كوروش احمدي: قرمز شدن كاخ سفيد و كنگره فرصتي تاريخي براي توافق احتمالي تهران و ترامپ است
حسن بهشتيپور: مذاكره با رييسجمهور غيرقابل پيشبيني امريكا ضروري است
حديث روشني
در شرايطي كه گمانهزنيها در باب روابط ايران و امريكا در دولت دوم دونالد ترامپ روند فزايندهاي گرفته است، گروهي بر اين باورند كه اين احتمال وجود دارد كه رييسجمهور امريكا شانسي به رويكرد ديپلماسي بدهد. درحالي كه همزمان نيز گروهي ديگر مدعي هستند اينبار نيز سياست ادعايي موسوم به فشار حداكثري در اولويت دونالد ترامپ قرار دارد. اين گمانهزنيها در شرايطي مطرح است كه فعل و انفعالات دولت جديد امريكا و همچنين اقدامات جنجالي رييسجمهور جديد از قبيل كنار گذاشتن برايان هوك مسوول دولت انتقالي و نيز همزمان لغو حفاظت فيزيكي-امنيتي چهرههايي چون جان بولتون و بلافاصله مايك پمپئو، توسط گروهي به عنوان سيگنالهايي از جانب ترامپ به ايران قلمداد ميشود؛ سيگنالهاي حاوي اين محتوا كه دولت جديد امريكا نسبت به ديپلماسي بيميل نيست. درحالي كه گروهي ديگر چنين ادعايي را رد كرده و با استناد به شخصيت پيچيده و غيرقابل پيشبيني ترامپ بر اين باورند كه تبيين استراتژي او در ارتباط با ايران همچنان در هالهاي از ابهام قرار دارد.
در همين راستا و با هدف واكاوي بررسي اهداف احتمالي ترامپ و آينده رايزنيهاي احتمالي ميان تهران و واشنگتن روزنامه اعتماد با كوروش احمدي ديپلمات پيشين ايران در نيويورك و حسن بهشتيپور كارشناس مسائل سياست خارجي گفتوگو كرده است.
كوروش احمدي در ارتباط با اينكه اساسا ميتوان اقدامات ساختارشكنانه دونالد ترامپ در روزهاي ابتدايي دولت دوم او ازجمله انتصابات جنجالي و همزمان عدم موضعگيري قاطع به طور مشخص درمورد تهران را نشانههايي مثبت قلمداد كرد يا نه، گفت: از ابتدا نيز ترديدي وجود نداشت كه دونالد ترامپ به دنبال مذكره با ايران است اما اينكه او به دنبال توافقي با تهران مشابه توافق با رهبر كرهشمالي است يا خير، همچنان سوالي است كه پيش روي اغلب تحليلگران قرار دارد.
اين درحالي است كه بهشتيپور در تحليلي متفاوت از احمدي در اين رابطه به «اعتماد» گفت: اساسا ترامپ شخصيتي غيرقابل پيشبيني دارد و به همين دليل نميتوان به مواضع شفاف او اعتماد كرد چه رسد به اينكه بخواهيم از سكوت و اقدامات جنجالياش در روزهاي ابتدايي دولتش تحت عنوان تمايل قطعياش به اتخاذ رويكرد ديپلماتيك درقبال ايران ياد كرد.
مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
كوروش احمدي:
تغيير توازن و نظم منطقهاي ميتواند مذاكره مستقيم و جامع با امريكا را تسهيل كند
كوروش احمدي، ديپلمات پيشين ايران در نيويورك در پاسخ به اين سوال «اعتماد» كه اساسا امكان پيشبيني رويكرد احتمالي ترامپ با لحاظ كردن كنشهاي اخير او بعد از آغاز به كار دولت دومش وجود دارد يا خير، گفت: به اعتقاد من، كنشهاي ترامپ در روزهاي پس از ادعاي سوگند غيرمنتظره نبود و قابل پيشبيني بود.
