تعارض منافع و هنر وزير صنعت و تجارت
محمدصادق جنانصفت
روزنامهنگار
ايرانيان هرچه باشند همانند همه شهروندان جهاني از ژرفاي هستي خود آرزو دارند بهروز و خوشبخت و شاد باشند و با آسايش خيال زندگي كنند. ايرانيان براي بهروزي و رسيدن به آرزوي خود آمادگي دارند كاركنند و در اين راه آمادگي دارند بيشتر از آنچه ديگران كارمي كنند نيز تلاش كنند. اين گزافهگويي نيست ، نگاهي به كوشش خستگيناپذير دوستان، خويشاوندان، همكاران و همسايههايمان كه هركدام بيش از اندازه لازم كار ميكنند اين را نشان ميدهد. ايرانيان امروز كه هم اينك در اين سرزمين جاي گرفته ودر پهنه ايران بزرگ پراكندهاند، با آگاهي از همه پيش و پس و بالا و پايين سپهر سياست در ايران براي رسيدن به خوشبختي راههاي باز و رفتني را ميروند و خواستار آرامش هستند. يكي از راههاي باز برپايه قانون اساسي، انتخاب گروهي از نخبگان براي اداره كارآمد كشور از ميان گروههاي خواهان قدرت است. اكثريت شهروندان ايراني با چشمهايي باز از ميان چند نفري كه نمايندگي فكري سياسي بخشي از جامعه را تبليغ ميكردند آقاي حسن روحاني را براي اداره نهاد دولت به مدت 4سال انتخاب كردهاند. رييس دولت دوازدهم نيز بر اساس آنچه در انديشه داشته و دارد و با گنجاندن همه تنگناها و صفبنديهاي درون حكومتي از شماري مديران شناخته شده براي اداره بخشهاي گوناگون سياست، فرهنگ، اموراجتماعي، سياسي و اقتصادي خواسته است با اوهمكاري و همراهي كنند. از پيش آشكار است اين انتخاب هرگز براي همه نيروهاي سياسي و اقتصادي فعال انتخاب آرماني نباشد و انتقادهاي دلسوزانه به ويژه از سوي هواداران دولت و اصلاحات رسانهاي ميشود تا رييس دولت از حساسيتها آگاه شود. از سوي ديگر كمترين نارضايتيها نيز به انتصاب محمد شريعتمداري براي منصب يكي از وزارتخانههاي اقتصادي يعني «وزارت صنعت، معدن و تجارت» است. وزير انتخاب شده براي صنعت به مثابه قلب تپنده و موتوررشد اقتصاد و تجارت كه راه توليد صنعتي را براي فروش در داخل و خارج هموار ميكند به لحاظ سياسي با رييس دولت اصلاحات سازگاربود و به مدت 8سال با دولت اصلاحات كاركرده است. او با دولت اعتدال نيز قرابت دارد و فرد امين رييس دولت فعلي به حساب ميآيد و در ميان شمار قابل اعتنايي از طيفهاي جناح منتقد اصلاحات فردي مورد وثوق است. به اين ترتيب اقدامها و تصميمهاي وي در مقام سياستگذار اصلي صنعت و تجارت اگر با آموزههاي دانش روز اقتصاد و سياستهاي مندرج در اسناد بالادستي سازگار باشد همراهي بالايي را به دست آورد.
كارشناسان، صاحبان و مديران صنعت و بازرگاني در بخش خصوصي و علاقهمندان به پيشرفت ايران از اين وزير باسابقه انتظار دارند بيشترين نيروي كارشناسي را براي مديريت كارآمد در موضوع پيچيده «تعارض منافع» به كارگيرد. به نظر ميرسد اگر آقاي شريعتمداري بتواند در اين دوره ازفعاليت خود اين داستان «تعارض منافع» ميان صاحبان كسب و كارهاي متفاوت را گونهاي سامان دهد كه هرگروه احساس كند بازنده نيست و هرتصميمي كه در حوزه صنعت و تجارت اتخاذ ميشود برپايه منافع ملي، منافع صنفي و گروهي و منافع فردي بوده است بزرگترين و مدرنترين كار ملي را انجام داده است. تعارض ميان واردكنندگان كه تمايل به ارز ارزان و تعرفه واردات پايين دارند با توليدكنندگان كه خواستار نرخ ارز بالا و واقعي و تعرفه بالا هستند همواره بوده و خواهد بود اما مديريت كارآمد اين تعارض هنربزرگي است كه اگر رخ دهد سنگ بزرگي از سر راه برداشته ميشود. تعارض منافع ميان دهها دستگاه و سازمان و بنگاه دولتي با بخش خصوصي نيز از بزرگترين تنگناهايي است كه الان به مثابه عامل بازدارنده عمل ميكند. باتوجه به اينكه برخي از اين سازمانها ديگر فلسفه هستي و زاد و رشدشان را از دست داده و با توجه به كارنامه آقاي شريعتمداري در برچيدن سازمانهايي همانندسازمانهاي موجود ميتوان به مديريت كارآمد در كاهش تعارض منافع كمك كرد. الان دوسازمان صنعتي بزرگ داريم كه يكي يادگار دهه 1340 و يكي يادگار دولت اصلاحات است كه با توجه به خصوصيسازيهاي گسترده و برنامه سند چشمانداز و تاكيد بر چالاكسازي دولت ميتوان آنها را منحل كرد. ايدرو و ايميدرو جزبزرگ كردن بدنه وزارت صنعت، معدن و تجارت فايدهاي ندارند. سازمان بزرگ و مداخلهگر حمايت توليدكنندگان و مصرفكنندگان نيز همين حكم را دارد. تعارض منافع توليد با سازمان مالياتي، تعارض منافع ميان توليد و تجارت با بازار پول و بانكها و تعارض منافع ميان بخش خصوصي و سازمان تامين اجتماعي از امور بازدارنده ديگر است كه برطرف كردن يا تخفيف آنها براي هموارشدن راه هنر و مديرت نيرومند ميخواهد. نشان دادن هنر در اين راه مهمترين كار وزير صنعت، معدن و تجارت در سالهاي پيش رو است كه البته از دست نيروهاي جوان و با انگيزه برميآيد و كار مديران بازنشسته نيست.