• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۸ تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5656 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۸ آذر

گفت‌وگوي «اعتماد» با مصطفي رزاق‌كريمي كارگردان فيلم مستند «احمد»

«احمد» سياسي نيست

​فروغ  گشتيل

مصطفي رزاق كريمي كه پيش‌تر فيلم «بانو قدس ايران» را درباره خانم خديجه ثقفي همسر امام خميني (ره) ساخته بود اين‌بار به سراغ عضوي ديگر از خانواده امام (ره) رفته و زندگي و درگذشت نابهنگام حجت‌الاسلام احمد خميني (ره) را كه در سايه‌اي از ابهام بوده روايت مي‌كند.

مستند «احمد» ساخته مصطفي رزاق كريمي، يكي از فيلم‌هاي هفدهمين دوره جشنواره «سينماحقيقت» است. به همين بهانه گفت‌وگو‌يي با كارگردان انجام داديم كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

شما پيش‌تر مستند «بانو قدس ايران» را كه دربرگيرنده زندگي همسر امام خميني بود ساختيد، چه شد كه دوباره به سراغ يكي ديگر از اهالي خانواده امام رفتيد و چرا حاج احمد را انتخاب كرديد؟

از چهار سال پيش، دليل ساخت «احمد»، كنجكاوي بود؛ وقتي روي پروژه «بانو قدس ايران» كار مي‌كردم، صحبت‌هاي زيادي در خانواده مي‌شد اما حرفي از احمد در ميان نبود، اين مساله براي من كنجكاوي بسياري ايجاد مي‌كرد تا بفهمم احمد كه معروف به احمد گريان يا احمد نگران بود، كيست؟

يكي از كارهاي اصلي من پژوهش است؛ پژوهش پروژه «احمد» هم يكسال و هشت ماه به طول انجاميد، از جايي پژوهش ميداني نيز اضافه شد و رفته رفته احساس كردم كه پروژه خوبي است و به اندازه زيادي كنجكاوي‌هايي كه داشتم، برطرف و مبنايي براي ساخت مستند «احمد» شد. در روند اسم‌گذاري «احمد» تصميم‌گيري برعهده خودم بود چراكه مي‌دانستم دوستان نزديك و امام هم هميشه او را احمد صدا مي‌زدند، بدون توصيفاتي مثل سرو بلند سايه و... كه در فرهنگ ما رسم است.

سوالي كه در همين ابتدا مطرح است اينكه همه ابعاد زندگي حاج احمد در اين فيلم روايت مي‌شود؟

مستندهايي كه من مي‌سازم انسان‌محور هستند، شايد موضوع سياسي يا اجتماعي داشته باشند اما انسان‌محور هستند حتي در اتريش هم به اين معروف بودم كه دروغ نمي‌گويم، تحريف نمي‌كنم، هر حرفي هم نمي‌زنم ولي يك فيلم جا ندارد همه زندگي يك شخص را در آن روايت كند.

اگر همه زندگي حاج احمد در مستند وجود ندارد، پس به چه قسمت‌هايي از اين شخصيت مي‌پردازيد؟ چه مساله منحصر به فردي در فيلم «احمد» وجود دارد؟

در روند ساخت فيلم با كساني به گفت‌وگو پرداختم كه نگويند احمد چه كسي بود، بله مي‌خواستم مستقيم قصه‌گويي كنند مثلا خاطره‌اي از او را تعريف كنند كه روزي چه حالي داشت يا روزي چه كاري انجام داد. افرادي كه جلوي دوربين آمدند به اقتضاي پژوهش و تحقيق ميداني، انتخاب شدند و درباره صحبت‌هاي آنها تنها چيزي كه اهميت داشت؛ آيا با احمد دوست بودند يا خير؟ چقدر احمد را مي‌شناختند؟ «نمي‌خواستم خارج از شخصيت احمد قصه‌سرايي شود» و اين كلام من بود. حتي در زيرنويس فيلم هم القاب حذف شدند، حاصل اين تلاش‌ها فيلم «احمد» شد.

زندگي احساسي احمد با همسرش، روزهاي خوب و بدي كه داشت، مقوله جديدي بود كه به فيلم اضافه شد و از همسرش فاطمه سلطاني طباطبايي خواهش كردم كه زندگي شخصي و خصوصي‌شان را در اين فيلم روايت كند تا با اين زندگي آشنا شوم، اگر من آشنا شوم، مخاطب هم آشنا مي‌شود. طباطبايي علاقه‌اي به حضور در مستند نداشت، يك يا يكسال و نيم طول كشيد تا متقاعد شد كه درباره همسرش صحبت كند. احساس كردم كه در ادامه اين تلاش‌ها، فيلم فرمي گرفت.