من ترديدي نداشتم كه ترامپ به دنبال مذاكره خواهد بود. سوال تنها اين بود كه آيا او نخست اقدام به تهديد و اعمال فشار حداكثري خواهد كرد و در سايه فشار پيشنهاد مذاكره خواهد داد يا از ابتدا خواستار مذاكر خواهد شد. نحوه برخورد كنوني او در واقع تكرار همان روندي است كه در دولت اولش در قبال ايران اتخاذ كرده بود. به باور اين كارشناس مسائل بينالملل در دولت اول ترامپ، بهرغم اينكه در جريان مبارزات انتخاباتي بارها تاكيد كرده بود كه برجام بدترين توافق تاريخ بشر است و به محض ورود به كاخ سفيد از آن خارج خواهد شد، اما شانزده ماه طول كشيد تا امريكا را از توافق هستهاي با ايران خارج كند و در اين مدت دايما خواستار مذاكره و اصلاح برجام بود. بعد از خروج از برجام نيز تا بيش از يك سال به دنبال مذاكره بود و از طريق ميانجيهايي مانند مقامات ژاپن و فرانسه و سناتور رند پال در اين رابطه تلاش كرد.
احمدي در ادامه به «اعتماد» گفت: گفتني است ترامپ در مورد كرهشمالي نيز براي مذاكره از الگوي مشابهي پيروي كرد و با كيم جونگ اون هم ملاقات داشت. او به كرهشمالي رفت و وارد منطقه غيرنظامي شد و نظرات بسيار مثبتي در مورد رهبر كرهشمالي ابراز كرد. درنهايت توافقنامهاي دو صفحهاي هم بين آنها امضا شد كه البته از نظر عملي كارايي چنداني نداشت، اما به عنوان يك ژست تبليغاتي به كاهش تنش بين دو كشور و نيز كاهش سختگيري امريكا در اعمال تحريمها عليه پيونگيانگ كمك كرد.
اين كارشناس مسائل ديپلماتيك در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» خاطرنشان كرد: بنابراين، باتوجه به اين سوابق و كنشهاي روزهاي اخير ترامپ ميتوان گفت كه به نظر ميرسد كه او به دنبال مذاكره با ايران خواهد بود.
احمدي در ادامه اما تاكيد كرد حال سوال اين است كه اين مذاكرات در عمل به چه شكلي خواهد بود. آيا او خواستار مذاكراتي با ايران به سبك مذاكره با رهبر كرهشمالي، ازجمله ملاقات مستقيم با مقام ايراني و امضاي يك متن مقدماتي، خواهد بود يا به نحوي ديگر عمل خواهد كرد؟
به باور اين ديپلمات بازنشسته واقعيت اين است كه به لحاظ شكلي ممكن است ترامپ چندان به انجام مذاكراتي طولانيمدت توسط ديپلماتهاي دو طرف مايل نباشد، چراكه در اين صورت خود او در حاشيه قرار خواهد گرفت. به باور احمدي او ميخواهد كه خود در وسط صحنه و در كانون قرار بگيرد، چراكه جنبه نمايشي مذاكرات براي او اهميت دارد.
اين كارشناس سياست خارجي در ادامه درخصوص محورهاي احتمالي رايزنيها به «اعتماد» گفت: از نظر محتوا به نظر ميرسد كه برنامه هستهاي ايران در مركز توجه قرار خواهد داشت و ممكن است مسائل منطقهاي و موشكي براي او ديگر اهميت چنداني نداشته باشد، چراكه احتمالا طرفهاي غربي و نيز اسراييل تصور ميكنند كه با ادعاي تضعيف حماس و حزبالله و سقوط دولت بشار اسد در سوريه و دشوار شدن دسترسي ايران، مسائل منطقهاي ديگر اهميت سابق را ندارد. به باور احمدي در مورد مسائل موشكي هم نه ايران حاضر به عقبنشيني خواهد بود و نه اين موضوع براي طرف مقابل خيلي مهم است، چراكه تجربه دو حمله موشكي ايران به اسراييل هم در اين ميان با اهميت است. لذا ممكن است به اصطلاح برجام 2 و 3 و ... بلاموضوع شده باشد.
