• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۴ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5972 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۴ بهمن

وقتي منافع، ملي نيست يك نگاه ارتباطي

مجيد رضاييان

يكم) اين نگاه چندي است ذهنم را به خود مشغول كرده است: «خاورميانه ضدارتباطي به خاورميانه ارتباطي درحال تبديل شدن است؛ درست مانند يك تولد ديگر». نمي‌دانم اگر اين دگرديسي را بپذيريم آيا مي‌توان گفت چنين امري ناشي از نگاه به «منافع واقعا ملي» بوده است يا خير و از بستر ديگري برخاسته است؟ شايد بد نباشد برويم سراغ هانس مورگنتا و تعريف او از منافع ملي. او با تاكيد بر بحث قدرت به عنوان ذات سياست، دوگانه منافع ملي -  امنيت ملي را در«افزايش فرصت‌ها-  كاهش تهديدها» متمركز و قابل تعريف مي‌داند. به نظر مي‌رسد رفتارشناسي و واكاوي مواضع ناشي از سياست‌هاي كشورهاي خاورميانه مصداق بارز اين تعريف باشد: «كسب فرصت و افزايش فرصت پشت سرهم». آيا اين سوال را از خود پرسيده‌ايم كه ما چه اندازه فرصت ايجاد كرده‌ايم؟ فرصت‌هايي كه به تعبير مورگنتا بي‌ترديد بر كاهش تهديدها نيز تاثير مستقيمي مي‌گذارد؛ بدون آنكه چندان نيازي به تقويت يكجانبه قواي نظامي يك كشور باشد.

دوم) يك نگاه ديگر: «اين تعريف چه زماني بيشتر و البته عمقي‌تر خود را نشان مي‌دهد؟» به نظر مي‌رسد درست زماني كه به ارتباطات به مثابه نخ تسبيح-  در علم سياست و روابط بين‌الملل-  نيم‌نگاهي داشته باشيم. روابط بين‌الملل و سياست بين‌الملل يا همان نقطه تلاقي سياست خارجي كشورها، هرگز امري انتزاعي تلقي نمي‌شود.

تبديل خاورميانه ضدارتباطي به خاورميانه ارتباطي از همين نگاه برخاسته است؛ دقيقا از همين نگاه. همان حلقه مفقوده‌اي كه در كشور ما وجود دارد: «نگاه نه چندان ارتباطي به عرصه‌هاي چهارگانه ارسطويي؛ -  اقتصاد- فرهنگ- سياست و امنيت.» ارتباطات اگر يك مسير با همان نخ تسبيح قلمداد مي‌شد؛ امروز ايران در رقابت تولد خاورميانه ارتباطي عقب نبود؛ گرچه خود اين امر به راحتي مي‌تواند بهترين فرصت مورگنتايي براي ايران هم باشد. شايد به همين دليل در دنياي امروز، سياستمداران به درستي مي‌كوشند تا از هر«موقعيت» يك « فرصت» بسازند؛ با چه اهرمي؟ با اهرم «ارتباطات».

سوم) در كشور ما تعاريف بديهي نمي‌بايست به چالش تبديل شود؛ منافع واقعا ملي تنها و تنها از بستر نگاه ارتباطي و با تاكيد بر افزايش فرصت تامين مي‌شود؛ منتها به شرط آنكه «واقعيت» درك شود تا اصطلاحا با درك نگاه رئاليته فرصت‌ها ابتدا ايجاد و سپس افزايش يابد. 

گفتيم واقعيت. هيچ كشوري منافع را صرفا با ديگاه‌هاي آرماني نمي‌سنجد؛ چون شدني نيست. اين درس واقعيت به سياستمداران است، اما، واقعيت به گونه‌اي ديده مي‌شود كه بتوان ديدگاه‌هاي بومي، فرهنگي و ملي را در آن لحاظ كرد، كاري كه دست كم در آسيا ژاپن به خوبي از عهده آن برآمده است. اين يك هنر است البته. 

آخر) علم ارتباطات، رسانه و ژورناليسم چرا با وجود آمدن وب هوشمند و دنياي رباتيك همچنان حرف اول را مي‌زند؟

چون همچنان «فرصت‌ساز» است؛ شرايط رقابتي ايجاد مي‌كند؛ مزيت‌هاي افزوده يك كشور را به ميدان روابط بين‌الملل و بده- بستان مي‌آورد و سرانجام، دست مردان ديپلماسي را سر ميز مذاكره باز مي‌گذارد؛ اينها و بيش از اين، مرهون نگاه ارتباطي است؛ البته به شرط آنكه «واقعيت» يا همان رئاليسم، جدي گرفته شود و با قطب‌نماي منافع ملي و صدالبته با نگاه ملي، «چرخش» صورت پذيرد. چرخشي كه در نهايت ما را برنده مي‌كند و در ميدان رقابت نگه مي‌دارد نه اينكه بدون چرخش لازم در سياست‌ها، از گردونه رقابت عملا حذف شويم. درك واقعيت امروز امريكاي ترامپ و اروپاي پر از فرصت و چالش، درهمين چارچوب قابل تحليل و ارزيابي است. اگر خاورميانه ضدارتباطي درحال تبديل به خاورميانه ارتباطي است، به دليل وجود اين نگاه است و بس. سرمايه‌گذاري كشورهاي همسايه در جنوب ايران نيز، در زمينه هوش مصنوعي تا سال۲۰۳۰ گوياي واقعيت آينده و خاورميانه ديگري است كه ارتباطي است و دارد متولد مي‌شود. حالا بايد ديد ايران چه اندازه مايل است فرصت‌ساز باشد؟ فقط تا۲۰۳۰ فرصت است، زمان البته.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون