نصرتالله تاجيك: فشار حداكثري ترامپ لزوما با گزينه نظامي همراه نيست
عبدالرضا فرجيراد : ترامپ با تكيه بر كارزار فشار حداكثري بستر را براي رايزني هموار ميكند
امیر علی ابوالفتح : جنگ تجاري چين و امريكا سياست فشار حداكثري را تحت تاثير قرار خواهد داد
حديث روشني
با ورود دونالد ترامپ، رييسجمهور منتخب امريكا به كاخ سفيد و آغاز به كار رسمي دولت دوم او در كمتر از يك ماه ديگر، تحليلگران و ديپلماتها در سراسر جهان تلاش دارند تا در باب رويكردهاي احتمالي او در قبال ايران گمانهزنيهايي را مطرح كنند. به باور گروهي از ناظران ترامپ كه در دوره اول رياستجمهوري خود در راستاي سياستهاي موسوم به «فشار حداكثري» از توافق هستهاي 2015 (برجام) به صورتي يكجانبه خارج شد، اكنون اما به نظر ميرسد با چالشهاي جديدي روبهرو است. به ادعاي اين گروه از ناظران اكنون در اين شرايط، احتمالا او به دنبال راههاي جديدي براي اعمال فشارهاي بيشتري بر تهران و نيز احتمالا همزمان پيگيري مقدماتي براي آغاز رايزنيهايي با هدف دستيابي به توافقي جديد خواهد بود.
به ادعاي برخي تحليلگران احتمالا سياست موسوم به فشار حداكثري كه اقتصاد و به ويژه صادرات نفت ايران را هدف قرار داده بود همچنان در دولت دوم ترامپ پيگيري خواهد شد. اين تحليلگران براي اثبات اين ادعاي خود به سلسله جلسات محرمانه مقامات امنيت ملي ترامپ با همتايان اسراييلي و نيز حضور شاهينهاي امريكايي در كابينه احتمالي رييسجمهور منتخب اشاره ميكنند. به ادعاي ناظران هدف از اعمال سياست موسوم به فشار حداكثري در دولت اول ترامپ نه تنها تضعيف توان اقتصادي ايران، بلكه ايجاد تغييراتي در رويكرد منطقهاي ايران است. با اين حال اما گروهي از تحليلگران بر اين باورند كه اين رويكرد در بازه زماني كنوني ممكن است با واكنشهاي شديد ايران مواجه شود. مهمترين واكنش تهران به كنشهاي احتمالي ايالات متحده ميتواند تقويت برنامه هستهاي و نيز افزايش فعاليتهاي نظامي در منطقه باشد. از سوي ديگر اما در صورت ازسرگيري رايزنيهاي جامع ميان تهران و واشنگتن، ايران ممكن است با تكيه بر ابزارهاي هستهاي خود به دنبال اخذ امتيازاتي از طرف غربي خود باشد. اين امتيازگيري ميتواند شامل توقف يا كاهش تحريمها و همچنين تضمينهايي براي عدم حمله نظامي باشد. در اين ميان، مطالبات امريكا از ايران، از جمله توقف برنامههاي هستهاي و كاهش نفوذ منطقهاي تهران ميتواند به موضوعات كليدي در مذاكرات ادعايي تبديل شود. اما آنچه در بازه زماني كنوني واضح به نظر ميرسد، شرايط منطقهاي است كه به باور ناظران به شدت بر فعل و انفعالات آينده تهران و واشنگتن اثرگذار است. متغير ديگري كه در اين راستا از نگاه ناظران دور نمانده است، اثرگذاري اعمال سياست موسوم به فشار حداكثري ترامپ عليه ايران بر مناسبات تجاري تهران و پكن نيز است. به ادعاي برخي تحليگران در حالي كه چين به عنوان يكي از بزرگترين شركاي تجاري ايران شناخته ميشود، تحريمهاي امريكا ميتواند منجر به تغيير در الگوهاي تجاري و اقتصادي دو كشور شود. اين موضوع نه تنها بر اقتصاد ايران تاثير ميگذارد، بلكه ميتواند به تغيير در روابط استراتژيك چين و امريكا نيز منجر شود. اين در حالي است كه گروهي ديگر بر اين باورند پكن احتمالا تسليم سياستهاي خصمانه واشنگتن نخواهد شد، چراكه جنگ تعرفهها در دولت ترامپ ميان دو بازيگر سناريوي محتملتري است. ديپلماسي در دوران رياستجمهوري دوم ترامپ با چالشها و فرصتهاي جديدي روبهرو است. اينكه آيا او ميتواند به توافقي جديد با ايران دست يابد يا اينكه تنشها را تشديد خواهد كرد، به عوامل متعددي بستگي دارد.
به اين بهانه «اعتماد» در راستاي بررسي ابعاد مختلف و پيامدهاي احتمالي رويكردهايي كه ترامپ ممكن است در دولت دوم خود در قبال ايران اتخاذ كند با دو كارشناس ارشد گفتوگو كرده است. به باور اين كارشناسان شرايط كنوني منطقه قطعا در فعل و انفعالات آتي تهران و واشنگتن اثرگذار خواهد بود. اين در حالي است كه نوع بازيگري چين در ميانه تنشهاي احتمالي تهران و واشنگتن گزاره مهمي نيز تلقي ميشود.
مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد.
عبدالرضا فرجيراد، استاد ژئوپليتيك:
ترامپ احتمالا با تكيه بر كارزار فشار حداكثري بستر را براي رايزني هموار ميكند
عبدالرضا فرجيراد، استاد ژئوپليتيك در پاسخ به سوال «اعتماد» كه ادعاهاي اخير مقامات ايالات متحده در خصوص نشست ادعايي و در عين حال محرمانه اعضاي دولت دوم ترامپ در باب ايران با همتايان اسراييلي را چگونه ارزيابي ميكند، گفت: توجه داشته باشيم كه اولينبار اين ادعا را آقاي جيك ساليوان، مشاور امنيت ملي بايدن به عنوان يك مقام اداري و سياسي معتبر مطرح كردند و البته كه ميتوان به اظهارات ايشان استناد كرد. اما بر اساس ادعاي ايشان در اين جلسه محرمانه به گزينهاي تحت عنوان رايزني و گفتوگو اشاره نشده است و صرفا به بحث درباره دو رويكرد سياست موسوم به فشار حداكثري و نيز گزينه نظامي كه اتفاقا هر دو تهاجمي و تنشزا نيز هستند، اشاره شده است. فرجيراد در ادامه بر اين باور است كه اين موضوع نشان ميدهد كه اگر اين ادعا صحيح باشد، ترامپ احتمالا به دنبال سختتر كردن شرايط براي ايران است. فرجيراد اين را هم گفت كه لازم به ذكر است كه احتمالا بعد از تحميل اين فشارها ترامپ وارد فاز رايزنيهايي با تهران خواهد شد تا بتواند امتيازات بيشتري از ايران بگيرد. لذا با توجه به صحبتهاي پيشين ترامپ، اكنون بايد منتظر بمانيم تا ببينيم چه عواملي باعث شده كه اين ادعاها و نظرات در جلسهاي محرمانه با مقامات اسراييلي مطرح شود. اين استاد ژئوپليتيك در ادامه به «اعتماد» گفت كه ممكن است شرايطي در منطقه به ويژه در سوريه، لبنان و ساير مناطق به وجود آمده باشد كه منجر به آن شده كه امريكاييها به اين نتيجه رسيدهاند كه اكنون كه اعضاي كابينه احتمالي كه بيش از هر زمان ديگري به اسراييل نزديكتر شده است اين سياست خصمانه را عليه ايران به كار بگيرند.
فرجيراد در پاسخ به سوال «اعتماد» كه دونالد ترامپ غير از سياست موسوم به فشار حداكثري چه اهرمهاي ديگري در اختيار دارد، گفت: در حال حاضر همچنان بحث تحريمهاي حداكثري، به ويژه در صنعت نفت و پتروشيمي ايران مطرح است. اما ممكن است اين تحريمها با شدت و حدت بيشتري از آنچه در ذهن ما ميگذرد اعمال شود؛ به عنوان مثال، كنترل كامل بر كشتيهاي ايراني يا كشتيهايي كه نفت كشورمان را منتقل ميكنند، اعمال شود. اين احتمال وجود دارد كه اجازه ندهند نفت ايران به مقاصدي مانند چين منتقل شود و در اين زمينه فشارها افزايش يابد. بنابراين ممكن است در تنگههاي استراتژيك يا در مكانهايي خاص، كنترلهاي بيشتري صورت بگيرد كه البته اين خود ميتواند يك مساله و معضل جدي باشد.
اين استاد ژئوپليتيك در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» درباره پيشبيني رويكرد احتمالي چين در باب اعمال سياست موسوم به فشار حداكثري در قبال ايران و نيز تحريم صادرات نفت ايران گفت: توجه داشته باشيد كه چين به دليل كاهش رشد اقتصادي، ميزان خريد نفت خام خود از ايران در ماههاي اخير را كاهش داده است. البته تجربه پيشين نيز نشان ميدهد كه در دولت اول ترامپ، چين هيچ واكنشي از خود نشان نداد و بهطور ميانگين يك ميليون بشكه نفت در روز از ايران خريداري ميكرد. در شرايط كنوني اما به نظر ميرسد اين ميزان نفت ميتواند از سوي روسيه، عربستان و عراق براي چين جبران شود. فرجيراد در ادامه اين را هم گفت كه روابط اقتصادي چين و امريكا به قدري مهم و با رقم بالايي است كه چين به راحتي نميتواند براي خريد يك ميليون بشكه نفت از ايران عليه ايالات متحده اقدام كند. اگر نفت ايران تحت تحريمهاي امريكا قرار بگيرد، چين به دنبال اقدام جدي عليه امريكا نخواهد بود تا روابط خود را با اين كشور تيرهتر كند. بنابراين اگر امريكا تصميم به اعمال تحريمهاي جديدي عليه ايران بگيرد، قطعا اين كشور اعلام خواهد كرد كه هدف ما چين نيست و صرفا تحريم ايران را هدف قرار خواهيم داد. در اين صورت، چين ميتواند نفت خود را از منابع ديگر تامين كند. فرجيراد همچنين بر اين باور است كه در اين شرايط اتفاق خاصي در اين زمينه رخ نخواهد داد، هر چند كه اگر چنين تحريمي اعمال شود، تاثير شديدي بر اقتصاد ايران خواهد گذاشت، زيرا آنچه چين بابت خريد نفت به ايران پرداخت ميكند، دلار نيست، بلكه در قالب كالا و قطعاتي است كه به صنايع خودروسازي و ديگر صنايع ايران صادر ميشود. در واقع، چين به جاي دلار، كالا به ايران صادر ميكند. فرجيراد در ادامه تاكيد كرد كه بسياري از كارخانهها و كارگاههاي ما به دليل اعمال كمپين فشار حداكثري دچار مشكل خواهند شد، اما نبايد بهطور كامل نااميد شد. شايد ادعاهايي كه اخيرا توسط نزديكان ترامپ در اين باب مطرح ميشود، بيشتر يك عامل تحريككننده براي آغاز رايزنيها با ايران باشد. لذا نميتوان بهطور قطع گفت كه يكي از دو گزينه نظامي يا كمپين فشار حداكثري دنبال خواهد شد، چراكه پيش از اين ترامپ گفته بود جنگها را به پايان خواهد رساند. بنابراين حداقل در ابتداي دولت خود دست به انتخاب يكي از دو گزينه ادعايي نخواهد زد، چراكه تحريمهاي حداكثري عليه ايران ميتواند تنشها در منطقه را تشديد كند و ايران قطعا واكنش نشان خواهد داد.
اين استاد ژئوپليتيك در پاسخ به سوال «اعتماد» كه ايران ممكن است چگونه و به چه روشهايي به كنشهاي احتمالي خصمانه ايالات متحده واكنش نشان بدهد، گفت: ذكر اين نكته اهميت دارد كه ايران قطعا واكنش نشان خواهد داد، همانطور كه تاكنون نشان داده است. طبيعتا اين واكنشها ميتواند تنشها را در منطقه تشديد كند. در اين صورت امريكا ممكن است مجبور به دخالت شود كه اين دقيقا همان چيزي است كه ترامپ پيش از اين، آن را نفي كرده و مدعي شده بود كه به دنبال درگيري نيست. اين واكنشها ممكن است شامل مواردي مانند عكسالعملهاي ايران در خليجفارس باشد، همچنين تجديدنظر در دكترين هستهاي ميتواند به نوعي واكنش احتمالي ايران به رويكرد خصمانه واشنگتن تلقي شود. از طرفي تغيير شكل همكاري تهران با نهاد پادماني نيز ميتواند به نوعي اقدام واكنشي ايران تلقي شود. در اين شرايط نيز حتي بحث خروج از انپيتي (پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي) محتمل است. فرجيراد در عين حال اما بر اين باور است كه اين احتمال نيز وجود دارد كه ادعاهاي مقامهاي دولت بايدن ممكن است نشاندهنده اين باشد كه بايد منتظر بمانيم تا در هفتههاي آينده چه اتفاقاتي رخ میدهد. در كنار اين مسائل، صحبتهايي نيز مطرح شده كه احتمالا ترامپ به دنبال آغاز مذاكرات با ايران قبل از ورود به كاخ سفيد است. هر چند ما بهطور واقعي اطلاع نداريم كه آيا مقدمات اين مذاكرات آغاز شده يا خير؟ فرجيراد در ادامه به انتشار خبر ادعايي سفر نخستوزير ژاپن به تهران اشاره كرد و گفت كه نميدانيم آيا اين سفر انجام خواهد شد يا خير يا اينكه صرفا چنين سفري خبر غيررسمي بوده است. در هر صورت اين موارد و گمانهزنيها نشان ميدهد كه احتمالا صحبتهايي در اين رابطه انجام شده و ممكن است واسطههايي براي از سرگيري گفتوگوها وجود داشته باشند، بايد كمي صبر كرد.
فرجيراد در پاسخ به سوال «اعتماد» كه در صورت ازسرگيري رايزنيهاي احتمالي ميان تهران و واشنگتن به هر روشي مستقيم يا غيرمستقيم چه مطالبات و چه امتيازاتي ميان طرفين رد و بدل خواهد شد، گفت: با توجه به تجربههاي قبلي و آنچه ترامپ در مورد خروج از برجام نيز بيان كرده است، معتقدم كه او معاملهاي با ايران انجام نخواهد داد كه سود آن به سمت چين و اروپا سرازير شود. اين نكته بسيار مهمي است كه مذاكرهكنندگان و تصميمگيرندگان ايراني بايد به آن توجه كنند. اگر قرار است گفتوگويي با امريكا صورت بگيرد و اين گفتوگو به نتيجه برسد، امريكا هم ميخواهد كه به فرض لغو تحريمهاي ايران، اما به سود چين و اروپا تمام نشود. اين استاد ژئوپليتيك بر اين باور است كه در واقع امريكا ميخواهد در حيات اقتصادي ايران مانور بدهد. بنابراين اگر بتوانيم شرايطي را فراهم كنيم كه به نتايج بهتري منجر شود، ممكن است به توافقي با امريكا دست يابيم. در غير اين صورت، بعيد ميدانم كه ترامپ با توجه به روحيه تجاري خود، بدون لحاظ كردن متغيرهايي كه گفته شد به توافقي با ايران دست يابد. فرجيراد در ادامه متذكر شد كه اينبار احتمالا ترامپ امتيازات بيشتري را از ايران خواهد گرفت، به ويژه با توجه به شرايط موجود در منطقه و ايران. فرجيراد