اين ديپلمات پيشين در ادامه در راستاي واكاوي مطالبات احتمالي ترامپ مشخصا در زمينه برنامه هستهاي گفت: طيفي از خواستهها در اين زمينه قابل تصور است، از خواستههاي حداقلي يعني برگشت به قرارهاي هستهاي برجامي تا خواستههاي حداكثري مانند توقف غنيسازي در ايران. البته فرض اخير غيرمحتمل است.
به باور احمدي اما طرف ايراني نيز خواستههاي مشخصي دارد كه بايد لغو همه تحريمها، اعم از اوليه و ثانويه، در راس آن باشد. ويژگي ترامپ اين است كه ذهني ساده و بسيط دارد و همه امور را ساده ميبيند و ميخواهد. با توجه به پيچيدگي امور، به هر حال متني تفصيلي لازم خواهد بود كه همين برجام 94 ميتواند همچنان مبناي خوبي براي متن جديد باشد. اين كارشناس مسائل سياست خارجي در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» خاطرنشان كرد: در صورت انعطاف ازسوي ترامپ، ايران نيز با توجه به طيفي از مشكلات داخلي و منطقهاي و با هدف لغو كليه تحريمها اعم از اوليه و ثانويه نياز دارد در اين زمينه انعطاف نشان دهد. قرار داشتن كاخ سفيد و كنگره در دست جمهوريخواهان فرصتي بينظير فراهم كرده است. اسراييل و عربها نيز در چنين شرايطي توان خرابكاري و مانعتراشي ندارند.
احمدي در پاسخ به اين سوال «اعتماد» در اين باب كه انتصاب افرادي با رويكردهاي متفاوت در دولت دوم ترامپ ازجمله انتصاب هگست تندرو به عنوان وزير دفاع و نيز ديمينو به عنوان دستيار او، كه رويكردي منعطف دارد، چه معنا و پيامي مشخصا براي ايران ميتواند داشته باشد، گفت: بايد در نظر داشت كه ترامپ، به ويژه در دولت دومش، ميخواهد خود عاملي تعيينكننده و تصميمگيرنده باشد. او تاكنون به دنبال همكاراني كاملا وفادار و مطيع بوده است. اين رويكرد او با پانزده ماه اول دولت اولش تفاوت دارد.
به باور اين ديپلمات پيشين در آن دوره، افرادي مانند مك مستر (مشاور امنيت ملي) و ركس تيلرسون (وزير امور خارجه) جيم ماتيس (وزير دفاع) كه جمهوريخواهاني سنتي و كلاسيك بودند، همفكري چنداني با ترامپ نداشتند و بر نظرات خاص خود اصرار ميكردند.
ديپلمات اسبق ايران در نيوريورك در ادامه به «اعتماد» گفت: ترامپ اما در دولت دومش به سراغ افرادي رفته كه يا نقطه نظرات خاص خود را ندارند يا اگر دارند، كنار ميگذارند. چهرههايي مثل ديمينو، معاون وزير دفاع، كه گفته ميشود ميانهرو است، نقش تعيينكنندهاي نخواهند داشت. اگرچه مايكل والتز مشاور امنيت ملي ترامپ و خود ترامپ گفتهاند جلساتي براي بررسي وضعيت و تصميمگيري در مورد ايران برگزار خواهند كرد، اما عملكرد ترامپ و گفتههاي او در روزهاي گذشته نشان ميدهد كه رويكرد خاص خود را در قبال ايران دارد.
اين كارشناس مسائل ديپلماتيك در پاسخ به اين سوال «اعتماد» مبني بر رويكرد احتمالي و نيز مواضع اتحاديه اروپا در قبال رايزنيهاي احتمالي تهران و واشنگتن گفت: در اصل قضيه، به نظر ميرسد كه نه اتحاديه اروپا و نه روسيه و نه چين تاثير چنداني در مذاكرات احتمالي بين ايران و ايالاتمتحده نخواهند داشت.
به باور احمدي دليل اصلي آن اين است كه تحريمها عليه ايران عمدتا توسط ايالاتمتحده اعمال شده و همين كشور است كه بايد آنها را لغو كند. مشكل اصلي ما با امريكا است و نظر اين كشور در اين زمينه تعيينكننده است.
اين كارشناس مسائل سياست خارجي در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» گفت: اتحاديه اروپا در اين دوره تحريمهايي عليه ايران اعمال كرده، اما اين تحريمها به برنامه هستهاي مربوط نميشود. در زمان خروج ايالاتمتحده از برجام نيز اروپا تحريمهاي هستهاي عليه ايران را دوباره اعمال نكرد.
به باور احمدي البته تحريمهاي حاشيهاي به بهانه حقوق بشر و برنامه موشكي و ادعاي حمايت ايران از روسيه در جنگ اوكراين توسط اروپا برقرار است كه اهميت چنداني ندارند. واقعيت اين است كه جنگ اوكرين مشكل اصلي اروپا با ايران است.
احمدي در ادامه به «اعتماد» گفت: امتياز سه كشور اروپايي در دست داشتن مكانيسم ماشه يا اسنپبك است، چراكه ايالاتمتحده عضو برجام نيست و چنين امكاني ندارد. با اين حال تروييكاي اروپايي نقش مهمي در تحولات آينده خواهند داشت و امريكا نيازمند اهرم فشار «اسنپبك» براي فشار بر ايران خواهد بود.
به باور اين كارشناس مسائل ديپلماتيك اما سوال مهم ديگر در مورد شكل و فرمت مذاكرات احتمالي است. آيا ممكن است مذاكرات بين ايران و امريكا به صورت مستقيم و بدون دخالت ديگران، ازجمله اتحاديه اروپا، روسيه و چين، كه احتمالا مطلوب ترامپ خواهد بود، انجام شود؟ آيا ايران اين فرمت مذاكره را ميپذيرد يا همان فرمت برجام در قالب 1+4 يا 1+5 يعني كميسيون برجام را ترجيح ميدهد؟ به باور احمدي، در چنين صورتي، آيا كشورهاي اروپايي حاضر خواهند بود كه بهرغم جنگ اوكراين با روسيه دوباره پشت يك ميز بنشينند؟ اينها سوالاتي است كه در مورد شكل مذاكرات مطرح است و بايد ديد در نهايت به كجا خواهد رسيد.
حسن بهشتيپور:
سكوت ترامپ در قبال ايران، نشانه تغيير رويكرد رييسجمهوري امريكا نيست
حسن بهشتيپور در پاسخ به اين سوال «اعتماد» كه اساسا چه تحليل و ارزيابي ميتوان از فعل و انفعالات اخير دونالد ترامپ در روزهاي ابتدايي دولت دوم او مشخصا در رابطه با ايران داشت، گفت: اول اينكه تحليلهايي در باب رويكرد احتمالي ترامپ درخصوص پيگيري مذاكره با ايران مطرح شده و همچنين تعبير مثبت سكوت رييسجمهور امريكا تحليلي واقعبينانه نيست و نميتوان برمبناي فكتهاي موجود در اين زمينه گمانهزنيهاي دقيق ارايه كرد، زيرا افرادي كه اين تحليلها را ارايه ميدهند، در واقع براساس اتفاقات نيفتاده شرايط را تبيين ميكنند. معمولا تحليلها بايد برمبناي اقداماتي كه انجام شده است، صورت گيرد و واقعيت اين است كه نميتوان به طور قطع رويكرد رييسجمهوري امريكا را پيشبيني كرد.
به باور بهشتيپور نكته مهم ديگري كه در اين زمينه وجود دارد اين است كه ترامپ فردي غيرقابل پيشبيني است كه موضعگيريهاي او تاكنون ساختارشكنانه بوده است. تحليلگران ممكن است از اين جهت خوشبين باشند كه او در قبال ايران به رويكردي ساختارشكنانه متوسل نشده، بنابراين مواضع او مشخص است.
بهشتيپور اما در ادامه به «اعتماد» گفت: بسياري در دولت اول ترامپ بر اين باور بودند كه رييسجمهوري اكنون بيتجربه است و در واقع در حال تمرين تجربه رياستجمهوري است. اكنون اما با گذشت هشت سال از آن زمان، او خود را براي رياستجمهوري آماده كرده است.
به باور بهشتيپور اما همچنان نميتوان به موضعگيريهاي مبهم و اظهارات ساختارشكنانه او اعتماد كرد و بايد عمل او را مورد ارزيابي قرار داد.
اين پژوهشگر مسائل بينالملل در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» گفت: اما مهم است كه براي اولينبار در چند سال اخير، در اجلاس حقوق بشر امريكا بيانيهاي عليه ايران از سوي اين كشور صادر نشده است، چراكه معمولا امريكا و كشورهاي اروپايي موضعگيريهاي محكمي عليه ايران در موضوع حقوق بشر داشتهاند و حال كه اين اتفاق نيفتاده، ميتوان آن را يك عملكرد حساب شده تلقي كرد. اين درحالي است كه همچنان نميتوان از مواضع اتخاذ نشده دولت جديد امريكا، تحليل دقيقي درباره رويكرد قطعي ترامپ در قبال ايران ارايه داد و نسبت به تمايل رييسجمهوري جهت رايزني با تهران بهطور قطع خوشبين بود. ترامپ داراي شخصيتي است كه حتي اگر موضعي هم بگيرد، نميتوان به آن اعتماد كرد.
بهشتيپور در ادامه به «اعتماد» گفت: اما واقعيت اين است كه بايد با واشنگتن وارد مذاكره شويم، چراكه بهترين و منطقيترين راه اين است كه با امريكا گفتوگو كنيم، حتي اگر به نتيجه نرسيم.
نبايد از بيم عدم موفقيت تصميم بگيريم كه اساسا وارد گفتوگو نشويم. ديپلماتها ميتوانند هزار راه نرفته را كشف كنند، ما نيز بايد به ديپلماتهاي خود اعتماد كنيم.
به باور اين كارشناس مسائل سياست خارجي فضاي داخلي كشور اگر قرار است به معناي واقعي مذاكره در دستور كار دولتمردان قرار گيرد، بايد از بازيهاي جناحي و گروهي دوري كنيم و به سمت ايجاد يك پشتوانه قوي براي مذاكرهكنندگان كشورمان حركت كنيم.
بهشتيپور در ادامه نيز با اشاره به اظهارات اخير مقامات رسمي كشور مبني بر تصميمگيريها درخصوص ازسرگيري گفتوگوها گفت: درخصوص اينكه آيا كليت نظام تصميم به مذاكره گرفته يا نه، من در جريان نيستم و نميتوانم نظري بدهم. اما آنچه به نظر ميرسد اين است كه به نفع ماست كه امروز وارد گفتوگو و مذاكرات مستقيم با امريكا شويم و نبايد نگران اين باشيم كه به نتيجه نرسيم، چراكه اين احتمال وجود دارد گفتوگوهاي احتمالي منتج به نتايجي شود يا نشود. اما مهم است كه اين واقعيت را با مردم در ميان بگذاريم كه پايان تحريمها راهي جز مذاكره ندارد.
به باور بهشتيپور درست است كه ميتوانيم از طريق انجام اصلاحات اقتصادي، توان و قدرت چانهزني خود را افزايش دهيم، اما درنهايت، براي پايان دادن به تحريمها، بايد مذاكره كرد و حداقل من شخصا راهحل ديگري را نميشناسم.
اين كارشناس مسائل سياست خارجي در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب چينش متناقض كابينه متشكل از شاهينهاي ضدايراني و چهرههايي با رويكرد معتدل و پيام اين كابينه براي تهران گفت: من شخصا با به كار بردن واژه «تناقض» در اين زمينه مشكل دارم، زيرا تناقض به معناي نقض يك عمل ديگر در يك بازه زماني و مكاني مشخص است. اگر شخصي به خوبي سيستم امريكا را بشناسد، اساسا يكي از ويژگيهاي اين سيستم، انعطافپذيري است. به اين معنا كه سيستم خود را با شرايط وفق ميدهد و دايما در حال اصلاح روشهاي غلط گذشته خود است.
به باور بهشتيپور اين سيستم به واقع از ديدگاههاي مختلف فرصتسازي ميكند. به عنوان مثال، در سال 2019، كه عملا در سوريه با شكست مواجه شد، پنج سال بعد از آن دست به اقداماتي زد و درنهايت نيز ما شاهد تغييرات زيادي بوديم. به گونهاي كه در عرض يازده روز، دولت بشار اسد در دمشق سرنگون شد.
بهشتيپور در ادامه به «اعتماد» گفت: اكنون شخصي به عنوان وزير دفاع در كابينه ترامپ منصوب شده كه حتي نتوانسته سناي امريكا را متقاعد كند. سناي امريكا متشكل از صد نفر است كه پنجاه نفر به او راي مثبت و پنجاه نفر راي منفي دادند و راي دي جي ونس، معاون رييسجمهور كه تعيينكننده بود، منجر به تاييد او در سنا و ورود رسمي او به وزارت دفاع ايالاتمتحده شد. اين كارشناس مسائل بينالملل در ادامه خاطرنشان كرد: از طرفي اگر اين وزير را با وزراي دفاع قبلي مقايسه كنيم، متوجه ميشويم كه وزراي دفاع قبلي از صد نفر سنا، نود و پنج راي مثبت دريافت كردند، چه از جمهوريخواهان و چه از دموكراتها. اما اينكه چرا اينبار آقاي «پيت هگست» راي نياورد، به اين دليل است كه او فردي با سابقه مثبتي نيست و همچنين متهم به تجاوز جنسي و خشونت نيز هست و چندين پرونده دارد. از آن مهمتر اينكه هگست هيچ سابقهاي در وزارت دفاع امريكا ندارد و او صرفا يك مقام نظامي محسوب ميشود.
به باور بهشتيپور اين درحالي كه وزارت دفاع، دومين مقام تعيينكننده بعد از رييسجمهور است و بايد بر نيروهاي هوايي، برنامه موشكي و نيروگاه اتمي نظارت داشته باشد. در واقع وزير دفاع شخصيتي است كه بايد سه ميليون پرسنل را با آن بودجه كه براي اين نهاد درنظر گرفته شده مديريت كند بنابراين بايد داراي صلاحيتهاي لازم باشد.
بهشتيپور در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» تاكيد كرد: حال تصور كنيد كه يك فرد با اين ويژگيها بخواهد چنين بروكراسي پيچيدهاي را اداره كند. اين مساله گزاره مهمي است اما به واقع ترامپ فردي را به عنوان وزير دفاع دولتش انتخاب كرده كه صرفا مطيع و تابع او باشد همانطور كه در مورد رييس سازمان آژانس اطلاعات امريكا، خانمي را منصوب كرده هيچ سابقه اطلاعاتي و عملياتي ندارد، اما بايد شانزده نهاد امنيتي و اطلاعاتي، ازجمله سازمان سيا را كنترل نمايد.
به باور بهشتيپور بنابراين اگر بخواهيم اين مساله را به درستي تحليل كنيم، مهم نيست كه اكنون وزير دفاع يا دستيار وزير دفاع رويكرد مثبتي درقبال ايران دارند يا خير. واقعيت اين است كه ما با دولتي طرف هستيم كه در ظاهر رويكردي در حال تغيير دارد و مواضع آن هيچگاه دايمي و غيرقابل تغيير نبوده است.
اين كارشناس مسائل سياست خارجي در ادامه با تاكيد بر شعار جنبش معروف و فعال در امريكا گفت: در طول سالها، ترامپ همواره سعي كرده است كه در مقايسه با روساي جمهور قبلي، خود را به عنوان حامي منافع امريكا معرفي كند و همان شعار «اول امريكا» دنبال كند.
به باور بهشتيپور حال تصور كنيد ما با چنين فردي طرف هستيم كه مدعي است بايد گرينلند را به زور بخرد و همچنين خليج مكزيك را به نام خليج امريكا تغيير نام دهد و همچنين مدعي است كه پاناما بايد به امريكا واگذار شود.
اين پژوهشگر مسائل بينالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: ترامپ همان فردي است كه در روز ابتدايي دولتش بلافاصله از سازمان بهداشت جهاني و توافقنامه اقليمي پاريس خارج شد. بنابراين اين قبيل اقدامات ساختارشكنانه او را بايد ارزيابي كرد. حال با اين همه آيا اين به اين معناست كه چون او غيرقابل پيشبيني است، نبايد با او مذاكره كنيم؟ خير، اتفاقا بايد با چنين فردي وارد گفتوگو شويم و از طريق مذاكره او را خلع سلاح كنيم.
بهشتيپور در پاسخ به اين سوال «اعتماد» در اين باب كه مواضع اتحاديه اروپا در قبال رايزنيهاي احتمالي تهران و واشنگتن را با لحاظ كردن نزديك شدن به پايان تاريخ برجام چه خواهد بود، گفت: اين نكته را درنظر داشته باشيم كه انتشار گمانهزنيهايي مبني بر اينكه اتحاديه اروپا ميخواهد موانعي ميان توافق احتمالي تهران و ترامپ ايجاد كند، تحليل دقيقي نيست، زيرا هر چند كه اتحاديه اروپا و امريكا تحت رهبري ترامپ اختلافات عميقي دارند، اما اين اختلافات مرتبط با مسائل مربوط به ناتو، امنيت اروپا و بهويژه آينده جنگ اوكراين و روسيه و همچنين بحث تعرفههاي بازرگاني ميان امريكا و اتحاديه اروپا است. اين موضوعات به عنوان شاخصهاي اصلي اختلافنظر بين امريكا و اروپا مطرح ميشود.
به باور بهشتيپور اما اينكه اروپاييها بخواهند كارشكنيهايي در اين زمينه انجام دهند، گزارهاي كمتر محتمل به نظر ميرسد. اين كارشناس مسائل سياست خارجي در باب چرايي كمرنگ بودن اين گزاره به «اعتماد» گفت: چراكه اولويت اول اتحاديه اروپا در نوع رويكردش به تهران در وهله اول عدم اشاعه هستهاي است. به عبارتي در درجه اول يك نگاه امنيتي در اين زمينه ازسوي تروييكاي اروپايي غالب شده است. پس از آن، مساله حقوق بشر و تروريسم قرار دارد. رقابتهاي تجاري نيز در اولويتهاي بعدي قرار ميگيرند.
بهشتيپور در ادامه به «اعتماد» گفت: به عبارتي، باوجود اختلافات اساسي كه اروپاييها با امريكاي تحت رهبري ترامپ دارند، فرضيهاي مبني بر اينكه اگر توافقي بين ايران و امريكا شكل بگيرد، آنها بخواهند موانعي ايجاد كنند، فرضيهاي نادرست و كمرنگ است. برعكس، اروپا از توافق احتمالي ايران و امريكا استقبال ميكند، زيرا اين توافق ميتواند امنيت اروپا را تضمين كند.
اين كارشناس مسائل سياست خارجي در ادامه گفتوگوي خود با «اعتماد» گفت: اگر توافقي ميان تهران و واشنگتن صورت بگيرد از نگاه اروپا در پي اين توافق تغييرات مثبتي در ايران ايجاد خواهد شد. از طرفي بايد توجه داشت كه مخالفت احتمالي اروپا با هر نوع توافقي كه قرار باشد ميان ايران و ايالاتمتحده صورت بگيرد قطعا چالشهايي براي آنها ايجاد ميكند، چراكه اين گروه از بازيگران توانايي لازم براي مقابله با امريكا را ندارند. شاهد بوديم كه در دولت اول ترامپ و بعد از خروج از برجام و بازگشت تحريمها، طرفهاي اروپايي عضو برجام به ايران وعدههايي دادند و سعي داشتند برجام را نيز بدون حضور امريكا ادامه دهند كه درنهايت نتوانستند به تعهداتشان عمل كنند.