«اعتماد» در گفتوگو با فعالان سياسي خطرات بروكراسي غير تخصصي كشور را بررسي ميكند
بلاييكهگزارشهاي پوچ بر سرايرانآورد
هادي حقشناس: ناترازيهاي امروز محصول گزارشهاي غير كاربردي و غلط هستند
گروه سياسي| ترجيعبند «گزارشهاي پوچ و مهمل» اشاره بود كه رهبري در نشست اخير با كارگزاران نظام از آن بهره بردند تا تصميمسازان، مجريان و سياستگذاران كشور را متوجه يك ناترازي و ناهنجاري كليدي در نظام بروكراتيك كشور كنند. رهبري خاطرهاي مربوط به دوران رياستجمهوري شهيد ابراهيم رييسي، درباره تعهدخواهي از شركتهاي بزرگ دولتي را روايت كردند.
آيتالله خامنهاي درباره نتيجه پيگيري چند ماه بعد خود از رييسجمهور وقت اشاره كردند: «ايشان گفت خبر ندارم؛ ميپرسم و خدمتتان گزارش ميدهم. بعد از يكي، دو هفته گزارشي دادند كه من ديدم مهمل است؛ پوچ است...» موضوعي كه راس هرم تصميمساز كشور روي آن دست گذاشته در واقع يكي از تاريكترين بخشهاي نظام بروكراسي كشور محسوب ميشود. وضعيتي كه باعث شده امكان حل مشكلات عليرغم صرف بودجه و وقت كافي فراهم نشود و ناترازيها به بالاترين حد خود برسد.
اما براي رفع اين ناترازي و اين معضل چه بايد كرد؟ به اعتقاد كارشناسان و فعالان سياسي، تن دادن به اجماع كارشناسي و اصلاح نظام گزينش كشور، مهمترين راهكاري است كه از طريق آن ميتوان در برابر يك چنين گزارشهاي پوچ و مهملي مانعتراشي كرد. زماني كه به جاي افراد نخبه و متخصص، ميدان كار براي افراد سطحينگر و پوپوليست فراهم شود، نتيجه بروز ناترازيهاي گستردهاي خواهد بود كه امروز كشور را درگير كرده است.
امروز بسياري از انتخابهاي دولت چهاردهم به دليل دير رسيدن يا هرگز نرسيدن استعلامها فرصت خدمترساني و تلاش براي توسعه كشور را پيدا نميكنند.
باتوجه به اهميت موضوع «اعتماد» در گفتوگو با دو تن از فعالان سياسي كشور تلاش كرده كه نوري به ابعاد پنهان موضوع بتاباند.
هادي حقشناس كه سالها هم در حوزه نمايندگي مجلس فعاليت كرده و هم در بخشهاي اجرايي و آكادميك حضور داشته با نوع نگاه خاص خود، آسيبهاي اين نوع گزارشهاي غيرتخصصي را واكاوي ميكند. ازسوي ديگر مهدي شيرزاد نيز با بازخواني همه مصايب كشور از چنين گزارشها و مشورتهايي، خواستار باز گذاشتن درهاي بروكراسي كشور به متخصصان و نخبگان ميشود تا ديگر هيچ گزارش پوچ و مهملي به دست هيچ مقام مسوولي نرسد.
هادي حقشناس: ناترازيهاي امروز محصول گزارشهاي غير كاربردي و غلط هستند
هادي حقشناس استاندار گيلان و تحليلگر مسائل سياسي و اقتصادي در گفتوگو با اعتماد در پاسخ به اين پرسش كه خطر گزارشهاي پوچ و مهمل براي جامعه ايراني چيست؟ ميگويد: «در برخي از دستگاهها برخي از كارشناسان با اين نيت كه مقامات ارشد ممكن است گزارشهاي ارسال شده را با دقت نخوانند يا با اين فكر كه مقامات مافوق اطلاعات فني لازم را ندارند و به دليل حجم كارها ممكن است فرصت مطالعه گزارشها را نداشته باشند، گزارشهايي مينويسند و اطلاعاتي را ارايه ميكنند كه هيچ مبنا و پايه علمي و آماري و تخصصي ندارد. گزارش نمينويسند كه منجر به اتخاذ تصميم شوند يا براي اينكه منتج به ارايه طريق بشود يا اينكه مساله پروژهاي را حل كنند، بلكه فقط براي پر كردن عرضه گزارش مينويسند.»
حقشناس ادامه ميدهد: «اين نوع گزارشها آسيبهاي بسياري به روند توسعه كشور وارد ساخته. يكي از كليد واژههايي كه در سالهاي اخير در ادبيات برنامهريزي ايران رايج شده، بحث آمايش سرزميني است. آمايش سرزميني مبتني بر اين اصل است كه هر منطقه يا استاني متناسب با چه نوع سرمايهگذاريهايي است؟ به عنوان مثال با يك مقياس كلان، وقتي استاني در كشور مشكل آب دارد، طبيعي است كه براي توسعه نبايد اجازه داد در آنجا كاشت، داشت و برداشت برنج صورت گيرد. يا وقتي استاني مشكل آبهاي سطحي دارد بايد در اولويت طرحهاي آب و فاضلاب و شبكه قرار بگيرد. اين 2مثال را ذكر كردم به اين دليل كه هر كس كه اين دو گزاره را ميبيند قطعا به اين نتيجه ميرسد كه دستگاه برنامهريز و تصميمساز حتما در نقطهاي از كشور كه سطح آبهاي زيرزميني بالاست بايد طرحهاي فاضلاب اجرا كند و در نقطهاي از ايران كه مشكل كمبود آب دارد، نبايد كشاورزي پر آب به كار بگيرد.»
او ادامه ميدهد: «ولي همه اين اتفاقات رخ ميدهند، به دليل برخي گزارشهاي غلط كارشناسي كه مبناي تصميمسازي و تصميمگيري شده است. اينگونه موارد بسيار زياد در كشور وجود دارند. دليلي كه امروز ايران با انبوه پروژههاي نيمهكاره و ناترازي مواجه است، همين نوع گزارشهاي غيركارشناسي و غير تخصصي است. علت اينكه ايران با ناترازيها در بخشهاي مختلف مواجه شده به دليل عدم كار كارشناسي واقعي و علمي است. همه از كار كارشناسي صحبت ميكنند اما كار كارشناسي كه مبتني بر واقعيتها، راهگشايي و توانايي حل مساله باشد، كم است.»
استاندار گيلان با اشاره به اينكه علت اينكه اقتصاد ايران تورمهاي بلندمدت را تجربه ميكند بر اساس همين وهم است، ميگويد: « در واقع در دولتهاي قبل تصور ميشد اگر استقراض شود و استقراض را تبديل به كار عمراني كنيم، براي معيشت و توسعه مفيد است.خوب است بررسي شود طي 2الي 3سال گذشته، چه حجمي از استقراض تحت عنوان اوراق خزانه انجام شده است. استقراض يعني اصل پول به علاوه فرع پول به سرمايهگذار پرداخت شود. دولت براي اجراي پروژه فقط هزينه اسمي نيست، بلكه يك عددي به نام نرخ سود هم نصيب قيمت تمام شده ميشود و هزينهها را بالا ميبرد.»
او ميگويد: « چرا به اجراي چنين پروژههايي در گذشته رضايت داده شده است؟ به دليل بحثها كارشناسي. كدام كارشناسيها؟ كارشناسيهايي كه در آنها اصول علمي رعايت نشده است. اين يك واقعيت تلخ در گزارشنويسيها است كه منجر به تصميماتي شده كه برخي از ناترازيهاي پولي، مالي، ارزي و...را در كشور ايجاد كردهاند. به نظر ميرسد كه نيازمند توجه جدي به بحث شايستهسالاري هستيم. شايستهسالاري فقط مبناي مديران نيستند. كارشناسان اگر كارشناسان علمي و كاركشته و پخته و به دور از هوا و هوس باشند، بسياري از تصميمگيريها ميتواند در راستاي رفع مشكلات مردم و رفع ناترازيها به كار گرفته شوند.»
مهدي شيرزاد: براي رفع گزارشهاي پوچ بايد درهاي بوروكراسي را به روي نخبگان باز كرد
مهدي شيرزاد تحليلگر مسائل سياسي از منظر متفاوتي به بحث ورود كرده و درباره اين نوع گزارشهاي پوچ و غير كاربردي ميگويد: «صحبتهاي رهبري و تعابيري كه ايشان به كار بردند نشان ميدهد ايشان مسلط به اعداد و ارقام كشور هستند و با دقت موضوعات را رصد ميكنند. بعضا براي فعالان سياسي اين پرسش ايجاد ميشود كه آيا رهبري از شرايط كشور و مسائل اطلاع كافي دارند يا نه؟ اين نوع تعابير نشان ميدهد كه ايشان با دقتنظر بالايي نسبت به مسائل كشور مسلط هستند. اين موضوع جاي اميدواري دارد و ميتواند اطمينان خاطري براي جامعه و سياستمداران ايجاد كند كه به هر حال به دقت، اوضاع و احوال منطقهاي و بينالمللي و شرايط اجتماعي و اقتصادي كشور رصد ميشود.»
شيرزاد يادآور ميشود: «مساله بعدي اينكه فقط دولت شهيد رييسي در معرض يك چنين گزارشهاي مهمل و پوچي قرار نداشته و ساير دولتها هم در معرض يك چنين مشكلاتي قرار داشته و دارند. وقتي ساختار بوروكراسي كشور به دليل تنگنظريها، دخالتهاي نابهجاي بعضا امنيتي از متخصصان خالي ميشود، زمينه براي ظهور و بروز و توليد گزارشهاي مهمل و غير تخصصي فراهم ميشود. اين اظهارات را به عنوان مچگيري از دولت شهيد رييسي نبايد تلقي كرد. اين خطري است كه براي هر دولتي از جمله دولت پزشكيان قرار دارد.»
شيرزاد در پاسخ به پرسش «اعتماد» كه براي رفع اين نوع گزارشهاي غير مستند و غير تخصصي چه بايد كرد؟ ميگويد: «راهحل، باز كردن درهاي دولت و نظام بوروكراسي كشور به روي متخصصان و نشاندن نظرات كارشناسي و تخصصي به جاي گزارشهاي پوچ و مهمل و شعاري است. اين روند نيازمند تجديدنظر جدي در رويكردهاي امنيتي، استعلامها و انتصابات مديريتي است. نيازمند تجديد نظر جدي در ساختار اجرايي كشور است. ساختار اجرايي كشور بايد اين ظرفيت را پيدا كند كه از تمام ظرفيت تخصصي و منابع انساني كشور حداكثر بهره را ببرد. نه اينكه در حضور يك گروه، جريان و طيف خاص محدود شود.»
او ميگويد: « از سوي ديگر بايد توجه داشت اين تيپ گزارشهاي مهمل و شعاري در عرصههاي مختلف كشور وجود دارد. اينكه عدهاي درباره شرايط جامعه، وضعيت دينداري يا شرايط فرهنگي جامعه سراغ مراجع يا متدينان و گروههاي مرجع ميروند و گزارشهايي را ميدهند كه باعث نگراني ميشود. گزارشهايي از اين دست كه جامعه ايراني بيدين شده، از دين فاصله گرفته، بياخلاق شده و وضعيت بدي پيدا كرده و... باعث بروز مشكلات جدي ميشود. اين نوع گزارشها فاقد دقت علمي و روشهاي علمي در نظرسنجيها هستند. اين روند در عرصههاي مختلف باعث ايجاد تنش در سطح جامعه و سياستگذاريها ميشود. »
شيرزاد با اشاره به اينكه فضاي نخبگاني كشور بايد به سمت فضايي ميل كند كه اين تيپ گزارشهاي مهمل و پوچ را با دقت نظري كه مورد توجه رهبري بوده، تشخيص و تمييز دهد، ميگويد: « به عنوان يك دانشجوي كوچك جامعهشناسي از جامعه ايران و پتانسيل جامعه دفاع ميكنم. فكر ميكنم، بسياري از گزارشهاي پوچ و مهملي كه در عرصه فرهنگي، مذهبي و فرهنگي جامعه توليد شده و باعث بروز نگرانيهايي شده، مبناي علمي ندارد. از سوي ديگر گزارشهاي دقيق علمي وجود دارد كه مورد توجه قرار نميگيرد. نتيجه اين ميشود كه جامعه تغييراتي ميكند كه سياستگذاران از آنها بيخبرند. جامعه مطالباتي دارد كه تصميمسازان از آن بيخبرند. در عرصههاي سياسي و اجتماعي مثالهاي بسياري در اين زمينه وجود دارد.»
به اعتقاد اين تحليلگر« توسعه ايران لنگ كمكهاي خارجي نيست، بيترديد توسعهاي پايدار خواهد بود كه درونزا بوده و برآمده از ظرفيتهاي اجتماعي باشد اما اينكه تصور شود حل مشكلات بدون رفع مشكلات خارجي و توسعه مناسبات ارتباطي و تجاري و علمي و... با جهان ممكن است، اشتباه محض است. مسوولان ايراني بايد گزارشهاي دقيقتري را از مراجع سياستگذار طلب كنند. »
شيرزاد در پايان يادآور ميشود: « در دولت قبل و گاهي در دولتهاي قبلتر شعارهايي سر داده ميشد كه ايران فاصله با قله ندارد، اين نوع اظهارات اين پرسش را براي مردم ايجاد ميكرد كه آيا مسوولان ايراني در اين جامعه زندگي ميكنند؟ اگر اينگونه است چرا از مشكلات مردم بيخبرند؟ هر زمان كه ما دچار عوامگرايي و شعارهاي قشنگ غير واقعي و غير علمي شديم بايد نگران شويم كه اسير گزارشهاي پوچ و مهمل شدهايم. البته جامعه به خوبي ميتواند تشخيص دهد كه كدام حرف و گزارش و اظهارنظر علمي است و مبتني بر واقعيتهاست و كدام اظهارنظر مبتني بر گزارههاي غير علمي و پوج است.»