آدم حزبها!
علی صارمیان
در هر انتخاباتي يك جبهه فراگير مداخلهگر يا قهر با صندوق شكل ميگيرد. احزاب در اينجا نفرات تشكيلدهنده اين جبهه هستند. آنها به سه رشته تقسيم ميشوند. جبهه مشاركت كنندهها، جبهه تحريميها و جبهه واگذار كنندهها به مردم. ما با جبهه تحريميها و جبهه مشاركت كنندهها كاري نداريم؛ راي خاكستري جبهه واگذار كنندهها متاسفانه در كشور تعيين كننده است تا جايي كه حتي نظر و راي مشاركت را به سمت آراي باطله برد و برخي گفتند كه منظور از نفر دوم آراي باطله شخص برنده بوده است. اتفاقا اينها افراد نظام هستند كه نميتوانند علنا انتخابات را تحريم كنند، ولي راي خرابكني ميكنند. آنها ناراضيان جبهه اول هستند. اما پديده انتخابات زود هنگام يك شاخص ديگر هم لاجرم پيدا خواهد كرد؛ آدم حزبها! آدم حزبها كساني هستند كه الهامبخش به جبههها هستند. به صورت كلي در هر دورهاي اين آدم حزبها تاثير حداكثري و بعضا خنثي دارند. در ميان گروه اول، رييسجمهور فقيد ميتوانست اجماعساز باشد. بعد از او يك سرگرداني كه در انتخابات مجلس آغاز شد، مساله پديدارشناختي جدي اصولگرايان خواهد بود. اگر سعيد جليلي تاكنون موثر بوده است ولي به نظر ميرسد اين آدم حزب، ظرفيت خود را استفاده كرده است. صادق محصولي و افراد تازه ميدان ديده هم بعد ملي براي اين مساله ندارند. البته در بخش تحريم داخل نظام، محمود احمدينژاد كه از ميان شعارهاي بازگشت به مردم و بازگشت به اصول و بازگشت به اصلاح و بازگشت ... را محور خويش قرار داده و بازگشت به خودم را شعار كرده است، يك آدم تمام عيار است ولي انطباق با تحريميها ميكند. چون تاييد صلاحيت نخواهد شد. مديريت خواهد شد. در جبهه واگذار كنندهها به اختيار مردم، اين نقش به نظرم به سيدمحمد خاتمي دوباره اعاده شده است. هاشمي رفسنجاني 10 سال پيش با همراهي خاتمي توانستند دو آدم حزب موثر در گذر از گفتمان احمدينژاد باشند. تكرار با لهجه سيدمحمد خاتمي، توانست مرددها را ۶ سال پيش به روحاني متمايل كند. درواقع آدم حزبي چون سيدمحمد خاتمي، بخش وسيعي از راي خاكستري را به خود اختصاص ميدهد و الهامبخش قطعي دوران ترديدهايي است كه حصرهاي خانگي، مولد تحريمهاي صندوق شدهاند.
از ديگر آدم حزبها، محمدجواد ظريف است كه طيف تكميلي جبهه را شكل خواهد داد. ظريف يك اصولگراي مخالف با سياسيون تاريخي دو جناح است. او هم با حزب اتحاد مشكل دارد و هم با جليلي كه گمان ميبرد نامههايش را در دوران تصدي در خردكن ميانداخت. او راست ميانه است و با احزاب طرفدار لاريجاني چه در ميان اصولگرايان و چه در ميان اصلاحطلبان دمخور است. او پيشاني سياست خارجي غيرتهاجمي است ولي در سياست داخلي نميتواند ميدان عملي داشته باشد لذا ذيل سيدمحمد خاتمي يا لاريجاني تعريف خواهد شد. اينكه آدم حزبها، ميداندار اين انتخابات ميشوند؛ دليلش شوكه شدن همه از انتخاباتي است كه از سال 1360 يعني ۴۳ سال پيش تاكنون سابقه نداشته است. درواقع هيچ كس آمادگي جبههاي در اين انتخابات ندارد و لذا الهامبخشها يا همان آدم حزبها محوريت تصميم ملي را به عهده خواهند داشت. صواب اينجاست كه شرايط كانديداها و تطبيق خير عمومي در نظر مردم به كدام گمانه نزديك خواهد شد، تصميم سختي براي نظام است. مشاركت بالا و ترميم انتخابات گذشته، انتخابات محدود يا واگذاري به شرايط نسوختن سيخ و كباب. در هر سه تصميم آدم حزبها تاثير دارند ولي اين تاثير كم يا زياد خواهد بود.