مهدي بيك اوغلي| براي اكثريت قريب به اتفاق ايرانيان، واژه «خليج فارس» همراه با حس ناسيوناليستي خاصي است كه تركيبي از احساسات متفاوت و در برخي موارد متضاد را متبلور ميكند. آبراهي تاريخي در قلمروهاي جنوبي ايران كه ارتباط ايران رابا بخشي از جهان برقرار ميسازد. از زمان حكومت پيشداديان در عهد باستان تا هنگامه امروز، نام ايران همواره بر تارك و بلنداي اين خليج هميشه پارسي درخشيده است. از زمان جمال عبدالناصر و زبانه كشيدن رويكردهاي ناسيوناليستي افراطي ميان اعراب، تلاش عجيبي شكل گرفت تا عليرغم ثبت عنوان اين آبراهه بينالمللي در متون تاريخي و اسناد بينالمللي، يك عنوان جعلي، براي اين منطقه انتخاب شود. اين روند در سالهاي بعد و با شكلگيري دورهاي از تنشهاي مستمر ميان ايران و همسايگان جنوبياش در خليج فارس ابعاد وسيعتري پيدا كرد. پس از كشف نفت، خليج فارس اما به گونهاي متفاوت توسط قدرتهاي بزرگ تقسيمبندي شد. خليج فارس از شمال و شمال شرق به ايران، از شمال غرب به عراق و كويت، از غرب به عربستان، از جنوب غرب به بحرين و قطر، از جنوب به امارات و از جنوب شرق به عمان متصل است. اين در حالی است كه عمر تاسيس بسياري از كشورهاي حاشيه خليج فارس به حدود نيم قرن (از دهه 50خورشيدي) باز ميگردد؛ علي جنتي در گفتوگو با «اعتماد» ضمن اشاره به ريشههاي تاريخي اين آبراهه، تصويري از مهمترين گزارههاي ژئوپلتيك و ژئواكونوميك اين منطقه ارايه ميكند. او معتقد است با عبور از دورهاي از تنشهاي مستمر در اين منطقه، حضور حاكمان جوان در برخي كشورهاي اثرگذار حاشيه خليج فارس باعث شده تا دريچهاي به سمت همكاريهاي مشترك ميان كشورهاي حاشيه خليج فارس باز شده و اين آبراهه بينالمللي بدل به منطقهاي براي صلح، توسعه و ثبات شود.
امروز به عنوان روز ملي خليج فارس نامگذاري شده است. در وهله نخست بفرماييد چرا اين نامگذاري مهم است و بعد هم از بطن آن قرار است چه دستاوردهايي براي اين منطقه شكل بگيرد؟
امروز (10ارديبهشت ماه) روز ملي خليج فارس است.دليل اين نامگذاري آن است كه اتحاديه عرب استفاده از نام خليج فارس را براي كشورهاي عربزبان ممنوع كرد. در ادامه هم بسياري از كشورهاي منطقه از عبارت مجعول خليج عربي در رسانههاي خود استفاده كرده يا معابر خود را با اين عنوان نامگذاري ميكردند. به همين دليل ضرورتي ذيل عنوان دفاع از نام خليج فارس در ايران مطرح شد. براي اين منظور در سال 1383، دولت اصلاحات نام خليج فارس را براي حفظ هويت آن، رسما تصويب كرد. در 21 تيرماه 84 هم شوراي عالي انقلاب فرهنگي در سالروز اخراج پرتغاليها از جزاير ايراني و تنگه هرمز اين روز را روز ملي خليج فارس نامگذاري كرد. البته اخراج پرتغاليها در آن برهه با تلاش سردار امامقليخان از ايل قشقايي صورت گرفت، ضمن اينكه در سال 89 روز ملي خليج فارس به عنوان ميراث فرهنگي، توسط سازمان ميراث فرهنگي تصويب شد.
