سيمين سليماني
منوچهر اسلامي، موسيقيداني كه هيچگاه نخواست چهره شود و تنها عاشقانه و جدي به كار و هنرش پرداخت. از او به عنوان شخصيتي درونگرا و خلوتگزين ياد ميكنند و در عين حال پركار و عاشق. استادي كه اگرچه بسياري از او آموختند و از دانش و علمش وام گرفتند اما هيچگاه از سوي او چشمداشتي وجود نداشت. اسلامي ارديبهشت ماه ۱۳۲۰ در تهران زاده شد. او در دهه 40 با گروه «بلككتس» همكاري داشت. در همان دهه همكاري در «كلاب كوچيني» با گروه بلككتس به خوانندگي فرهاد مهراد به اجراي موسيقي مشغول بود. علاوه بر اين در كارنامه هنري اين موسيقيدان برجسته ميتوان به تنظيم و اجراي آثار متعددي براي اركستر ملي ايران به رهبري فرهاد فخرالديني نيز اشاره كرد. او يك نوازنده، تنظيمكننده و آهنگساز عادي نبود و به گواه كارشناسان اين عرصه، اشرافش بر موسيقي و سازشناسي و قريحه بينظيرش از او هنرمندي قهار ساخته بود كه با حضورش ميتوانست، يك قطعه را ماندگار كند. همه اينها گوشهاي از اهميت منوچهر اسلامي است كه 25 مرداد ماه 1402 درگذشت، به اين بهانه با جاويد مجلسي، موسيقيدان و رهبر اركستر، عليرضا ميرآقا نوازنده ترومپت و از شاگردان نزديك منوچهر اسلامي و همچنين حسن فراهاني موسيقيدان، آهنگساز و نوازنده ترومپت درباره اين هنرمند فقيد گفتوگو كرديم كه در ادامه ميخوانيد.
مسلط به موسيقي جز و تنظيم قطعات
در كارنامه هنري منوچهر اسلامي، تنظيمِ آثاري براي اركستر بادي تهران به رهبري جاويد مجلسي براساس نغمهها و ترانههاي محلي ايراني، ديده ميشود. به همين بهانه سراغ جاويد مجلسي رفتيم و درباره همكاري و آشنايياش با منوچهر اسلامي پرسيديم، ميگويد: «من چندين سال پيش با ايشان در اركستري كه در دانشگاه تهران بود، آشنا شدم. هر دوي ما با آقاي منفردزاده كار ميكرديم. آقاي اسلامي ترومپت ميزدند ولي بيشتر در بخش موسيقي جز كار ميكردند. ايشان تنظيمكننده خوبي در اركستر بادي بودند و قطعات خوبي هم تنظيم كردند. ما زماني كه اركستر بادي را تاسيس كرديم، ميخواستيم كه قطعاتي از آهنگسازان ايراني را هم بزنيم كه آقاي اسلامي چند قطعه براي ما تنظيم كردند و كاملا از همانها مشخص ميشد كه قطعات سازهاي بادي را به خوبي ميشناسند. ايشان بسيار بااستعداد بودند. نوازندگان زيادي در ايران، ساز ترومپت ميزنند ولي خب نوع كار آقاي اسلامي خيلي خوب بود، كساني مثل منوچهر اسلامي و منوچهر بيگلري افراد تاثيرگذار و مهمي هستند. جالب است كه موسيقي جزي كه آقاي اسلامي ميزدند، مثل سازي بود كه سياهپوستان امريكايي ميزنند و آقاي اسلامي به اين حوزه يعني موسيقي جز تسلط زيادي داشتند و بسيار هم خوب كار ميكرد.»
فراتر از يك هنرمند، بر موسيقي اشراف داشت
عليرضا ميرآقا نوازنده ترومپت و از شاگردان نزديك منوچهر اسلامي است، با او درباره استادش گفتوگو كرديم، ميگويد: «جايگاه آقاي اسلامي جايگاه والايي است. قبل از انقلاب، كارهاي فاخري به عنوان نوازنده ترومپت و همچنين به عنوان تنظيمكننده انجام داده بودند. پيش از انقلاب گروهي به نام «بلككتس» داشتيم كه شهبال شبپره آن را به همراهي افراد تاثيرگذاري بنيان گذاشت كه اين گروه همچنان فعال است، ولي قبل از انقلاب افراد خاصي در آن گروه حضور داشتند؛ افرادي همچون فرهاد مهراد، شهرام شبپره، حسن شماعيزاده، ابي و آقاي منوچهر اسلامي. اتفاقات بسيار خوبي افتاد و آن گروه، كارهاي مهمي را ارايه دادند كه در اين ميان آقاي اسلامي آثاري را از مرحوم فرهاد مِهراد هم تنظيم كردند كه از محبوبترين آنها ميتوان به قطعه «آيينه» اشاره كرد.»
از ميرآقا درباره آشنايياش با منوچهر اسلامي ميپرسم: «من چون بسيار كنجكاو بودم كه بدانم چه اساتيدي در موزيكهاي توليد شده دهه پنجاه نقش داشتند، با پرس و جويي كه ميكردم با اسم آقاي منوچهر اسلامي آشنا شدم به عنوان يك ترومتيست و تنظيمكننده بينظير. در نوجواني افتخار ديدار با ايشان را داشتم و بعد هم كه شاگردشان بودم. ولي يكي از مهمترين چيزهايي كه باعث شد به توانايي بالاي ايشان در نوازندگي و تنظيم موسيقي پي ببرم اين بود كه در همان دوران اوايل جواني من با پسرِ هنرمند بزرگواري به نام مرحوم داداشي كه استاد پيانو بودند دوست بودم، پسر ايشان به من كاسِتي دادند كه اگر يادتان باشد، كاسِتها دورو بود، يك طرف كاسِت تعدادي موزيك فولكور داشت مثل «شكار آهو» و «دختر بويراحمدي» كه اين كارها با صداي خواننده ارمني به نام خانم هِرمينه بود و تنظيم آن را مرحوم اسلامي انجام داده بودند و اين اثري بينظير بود. در طرف ديگر آثاري بود كه آقاي داداشي براي گروه كر نوشته بودند چون ايشان پيانيست كر بودند و آن اثر هم بسيار زيبا بود ولي بايد بشنويد تا بدانيد كه آقاي اسلامي با گروه بادي و اركستر بيگ بند چه كرده بود. -بيگ بند، اركستر بزرگي است كه بيشتر سازهاي بادي دارد- تنظيمهاي آن كه به موسيقي جز نزديك بود و عجيب بودند كه من بعدها توانستم اين كاسِت را روي سيدي بكشم و بعد روي هارد بريزم ولي متاسفانه هارد من پريد و متاسفانه ديگر اين اثر را جايي نشنيدم چون تا جايي كه اطلاع دارم اصلا به صورت عمومي منتشر نشده بود. بعد از انقلاب سال 57 بعضي افراد هرچه اثر بود را برداشتند و بردند براي همين دسترسي به آنها آسان نيست، مگر اينكه صدابردار استوديو در آن دوره در آرشيو خود داشته باشد كه خودش مستلزم اين است كه بدانيم در آن زمان صدابردار چه كسي بوده و چه اتفاقي افتاده كه خب پروسه طاقتفرسايي است.»
او ادامه ميدهد: «همه آقاي اسلامي را ميشناختند و همه ما فكر ميكرديم كه ايشان ترومپتيستي هستند كه يك استايل جز دارند و آهنگسازند اما ايشان فراتر از اينها بودند. ايشان به موسيقي ايراني و دستگاهها اِشراف داشتند و جالب است كه براي اركستر ملي ما به رهبري آقاي فخرالديني چند كار تنظيم كرده بودند. مارش، موزيك نظام است؛ ايشان مارش هم تنظيم كرده بودند و هر آنچه كه در حوزه موسيقي و تنظيم آن شما فكر كنيد ايشان ميتوانست به بهترين نحو آن را انجام دهد.»
او در ادامه عنوان ميكند: «با اين همه توانايي و حقي كه بر گردن موسيقي ايران داشتند، بايد بگويم كه وقتي در مراسم خاكسپاري ايشان بودم بسيار دلگير شدم، ميدانم كه در اين دوران هر كسي درگيريهاي خاص خود را دارد اما مردم عادي ايشان را به واسطه خلق و خوي متواضعشان نميشناختند، موزيسينها و همكاران و هنرمندان كه با ايشان آشنا بودند، بزرگان موسيقي كه بر اهميت و جايگاه استاد اسلامي واقف هستند، متاسفانه بايد بگويم جاي خيليها در مراسم ايشان خالي بود؛ در دوران زندگيشان يادي از ايشان نكردند، در مراسم خاكسپاري هم نيامدند و به نظرم استاد اسلامي غريبانه رفتند فقط به خاطر اينكه اهل شوآف و هياهو نبودند.»
ميرآقا با برشمردن ويژگيهاي اين هنرمند برجسته ميگويد: «ايشان انسان خلوتگزيني بودند، از طرفي بسيار دغدغهمند، بيتعارف بگويم بسياري از هنرمندان حتي برخي از پيشكسوتان در انتقال دانستههايشان بخل ميورزند ولي اين فرد چنين شخصيتي نداشت، هر آنچه ميدانست را به كسي كه علاقهمند بود و پرسشگر، بدون هيچگونه چشمداشتي انتقال ميداد. اينها به علاوه بسياري ديگر از خصيصههاي خوب درباره شخصيتشان بود اما در بُعد هنري، اين بزرگمرد در حد اعلايي سازشناسي را ميدانست. جالب است به شما بگويم اكثر آهنگسازهاي ما وقتي ميخواهند يك موسيقي را خلق كنند، پشت پيانو مينشينند و اتود اوليه آن را ميزنند يا مثلا اگر در ساز ديگري تخصص داشته باشند با آن ساز ملودي اوليه آهنگي را كه ميخواهند، خلق ميكنند و اگر تنظيمكننده باشند به تنظيم آن بپردازند باز هم بايد پشت ساز بنشينند اگرچه متاسفانه آهنگسازان كنوني ما ساز هم نميزنند و پشت كامپيوتر كار را انجام ميدهند ولي آقاي اسلامي چه ميكرد، بدون اينكه به سازي دست بزند روي ورق نُت روي پارتيتور شروع به نوشتن سازهاي مختلف ميكرد و وقتي به كارشان توجه ميكرديد، تعجبزده ميشديد كه چطور اين اتفاق ميتواند بيفتد.»
او از استادش اينطور به نيكي ياد ميكند: «اولينبار كه در يك گروه پاپ ساز زدم در دهه 70 بود كه گروه آقاي بيژن خاوري بود. آقاي اسلامي خودشان در آنجا ساز ميزدند كه ايشان من را به جاي خودشان به آن گروه معرفي كردند و اينطور اولين تجربه من با يك گروه پاپ شكل گرفت كه آقاي اسلامي اين لطف را در حق من كردند. همچنين وقتي 18 يا 19 سال داشتم اولين ضبط استوديوييام را در صدا و سيما تجربه كردم اما اولين ضبط كه بيرون از صدا و سيما زدم در استوديو صبا بود كه باز هم آقاي اسلامي من را به آنجا بردند و در آنجا ترومپت يك را به من دادند تا بنوازم و ترومپت دو را خودشان زدند و همه اين كارها براي اين بود كه به من اعتماد به نفس بدهند و من هميشه سپاسگزار ايشان خواهم بود.»
مبهوت نبوغ ايشان شده بودم
حسن فراهاني موسيقيدان، آهنگساز و نوازنده ترومپت است، او درباره آغاز آشنايياش با منوچهر اسلامي و تمايز كارهاي اين هنرمند برجسته با تنظيمكنندگان ديگر ميگويد: «اولينباري كه ايشان را ديدم، سال ۱۳۷۵ بود، افتخار داشتم در استوديويي با ايشان، قطعهاي را بنوازيم. به ياد دارم ايشان مدتي با آقاي مهرداد كاظمي همكاري ميكردند و با اركستر چهار نفري. كارهاي آقاي كاظمي طوري صدادهي داشت كه مخاطب فكر ميكرد كه در استوديو يك گروه بزرگ در حال اجراي برنامه هستند. در برنامهاي اثر نوايي را كه نغمه محلي خراساني است تنظيم كرده بودند، خوب يادم هست كه آن زمان خيلي جوان بودم و پس از شنيدن اين اثر واقعا مبهوت نبوغ ايشان شده بودم. اهميت تنظيم در موسيقي خيلي زياد است به خاطر اينكه ملودي يا نغمه اصلي هر اثري يك خط و در واقع تك صدايي است، تنظيم است كه به آن شاخ و برگ ميدهد و هارمونيزه ميكند و براي سازهاي مختلف نوشته ميشود. آقاي اسلامي به خاطر اِشراف بسيار زيادي كه به موسيقي جز داشت و اين موسيقي را خيلي خوب ميشناخت، تنظيم آثار موسيقايياش هم با ديگران متفاوت بود. بايد اشاره كنم كه تنظيم از دو وجه وام ميگيرد كه يك وجه آن به علم موسيقايي برميگردد ولي وجه ديگر آن قريحه ذاتي است. ايشان هم به لحاظ قريحه ذاتي و هم علم موسيقايي بيمانند بودند. همچنين آقاي اسلامي سازهاي بادي را خيلي خوب ميشناختند و اين خيلي مهم است كه كسي سازشناسي بلد باشد و بداند براي چه سازي چه بنويسد.»
