امام علي(ع) در بيان هاشميرفسنجاني
محسن هاشمي
به مناسبت تولد مولا اميرالمومنين(ع) در تعطيلات آخر هفته كتاب امام علي در بيان هاشميرفسنجاني كه به كوشش حبيبالله حميدي جمعآوري شده و به مناسبت سال مولا علي منتشر شده را مطالعه كردم و حيفم آمد كه خلاصهاي از آن را مطرح نكنم. مطالب در سالهاي گوناگون در خطبهها، سخنرانيها و پيامها و مصاحبهها و اظهارنظرها در هر مقطع به مناسب زمان، مكان و مخاطبان و اشاره خاص بر مسائل و سياستهاي مهم جامعه بيان شده است كه توصيه ميكنم مورد مطالعه قرار گيرد. مخصوصا در ايام خاص مربوط به حضرت علي(ع) چه شبهاي قدر و شهادت و چه تولد. نكات مهمي در زمينههاي اخلاقي، عبادي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، اداري و نظامي متكي بر روايات و نهجالبلاغه را در برميگيرد، همچنين مقولههايي از قبيل عدالت، عبادت، زهد و تقوا، شجاعت، رحم و شفقت، اعتدال و آزادگي، جوانمردي، قاطعيت، شهادت، اصولگرايي، ايثار، فقر، غنا، امتيازطلبي، خودخواهي و كار تنبلي، سادهزيستي، مسووليت، رانتخواري، انحصارگري، دشمنشناسي، افراط و تفريط، حقوق بشر، آزادي، فرد و جا معه و كرامت انسان، مردم، به سيره علي(ع) باز شده كه ميتواند نصبالعين عموم در عرصههاي زندگي قرار گيرد. طبيعي است كه با توجه به وجود صدها اثر جامع و تحقيقي در اين مورد انتظار نيست كه اين مجموعه داراي امتياز خاصي باشد، بلكه در حد يك اثر در ميان آثار فراوان در كمتر از 200 صفحه منتشر شده و خلاصهاي است اثرگذار و ميتواند مفيد واقع شود. لذا نمونههايي را به صورت خلاصه ميآورم.چهره دردناك فقر: «در مورد بدي فقر روايتي از علي(ع) است كه ميفرمايند: خداوند تا به حال بندگانش را به هيچ تازيانهاي شديدتر از تازيانه فقر نزده است. يعني فقر جامعه تازيانه دردناكي است كه بايد از آن احتراز كرد.»
همچنين عليبنابيطالب(ع) ميفرمود: فقر مرگ بزرگ است. در جاي ديگر فرمود: «اگر فقر را به صورت يك انسان مجسمي در مقابل من مجسم كنند من او را فوري ميكشم. به فرزندش محمد حنيفه ميفرمود: من از فقر تو ميترسم كه هم به دينت ضربه بزند و هم به عقلت....». كار، برتر از عبادت: عليبنابيطالب(ع) از مدينه به كوفه آمدند كه مركز حكومت را كوفه قرار دهند، در مسجد در معارفه عدهاي را معرفي كردند، به عنوان رجالالحق كه در مسجد نشستهاند و عبادت خدا را ميكنند، اگر گيرشان آمد ميخوردند، اگر نيامد صبر ميكنند. فرمودند از كجا ميآورند؟ جواب دادند مردم با افتخار ميآورند به آنها ميدهند و اينها ميخوردند. اگر نياورند؟ صبر ميكنند لذا نهيب ميزنند. اينكه مسلماني نميشود. بروند كار بكنند. برويد كار بكنيد، بعد براي عبادت به مسجد بياييد. قرآن ميفرمايد عبادت و كار هر دو مطرح است. اسلام اجازه نميدهد انسان نيروي خودش را به عنوان عبادت معطل بگذارد، البته عبادت بجاست، بايد بشود. نماز هست، شب بيداري هست و خيلي مهم هم هست، اما در جاي خودش، اين حالت تعادل بايد محفوظ بماند...
برخورد با متملقين: عليبنابيطالب(ع) در يكي از جلساتشان نشسته بودند، مداحي شروع به مداحي از عليبنابيطالب(ع) پرداخت. حضرت علي فرمودند: اين حرفها چيست كه ميزني؟ من از آني كه به زبان آوردي خيلي كوچكترم. اينهايي كه گفتي، همه صفات خداست. مرا اينقدر ضعيف تصور كردي كه تحت تاثير حرفهاي تو واقع و عكسالعمل نامناسبي يا با عطا كردن به تو يا با احساس غرور در شخصيتم، از من سر بزند! آثار مخرب اختلاف در ميان مسلمين: حضرت علي(ع) مواظب بودند كه در زمان خلفا در مسجد نماز جمعه را با آنها بخوانند، مردمي كه به خاطر علي(ع) ميخواستند مقاومت كنند، ديدند خود ايشان ميآيد پشت سر آنها نماز ميخواند، ديگر زبانشان بسته ميشد. يعني در آن حال به فكر اختلاف نميافتادند يا در بعضي از جنگها مخصوصا امام حسن(ع) را كه همه ميشناختند، در لشكري كه از طرف خلفا اعزام ميشد شركت ميدادند، مواظب بودند كه مسالهاي اينچنين در مقابل كفار پيش نيايد. بعد احتياطها از دست رفت، كمكم اختلافات جديتر شد و خسارت هم خيلي ديديم. از آن موقع تا به حال هم اين جريان اختلافات اينجا و آنجا هميشه بروز كرده كه ميبينيد، هميشه وجود دارد و آثار منفياش را گذاشته. حداقل آن اين است كه آثار مثبت وحدت را كم ميكند.