فارغ از اينكه از منظر هويتي، خليج فارس براي هر ايراني داراي اهميت است، ويژگيهاي ملموس اين آبراه از نظر شما چيست؟
ببينيد، آبراه خليج فارس ويژگيهاي خاصي دارد؛ اين خليج با 240هزار كيلومتر مربع سومين خليج بزرگ جهان است. ايران با توجه به حضور تاريخياش در منطقه از ابتدا، امكانات خاصي براي تبادلات تجاري و بهرهبرداري از دريا داشته است. امروز كل حاشيه شمالي خليج فارس در اختيار ايران است و استانهاي جنوبي ايران به دليل قرابت با خليج فارس است كه در مسير توسعه قرار گرفتهاند. بخشي از امارتهاي جنوبي خليج فارس توسط استانهاي ايران مانند بندر لنگه اداره ميشدند. جالب اينجاست كه كشورهاي حاشيه خليج فارس به تدريج پس از كشف نفت در منطقه شكل گرفتند. بخش عمده اين دولتها در سال 50 خورشيدي تاسيس شدند و اقدام به احداث بنادر و سامانههاي دريايي خود كردند. اهميت خليج فارس علاوه بر ذخاير نفت و گاز آن، از منظر ژئواستراتژيك و ژئواكونوميك است كه واجد اهميت ويژهاي است. بخش قابل توجهي از نياز جهاني به نفت و انرژي از طريق اين آبراه تامين ميشود. بايد توجه داشت، تاثيرگذاريای كه كشورهاي منطقه در مسائل اصلي خاورميانه و تحولات جهاني دارند، قابل توجه است. حضور نيروهاي فرامنطقهاي در خليج فارس و چالشهايي كه پس از آن ايجاد شده بر اهميت اين منطقه افزوده است. در كنار اين موارد، گرايش كشورهاي منطقه به توسعه اقتصادي است كه مورد توجه قرار گرفته است. اكثريت كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس با سرعت به سمت توسعه اقتصادي در حال حركت هستند. معضلي كه در سالهاي اخير به مشكلات قبلي اضافه شده، حضور پر رنگ رژيم صهيونيستي در اين كشورها و توسعه جنبههاي امنيتي و جاسوسي است. به خصوص پس از اجراي پروژه ابراهيم در منطقه، حضور اسراييليها در منطقه بسيار پررنگ شده است. در مقاطعي خاص در هر روز بيش از 50فروند هواپيما بين امارات متحده عربي و اسراييل در تردد هستند.
بدون ترديد اين معضلات باعث بروز چالشهايي ميان ايران با طرفهاي مقابل ميشود. درباره مهمترين چالشهاي دو طرف توضيح ميفرماييد؟ريشه چالشهاي ايران با همسايگان چست؟
چالشهاي سياسي ايران با همسايگان از جمله موضوعات مهم منطقهاي است. اختلافات ديرينهاي بين ايران و عربستان وجود داشته است كه حتي در زمان رژيم پهلوي هم رقابتي ميان ايران و عربستان شكل داده بود. اين رقابت طي سالهاي بعد بدل به اختلافات بنياديني شده است. به جز برخي مقاطع خاص در برخي دولتها كه روابط بهبود پيدا كرده، همواره اين اختلافات وجود داشته است. به تبع آن برخي كشورهای ديگر هم كه عربستان را برادر بزرگ خود قلمداد ميكنند با ايران اختلافاتي پيدا كردهاند. تا به امروز هيچ نظم و ترتيب امنيتي در منطقه شاهد نيستيم، عليرغم تلاشهايي كه توسط جمهوري اسلامي صورت گرفته، ايران نتوانسته است با كشورهاي منطقه به جمعبندي در مورد ترتيبات امنيتي منطقه برسد. به همين جهت مناسبات ايران با همسايگان جنوبي، بسيار شكننده بوده است.
