مناطق مسكوني و روستاهاست.
همچنين كمبود نيروي انساني در پايگاههاي امدادونجات هلالاحمر، مراكز اورژانس، محيط زيست و منابع طبيعي به منظور اتخاذ اقدامات پيشگيرانه وقوع سيل و جلوگيري از تخريب بيشتر منابع طبيعي موجود از ديگر خلأهايي است كه هرگز مرتفع نشده است. به هر روي اگر در سيل اخير نيز اقدامات پساسيل و تقويت زيرساختهاي اساسي و لازم منطقه جدي گرفته نشود مسلما توالي وقوع سيل به صورت سالانه اتفاق خواهد افتاد و بيش از پيش حيات انساني را با تهديدي جدي روبهرو خواهد ساخت.