به همه گفتم كه من به دنبال احساس و جنجال نيستم، فيلم عجيب و غريبي نمي‌خواهم بسازم و هدفم حضور در فستيوال‌هاي مختلف نيست، از طرف ديگر از ميزانسن‌هاي سينماي داستاني مثل بازسازي هم استفاده نمي‌كنم.

فكر مي‌كنيد مخاطبان «بانو قدس ايران» كه استقبال بسياري هم از آن شد، چقدر براي مستند «احمد» انتظار مي‌كشند و قرار است چگونه با آن برخورد شود؟

من براي نسل جوان كار مي‌كنم نه براي نسل خودم؛ براي ساخت فيلم «احمد» هم با قشر جوان جلسات مختلفي داشتم، از آنها دعوت كردم كه گفت‌وگو كنيم. البته در هيچ محفلي از عنوان فيلم نام نمي‌بردم و نمي‌گفتم كه مشغول ساخت اثري هستم بلكه از طريق دوستان و آشنايان، قشرهاي مختلف جوانان را دعوت مي‌كردم تا با يكديگر به گفت‌وگو بنشينيم.

نسل جوان احمد را نمي‌شناسد و سوال‌شان اين بود كه احمد كيست؟ مثل من كه وقتي جوان بودم مي‌پرسيدم مصدق كيست اما پدرم او را به خوبي مي‌شناخت همچون من و همسالانم كه اكنون احمد را مي‌شناسيم و بايد به نسل جوان معرفي كنيم.

بنابراين با همسالانم كاري ندارم، چه خوب و چه بد، آنها نظرشان را دارند و در فيلمسازي وظيفه‌ام اين است كه براي نسل امروز كار كنم، همچون فيلم‌هايي كه تاكنون ساخته‌ام تا اين نسل آشنا شوند يا انتقاد كنند مثل «بانو قدس ايران» كه بسيار از سوي نسل جوان از آن استقبال شد.

يعني در اين فيلم ما به پاسخ اين پرسش كه «احمد كه بود؟» مي‌رسيم؟

تلاش من در مستند «احمد» اين بود كه به سوال «احمدي كه هميشه در كنج بود و قضاوت‌هاي بسياري درباره او وجود دارد كه بود؟» جواب دهم، درواقع مي‌خواستم در جريان صحبت با دوستان نزديكش، ابهاماتي را كه براي من ايجاد شده است، با آنها در ميان بگذارم و پاسخ خود را دريافت كنم، آنها نيز همكاري خيلي خوبي با من داشتند چراكه از ابتدا اعلام كردم كه مستند «احمد» سياسي نيست و مي‌خواهيم از ديدگاه انسان‌محور آن را بررسي كنيم، البته نمي‌توان احمد را از موضوع سياست دور نگه داشت. زندگي شخصي همراه با زندگي سياسي احمد را در اين مستند شاهد هستيم؛ اينكه اين شخصيت چگونه در سياست حضور دارد، در فيلم تعريف مي‌شود.

ابتداي صحبت‌هاي‌تان گفتيد كه علت ساخت اين فيلم كنجكاوي بوده است، آيا توانستيد در روند ساخت «احمد» پاسخ همه پرسش‌هاي‌تان را پيدا كنيد؟

هيچ‌وقت نمي‌توانم بگويم كه به همه سوالاتم پاسخ داده شده است؛ من سال‌هاست كه با اين خانواده رفت و آمد كاري دارم و هميشه جست‌وجوگر بوده‌ام. يك نكته مهم است، اينكه هيچ‌كس در مستند «احمد» اعمال نظر يا نظر خود را بر ديگري تحميل نكرده است.

يكي از ويژگي‌هاي همه مستندهايم اين است كه در آنها اعمال نظر نشده است، خودم پاي تحقيق بوده‌ و حتي قرارداد فيلم هم نبسته‌ بودم يعني در ابتدا تحقيق را انجام داده‌ام، اگر تاييد مي‌شد به مرحله بعد يعني بستن قرارداد رفته‌ام. «احمد» هم همچون ديگر آثارم اين ويژگي‌ها را داشت، البته مراحل ساخت فيلم را براي همه كساني كه در آن حضور دارند، مثل همسر، پسر يا دوستان احمد بازگو كرده‌ام اما تصميم نهايي برعهده خودم بوده است.

روند فني و پس توليد فيلم به چه شكل انجام شد؟ به نظر مي‌رسد كه فيلم تا روزهاي پيشين از شروع جشنواره «سينماحقيقت» هنوز آماده نبوده است.

بله. من و تيم تا آخرين روزهايي كه فرصت داشتيم، فيلم را آماده نمايش در جشنواره كرديم. در مستند «احمد» تيم خوبي من را همراهي مي‌كردند؛ پژوهشگران، فيلمبردار، تدوينگر، صداگذار همه خيلي خوب بودند. از ميان سه يا چهار تدوينگر به امير اصانلو رسيدم كه واقعا در سه، چهار ماه اخير لحظه به لحظه همراه من بود.

ساخت موسيقي را از چهار ماه پيش آغاز كرديم و آهنگساز بسيار زحمت كشيد. چون من در حيطه موسيقي در اتريش هم فعاليت داشتم، موسيقي «احمد» را به يكي از آهنگسازان خوب آلماني زبان فرستادم كه نظرات مثبتي داشتند، البته نقطه نظراتي درباره قسمت بستر مرگ داشتند كه از قرن 13 تا 19 چه تعاريفي شده است، در اروپا يا شرق چه تعريفي دارد و در اين فيلم چگونه تعريف مي‌شود؟ اين مساله را با آهنگساز مطرح كردم كه به نتايج خوبي رسيديم. همچنين بهروز شهامت صداگذار فيلم تا روز آخر پاي فيلم بود و در كنار ديگر عوامل كار مي‌كردند.

پس مي‌توان گفت در «احمد» شاهد موسيقي خوبي هم خواهيم بود.

موسيقي بايد در فيلم جذب شود، هرچقدر هم زياد درباره آن كار شود اما نه موسيقي، تدوين و نه صداگذاري، نبايد خودنمايي كنند. بهروز شهامت يكي از صداگذاران نامي ايران است كه موسيقي فيلم را چند بار ميكس كرد، حتي جايي من به همه از جمله صداگذار، آهنگساز يا تدوينگر مي‌گفتم كه از نتيجه راضي هستم اما خودشان راضي نبودند و مي‌خواستند بهترين كارشان را به سرانجام رسانند.

نظرتان درباره دوره هفدهم جشنواره «سينما حقيقت» چيست؟

فستيوال «سينما حقيقت» پايه بسيار خوبي براي نسل جوان است، نسل من چندان نيازي به فستيوال ندارد البته حضور در آن بد نيست. اينگونه محفل‌ها براي جوانان خيلي مهم است و مي‌توانند در آن قدم‌هاي بزرگ‌تري بردارند. جوانان بايد قدر اين جشنواره را بدانند.

حضور شما در جشنواره با توجه به سابقه‌اي كه داريد شايد براي جوانان اين شائبه را به وجود بياورد كه در كنار فيلم‌تان شانس‌شان كمتر باشد، نظر شما در اين باره چيست؟

اينگونه مسائل در ايران رسم است؛ در اروپا فيلمسازي وجود دارد كه يكي از بزرگان تاريخ سينماي مستند دنياست و جوانان از او ابايي ندارند.

در ايران متاسفانه، از لفظ استاد زياد استفاده مي‌شود، اين القاب در اروپا از قرن 14 شروع شد اما در قرن 19 از ميان رفت. استاد زمان داوينچي بود كه خودش همه رنگ‌ها را درست مي‌كرد، همه كارها را انجام مي‌داد، مخترع رنگ بود و بايد به او لقب استاد را مي‌داد، در حال حاضر استادي در ميان ما وجود ندارد.

اين كلمات و صفات جدايي راه انداخته‌اند. در دفتر ما تعداد زيادي فيلم ساخته مي‌شود اما من در يك فريم هم دخالتي ندارم، جوانان هستند كه كار مي‌كنند و چه بسا فيلم‌هاي خوبي هم تحويل مي‌دهند. معتقدم من نوعي بايد كمك كنم، مسيرهايي را طي كنم اما به جوانان تزريق ذهني نداشته باشم.

باتوجه به تجربه‌اي كه در ساخت مستند داريد، آيا تلاش مي‌كنيد كه با جوانان هم ارتباط برقرار كنيد و در ساخت اثر به آنها كمك كنيد؟

در دفتر من 2 مجموعه سنگين مستند با عنوان مشاهير كار مي‌شود كه به سري دوم رسيده است. در اين مجموعه مستند جوانان، چه آقا و چه خانم، براي ساخت اثر دعوت كرده‌ام. 56 فيلم از مشاهير است كه در ساخت آنها به جوانان اعتماد كرده‌ام و تنها نقش مشاور را برعهده داشته‌ام. درحال حاضر نيز 2 يا سه فيلم در جشنواره هفدهم «سينماحقيقت» حضور دارند.

هيچ احساس جدايي ميان من و جوانان فيلمساز حاضر در دفترمان نيست، با يكديگر به گفت‌وگو مي‌نشينيم اما تزريق ذهني در كار نيست. درواقع بايد آن چيزي را كه به روايت قصه كمك مي‌كند، با آنها در ميان بگذارم.

نسبت به كارگردان‌هاي جواني كه مي‌خواهند با شما همكاري كنند، چه واكنشي داريد و ملاك‌تان براي آغاز اين همكاري چيست؟

بودجه يكي از مسائل مهم در ساخت فيلم مستند است كه متاسفانه مقدار بسيار پاييني در اختيار فيلمسازان قرار مي‌گيرد؛ 2 مجموعه مستند بزرگ در دفتر ما مشغول ساخت است و من واقعا خجالت مي‌كشم كه با اين بودجه ناچيز كار مي‌كنند. هميشه به فيلمسازان جوان مي‌گويم كه تحقيقات‌شان را در اختيارمان قرار دهند، لازم نيست اين پژوهش 200 صفحه باشد، تنها چند صفحه كافي است اما يافته خود را براي ما بياوريد و از اينترنت كپي نكنيد، پس از اين مرحله وارد مرحله تعيين بودجه و قرارداد مي‌شويم.

كارگردان‌ها فكر نكنند كه مخترع هستند، موضوع تحقيق همه جا وجود دارد، اميدوارم در جشنواره بين‌المللي «سينماحقيقت» نتايج خوبي از مجموعه زحمات دوستان جواني كه تعدادشان كم هم نيست، دريافت كنيم.

در پايان، چه نكته ديگري براي خوانندگان جواني داريد كه مي‌خواهند به حوزه مستند وارد شوند؟

قبل از اينكه مطمئن شويد در فيلمسازي به دنبال چه چيزي هستيد، سراغ توليد نرويد. توليد آنقدر گران است كه مي‌بينيد پول‌تان در سه روز تمام مي‌شود.

زماني به كار مستندسازي رجوع كنيد كه چك ليست‌تان كامل باشد، مخترع نباشيد و با درصد خطايي جلو رويد. بودجه بسيار اهميت دارد پس بدانيد پول‌تان را چگونه مي‌خواهيد خرج كنيد.

همچنين فكر نكنيد فيلم‌تان در ميز تدوين ساخته مي‌شود بلكه بايد در كنار تدوينگر باشيد و در ذهن‌تان فيلم را به پايان رسانيد. تدوينگر و صداگذار پيشنهادات خوبي دارند اما به شخصه به اينكه مي‌گويند فيلم در ميز تدوين ساخته مي‌شود، اعتقاد ندارم. همچنين فيلمي كه بازسازي‌هاي مستند به زور در آن راه مي‌يابد را نداشته‌ام و نمي‌خواهم داشته باشم.


   مستندهايي كه من مي‌سازم انسان‌محور هستند، شايد موضوع سياسي يا اجتماعي داشته باشند اما انسان‌محور هستند حتي در اتريش هم به اين معروف بودم كه دروغ نمي‌گويم، تحريف نمي‌كنم، هر حرفي هم نمي‌زنم ولي يك فيلم جا ندارد همه زندگي يك شخص را در آن روايت كرد
   قبل از اينكه مطمئن شويد در فيلمسازي به دنبال چه چيزي هستيد، سراغ توليد نرويد. توليد آنقدر گران است كه مي‌بينيد پول‌تان در سه روز تمام مي‌شود
   در روند ساخت فيلم با كساني به گفت‌وگو پرداختم كه نگويند احمد چه كسي بود، بله مي‌خواستم مستقيم قصه‌گويي كنند مثلا خاطره‌اي از او را تعريف كنند كه روزي چه حالي داشت يا روزي چه كاري انجام داد؟
   زندگي احساسي احمد با همسرش، روزهاي خوب و بدي كه داشت، مقوله جديدي بود كه به فيلم اضافه شد و از همسرش فاطمه سلطاني طباطبايي خواهش كردم كه زندگي شخصي و خصوصي‌شان را در اين فيلم روايت كند تا با اين زندگي آشنا شوم، اگر من آشنا شوم، مخاطب هم آشنا مي‌شود. طباطبايي علاقه‌اي به حضور در مستند نداشت، يك يا يكسال و نيم طول كشيد تا متقاعد شد كه درباره همسرش صحبت كند. احساس كردم كه در ادامه اين تلاش‌ها، فيلم فرمي گرفت 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون