گروه سياسي
با وقوع حادثه تلخ تروريستي راسك و شهادت 11تن از هموطنان مرزبان كشورمان و مجروح شدن 7تن ديگر، افكار عمومي ايرانيان و بسياري از تحليلگران به دنبال يافتن پاسخي براي اين پرسشهاي كليدي هستند كه در وهله نخست ريشههاي بروز اين حوادث تروريستي كدامند و مهمتر از آن براي برخورد با چنين حوادثي و جلوگيري از وقوع آنها چه بايد كرد؟ كيومرث يزدانپناه، استاد دانشگاه تهران در گفتوگو با «اعتماد» ضمن واكاوي ريشههاي بحران و چرايي وقوع آنها تلاش ميكند مهمترين راهبردها براي مقابله با اين نوع بحرانها را نيز تحليل كند. يزدانپناه با اشاره به اين واقعيت كه در جهان امروز امنيت براي امنيت و امنيت براي توسعه موضوعيت خود را از دست داده میگوید اين «توسعه براي امنيت» است كه در راس برنامهريزيهاي راهبردي، ژئوپليتيك و ژئواستراتژيك كشورها قرار گرفته است. از اين منظر به اعتقاد اين استاد دانشگاه تهران، ايران براي مقابله با گروههاي تروريستي جداي از اقدامات امنيتي بايد زمينههاي رشد و توسعه اقتصادي و همكاريهاي مشترك اقتصادي با پاكستان را در دستور كار قرار دهد تا اين همكاريها خود به عاملي براي مقابله دو طرف با گروههاي تروريستي بدل شود.
پس از وقوع حادثه تلخ تروريستي راسك، اين پرسش كه زمينههاي بروز اين نوع حوادث چيست و چرا استمرار دارد در فضاي عمومي كشور مطرح شده است. از نظر شما ريشههاي بروز اين حوادث را در كجا بايد جستوجو كرد؟
وضعيت مرزهاي شرقي ايران كه ماحصل يك بازه زماني محدود نيست و ريشه در ساليان طولاني و متمادي دارد، مساله اصلي هستند. اين مرزها از جمله مختصاتي هستند كه ميتوان گفت در سطح جهان در مقايسه با مرزهايي كه معمولا در آن التهابات مرزي به شكل امنيتي به صورت مستمر ديده ميشود، تفاوتهايي دارند. به دليل طولاني بودن مرزهاي ايران در حوزه شرقي با دو كشور افغانستان و پاكستان است كه اين تفاوتها شكل ميگيرند. اگر يك بررسي اجمالي روي اين موضوع داشته باشيم بهرغم تلاشهايي كه دولتهاي ايران و پاكستان و افغانستان داشتهاند و سعي شده براي اين 1800كيلومتر مرز مشترك تدابيري انديشيده شود كه ناامني در مرزها به حداقل برسد، اين هدف محقق نشده است. نبايد فراموش كرد كه وضعيت مرزهاي ايران با افغانستان متفاوت است و همواره مهاجران غيرقانوني، مواد مخدر و شرارتهاي مسلحانه از افغانستان راهي ايران ميشوند. اما وضعيت مرزهاي ايران و پاكستان به گونهاي ديگر است.اگر دو كشور به صورت اصولي و مدبرانه برنامهريزي ميكردند شايد امروز شاهد اين اتفاقات تلخ تروريستي و داغدار شدن خانوادههاي ايراني به واسطه از دست رفتن سربازان وطن در مناطق مرزي با پاكستان نبوديم. ايران و پاكستان بالاي 900 كيلومتر مرز خشكي و مقداري هم در خليج گوادر مرز آبي دارند. از اين 900 كيلومتر اما 360كيلومتر است كه بيشترين نوسانات امنيتي را به خود اختصاص ميدهد.
دلايل اين نوسانات امنيتي در اين قلمروي 360كيلومتري چيست؟
دلايل مختلفي دارد و يك دليل مهم آن، اين است كه در سيستان و بلوچستان برخي گروهكهاي ناراضي و هميشه مدعي كه به هيچ صراطي مستقيم نيستند و تنها راه چاره را دست بردن به سلاح و كشتن هموطنان خود ميدانند، فعال هستند.حدودا 8گروه تروريستي در اين منطقه فعال هستند كه در راس آنها گروه تروريستي جيش العدل يا جيش الظلم است (چون هيچ گزارهاي نزديك به عدل ندارد) يكي از مهمترين عوامل اين فعاليتها به سياستگذاريهاي داخلي ما باز ميگردد. به نظرم بايد يك اراده مصمم و مقتدرانهاي در كشورمان (به خصوص در سطح نيروهاي مسلح ايران) شكل بگيرد تا يكبار براي هميشه ريشههاي اين گروه را تا هر جا كه استمرار دارند، بخشكانند. نميشود اين گروههاي تروريستي هر از گاهي بيايند و مانند ويروسهاي ناخوانده اقدامي كنند. امنيت مرزهاي ايران را به مخاطره بيندازند و تعدادي از نيروهاي زحمتكش و مظلوم نيروي انتظامي را در مرزها به شهادت برسانند و بروند.
هر زمان كه درباره ضرورت برخورد با اين گروههاي تروريستي صحبت ميشود به مسووليت كشور پاكستان در فعاليت اين تروريستها اشاره ميشود. ميتوان سهمي براي هر كشور در روند برخورد با اين تروريستها در نظر گرفت؟
به نظرم اين برخوردها اقتداري در سطح ملي ميخواهد و اساسا ايران نبايد در اين روند انتظاري از پاكستان داشته باشد. پاكستانيها از سوي ديگر مدعي هستند تروريستهايي كه اقدامات امنيتي عليه شما انجام ميدهند، شهروندان ناراضي خودتان هستند! حتي پاكستانيها معتقدند: «تروريستها امنيت عمق سرزمين ما را از ناحيه مرزهاي شما به مخاطره مياندازند.» از جهاتي بيربط هم نميگويند. گروههاي تروريستي بيرحمند، هيچ وجاهت انساني قائل نيستند و در هيچ پروتكلي نميگنجند، در داخل خاك پاكستان هم شرارتهاي فراواني انجام ميدهند. براي پر كردن شكم خود و دسترسي به منابع مالي، برخي روستاهاي پاكستان را هم غارت كرده و شهروندان پاكستاني را هم ميكشند. بنابراين نبايد از اين كشور انتظار زيادي داشته باشيم. درست است كه پاكستان موظف است طبق پروتكلهاي رايج بينالمللي و كنوانسيونهاي بينالمللي در خصوص مرزهاي دوسويه، سمت خود را اداره كرده و تامين امنيت كند. انتظار ما از دولت و ارتش پاكستان البته بحق و بجاست.اما اينكه منتظر باشيم تا آنها دست به كار شوند و امنيت ما را تامين كنند، اشتباه است.بايد در داخل برنامهريزي مقتدرانهاي كرده و ريشه اين گروهكها تا هر جايگاه و شخصيت و كشوري كه وصل ميشوند، خشكانده شوند.حتي برخي چهرههاي سياسي و مذهبي در منطقه بايد مراقب باشند تا شرايطي را براي فعاليت اين نوع گروههاي تروريستي فراهم نكنند.
اين نگراني وجود دارد كه اين تحركات از مرزها گسترش پيدا كرده و وارد برخي شهرها شود. اين نگراني عاقلانه است؟
ويژگي مرزهاي ما در مناطق شرقي به گونهاي است كه اگر فضاي مناسب به گروهكهاي تروريستي داده شود، آنها هم در نواحي داخلي كشور يعني مناطق متصل به مرزهاي ما با پاكستان و هم در عمق خاك پاكستان ميتوانند دست به اعمال تروريستي بزنند. با توجه به ماهيت مرزهاي ايران به نظرم بايد هر چه سريعتر با اتخاذ تدابير مقتدرانه اين مرزها را پاكسازي كرده و اجازه تحرك از اين گروهكها را سلب كنيم.
جدا از ويژگيهاي نظامي و راهبردي به نظر ميرسد، مشكلات اقتصادي و معيشتي عامل مهمي در تشكيل گروههاي تروريستي باشد. عدم تناسب رشد منطقه با متوسط رشد كشور تا چه اندازه در تشكيل و گسترش اين گروههاي تروريستي نقش داشته است؟
امروزه يك اصل اثبات شده جهاني وجود دارد كه توسعه براي امنيت است؛ ديگر امنيت براي امنيت يا امنيت براي توسعه جواب نميدهد. هر اندازه كشورها بيشتر بنيانهاي توسعه يافتگي خود را تقويت كنند، امنيت متقابل به دنبال دارد. مسوولان ايراني در اظهاراتشان ميگويند ما امنيت پاكستان را امنيت خودمان ميدانيم يا گسترش تعاملات و اقدامات مشترك را در دستور كار قرار ميدهيم يا حيات گروههاي تروريستي را پايان داده و ممات آنها را رقم بزنيم. اين هدف با شعار و مصاحبه و يك ديدار و دو ديدار كه محقق نميشود، مسلما بخشهاي زيادي از مرزهاي ايران و پاكستان مستعد توسعهيافتگي اقتصادي هستند. اين امر هم موانع خاص خود را دارد. اولين مانع، جغرافياي اين دو كشور است. يعني شرايط ژئوپليتيك و اقليمي ما با پاكستان به گونهاي است كه همه 900 كيلومتر مرز دو كشور قابليت توسعهيافتگي را ندارند.يكسري اقدامات پايهاي، اما ميتواند بخش قابل توجهي از مرزها را تحت تاثير قرار دهد.برنامههاي كوتاهمدت گردشگري مخصوصا گردشگري مذهبي با توجه به علاقه مردم پاكستان به حضور در عتبات، مشهد و... ميتواند بسترساز فعاليتهاي توريستي موثر عليه تروريسم در مرزها باشد. عامل مهم ديگر، كارهاي بلندمدت به خصوص خط لوله انتقال گاز ايران به شبه قاره است كه در دولت قبل مورد بي مهري قرار گرفت و آقاي زنگنه وزير نفت جلوي ادامه اين پروژه را گرفت. اين روند هم به منافع ملي ما و هم به امنيت ملي ما لطمه زد.
به عنوان يك كارشناس اگر قرار باشد، پيشنهادي به دولت براي بهبود وضعيت امنيتي و راهبردي و اقتصادي منطقه داشته باشيد، چه مواردي را پيشنهاد ميكنيد؟
به عنوان يك متخصص كه تخصصم جغرافياي سياسي و ژئوپليتيك است و بخشي از تخصص من تمركز بر مرزها به خصوص مرزهاي سياسي و امنيتي است، معتقدم اگر ايران 100درصد هزينه انتقال اين خط لوله تا مرز پاكستان را به عهده ميگرفت و در كنار آن به صورت موازي خط ريلي را به سمت مرز پاكستان به فاصله 50 تا 60كيلومتري استمرار ميبخشيد، دستاوردهاي فراواني را كسب ميكرد. اين پروژهها هم سيستان و بلوچستان را از انزواي فعلي خارج ميكرد و هم بسترساز شكلگيري روابط راهبردي ميان ايران، پاكستان و شبه قاره ميشد. دولت سيزدهم كه مدعي آن است كه همسايگان را در اولويت دارد و ادعاهايي را در اين زمينه مطرح ميكند نبايد از اين پروژهها غفلت كند. از عمر اين دولت دو سال و نيم ميگذرد، اما اقدام موثري در رابطه با تقويت مرزها به خصوص مرزهاي شرقي نديدهايم. دولت بايد يكي از اصليترين راهبردهاي خود را روي توسعه اقتصادي مرزهاي ايران و پاكستان و تغيير نگرشهاي امنيتي صرف به مرزها متمركز كند. شما هر جا نگرش امنيتي داشته باشيد، فقط بايد هزينه كنيد، نهايتا هم رخدادهاي تلخي از جنس رخدادهاي تروريستي راسك به وقوع ميپيوندد. از طرفي استمرار اين حوادث تضعيف امنيت ملي به شمار ميرود.مسلم است امروز به يك اصل توسعه جهاني بدل شده كه هر اندازه مرزها از منظر اقتصادي تقويت شوند و روابط دوسويه در مرزها به صورت كلاسيك و مدرن شكل بگيرد، تضامين امنيتي بالا ميرود. اين رويكرد اساسا خالق امنيت است و دو طرف را مجاب ميكند براي حفط منافع خود امنيت مرزها را در بالاترين سطح تامين كنند.
معتقدم اگر ایران 100درصد هزینه انتقال این خط لوله تا مرز پاکستان را به عهده می گرفت و در کنار آن به صورت موازی خط ریلی را به سمت مرز پاکستان به فاصله 50 تا 60کیلومتری استمرار می بخشید، دستاوردهای فراوانی را کسب می کرد.
از عمر این دولت دو سال و نیم میگذرد، اما اقدام موثری در رابطه با تقویت مرزها به خصوص مرزهای شرقی ندیده ایم.
باتوجه به ماهیت مرزهای ایران به نظرم باید هرچه سریعتر با اتخاذ تدابیر مقتدرانه این مرزها را پاکسازی کرده و اجازه تحرک از این گروهک ها را سلب کنیم.
پاکستانی ها از سوی دیگر مدعی هستند تروریستهایی که اقدامات امنیتی علیه شما انجام می دهند، شهروندان ناراضی خودتان هستند! حتی پاکستانی ها معتقدند: «تروریستها امنیت عمق سرزمین ما را از ناحیه مرزهاي شما به مخاطره می اندازند.»