در آستانه
توافقي آبرومند
احمد شيرزاد
اين روزها در حوزه سياست داخلي كشور، نكات عبرتآموزي پيرامون احياي برجام و مذاكرات هستهاي رخ ميدهد كه بايد از آن درس گرفت. بهطور كلي مشخص شده كه امروز در دولت رييسي، اصل رسيدن به توافق و تفاهم با قدرتهاي بزرگ به خصوص امريكاييها آنقدر مذموم نيست كه در زمان دولت آقاي روحاني بود. نميدانم به خاطر اين تغييرات بايد خدا را شكر كرد كه گروهي به اين آگاهي دست پيدا كردهاند يا اينكه بايد اظهار ناراحتي كرد كه چرا فرصتهاي متعدد براي حل مشكلات اقتصادي كشور بر باد رفته است. اما واقع آن است كه اصولگرايان به اين نتيجه رسيدهاند كه نميشود در بستري از تخاصم و بحران در عرصه روابط بينالمللي كشور را اداره كرد. اين اظهارات اگر در دولتهاي ميانهروي روحاني يا دولت اصلاحطلب قبلي مطرح ميشدند، حمل بر سازشكاري، خيانتپيشگي يا ناديده گرفتن مصالح ملي ميشد، ولي امروز كه اصولگرايان دستي بر آتش مذاكرات دارند و سكان هدايت دولت را به دست گرفتهاند، متوجه شدهاند كه ديگر به شيوههاي قبل نميتوان ادامه داد و بايد تلاش كرد تا شرارههاي بحران خاموش شود. البته هنوز افرادي در ميان اصولگرايان هستند كه حتي اين توافق را نيز برنميتابند و به خاطر نزديك شدن به تفاهم، دولت رييسي را نيز مينوازند. اما به هر حال اغلب اصولگرايان موافق اين تحول هستند. شواهد البته نشان ميدهد كه مخالفان احياي برجام در ميان اصولگرايان در اقليت قرار گرفتهاند و بيشتر جريانات سياسي جناح راست متوجه اهميت احياي برجام شدهاند. هرچند همه از نزديك شدن به احياي برجام خوشحال هستيم اما در عين حال بايد افسوس خورد به خاطر دلايلي كه برخي افراد در خصوص موافق بودن با مذاكرات مطرح ميكنند.اينكه برخي اعلام ميكنند به اين دليل موافق مذاكرات هستند كه مذاكرهكننده ارشد كشور، نماز شب ميخواند و اعضاي هيات مذاكرهكننده، افراد باتقوايي هستند و...ناراحتكننده است. اين نوع مواجهه با موضوع، قضاوتي سادهلوحانه است و مشكلاتي را در ادامه ميآفريند. آنچه در داخل كشور در حال وقوع است، آن است كه در ميان طيف اصولگرايان نوعي توافق ايجاد شده است.
اغلب آنها موافق رسيدن به نتيجه مطلوب هستند. اما در عرصه بينالمللي هم عبرتهاي فراواني وجود دارد؛ به خصوص رفتاري كه ابرقدرتي در حد امريكا طي سالهاي اخير انجام داده، درسآموز است. سندي كه بعد از 7سال مذاكره در سال 2015 منعقد شده بود به دليل ماجراجوييهاي ترامپ به عنوان مستاجر كاخ سفيد، دچار مشكل و از دستور كار خارج شد. در آن برهه رييسجمهور امريكا و نزديكانش همه تلاش خود را به كار گرفتند تا ملت ايران را به زمين بزنند و راههاي حياتي كشور را ببندند؛ انصافا دولت روحاني مقاومت شايان توجهي صورت داد و عقبنشيني نكرد. در واقع دستاوردهايي كه امروز دولت سيزدهم برداشت ميكند، نتيجه مقاومتي بود كه در دولت روحاني انجام شد. هر چند در سال آخر انتقادهاي فراواني متوجه دولت روحاني شد، اما واقع آن است كه روحاني همه تلاشهاي خود را به كار گرفت تا تلاشهاي طرف امريكايي بياثر شود.اين براي ملت ايران افتخار است كه توانسته تلاش امريكا را خنثي كند. امروز كه به گذشته نگاه ميكنيم متوجه ميشويم، امريكا هيچ ارزش افزوده قابل توجهي بعد از خروج از برجام به دست نياورده و اين ايران بود كه توانست از مقاومت خود بهرهبرداري كند. همين كه ايران زير بار زيادهطلبيهاي طرف مقابل نرفت و موضع محكمي با استفاده از توانمنديهاي خود اتخاذ كرد، داراي ارزش فراواني است. امروز ايران نزديك يك توافق آبرومند است و هر چند ممكن است، اصلاحطلبان نيز انتقاداتي را در خصوص رفتار طرف مقابل داشته باشند اما اينكه گِرهي از مشكلات مردم بر اثر اين توافق باز ميشود، مورد توجه اصلاحطلبان نيز قرار دارد. مهم نيست اين توافق را محمدجواد ظريف امضا ميكند يا اميرعبداللهيان، اما مهم اين است كه بخشي از مشكلات مردم بر اثر اين توافق حل ميشود. هر چند تحريمهاي دوران ترامپ ضربههايي به ايران وارد ساخت، اما هرگز در برابر ايستادگي ايران نتوانسته خدشهاي وارد سازد.