• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5696 -
  • ۱۴۰۲ دوشنبه ۱۶ بهمن

داستان تقاضاي ديدار تا اين لحظه!

احمد زيدآبادي

پس از درخواستم براي ديداري كوتاه با رييس قوه قضاييه محضِ در ميان گذاشتن مصاديقي از نوع مشكلاتي كه وي تقريبا به‌طور روزانه بر رفع آنها در دستگاه قضا تاكيد مي‌كند، امانم بريده شده است! موبايلم پي در پي زنگ مي‌خورد و در هر مكالمه‌اي به من گفته مي‌شود كه چرا تعلل به خرج مي‌دهي و شتاب نمي‌كني؟ رييس قوه هر روزش را در انتظار ملاقات با تو به سر مي‌رساند، اما از تو خبري نمي‌شود! اين تماس‌گيرندگان تاكيد مي‌كنند كه رياست محترم قوه، بي‌صبرانه منتظر گزارش تو از بدرفتاري برخي قضات و كاركنان دستگاه قضا با ارباب رجوع است تا بلافاصله نه فقط با خاطيان برخورد كند، بلكه اساسا ريشه چنين رفتاري را بخشكاند.  سياست قوه اساسا تكريم مردم و احترام به آنهاست حالا از هر گروه و دسته و گرايش كه باشند، فرقي نمي‌كند. بعد كي بهتر از تو براي گزارش درباره اين موضوعات؟ هر چه نباشد، ساليان دراز «پرونده‌دار» بوده‌اي و با انواع و اقسام قضات و كاركنان و پرسنل و ضابطان و مسوولان زندان و زندانيان برخورد داشته‌اي و «دلسوزي»ات براي كشور هم كه بحمدالله حداقل براي تعداد انگشت‌شماري از مسوولان محرز شده، حالا اينكه افكارت همچنان انحرافي و به قول نويسندگان كيهان «غربگدايانه» است، امري علي حده به حساب مي‌آيد كه در جاي خود بايد به آن رسيدگي شود و اين موضوع فعلا به گزارشت از آسيب‌هاي جاري در قوه قضاييه ربطي ندارد. رييس‌جمهور يا نمانيده مجلس كه نمي‌خواهي بشوي كه به احراز صلاحيتت در همه ابعاد و شوون زندگي عمومي و شخصي و تشخيص ناب‌گرايي و خلوص افكارت مورد نياز باشد. فوقش مي‌خواهي بگويي كه فلان قاضي با همسر فلان زنداني طوري برخورد كرده كه زن بينوا با چشم گريان دفترش را ترك كرده است. حالا پيش خودمان بماند! اينها هم چيزهايي نيست كه رياست محترم قوه از وجود آنها بي‌خبر باشد. اتفاقا ايشان بيش از هر فرد ديگري در اين كشور به اين قبيل امور واقف هستند. اما يك شبه كه نمي‌شود اين قضايا را حل كرد. ثانيا تو واقعا فكر مي‌كني هر كه شد رييس قوه قضاييه هر كاري از دستش برمي‌آيد؟ فكر مي‌كني ريش و قيچي كلا دست او است؟ اگر اين‌طور فكر كني كه خيلي خامي و ناشي هستي. نه آقا! از اين خبرا هم نيست. هزار مانع و گرفتاري هست. هر تصميمي در هر جهت كه بگيرند هزاران مدعي پيدا مي‌شوند و قوه را تحت فشار مي‌گذارند. مگر اين سايبري‌ها را دنبال نمي‌كني؟ اينها عليه هر تصميمي كه به مذاق‌شان خوش نيايد، چنان فضاي منفي ايجاد مي‌كنند كه روابط عمومي قوه يا دادستاني تهران مجبور مي‌شود بلافاصله بيانيه صادر كند كه آن‌طور كه آنها مي‌گويند اصلا آن‌طور نيست. همين تقاضاي تو براي ديدار با رييس قوه فكر مي‌كني براي ايشان بدون هزينه بوده است؟ درسته كه تو طاقچه بالا گذاشتي و به‌رغم اصرار و ابرام و الحاح ما هنوز كفش و كلاه نكرده‌اي كه سري به دفتر رييس قوه بزني، اما تا همين جاش هم انصافا براي ايشان كم هزينه به دنبال نداشته است. يك عده كه احتمالا از وجودشان بي‌خبر نيستي اينجا و آنجا اعتراض مي‌كنند و شاكي شده‌اند كه رييس قوه چه ريگي به كفش دارد كه يك آدم منحرف و غربگدا با سابقه چند سال زندان و پرونده‌هاي متعدد امنيتي بخواهد با او ديدار كند؟ مي‌گويند اين آدم فتنه‌گر اصلا چه وجه اشتراكي بين خودش با رياست قوه ديده كه خواسته با او ملاقات كند؟ اصلا چرا بايد چنين اجازه‌اي به خود داده باشد؟ مي‌گويند؛ نكند اصلاح و تحولي كه رييس قوه از آن دم مي‌زند از همين جنس اصلاحات مورد نظر اين آدم منحرف است كه «قرائت مسيحايي» از اسلام دارد و اسلام را «دين رحماني» توصيف مي‌كند؟ مي‌گويند؛ نكند مي‌خواهد برود نزد رييس قوه و باز روضه دختر خردسال مجيد توكلي را بخواند كه آرام و قرار ندارد! خب ندارد كه نداشته باشد!........ خلاصه داستان به اين سادگي‌ها هم كه فكر مي‌كني، نيست. با اين حال رييس قوه سخت در انتظار ديدار است، ولي از من مي‌شنوي، از خير اين ملاقات بگذر. مي‌ترسم برايت دردسر شود. حالا مي‌دانم كه از دردسر خيلي باكي نداري، ولي مي‌ترسم باعث دردسر رييس قوه شود. مي‌بيني كه وضع كشور چه جوري است... .

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها