اسماعیل گرامی مقدم: تابوی مذاکره مستقیم با آمریکا باید شکسته شود
ناصر ایمانی: در مذاکره با آمریکا لازم است بده بستان هایی داشته باشیم
طي روزهاي اخير چهرههاي مختلف دولت از ضرورت ايجاد توزان در عرصه سياست خارجي و آمادگي ايران براي مذاكره با طرفهاي مختلف صحبت كردند. چراغ اول اين اظهارنظرها را سيد عباس عراقچي، وزير امور خارجه كشورمان در روزهاي پاياني هفته روشن كرد؛ پس از وزير امور خارجه نوبت به ساير چهرههاي سياسي و رسانهاي دولت رسيد كه در اين خصوص به اظهارنظر بپردازند. ديروز هم نوبت به سخنگوي دولت رسيد كه ضمن تاكيد بر ايجاد روابط متوزان ميان شرق و غرب اعلام كند: «ما براي مذاكرات سازنده و بدون تاخير در راستاي رفع تحريمها و در برنامه هستهاي كاملا آمادگي داريم...» در كشاكش اين اظهارنظرهاي ايجابي، اما طيفهاي مخالف دولت و رسانههاي همسوي آنان قرار دارند كه هر اظهارنظري در خصوص ضرورت مذاكره با غرب و امريكا آنها را برآشفته ساخته و گويندگان را مينوازند. تحليلگران و كارشناسان از هر دو جناح سياسي اصلاحطلب و اصولگرا، اما متفقا بر ضرورت انجام مذاكره با امريكا تاكيد داشته و معتقدند مذاكرات تنها راه پايان دادن به چالشهاي موجود ميان ايران و امريكا و رفع تحريمهاست. «اعتماد» از دل گفتوگو با 2 نفر از فعالان سياسي اصلاحطلب و اصولگرا تلاش كرده ديدگاههاي كارشناسان و تحليلگران را در خصوص ضرورت انجام مذاكره ميان ايران و امريكا را بررسي كند. گراميمقدم، فعال سياسي اصلاحطلب با اشاره به ضرورت انجام مذاكره براي پايان دادن به تحريمها، مذاكراتي را اثرگذار ارزيابي ميكند كه به صورت مستقيم ميان ايران و امريكا برنامهريزي شده باشد. گراميمقدم با تاكيد بر اينكه ايران و امريكا طي سالهاي گذشته وضعيت «نه جنگ نه صلح» و وضعيت «جنگي» را در ارتباط با امريكا تجربه كرده و زمان آن رسيده كه وضعيت «مذاكره مستقيم براي صلح» را در رابطه با اين كشور تجربه كند.
ناصر ايماني، فعال اصولگرا اما معتقد است كه «نقش ايران در آينده جهان بر اساس ديدگاهي كه امريكاييها ارايه دادهاند، نقش پررنگي است.» او در عين حال اشتياق ترامپ را براي انجام مذاكره با ايران بالا ارزيابي ميكند. وضعيتي كه مسوولان ايراني بايد با دقت زمينه تحقق منافع ملي از بطن آن را فراهم سازند.
اسماعيل گراميمقدم: تابوي مذاكره مستقيم با امریکا بايد شكسته شود
اسماعيل گرامي مقدم، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» در پاسخ به اين پرسش كه براي كاستن از ديوار بلند بياعتمادي ميان ايران و امريكا و برپا كردن ميز تازه مذاكراتي ميان ايران و غرب چه راهبردي پيشنهاد ميكنيد و به نظر شما مذاكرات جديد با ترامپ بايد واجد چه ويژگيهايي باشد؟ ميگويد:«يكي از وعدههاي مهم رييسجمهور كه يكي از اضلاع اصلي راهبردهاي او را شكل داده، مساله برداشتن تحريمها و رفع چالشهاي بينالمللي است. سالهاست ايران با تهديدات نظامي، تحريمهاي بينالمللي و... روبهروست؛ تحريمهايي كه مانع پيشرفت و توسعه كشور شده و مردم را آزار ميدهند. نبايد فراموش كرد، كساني كه آمدند و وعده دادند كه ميتوان بدون رفع تحريمها و با دور زدن تحريمها، مشكلات را حل كرد و كشور را در مسير رشد اقتصادي پايدار قرار داد نه تنها كمكي به بهبود وضعيت مردم و شاخصهاي اقتصادي نكردند بلكه شرايط را به جايي رساندند كه ارزش پول ملي ايرانيان با شديدترين كاهشها مواجه شده است. گذشت زمان نيز نشان داد كه حل مشكلات اقتصادي، اجتماعي و راهبردي كشورمان به مساله تحريمها گره خورده است. براي رفع تحريمها هم بايد نشست و با غربيها مذاكره و گفتوگو كرد.»
گراميمقدم ادامه ميدهد: «تحريمها مهم است چون در زمان تحريمها صادرات و واردات كشور به درستي كار نميكند، ارز در كشور كم شده و ارزش پول ملي كاهش مييابد، نهايتا تورم بالا رفته و جامعه و اقشار بيشتري از مردم زير خط فقر ميروند. طي تنها 3ماهه اخير، حدود يكسوم ارزش پول ملي ايرانيان كاهش و درآمد ايرانيان به يكسوم كاهش يافته است. بنابراين ضرورت پايان دادن به تحريمها يك اصل غير قابل انكار است. در عين حال كه مذاكرات نبايد شتاب زده باشد و مبتني بر 3اصل عزت، حكمت و مصلحت استوار باشد اما بايد ديد ايران چه نقاط مشتركي با طرف مقابل ميتواند پيدا كند.»
او با طرح اين پرسش كه آيا سطح تخاصم ايران با امريكا بايد ابدي باشد يا نه؟ميگويد: «اگر پاسخ منفي است، بايد مذاكره كرد. پرسش بعدي آن است كه آيا از طريق مذاكره و توافق با امريكا همه مشكلات كشور حل ميشود؟ باز هم پاسخ منفي است. اما نميتوان انكار كرد بخش قابل توجهي از مشكلات اقتصادي كشور از طريق توافق با امريكا حل ميشود. اتفاقا امريكا هم قطعا در راستاي منافع ملي خود، مذاكره با ايران را پيگيري ميكند. دومين فصل مشترك ايران و امريكا اين است كه مذاكره هزينههايي به مراتب كمتر از جنگ و تخاصم و رويارويي براي دو طرف دارد. ايران و امريكا بايد به سمت مذاكرات مستقيم حركت كرده و تابوي مذاكرات مستقيم را بشكنند.»
گراميمقدم با اشاره به اينكه در تمام حوزههاي راهبردي گفته ميشود واسطهها را كنار بگذاريد! ادامه ميدهد: «مثلا در حوزه اقتصادي واسطهها باعث افزايش نوسانات و هزينههاي تمام شده هستند. در حوزه سياسي هم شكلگيري واسطهها باعث افزايش هزينه مذاكرات شده و سوءتفاهمها را افزايش ميدهد. ضمن اينكه برخي افراد و طرفها هم از پشم مذاكرات غير مستقيم براي خود كلاه ميبافند. ايران قبلا وضعيت نه جنگ و نه صلح را در رابطه با امريكا تجربه كرده و نتيجهاي نگرفته است. راهبرد بعدي، وضعيت جنگي است كه ايران اساسا به دنبال آن نيست. تنها راه باقي مانده قرار گرفتن در وضعيت مذاكرات براي دستيابي به توافق و صلح است. مذاكرهاي كه مبتني بر ايده برد- برد شكل بگيرد.»
او ميگويد: «هر تصميمي به جز مذاكره، پرونده ايران را وارد دورهاي از تنش و التهاب ميكند و ممكن است، باعث راهاندازي مكانيسم ماشه شود. راهبرد مذاكرهكنندگان ايراني بايد كاهش درجه تخاصم ميان ايران و امريكا باشد. ايران ميتواند از طريق بهبود روابط با امريكا بسياري از دشمنان كشور را كه به دنبال تنشآفريني هستند، كنترل كند. ايران هرگز از مواضع سياسي خود كوتاه نخواهد آمد. مثال يك چنين روابطي چين است، چينيها در عين اينكه، بيشترين مبادلات اقتصادي و تجاري را با امريكا و غرب دارند، هرگز از مواضع سياسيشان در قبال امريكا كوتاه نيامدهاند. ايران هم از طريق مذاكره ميتواند مواضع سياسي و عقيدتي خود را دنبال كند، ضمن اينكه با تقويت قراردادهاي اقتصادي، ميتواند پايداري مذاكرات را افزايش دهد.»
به اعتقاد گراميمقدم«يكي از دلايلي كه باعث شد ترامپ از برجام خارج شود، اين بود كه احساس ميكرد در برجام منافعي براي امريكا در نظر گرفته نشده است. اگر مذاكرات شرايطي را ايجاد كند كه نتيجه آن عقد قراردادهاي اقتصادي با امريكا باشد، ترامپ براي حفظ منافع اقتصادي خود به اين سند و توافق پايبند ميماند. در شرايطي كه دولت پزشكيان از تنشزدايي و رفع تحريمها سخن گفته و مردم هم با پوست و استخوانشان دردهاي تحريم را درك ميكنند، بايد بدانيم كه رفع تحريمها از دالان مذاكرات عبور ميكند. جنس مذاكره هم در اين مرحله بايد مستقيم، رودر رو و در راستاي منافع ملي كشور باشد.»
ناصر ايماني: در مذاكره با امريكا لازم است بدهبستانهايي داشته باشيم
ناصر ايماني فعال سياسي اصولگرا اما پاسخ متفاوتي به اين پرسش داده و با اشاره به ضرورت شكلدهي به كانونهاي مذاكراتي با امريكا ميگويد: «جهان امروز، دچار تغيير و تحولاتي جدي شده است. ديگر مناسبات يك الي 2دهه قبل در جهان حاكم نيست و مناسبات عوض شده است. مسوولان عاليرتبه كشورمان حتما به اين دامنههاي تغيير واقف هستند. مسائل جهاني، قطببنديهاي جديدي را شكل داده است. در حوزه سياست خارجي درازمدت ايالات متحده امريكا، تمام جايگاهها دچار دگرگوني شده است. مثلا خليج فارس، نقشي كه طي ساليان سال داشته را، ديگر ندارد. جايگاه فروش نفت ايران در مناسبات انرژي و اقتصاد جهان تغيير كرده، حتي نقش انرژيهاي صادرشده توسط كشورهاي حاشيه خليج فارس هم تغيير كرده است. از سوي ديگر، جايگاه چين، روسيه و كشورهاي خاورميانه و...تغييرات بنيادين كرده است. بايد به نكات و ساير متغيرها توجه داشت و مبتني بر اين تغييرات مذاكرات را شكل داد.»
ايماني در ادامه به اين نكته اشاره ميكند: «ترامپ اساسا با جنگ در هر نقطه جهان مخالف است. تمركز ترامپ براي تامين منافع امريكا روي مسائل ديگري است كه شايد براي ما چندان مهم نباشند. بنابراين مذاكرات جديد ايران و غرب بايد مبتني بر اين شرايط جديد باشد. اساسا مناسبات جهاني از زماني كه ايران برجام را حدودا 10سال قبل امضا كرده، تغيير يافته است. شايد لازم باشد مذاكرات جديدي طراحي شود. ايران متناسب با تغييرات جهاني بايد منافع ملي خود را پيگيري كند. قاعدتا لازم است بدهبستانهايي داشته باشيم. مساله تحريمها و منافع ناشي از تحريمها بايد به صورت جدي، محور مذاكرات باشد. ايران ميخواهد منافع ناشي از برداشتن تحريمها را از طرف مقابل طلب كند. مواردي چون رفع تحريم سيستم بانكي، رفع تحريم فروش و صادرات نفت، رفع تحريم شركتهاي كشتيراني ايراني و...از جمله اين مواردند. بله، به نظرم جهان هم آمادگي اين تغييرات را دارد. اگر مسوولان حوزه سياست خارجي ايران، مذاكرات را به نحوي انجام دهند كه منافع ملي كشور حفظ شود، جهان آمادگي اعمال اين تغييرات را دارد. ايران بايد در كوتاهمدت منافع حاصل از رفع تحريمها را از طرف مقابل طلب كند.»
اين فعال سياسي اصولگرا در پاسخ به اين پرسش اعتماد كه دستيابي به اين منافع با چه نوع مذاكرهاي محقق ميشود؟ ميگويد: «ايران به هر حال براي رفع تحريمها بايد با امريكا مذاكره كند. من نميگويم، مذاكره مستقيم باشد يا غيرمستقيم و در چه سطحي باشد، چرا كه چگونگي مذاكرات، موضوعي است كه مسوولان بهتر از آن آگاهند. واقعيت آن است كه تحريمهايي كه ايران از آن رنج ميبرد، عمدتا توسط امريكا گذاشته شده است. به خصوص تحريمهاي ثانويهاي كه امريكا اعمال كرده و بر اساس آن كشورهاي ديگر، شركتهاي خارجي و فعالان اقتصادي و... را با مجازاتهاي شديد مواجه كرده است. بيشترين، متنوعترين و پيچيدهترين تحريمها توسط امريكا پايهگذاري شده است. بنابراين طرف اصلي مذاكرات ايران بايد امريكا باشد. يكي از تغييرات مهم در عرصه جهاني آن است كه نقش اروپا در صحنه جهاني در حال كمرنگ شدن است. اروپا ديگر ذيل قطبهاي اصلي آينده جهان تعريف نميشود. اروپاييان هم اين موضوع را ميدانند. ايران هرچند با اروپا مذاكره ميكند اما اين تصور كه ايران از طريق توافق با اروپا ميتواند توافق با امريكا را عينيت بخشد، غير واقعي است. ايران بايد با امريكا تعامل داشته باشد. تعامل حتي ميتواند از طريق مذاكره نباشد و نوعي چراغ سبز دادن دو طرف باشد.»
ايماني با اشاره به نقشي كه ايران در اين مناسبات تازه به دست آورده، ميگويد: «نقش ايران در آينده جهان بر اساس ديدگاهي كه امريكاييها ارايه دادهاند، نقش پررنگي است. مسوولان ايراني بايد اين نقش را درك كنند. چرا كه ايران نقش برجستهاي در مناسبات آينده جهان دارد. البته ايران بايد روي مواضع خود هم پافشاري كند. وزير امور خارجه ايران اخيرا اعلام كرده، ايران آماده است به تعهدات برجامي خود در موضوع غنيسازي و... بازگردد. به شرط اينكه غرب هم به تعهدات برجامياش بازگردد. ايران در عين حال بايد بداند مذاكره با اروپا ايران را به رفع تحريمهاي كامل نميرساند. چرا كه اروپا دنبالهروي سياستهاي امريكاست.»