راهبردهاي استراتژيك ايران در منطقه شامل چه مواردي است؟
جمهوري اسلامي ايران طبيعتا برخي اهداف راهبردي در منطقه دارد و تلاش ميكند امنيت ملي خود را در منطقه تامين كند. اين هدف بلندمدت ايران است. ايران تلاش ميكند جايگاه منطقهاي و بينالمللي خود را ارتقا و قدرت بازدارندگي خود را در منطقه افزايش دهد. سياستگذاران ايراني در نهايت به دنبال تامين رشد و توسعه اقتصادي كشور هستند. بنابراين سعي ميكنند روابط خود را با كشورهاي منطقه بهبود بخشيده و اهداف مورد نظر را تامين كنند. اصولا كشورهاي همسايه ايران پس از انقلاب سال 57، جمهوري اسلامي را به عنوان تهديد بالقوه تلقي كرده و كشورمان را در شمايل يك خطر در منطقه ميبينند. كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس احساس ميكننند ايران به دنبال گسترش برنامههاي نظامي و تسليحاتي خود است. علاوه بر اينكه سياستهاي فرهنگي و مذهبي ايران را به عنوان خطري جدي براي خود ميبينند. برخوردهايي كه كشورهاي حاشيه خليج فارس با شيعيان صورت ميدهند، برآمده از نوع نگاهي است كه از نظر مذهبي به ايران دارند و آن را در حكم تهديدي براي خود ميدانند. اين تصور براي آنها وجود دارد كه جمهوري اسلامي تلاش ميكند هژمونی خود را بر منطقه مسلط سازد. البته با يك نگاه واقعبينانه ميتوان گفت كه جمهوري اسلامي يك چنين رويكردي را در پيش نگرفته است.
آيا اين نگاه تهديدمحور يك طرفه است. يعني ايران هيچ تهديدي از سوي كشورهاي حاشيه خليج فارس احساس نميكند؟
از طرف ايران هم اين تهديدات احساس ميشود. عموم اين كشورهاي حاشيه خليج فارس، وابستگي شديدي به قدرتهاي بزرگ جهاني دارند. اين كشورها با اروپا و امريكا همواره براي فشار بيشتر به جمهوري اسلامي همكاري كردهاند. چه در دوران جنگ تحميلي 8ساله و چه در دوران پس از آن تا به امروز اين همكاريها عليه جمهوري اسلامي ادامه داشته است. اين كشورها همچنين روابط آشكار و پنهاني با اسراييل داشته و از آن براي تهديد ايران استفاده ميكنند. از طرفي اين كشورها (به خصوص عربستان سعودي و امارات) حامي گروههاي مخالف جمهوري اسلامي بودهاند، حمايتهايي كه غير قابل انكارند و شواهد روشن آن وجود دارد. در كنار اين موارد اين كشورها تلاش فراواني ميكنند تا روابط ايران با غرب بهبود پيدا نكند. از تلاش وزير خارجه عربستان براي ممانعت از امضاي برجام در آستانه توافق ايران با غرب گرفته تا ساير فرصتهايي كه ايران براي بهبود مناسبات ارتباطي با غرب داشته و با موانع كشورهاي منطقه روبهرو شده، همگي نشاندهنده تلاش اين كشورها براي ممانعت از بهبود روابط ايران با غرب است.
براي شكستن اين تصوير تهديد آميز چه بايد كرد؟
ايران تلاش ميكند همكاري همهجانبه با كشورهاي منطقه داشته باشد تا دو طرف بتوانند اختلافهاي منطقهاي خود را در زمينههاي اقتصادي، سياسي و نظامي حل و فصل كنند. هر دو طرف بايد تلاش كنند، ضمن احترام به حاكميت ملي و تماميت ارضي از دخالت در امور داخلي يكديگر پرهيز كنند. نكته مهم ديگري كه جمهوري اسلامي همواره بر روي آن تاكيد داشته عدم دخالت نيروهاي بيگانه در مسائل منطقهاي بوده است. بهطور طبيعي براي دستيابي به بسياري از اهدافي كه جمهوري اسلامي دارد، بايد به دنبال يك همكاري جمعي براي توسعه و ثبات در منطقه بود.جمهوري اسلامي ايران همواره اين ضرورت را در راس فعاليتها و سياستهاي خود داشته است. ايران همواره براي افزايش امنيت جمعي كشورهاي خليج فارس، پيشنهاداتي را مطرح كرده است. در آخرين نمونه از اين نوع ابتكارات، حسن روحاني رييسجمهور سابق در سال 98 ابتكار صلح هرمز را مطرح كرد. روح اين ايده مبتني بر اين رويكرد كلي است كه امنيت منطقه بايد توسط كشورهاي منطقه تامين شود و كشورهاي فرامنطقهاي نبايد دخالتي در حفط امنيت منطقه داشته باشند. در ادامه ايده ايجاد يك مجمع گفتوگوي منطقهاي توسط ايران پيشنهاد شد كه توسط دكتر محمدجواد ظريف وزيرامور خارجه سابق پيگيري ميشد. همچنين معادله عدم تعرض ميان كشورهاي منطقه هم در دولت آقاي روحاني طرح و دنبال شد كه به دليل عدم استقبال كشورهاي منطقه امكان عملياتي شدن پيدا نكرد.
وقتي يك چنين انسدادي در فضاي ارتباطي ايران با كشورهاي منطقه ريشه دوانده، چگونه ميتوان به فكر ايجاد روزنههاي ارتباطي تازه بود؟
اتفاقا به نظرم روزنه اميدي براي دستيابي به اهداف ياد شده شكل گرفته است. طي سالهاي اخير تحولاتي در منطقه به وجود آمده و نيروهاي جواني در عموم كشورهاي خليج فارس به قدرت رسيدهاند. در شرايطي كه پيش از اين در كشوري مانند عربستان حاكماني سالخورده و كهنسال حضور داشتند، امروز شاهد حضور نيروهاي جوان و تحصيلكردهاي هستيم كه عموما به دنبال توسعه اقتصادي هستند. نمونه بارز اين نيروهاي جوان بنسلمان در عربستان است. البته اين كشورها از منظر سياسي و اجتماعي همچنان درجا ميزنند. اما رشد اين نيروهاي جوان مطالبات خاص خود را به همراه دارد. بنابراين ميتوان پيشبيني كرد كه اين كشورها به تدريج به سمت فضاي باز سياسي و اجتماعي پيش روند. ديگر دوران جنگ سرد و دوقطبيهاي شرقي و غربي پايان يافته است. روابطي كه كشورهاي منطقه با چين و روسيه برقرار كردهاند، باعث گسترش روابط تجاري و نظامي شده و سرمايهگذاريهاي دامنهداري در منطقه صورت گرفته است.اين روند كمك ميكند كه اين كشورها به نقاط مشتركي با هم برسند.
بدون شك رشد و توسعه و ايجاد رفاه عمومي در منطقه چه در ايران و چه در كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس، فقط و فقط در سايه همكاريهاي منطقهاي و رفع تنش، سوءتفاهمها، مذاكرات سازنده و گفتوگو صورت ميگيرد. در محيط تنش و اختلاف چيزي عايد كشورهاي منطقه نميشود. حتي توسعه اقتصادي اين كشورها هم در سايه امنيت شكل ميگيرد. وقتي امنيت نباشد، توسعه هم وجود نخواهد داشت. اساسا دليل اينكه عربستان با واسطهگري چين تلاش كرد روابط خود با جمهوري اسلامي ايران را بهبود بخشد در اين راستا بود كه احساس كرد براي اجراي سند 2030 خود در منطقه به امنيت و آرامش نياز دارد و جذب سرمايه در فضاي تنش و التهاب امكانپذير نيست. ساير كشورهاي منطقه هم بايد در همين راستا حركت كرده و به دنبال ايجاد يك زبان مشترك با ايران باشند. راه معقول، اجراي پيشنهاد قبلي جمهوري اسلامي براي تشكيل يك مجمع منطقهاي و بحث و تبادل نظر و گفتوگو براي حل مشكلات منطقهاي است. از اين طريق است كه كشورهاي منطق ميتوانند به رفاه و رشد پايدار و مستمر دست پيدا كنند و خليج هميشگي فارس، به آبراه صلح، ثبات و توسعه بدل شود.