فراهاني در ادامه گفتوگويش به حضور اخير اسلامي در صحنه اشاره ميكند و ميگويد: «آقاي اميد حاجيلي كه قبلا شاگرد ايشان بودند، كار بسيار ارزشمندي كردند كه هر شاگردي براي استاد خود نميكند. آقاي حاجيلي ايشان را براي كنسرتهاي تهران كه داشتيم براي نوازندگي دعوت كردند و حضور ايشان را غنيمت شمردند و من از طرف خودم از اميد ممنون هستم كه چنين حركت زيبايي انجام داد و استاد در پايان عمر هم روي صحنه رفتند. در كنسرتهاي تهران ما در خدمت آقاي اسلامي بوديم و من افتخار داشتم كه كنسرتهاي زيادي را در كنار ايشان و در گروه آقاي حاجيلي داشته باشم و بايد بگويم كه ايشان هميشه مهربان بودند، بيش از حد متواضع بودند باور كنيد زماني كه ما از ايشان تعريف ميكرديم، ميگفتند كه مگر من چه كار كردهام؛ در صورتي كه ايشان خيلي كارها براي موسيقي اين سرزمين انجام داده بودند. انساني با چنين پيشينه و چنين بار علمي، اين همه خاكي و متواضع بودند و البته شايد تواضع زيادي كه داشتند در بسياري از اوقات به ضرر ايشان شد ولي خب اين شخصيت اينطور بود و من روز خاكسپاري افسوس ميخوردم كه چه انساني را با چه ويژگيهايي داريم به خاك ميسپاريم.»
جاويد مجلسي: زماني كه اركستر بادي را تاسيس كرديم، ميخواستيم كه قطعاتي از آهنگسازان ايراني را هم بزنيم كه آقاي اسلامي چند قطعه براي ما تنظيم كردند و از همانها كاملا مشخص شد كه سازهاي بادي را به خوبي ميشناسند. نوازندگان زيادي در ايران، ساز ترومپت ميزنند ولي نوع كار آقاي اسلامي خيلي خوب بود؛ كساني مثل منوچهر اسلامي و منوچهر بيگلري افراد تاثيرگذار و مهمي هستند.
عليرضا ميرآقا: فكر ميكرديم ايشان ترومپتيستي هستند كه يك استايل جز دارند اما فراتر از اينها بودند. به موسيقي ايراني و دستگاهها اِشراف داشتند و براي اركستر ملي ما به رهبري آقاي فخرالديني چند كار تنظيم كرده بودند. مارش، موزيك نظام است؛ ايشان مارش هم تنظيم كرده بودند و هر چه در حوزه موسيقي و تنظيم آن فكرش را كنيد به بهترين نحو ميتوانستند انجام بدهند.
حسن فراهاني: ملودي يا نغمه اصلي هر اثري يك خط و در واقع تكصدايي است؛ تنظيم به آن شاخ و برگ ميدهد و هارمونيزه ميكند. يك وجه تنظيم علم موسيقايي است و وجه ديگر آن قريحه ذاتي. آقاي اسلامي هم به لحاظ قريحه ذاتي و هم علم موسيقايي بيمانند بودند. سازهاي بادي را خيلي خوب ميشناختند و اين خيلي مهم است كه كسي سازشناسي بلد باشد و بداند براي چه سازي چه بنويسد.