شكاف عريان ميان رهبران اروپا
بحران اوكراين قاره سبز را درگير چند صدايي كرده است
روابط ميان حاميان اروپايي اوكراين به دليل تحولات اخير در ميدان نبرد متلاطم شده است. اين امر نشان ميدهد در بحبوحه توقف كمكهاي مالي امريكا براي حمايت نظامي از اوكراين، ممكن است روسيه جسورتر شده باشد. در همين ميان، شكاف ميان فرانسه و آلمان در قبال كمك به اوكراين بيشتر شده است. اصطكاك اخير ناشي از امتناع مداوم شولز از ارايه موشكهاي كروز دوربرد تاروس به اوكراين و اطلاعيه بسيار بحثبرانگيز ماكرون در 26 فوريه است مبني بر اينكه استقرار نيروهاي ناتو در اوكراين نبايد كنار گذاشته شود. روز بعد، شولز قاطعانه هرگونه استقرار نيروهاي آلماني يا ناتو در اوكراين را رد كرد.
در طول دو سال جنگ اوكراين، آلمان با صعود به مقام دوم پس از ايالات متحده به عنوان تامينكننده تسليحات براي اوكراين، منتقدان را شگفتزده كرده است. با اين حال، در هفتههاي اخير، آلمان به وضعيت احتياط بازگشته است، زيرا شولز از اجابت درخواست طولانيمدت اوكراين براي موشكهاي تاروس خودداري كرده است. علاوه بر آن درخواستهاي سال 2022 يعني تامين تانكهاي لئوپارد آلماني نيز تكرار شده، اما چشمانداز اميدواركننده آن زمان براي پيروزي نهايي اوكراين بهطور قابل توجهي محو شده است. مخالفت شولز با ارايه موشكهاي تاروس در داخل ائتلاف حكومتي او (كه شامل احزاب سبزها و دموكراتهاي آزاد ليبرال و همچنين سوسيال دموكراتهاي خودش ميشود) مورد اعتراض است. شولز اخيرا در 4 مارس اظهار داشت كه شرط اصلي او اين است كه موشك تاروس نميتواند توسط اوكراين استفاده شود مگر با كمك و حضور برخي پرسنل نظامي آلمان در خاك اوكراين.
نظرسنجي عمومي منتشر شده در 27 فوريه نشان داد كه 56 درصد از آلمانيها با ارسال موشك تاروس به اوكراين مخالف بودند. تعداد زيادي از حاميان SPD با اين استقرار مخالفت كردند (46درصد در مقابل 41درصد)، در حالي كه تعداد زيادي از FDP از آن حمايت كردند (48درصد تا 46درصد) . در ميان احزاب حاكم، سبزها تنها حاميان حزبي بودند كه با اكثريت (52درصد به 34درصد) از ارسال موشكها حمايت كردند. با كمال تعجب، تعداد بيشتري از پاسخدهندگاني كه با اپوزيسيون راست ميانه اصلي، دموكرات مسيحي، مخالف بودند نسبت به آنكه از آن حمايت كردند (48درصد در مقابل 45 درصد)، بهرغم حمايت هيات پارلماني آنها از تهيه موشكها مخالفت كردند. در نهايت، اكثريت عظيمي (87درصد) با استقرار سامانه پيشنهادي مخالفت كردند كه با حزب راست افراطي پوپوليستي AFD همذاتپنداري ميكنند.
در شرايطي كه آلمان از رويكرد محتاطانه پيروي ميكند، ماكرون، رييسجمهور فرانسه، تلاشي را براي بسيج يك حركت اروپايي متحد براي احياي مجدد حمايت از اوكراين با تشكيل يك نشست سازمان يافته شتابزده از رهبران اروپايي در مورد دفاع از كييف در 26 فوريه در پاريس آغاز كرد. اين امر به دنبال جو نسبتا ضعيفي در مورد چشمانداز احياي ثروت نظامي اوكراين كه در كنفرانس امنيتي سالانه مونيخ در هفته قبل حاكم شد، رخ داد. در كنفرانس مطبوعاتي پاياني نشست پاريس، ماكرون با طرح ادعاي غافلگيركننده خود مبني بر اينكه استقرار نيروهاي ناتو نبايد منتفي شود، اذعان كرد كه هنوز «هيچ اجماعي» پيرامون اين ايده شكل نگرفته است. به نظر ميرسد ماكرون استقرار نيروهاي فرانسوي يا ناتو در نقشهاي غيرنظامي مانند مينزدايي را در نظر داشته باشد. اين ايده با اين وجود مورد انتقاد بسياري از مخالفان سياسي در فرانسه قرار گرفته است. رهبران در كنفرانس تصميم گرفتند پيشنهاد جمهوري چك را براي افزايش بودجه دوجانبه اروپا براي خريد 800 هزار گلوله توپخانه براي اوكراين از كشورهاي غيراتحاديه اروپا دنبال كنند تا كمبود گلوله در اروپا جبران شود. ماكرون در 5 مارس به پراگ سفر كرد تا اين ايده را بيشتر بررسي كند و اصرار داشت كه استقرار نهايي نيروهاي ناتو نبايد منتفي شود و متحدان نبايد «بزدل» باشند.
براي آلمانيها ناراحتكننده است كه فرانسه به مراتب كمتر از آلمان از اوكراين حمايت نظامي كرده است، بايد ديگران را به خاطر ترسو بودن سرزنش كند. ارزيابي بخش امور پشتيباني از اوكراين در موسسه كيل در آلمان تعهدات كمك نظامي آلمان را 7/17 ميليارد دلار و ايالات متحده را 2/42 ميليارد دلار اعلام كرده، در حالي كه فرانسه با 6/0 ميليارد دلار در اين فهرست بسيار پايينتر است. پاريس روش موسسه كيل را به چالش كشيده است و آن را نادرست ميداند.
اخيرا راجر كوهن در روزنامه نيويوركتايمز خاطرنشان كرده است كه ماكرون بدون هيچ تلاش آشكاري براي حمايت از ابتكار خود، به دنبال بازگرداندن اعتماد در ميان حاميان اروپايي اوكراين و ايجاد «ابهام راهبردي» براي متزلزل كردن اعتماد روسيه بوده است. در عوض، او اختلافات ميان متحدان را در مورد اينكه تا چه حد ميخواهند براي دفاع از اوكراين پيش بروند، آشكار كرد و باعث ايجاد شكافي آشكار با آلمان شد. مسير بغرنج خود ماكرون به سمت جديدترين تجسم جنگطلبي از خود، اعتبار او را براي بسيج كردن اروپا در پشت سر خود محدود ميكند. مقاومت آلمان در ارايه موشكهاي تاروس مستقيما با هشدار آن در مورد موضع بيملاحظه ماكرون در مورد استقرار احتمالي ناتو در اوكراين مرتبط است. آلمان ظاهرا مصمم است كه از مرز بين كمك به اوكراين در دفاع از خود و تبديل شدن به يكي از طرفهاي درگيري عبور نكند. مخالفت با استقرار سامانه تاروس از طرف مردم آلمان در سراسر طيف سياسي (به استثناي سبزها به عنوان استثناي قابل توجه) موضع شولز را تقويت ميكند.