زنده باد سينما
محسن آزموده
سهشنبه 31 مرداد، عصر با افتخار چهار فيلم كوتاه ساخته چهار تن از فيلمسازان جوان و خوشآتيه را در شب فيلم كوتاه در سالن نمايش كوچك كافه باكارا تماشا كردم: «افرا شماره 12» اثر نهال دشتي، «دگرديسي» اثر سالار شريفي، «اسيدباز» اثر شيرين اخلاصي و «نذري» يا «غيبت» اثر صالح علوي زاده. بدون ذرهاي اغراق هر چهار اثر خيلي خوب بودند و پيشنهاد ميكنم هر جا و هر زمان امكانش فراهم آمد، تماشا كنيد و از دست ندهيد.
منتقد سينما نيستم، اما به سينما بسيار علاقهمندم و فيلم زياد ميبينم و در نتيجه اين سالها، يك چيزهاي اندكي راجع به فيلم و سينما ياد گرفتهام. با همين بضاعت مزجات معتقدم اين چهار اثر از حيث فضاسازي، بازيها و داستانهاي مختصر و گويا عالي بودند، مثل داستان كوتاههاي موفق. هريك در حالي و هوايي متفاوت. «افرا شماره 12» و «دگرديسي» بيش از كه بخواهند قصهاي را روايت كنند، در تلاش بودند كه حال و هوايي را القا كنند، اولي من را يادآور آثار ج.دي. سلينجر و پروست بود و دومي فضايي كافكايي داشت، با حضور هنرمند فقيد، لوون هفتوان. قبل از تماشاي «اسيدباز» تصورم اين بود قرار است فيلمي راجع به دراگ و مواد روانگردان و ... ببينم. خيلي زود متوجه شدم كارگردان انگشت بر يك موضوع اجتماعي هولناك و ناراحتكننده گذاشته، پديده اسيدپاشي و پيامدهاي دردناك آن. او تلاش كرده بود بدون اينكه به ورطه نصيحتگويي و اندرز اخلاقي فرو افتد، وجوه تلخ و آسيبرسان اين بزه اجتماعي- اخلاقي را نشان دهد. در «غيبت» يا «نذري» هم فيلمساز توانسته بدون اينكه شعارگويي كند، نتيجه عمل زشت و ناپسند غيبت به عنوان يك گناه ديني را در قالب يك مناسك ديني (نذري) به گناهكاران بياخلاق نشان دهد. دوري از شعارزدگي و نشان دادن واقعيت عريان به اختصار و بدون پرگويي ويژگي منحصر به فرد اين دو فيلم كوتاه است.
خلاصه آنكه اين فيلم كوتاههاي پرمغز و موجز و خوشساخت، بسيار نويدبخش و اميدواركنندهاند، خاصه در وضعيت كنوني كه حال و روزگار سينماي ايران خيلي خوش نيست و سينماگران از همه سو تحت فشارند و در مضيقه. اين چهار فيلم كوتاه، آشكارا نشانههاي روشني از زنده بودن سينماي ما هستند و اكرانشان بر پردههاي نقرهاي كوچك حتي، گواهي آشكار بر راستي شعر زيبا و اميدبخش رنه شار: آزادي زاييده ميشود/ شبانه/ هر كجا باشد/ در سوراخي بر ديوار/ بر گذر بادهاي يخبسته. دست مريزاد به اين هنرمندان جوان، برايشان موفقيتهاي بيشتر و بيشتر آرزو ميكنم. بيش باد، با اميد.