«رشت» بدون روتوش
محمدطاها محمودي
چندي است در شبكههاي اجتماعي كليپ، ويديو و لاگ و محتواهاي بسياري از زيباييهاي گيلان و شهر رشت توليد و منتشر ميشود. عليالقاعده به عنوان يك گيلاني بايد از معرفي و شناساندن نقاط ديدني گيلان به هموطنانمان خوشحال شويم اما وقتي ترافيك سرسامآور، معضلات پسماند، آلودگي رودخانهها، فقدان سيستم حملونقل مناسب و فقدان بسياري از حداقلهاي زيست شهري را در رشت لمس ميكنيم، تعرفه رشتِ روتوش شده، آنهم به صورت گسترده در شبكههاي اجتماعي كه حاصلي جز تورمِ مصيبت براي ساكنان كرانه كاسپين نخواهد داشت تحت هيچ عنوان اتفاق خرسندكنندهاي به شمار نميرود. البته كه ستايش رشت و به صورت كلي خطه گيلان در شبكههاي اجتماعي كاملا صادقانه با نيات خيرخواهانه صورت ميگيرد، لكن به دليل عدم وجود بستر مناسب جهت جذب و حمايت از سرمايهگذار و كمتوجهي به اقتصاد توريسممحور، استان گيلان نه تنها انتفاع چشمگيري از ورود گردشگر به داخل استان كسب نكرده كه در مواقعي متحمل آسيبهاي جدي در حوزههاي استراتژيك، حملونقل، انرژي، محيطزيست و... شده است. اينكه در ساليان اخير رشتوندان به جاي پهن كردن فرش قرمز و ميهماننوازي با دست و دلِ باز براي هموطنان، گرچه با عشق اما با خونِ دل، صورتي سرخ و لبخندي ژكوندوار از گردشگران پذيرايي ميكنند، ريشه در عدم توجه به توسعه مبتني بر گردشگري در حوزههاي تصميمساز استان و... دارد. به نقل از اداره كل ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي گيلان، در تعطيلات اخير شهريور ۱۴۰۲ از روز ۲۲ تا ۲۴ شهريور ماه ۳ ميليون و ۳۰۰ نفر مسافر و گردشگر وارد گيلان شدهاند. معضلات ترافيكي، توليد انبوه زباله، آلودگيهاي صوتي- بصري و بهطور كلي تسريع در استهلاك بافت شهري، تنها بخشي از مشكلاتي است كه ساكنان گيلان و به خصوص رشت، با آن خيابانهاي باريك و بافت شهري فرسودهاش، در ايام تعطيلات با آن مواجه ميشوند. چادرهاي مسافرتي كه در نبود تفرجگاهها و كمپهاي مناسب، در جاي جاي شهر و حتي پيادهروها برپا ميشوند و عبور و مرور عابران پياده را نيز دچار اشكال ميكنند، انبوه زبالههايي كه هر كجا رها ميشوند و گاه سر و صداي بلند و آزاردهنده ساكنين ويلاها، آپارتمانها و خانههاي اجارهاي در مناطق مسكوني، تشديد بحران قطعي برق در فصول گرم به دليل افزايش موقت جمعيت و استفاده از خدمات در حوزه برق و انرژي، معضل كمآبي شهرستانهايي همچون آستارا و بندرانزلي و املش كه شايد كمتر كسي تصور كند كه ساكنين گيلان هم مانند بسياري از مناطق كشورمان با آن روبهرو هستند و بسياري ديگر از اين دست، موجب رنجش خاطر شهروندان گيلان از هجوم انبوه مسافران در تعطيلات خاص شده است. گيلانِ چهارفصل، براي همه ايرانيان است و همه بايد بتوانند از موهبتهاي آن استفاده كنند؛ چه اهالي اين گستره سبزآبي و چه گردشگران. قطعا راهحل، بستن ورودي گيلان روي هموطنان و گردشگران خارجي نيست و چاره كار را بايد در برنامهريزي، سازندگي، مديريت در حوزههاي زيرساختي و سپس گردشگري در سطوح ملي و استاني جست تا گيلانِ مظلوم كه سالهاست از ريل توسعه خارج شده بار ديگر در مسير توسعه قرار گرفته و با دميدن روحي تازه، جان دوباره گيرد و بستر مناسبي براي زندگي مطلوب و سفري به ياد ماندني باشد.