اين را هم گفت كه همچنين مذاكرات در اين زمينه ممكن است به نفع چين و اروپا باشد كه اين امر كار را براي تهران و واشنگتن دشوار ميكند. فرجيراد در ادامه گفتوگوي خود به «اعتماد» گفت كه پيش از اين يعني در سال 2018 حساسيتهاي طرف غربي نسبت به مسائل موشكي در سطح پايينتري قرار داشت، اما تحولات اخير در منطقه و به ويژه حملات پينگپنگي ميان تهران و تلآويو ممكن است امريكاييها را به تمركز بر اين موضوع وادار كند. با اين حال، بايد به يك نكته توجه كرد: ترامپ فردي نيست كه حوصله مذاكرات طولاني را داشته باشد. او تمايل دارد مذاكراتي نتيجهبخش داشته باشد كه بتواند آن را به نمايش بگذارد و به عنوان موفقيتي براي خود قلمداد كند. به اعتقاد اين استاد ژئوپليتيك بنابراين با توجه به روحيات ترامپ ممكن است او تمركز بيشتري بر مسائل هستهاي داشته باشد و اگر درخواستهايي در مورد مسائل موشكي و منطقهاي مطرح شود، اين احتمال وجود دارد كه توجه چنداني به آنها نداشته باشد، چراكه مسائل منطقه اكنون حساسيتهايي را كه از پيش براي امريكا داشت، ندارند. به عنوان مثال حزبالله ديگر تهديد جدي براي اسراييل نيست و آتشبس نيز ميان طرفين برقرار شده است در سوريه نيز به همين ترتيب. لذا به نظر ميرسد مسائل منطقه در بازه زماني كنوني حساسيتبرانگيز نباشند، مگر اينكه مورد خاصي وجود داشته باشد كه خطري از سوي ايران امنيت نيروهاي امريكايي در منطقه را تهديد كند. اين موضوع نيز ممكن است در مذاكرات احتمالي قابل حل باشد. به همين دليل، تاكيد ترامپ بر مسائل هستهاي ميتواند به او كمك كرده تا امتيازات بيشتري كسب كند و در ادامه او بتواند موفقيت خود را به نمايش بگذارد.
امیر علی ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا:
جنگ تجاري چين و امريكا سياست
فشار حداكثري را تحت تاثير قرار خواهد داد
اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به سوال «اعتماد» كه رويكرد ادعايي و احتمالي ترامپ كه اخيرا توسط مقامات دولت بايدن نيز مطرح شده، ميتواند همچنان در دولت دوم او دنبال شود يا خير، گفت: سياست تهاجمي ايالات متحده هميشه عليه ايران وجود داشته است، اما واژهاي كه در زمان دونالد ترامپ در دولت اول او استفاده شد، سياست موسوم به فشار حداكثري بود. اين در حالي است كه دولتهاي قبلي امريكا نيز به دنبال اعمال فشارهايي مشابه عليه ايران بودند، صرفا نام آن تغيير كرده بود. در دولت اوباما و وزارت امور خارجه هيلاري كلينتون نيز از اصطلاح تحريمهاي هوشمند استفاده ميشد. در دولت ترامپ همان رويكرد دولت اوباما به سياست موسوم به فشار حداكثري تغيير نام داد. به باور ابوالفتح هدف از اعمال اين سياستهاي تهاجمي مشابه با نامهاي متفاوت به واقع و به تصور مقامات امريكايي اين بود كه با اعمال اين سياست اقتصاد ايران را منهدم كنند يا به قدري فشار وارد كنند كه ايران تسليم آنها شود. به واقع هدف آنها اين بود كه با وارد كردن فشار زياد، اقتصاد ايران فرو بپاشد و سپس به ادعاي تغيير رژيم دست يابند يا اينكه ايران را به ميز مذاكره بكشانند. اين كارشناس مسائل امريكا در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» گفت كه در دولت اول دونالد ترامپ اين اتفاق نيفتاد و اكنون نيز ادعا ميكنند كه بايد مجدد اين فشارها را عليه ايران اعمال كنند. به باور ابوالفتح همين سياست نيز در دولت بايدن ادامه يافت. به گونهاي كه او نيز سعي كرد فشارهاي حداكثري را عليه ايران اعمال كند، اما اينكه نتوانست اين فشارها را به حدي كه تمايل داشت افزايش بدهد به اين دليل نبود كه نميخواست، بلكه به اين دليل بود كه نميتوانست. به اعتقاد ابوالفتح تمام موضوعات در نظام بينالملل به يكديگر مرتبط هستند. زماني كه جنگ اوكراين و مساله كمبود انرژي و قيمت نفت و بنزين در امريكا چالشهايي ايجاد كرد، طبيعي بود كه دولت بايدن ناچار شد بر تجارت نفت ايران چشم بپوشند تا از افزايش قيمت بنزين و نفت در جهان جلوگيري كنند. اين كارشناس مسائل امريكا در ادامه به «اعتماد» گفت كه اكنون نيز اگر دولت ترامپ مجددا كار دولت خود را آغاز كند و بخواهد مجددا سياست موسوم به فشار حداكثري را عليه ايران پيگيري كند قطعا با محدوديتها و معذوريتهايي مواجه خواهد بود، چراكه زماني بخواهند وارد جنگ تجاري با چين بر سر تعرفهها شوند، پكن نيز تحت فشار قرار خواهد گرفت و چينيها نيز اقدام به تلافي خواهند كرد. اگر دونالد ترامپ به محض پيروزي در انتخابات به چين براي تعامل چراغ سبز نشان ميداد و امتيازاتي را به اين بازيگر ميداد، ممكن بود چينيها به خاطر منافع بزرگتر، از تجارت نفت با ايران چشمپوشي ميكردند. اما زماني كه پكن خود نيز تحت فشار است و در يك جنگ تجاري با امريكا قرار دارد، بعيد است كه بخواهد با امريكا در سياستهاي تهاجمي عليه ايران همراه شود و واردات نفت خود را از ايران كاهش بدهد. به باور ابوالفتح بنابراين براي دولت ترامپ، غلبه بر قدرت چين اولويت دارد تا اينكه بخواهد فشار حداكثري را به گونهاي افزايش بدهد كه صادرات نفت ايران را به صفر برساند. من تصور ميكنم كه در دولت دوم ترامپ، فشارها افزايش خواهد يافت و تلاشهايي در اين زمينه صورت خواهد گرفت، اما آنچه مدنظر دولت او است، احتمالا رخ نميدهد.
ابوالفتح در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب اينكه چين به عنوان شريك راهبردي و همچنين بزرگترين واردكننده نفت ايران به چه رويكردي در قبال اقدامات اخير ترامپ متوسل خواهد شد، گفت: من تصور ميكنم كه چينيها زير بار فشارهاي ترامپ نخواهند رفت، زيرا اكنون بحث جنگ تجاري در جهان مطرح است. جنگ اوكراين به عنوان جنگ جهاني انرژي شناخته ميشود و با آمدن ترامپ، جنگ جهاني تجاري نيز آغاز خواهد شد. ترامپ در رويارويي با كشورهايي كه با آنها مشكل دارد به اهرم جنگ تعرفهها متوسل ميشود. بنابراين او بهطور كلي به دنبال بالا بردن تعرفههاست. به باور ابوالفتح در هر صورت ايالات متحده تعرفههاي چين را بالا خواهد برد، چه از ايران نفت بخرد و چه از ايران نفت نخرد. اين كارشناس مسائل امريكا در ادامه به «اعتماد» گفت: منطق ميگويد كه وقتي چينيها تحت فشار امريكا قرار ميگيرند، احتمالا وارد توافقي با دولت ترامپ نخواهند شد، چراكه اگر آنها به دنبال توافق باشند، روي مسائل بزرگتري از مساله خريد نفت ايران توافق خواهند كرد. توافق امريكا و چين بهطور مستقيم به خريد يا عدم خريد نفت ايران مربوط نيست، بلكه به تراز بازرگاني امريكا و چين كه حدود 20 ميليارد دلار در سال است، مرتبط ميشود. به باور ابوالفتح اگر امريكاييها نتوانند چينيها را وادار كنند كه رابطه تجاري خود را تغيير بدهند و به سمت مازاد تجاري براي امريكا بروند، مساله جنگ تجاري ميان پكن و واشنگتن به سختي قابل حل خواهد بود. اين كارشناس مسائل امريكا در ادامه گفتوگوي خود به اين نكته اشاره ميكند كه دنيا تلاش ميكند تا جلوي قاچاق مواد مخدر را بگيرد. از طرفي تمام كشورها مصمم به اين كار هستند، اما اين اتفاق امكانپذير نيست، چراكه تا زماني كه تقاضا وجود دارد، خريد و فروش صورت ميگيرد، حال چه به صورت زيرزميني يا قاچاق يا هر روش ديگري. تا زماني كالاي ايران صادر ميشود كه تقاضا وجود داشته باشد، اين فروش با تخفيف يا هر روش ديگري انجام خواهد شد و نميتوان جلوي تجارت ايران را گرفت. كشورها نميتوانند جلوي قاچاق كالاها را در كشورهاي خود بگيرند، چه برسد به سطح نظام بينالملل كه قيد و بندهاي به مراتب كمتري در اين زمينه دارد. به باور ابوالفتح نهادهاي بينالمللي و نيز امريكا ممكن است مدعي باشند كه در مواجهه با اين موارد حال چه تحريمها و چه تجارتهاي غيرقانوني كه انجام ميشود دست به تنبيه و مجازات بزنند، اما تجربه نشان داده است كه حتي خود شركتهاي امريكايي نيز در اين تجارت دست دارند. از قاچاق مواد مخدر گرفته تا قاچاق سلاح و انسان. بنابراين كالاهاي تحريم شده از كشورهاي مختلف به ايران و روسيه فروخته خواهد شد. هرچند كه اين فروش ممكن است با تخفيف يا سختي همراه باشد، اما امكان به صفر رساندن آن بسيار دشوار است.
اين كارشناس مسائل امريكا در پاسخ به سوال «اعتماد» كه در صورت از سرگيري رايزنيهاي احتمالي ميان تهران و واشنگتن طرفين گفتوگو چگونه مطالبات يكديگر را مورد بررسي قرار خواهند داد، گفت: با توجه به صحبتهاي اخير وزير امور خارجه، مشخص است كه ايران آمادگي ورود به گفتوگو با ايالات متحده را دارد، هر چند كه اين گفتوگوها ممكن است بهطور مستقيم يا غيرمستقيم انجام شود. كما اينكه آقاي عراقچي نيز اشاره كردند مذاكرات ميتواند شرافتمندانه باشد و فقط به موضوع هستهاي محدود نشود. بنابراين جمهوري اسلامي اين آمادگي را دارد. به اعتقاد ابوالفتح اما سوال اين است كه آيا ترامپ از اين فرصت استفاده خواهد كرد يا خير؟ واقعيت اين است كه ايران و امريكا هميشه مذاكرات خود را ادامه دادهاند حال چه از طريق تبادل پيام يا غيرمستقيم و اكنون نيز در حال مذاكره هستند، اما خوب اين رايزنيها در اغلب موارد به نتيجه نرسيده است. به باور اين كارشناس مسائل امريكا حال اگر ايران آمادگي خود را اعلام كرده و ترامپ نيز پاي ميز مذاكره بيايد، ممكن است توافقي حاصل شود يا نشود. اما اگر به توافق نرسيدند، ايران بايد اقداماتي انجام بدهد تا فشارهاي تحميلي بر خود را كاهش بدهد. اولين نكته در اين رابطه كاهش آسيبپذيري اقتصاد كشور از تحريمهاي امريكايي است كه كار البته اقدام بسيار بزرگ و سختي نيز است و بايد تمامي دستگاههاي اقتصادي كشور عزم خود را جزم كنند. صرفا دستگاه ديپلماسي مسوول اين رويكرد نيست، بلكه نهادهاي اقتصادي نيز بايد وظايف خود را در اين زمينه انجام بدهند. به باور ابوالفتح دومين موردي كه بايد مورد توجه مردم و نيز تصميمگيران كشور قرار بگيرد، تقويت قوه نظامي است كه البته اين مورد نيز تنها به ساخت موشك و پهپاد محدود نميشود، بلكه تقويت روحيه دفاعي نيز بايد در تمام بخشهاي كشور ايجاد و تقويت شود و به درجهاي برسد كه دفاع از مرز و بوم كشور، بهرغم انتقادهايي كه ممكن است وجود داشته باشد، جزو اوجب واجبات باشد. سومين نكتهاي كه ابوالفتح در ادامه بدان اشاره كرد، تقويت اجماع ملي است. اين اجماع بايد به هر شكلي افزايش يابد، چه با انتخاب آقاي پزشكيان و چه با دلجويي از افراد زنداني. اجماع ملي بايد تحت هر شرايطي تقويت شود. به باور ابوالفتح چه توافقي با امريكا حاصل شود يا نشود اين اقدامات مهم بايد در دستور كار حاكميت قرار بگيرد، زيرا اگر مذاكرات به نتيجه نرسيد، اين اقدامات ميتواند مفيد واقع شود. كما اينكه حتي اگر توافقي نيز صورت بگيرد، چه در زمينه هستهاي و چه در زمينههاي ديگر، بايد براي روزهاي آينده و ادوار بعدي همچنان اين مسير درست را ادامه بدهيم.
ابوالفتح در ادامه گفتوگوي خود با مفروض قرار دادن از سرگيري مذاكرات احتمالي ميان دولت ترامپ و ايران و اينكه در اين شرايط واشنگتن به دنبال چه امتيازاتي از ايران و نيز تهران به دنبال چه امتيازاتي از ايالات متحده است، گفت: حداقل خواستههاي واشنگتن از ايران، همان چيزي است كه مايك پمپئو در سال ۲۰۱۸ ارائه كرد. پمپئو، وزير امور خارجه دولت جمهوريخواه ترامپ، به واقع خواستههاي هيات حاكمه ايالات متحده را مطرح كرده بود. دموكراتها نيز در مورد برنامه هستهاي ايران نگرانيهايي دارند. برنامه موشكي و نقش منطقهاي ايران نگرانيهايي را براي مقامات امريكايي ايجاد كرده. به باور اين كارشناس مسائل امريكا بنابراين اگر مذاكرات جامعي ميان تهران و واشنگتن صورت بگيرد، حداقل چيزي كه امريكاييها روي آن تاكيد دارند همان شروط دوازدهگانه پمپئو است كه ممكن است بحث پهپاد نيز دربازه زماني كنوني به آن اضافه شود، زيرا آنها همچنان ادعا ميكنند كه ايران از سال ۲۰۱۸ به روسيه در جنگ با اوكراين كمك و موشكها و پهپادهايي را ارسال كرده است. بنابراين بحث پهپاد اكنون اهميت بيشتري پيدا كرده. ابوالفتح در ادامه اين را هم گفت كه مطالبات جمهوري اسلامي نيز كاملا مشخص است: احترام متقابل، در نظر گرفتن منافع ملي ايران به گونهاي كه امتيازاتي كه از ايران ميخواهند، مابهازاي آن امتيازاتي داده شود. ايران همچنين بر پايبندي به توافقاتي كه انجام ميدهد، تاكيد دارد و نميخواهد كه سه ماه، شش ماه يا يكسال بعد از آن طرف مقابل از انجام تعهداتش شانه خالي كند. از طرفي ايران نيز خواهان اين است كه برنامه صلحآميز هستهاي خود را داشته باشد. همچنين مسائل دفاعي خود را پيگيري كند و نقشآفرينياش در منطقه به عنوان يك كشور مهم خاورميانه مورد توجه قرار بگيرد. ايران همچنين نميخواهد كه از معادلات منطقه حذف شود و موارد مذكور خواستههاي مهمي است كه ايران از طرف مقابل دارد.