• ۱۴۰۳ دوشنبه ۸ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5968 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۸ بهمن

سيماي نبي در آيينه علي(ع)

محمد كوكب

مبعث شريف پيامبر گرامي اسلام به عنوان مبدا تحولي شگرف و عظيم در تاريخ بشريت و به مثابه بزرگ‌ترين عيد مسلمين عالم، فرصتي است بس مغتنم براي تجديد عهد امت پيامبر با اين سيد لطيف و عنصر عفيف و زمينه مناسبي است جهت يادكرد مباني وحدت جهان اسلام در زمانه‌اي كه جبهه متحد كفر و استكبار با تمام امكانات و ابزارهاي تبليغاتي خود به ميدان آمده است تا با پاشيدن بذر تفرقه و اختلافات مذهبي و ايجاد رخنه در دژ مستحكم اتحاد اسلامي، به مقاصد شوم خود دست يابد. از اين رو تاكيد بر عناصر وحدت‌آفرين و برحذر داشتن از عوامل اختلاف‌انگيز با تكيه بر سيره و سنت نبوي، قطعا باطل‌السحر نقشه‌هاي شيطاني دشمنان قسم‌خورده اسلام و قرآن خواهد بود. نگارنده در اين نوشتار كوشيده تا با مروري گذرا بر شخصيت بي‌نظير پيامبر رحمت و نگاهي سريع به حيات مبارك آن چراغ منير هدايت، آرمان بزرگ مبعث (اين رستاخيز عظيم انسانيت) را در حد وسع اين مقال آشكار سازد. و اما چه كسي بهتر از همه مي‌تواند چهره تابناك حضرت ختمي‌مرتبت و برترين بنده برگزيده خدا را بي‌كم و كاست ترسيم كند و در مقابل ديدگان جهانيان و خصوصا اهالي اقليم قبله قرار دهد؟ پاسخ روشن است: كسي كه به آن حضرت از حيث حسب و نسب نزديك‌تر بود و نسبت به فضايل و مكارم اخلاقي آن حبيب خدا آگاه‌تر و آشناتر. آري، او كسي نيست جز برادر و جانشين پيامبر، باب مدينه علم نبي، تربيت شده و تعليم يافته مخصوص خاتم‌الانبيا.  همو كه خود فرمود: من بر فطرت الهي‌ زاده شدم و در ايمان و هجرت از همه پيشقدم بودم؛ همو كه از بدو طفوليت در كنار رسول خدا از چشمه‌سار زلال وحي سيراب شد؛ 

 همو كه در اوج غربت محمد (ص) و آنگاه كه رسالت خويش را بر عشيره و نزديكانش عرضه داشت و همگان دست رد بر سينه‌اش زدند، نخستين كسي بود كه اسلام را با جان و دل پذيرفت و به افتخار نشان «اولين مسلمان» نايل آمد؛ همو كه از لحظه‌اي كه به آيين پاك محمدي گرويد تا آخرين لحظه حيات از هيچ‌گونه فداكاري در راه تحكيم بنيان اين آيين پاك فروگذار نكرد، از خوابيدن در بستر پيامبر در ليله‌المبيت گرفته تا جانفشاني در ميادين نبرد با كفار و معاندان؛ آري همو كه در واپسين دقايق حيات رسول خدا نيز در كنار بسترش نشسته بود و پيامبر اكرم سر بر سينه او داشت كه به رفيق اعلي لبيك گفت و جان به جان‌آفرين تسليم  کرد. حال شايسته است كه از زبان اين برادر و يار باوفاي پيامبر يعني پيشواي پارسايان و مقتداي عارفان، علي بن ابي‌طالب (ع)، درباره آن مبعث عظيم و مبعوث كريم سخن به ميان آيد؛ چه او نفس نبي است و چه خوش است كه جان از جان جانان بگويد. امام علي(ع) درخصوص زمانه و زمينه‌اي كه رستاخيز مبعث در آن برپا شد، مي‌فرمايد: «خداوند پيامبر را هنگامي مبعوث كرد كه مردم در وادي سرگرداني، گمراه بودند و كوركورانه راه فتنه را مي‌پيمودند، هواهاي نفساني آنان را سرگشته كرده و نخوت و خودپسندي آنان را به لغزش انداخته و جاهليت تاريك آنان را خوار و خفيف ساخته بود.»  حضرت، مردم زمان خويش را مخاطب قرار داده، مي‌فرمايد: «شما مردم عرب در آن زمان بدترين آيين را داشتيد و در بدترين شرايط به‌سر مي‌برديد. در ميان سنگ‌هاي سخت و در لابه‌لاي مارهاي زهرآگين زندگي مي‌كرديد، آب تيره مي‌نوشيديد، غذاي ناگوار مي‌خورديد، خون يكديگر مي‌ريختيد، از خويشان خود مي‌بريديد، بت‌ها در ميان شما قرار داشت و گناه شما را فرا گرفته بود.»  سپس امام علي(ع) رسالت سنگين پيامبر را در پيمودن و هموار ساختن چنين مسير صعب‌العبور و سنگلاخي تشريح مي‌كند: «خداي پاك، محمد رسول‌الله (ص) را براي تحقق وعده‌اش و اتمام نبوتش مبعوث كرد، پيامبري كه پيمان پذيرش نبوت او را از تمامي انبيا گرفته بود. خداوند او را از شجره انبيا و چراغدان نور و جايگاه والا و مركز سرزمين بطحاء و چراغ‌هاي ظلمت‌زدا و چشمه‌هاي حكمت برگزيد. خداوند محمد (ص) را به حق برانگيخت تا بندگانش را از عبادت بت‌ها بيرون و به حلقه بندگي خويش درآورد و از پيروي شيطان رها و مطيع فرمان خدا سازد، با قرآني كه آن را روشن و استوار ساخت تا مردمان خداي‌شان را كه از او بي‌خبر بودند، بشناسند و به وجودش كه آن را نفي كرده بودند، اقرار كنند. پيامبر آنچه را از جانب خدا مامور به آن شده بود بيان كرد و پيام‌هاي پروردگارش را به مردم رساند. خداوند نيز توسط او گسيختگي جامعه را نظام بخشيد و پراكندگي را به هم پيوست و ميان خويشاوندان -پس از آنكه سينه‌هاي‌شان از دشمني پر شده و آتش كينه در دل‌هاي‌شان زبانه كشيده بود- الفت و دوستي پديد آورد. من شهادت مي‌دهم كه محمد بنده و فرستاده خداست كه براي خشنودي او در گرداب هر مصيبتي فرو رفت و از جام هر بلايي نوشيد، درحالي كه آشنايان تنهايش گذاشتند و بيگانگان بر دشمني‌اش متحد گشتند و عرب در مبارزه با او عنان از كف داد و از هر سو براي جنگ با وي تاخت و از دورترين خانه و دورافتاده‌ترين منطقه، خود را به او رساند و به دشمني با او پرداخت. خداوند سبحان او را فرستاد تا پيامش را به مردم برساند و مايه كرامت امتش و بهاري براي مردم روزگارش و موجب بلندي مرتبت يارانش و شرف ياورانش گردد.» حضرت سپس آثار و بركات بعثت پيامبر را چنين برمي‌شمارد: «خداي سبحان به واسطه همدلي و الفتي كه ميان اين امت پديد آورد تا در سايه آن زندگي كنند و در حمايت آن پناه گيرند، نعمتي به آنان ارزاني داشت و بدان بر ايشان منت نهاد كه احدي از خلايق ارزش آن را نداند، زيرا قيمت و ارزش انس با يكديگر از هر چيز بالاتر و عظمت آن از هر چيز بيشتر است. ببينيد كه چگونه نعمت خداوند بر گستره زندگي آنان بال كرامت خويش را گستراند و جويبارهاي خوشي و آسايش را به سوي آنان روان ساخت. آنان بر جهانيان حاكم گشتند و حاكمان گوشه و كنار جهان شدند. نه كسي توان درهم شكستن آنها را داشت و نه احدي جرات مبارزه عليه ايشان.» حضرت در تبيين و معرفي مكتب انسان‌ساز اسلام، اين ثمره شجره نبوت، چنين مي‌فرمايد: «اسلام روشن‌ترين راه‌ها و واضح‌ترين مذهب‌هاست. نشانه‌هايش بلند، جاده‌هايش تابناك، چراغ‌هايش درخشان، ميدان تكاپويش آماده براي مسابقه و هدفش والاست. سپاس خداي را كه اسلام را بنا نهاد و راه ورود به آبشخورش را براي تشنگان آسان گردانيد، آن را ايمني براي كسي كه به آن چنگ بزند قرار داد و سلامتي براي كسي كه در آن وارد شود و برهان براي كسي كه به آن سخن گويد و شاهد براي كسي كه با آن به دادخواهي برخيزد و نور براي كسي كه از آن روشني جويد و فهم براي آنكه بينديشد و عبرت براي كسي كه پند پذيرد و نجات براي كسي كه تصديق كند و تكيه‌گاه براي كسي كه توكل نمايد و آسايش براي كسي كه همه امور خود را به خدا سپارد و سپر براي آنكه شكيبايي ورزد.» حال كلام گهربار امام را در توصيف نقاط برجسته شخصيت استثنايي رسول اكرم(ص) بشنويم: «خداوند هرگاه مخلوقات را دو گروه كرد، پيامبرش را در بهترين گروه قرار داد؛ نه آلوده‌دامني در تبارش سهيم شد و نه فاسقي در آن شركت جست. او در خردسالي بهترين مردم بود و در بزرگسالي نجيب‌ترين انسان و اخلاقش از همه پاكان پاك‌تر و در بخشش از همه سخاوتمندتر بود. او طبيبي است كه در ميان مردم مي‌گردد تا درمان‌شان كند. داروها و مرهم‌هاي خود را مهيا ساخته و ابزار جراحي خويش را گداخته تا هر جا كه لازم باشد آن را بر دل‌هاي نابينا و گوش‌هاي ناشنوا و زبان‌هاي ناگويا بگذارد. او با داروهايش در جست‌وجوي غفلت‌زدگان و سرگشتگان است. رسول خدا دنيا را حقير دانست و كوچك شمرد، آن را پست كرد و خوار ساخت. پيامبر روي زمين غذا مي‌خورد و همچون بندگان مي‌نشست و با دست خود كفشش را وصله مي‌زد و پارگي جامه‌اش را مي‌دوخت. بر مركب برهنه (بدون زين) مي‌نشست و كسي را پشت سر خود مي‌نشاند. با شكم خالي از دنيا رفت و با سلامت وارد آخرت شد. سنگي روي سنگ ننهاد (و كاخي براي خود نساخت) تا آنكه از دنيا كوچ كرد و دعوت حق را لبيك گفت. چه بزرگ است منت خدا بر ما كه نعمت وجود پيامبر را به ما داد تا پيشروي باشد كه از او پيروي كنيم و پيشوايي باشد كه گام بر جاي پايش نهيم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون